طباطبایی در ابتدا گفت: تاریخ تالیف نهجالبلاغه ماه رجب سال ۴۰۰ هجری یعنی حدود ۶ سال قبل از فوت سیدرضی است. سیدرضی در دورهای که زندگی میکرد حوزه حدیثی بغداد یک حوزه بسیار کوشا و پرتلاش در همه زمینههای معرفتی بود. سید شهره به ادب بود؛ به طوری که او را شاعرترین فرد قریش برشمردند. حوزه علمیهای که مرحوم شیخ مفید در آن زمان بنیان نهاد مبتنی بر کلام، قرآن و فقه است و همه علمای این حوزه در مورد این مباحث کار کردند. اما هر عالمی در یک موضوع صاحب تخصص بیشتر و به آن شهره میشود؛ مثلا سیدرضی، برادر بزرگتری به نام سیدمرتضی دارد که شهره به فقه است. شیخ مفید بنیانگذار تفکر شیعی است و اینها همگی شاگرد مستقیم شیخ مفید هستند و همگی هم در آن دوره اثرگذارند.
وی افزود: سیدرضی، نهجالبلاغه را به عنوان یک کتاب ادبی فاخر نوشته و مباحث دیگر را کمرنگتر مطرح کرده است. مخاطب او هم در درجه اول ادیبان و خطیبان است. اگرچه بعدها، کاتبان که افرادی سیاسی هستند هم تحت تاثیر ادبیات نهجالبلاغه قرار گرفتند. درست است که ائمه اطهار خداوندگار سخن هستند، اما اینگونه نیست که همه آنها ادیبانه سخن بگویند و امیرالمومنین (ع) همیشه به زیبا سخن گفتن مشهور بودند و این برتری و امتیاز برای ایشان همیشه محسوب میشده است؛ به طوری که حتی افراد غیرشیعه هم به زیبا سخن گفتن امیرالمومنین (ع) اذعان دارند و علاقه عرب به ادبیات فاخر نیز باعث شد که همیشه علاقه به سخنان امیرالمومنین (ع) وجود داشته باشد و حتی نوشته شود. گزارشهایی وجود دارد مبنی بر اینکه مردم حدود ۴۰۰ خطبه از امیرالمومنین را حفظ بودند و این حفظ بودن ربطی به موضوعات اعتقادی و اینها نداشته بلکه به عنوان یک گنجینه بلاغی و ادبی با نهجالبلاغه رفتار میشده است.
این حدیثپژوه ادامه داد: «جاحظ» ادیب بزرگ عرب که حدود ۱۰۵ سال عمرکرده به طور کلی با امام علی (ع) رابطه خوبی نداشته و از نظر سیاسی هم کاملا با ایشان مخالف است؛ اما همین فرد کتابی نوشته با عنوان «مائة کلمة من کلماتالامام علی(ع)» که در آن ۱۰۰ کلمه از زیباترین کلمات امام علی (ع) را جمع کرده است. نکته دیگر اینکه حضرت، خطبههای توحیدی فراوانی هم داشتند و علاقهمندان به توحید مجذوب به این اثر میشدند. درواقع اولین دلیل اقبال مردم به سخنان امام علی (ع) وجه بلاغی و ادبیات فاخر آن است، اما این ادبیات فاخر با محتوای فاخری مثل توحید، عدالت، حکمرانی، اخلاق و حق هم عجین شده است و طبیعتا اقبال مردمان به این متن بیشتر میشود.
این پژوهشگر نهجالبلاغه اضافه کرد: سیدرضی خودش هم اذعان دارد که محور اصلی کارش ادبیات و بلاغت است و در نامگذاری و مقدمهاش هم به این موضوع اشاره کرده. به همین دلیل هم در نهجالبلاغه مباحث اختلافی شیعه و سنی خیلی پررنگ نیست. درواقع سیدرضی خیلی از خطبهها را تقطیع کرده ولی این تقطیع را پنهان نکرده و علتش را به مخاطب گفته است. امیرالمومنین (ع) چهارسال و ۹ ماه خلیفه بود و این مدت هر هفته نماز جمعه و هر هفته هم دو خطبه میخواندند؛ یعنی در مجموع ۴۰۰ خطبه نماز جمعه وجود دارد، ولی از این خطبهها خیلی کم داریم. اگرچه معلوم نیست کدام خطبه مربوط به نماز جمعه و کدام مربوط به عید و مناسبتهای دیگر است. از طرف دیگر مرحوم کلینی کتابی به نام «رسائل الائمه» دارد که در آن نامههای ائمه را جمعآوری کرده است که در این کتاب هم تعداد زیادی از نامههای امام علی (ع) وجود دارد مثل نامه به مالک اشتر و نامه به امام حسن (ع). البته مفصل این نامهها هرکدام در کتابهای دیگری مثل «تحفالعقول» نیز آمده اند. علاوه بر این، تاریخ بعد از رحلت پیامبر (ص) خیلی مورد توجه بوده است به همین دلیل خیلی از افراد آمدند و این تاریخ را نوشتند مثل «تاریخ طبری».
طباطبایی گفت: نهجالبلاغه کهنترین و جامعترین و حتی مهمترین کتاب حدیثی شیعه به لحاظ معرفتی نیست؛ به طوری که فقها در مباحث فقهی خود معمولا به آن استناد نمیکنند. در زمان نوشته شدن این کتاب حدود ۶ هزار و ششصد کتاب که مبتنی بر حدیث بوده داشتیم و اسامی این آثار هم موجود است. با وجود همه اینها نهجالبلاغه مشهورترین اثر حدیثی شیعه است، یعنی نمایانگر تفکر حکومتی و انسانی امیرالمومنین (ع) برای جامعه مخاطب شیعه و غیر شیعه و پیشانی حکوت علوی است.
این حدیثپژوه افزود: سیدرضی به جهت شرافت نظری و جایگاه خانوادگی که در دوران آل بویه داشته آدم حکومتی محسوب میشده و در سن خیلی کم نقابت سادات را پیدا کرده است. آل بویه فرهنگ دوست بوده وکتابخانه معروفی آن زمان در بغداد به نام «شاپور بن اردشیر» (یکی از وزرای آل بویه) وجود داشته که همین موضوع موجب شده تا سیدرضی با انبوهی از منابع روبهرو باشد. البته متاسفانه بعد از حمله سلجوقیان به بغداد همه اینها سوزانده شد. سیدمرتضی (برادر سیدرضی) هم یک کتابخانه ۸۰ هزار جلدی داشته است.
وی در ادامه در خصوص سندیت نهجالبلاغه توضیح داد: نهجالبلاغه نه همه دین است و نه حتی همه امیرالمومنین (ع). یعنی این کتاب را باید در دامان معارف دین دید. بنابر اسناد موجود، نهجالبلاغه بخش بسیار اندکی از سخنان امیرالمومنین (ع) مخصوصا در دوره سید رضی است. برآورد من این است که به نسبت معارفی که خود ما از امیرالمومنین (ع) داریم، سیدرضی یا نهجالبلاغه حدود پنج درصد از سخنان امیرالمومنین (ع) است. پس این کتاب تمام امیرالمومنین (ع) نیست؛ همانطور که ایشان هم به تنهایی تمام اسلام نیستند. این آثار باید در دامنه قرآن و سنت دیده شود و سبب ورود سخنان هم به دست بیاید، اما اینکه بگوییم نهجالبلاغه شاقول است، مردود است.
طباطبایی گفت: کسانی که با نهجالبلاغه روبهرو هستند «دنیاگریزی» را در آن خیلی پررنگ میبینند؛ به گونهای که برخی از افراد میگویند نهجالبلاغه شبیه کتاب صوفیان است. در دوره پیامبر(ص) و خلیفه اول اغلب مردم ندار بودند بنابراین ما خطبه زاهدانه از ایشان بسیار کم میبینیم اما در دوره خلیفه دوم و سوم و دوره فتوحات که غنائم سرازیر شد، وضعیت تغییر و اوضاع مردم بهبود پیدا کرد؛ البته ثروت عادلانه توزیع نشد و تضاد طبقاتی پدید آمد وپیروی این اختلاف طبقاتی، امیرالمومنین خطاب به این طبقه خواص خطبههای زاهدانه و دنیاگریزی را مطرح کردند. البته حضرت از منظر تولید ثروت زبانزد همه بودند، اما از منظرمصرف قناعت و زاهدانه زندگی میکردند.