شهدای ایران shohadayeiran.com

بسیج عصاره‌ی تلاش‌های تمامی نیرو‌های مومن به انقلاب است که از پیش از پیروزی دست به مبارزه زده و در راه آرمان خویش پیکار کردند.
«بسیج»، عصاره‌ تلاش‌های نیرو‌های مومن به انقلاب اسلامی
به گزارش شهدای ایران، نیرو‌های نظامی در هر کشور از نگاه عمومی صرفا وظیفه حراست از آنچه مربوط به مسائل نظامی می‌شود را بر عهده دارند و حضور این نیرو‌ها نیز در مواقع لزوم در صحنه‌های نبرد دیده می‌شود، اما یک سازمان نظامی و یا شبه نظامی اگر خود را محدود به یک وظیفه‌ی اداری برای پیشبرد اهداف روزمره کند، به مرور دچار فرسودگی عقیدگی و کاربردی می‌شود هر چند اگر چنین ساختاری دارای یک ایدئولوژی معنوی برای دستیابی به آرمان‌های انسانی باشد طبیعتا در مواقع بخصوص و شرایط سخت و آسان قدرت خود را حفظ می‌کند و هنگام مواجهه با بحران‌ها به جای عقب نشینی یک گام به سوی جلو بر می‌دارد و همین امر است که باعث می‌شود هیچگونه عقب گردی در آن مشاهده نشود.

در نشریه «سرو» آمد: بسیج یک نمونه یک کامل از توضیح فوق است که صرفا به انجام یک وظیفه‌ی اداری نمی‌پردازد، بلکه دارای یک اندیشه برای تحلیل و پیشبرد اهداف خود است؛ اهدافی که ریشه در باور‌های عمیق مذهبی و فرهنگی ایرانی - اسلامی دارد و نیرو‌های خود را در این مکتب معنوی به سوی مسیری هدایت می‌کند که جز افتخار قله‌ای در آن نیست. هر چند دره‌ها بسیارند و مسیر سخت، بسیج نیز مانند دیگر سازمان‌های پیش‌برنده‌ی انقلاب در این وضیعت است که بی خلل تا کنون به مسیر خود ادامه داده است.

با نگاه به ادوار گذشته می‌بینیم که چه جنبش‌ها و گروه‌های قدرتمندی در تاریخ وجود داشته و نقش بازی کردند، اما گذر ایام به علت سست بودن اندیشه آنان را به دست زمان سپرد. «حسن صباح» و «بابک خرمدین» و هزاران سردار و شاه دیگر که در طول تاریخ آمدند، اما همواره مشکلاتی در روند‌های عقیدتی آنان وجود داشت که باعث می‌شد در میانه راه با وجود قدرت بسیار، فراموش شوند.

بسیج عصاره‌ی تلاش‌های تمامی نیرو‌های مومن به انقلاب است که از پیش از پیروزی دست به مبارزه زده و در راه آرمان خویش پیکار کردند. اینکه چرا پیکار آنان پیروز شد و به چه شکل ۲۵۰۰ سال سلطنت برای همیشه از بین رفت بحث مفصل دیگری است، مسئله در اینجا روش مبارزه و زیربنای فکری آن است و نباید اینطور تصور کرد که در شرایط غیرجنگی و غیرانقلابی بسیج کارکرد خود را از دست بدهد، بلکه بسیج در هر شرایط زمانی باید مشغول مبارزه‌ای رهایی بخش برای ملت ایران و مسلمانان جهان باشد.

فارغ از مسائل داخل، بسیج با نگاه امت گرایانه بخشی از مبارزه بر علیه استعمار برای رهایی امت اسلامی از دست دشمنان است که همین موضوع نیز سبب شده است نام بسیج در منطقه و حتی در جهان شنیده شود.

عدالت‌خواهی که در مقابل بی عدالتی و مفاهیمی از جمله ظلم، تبعیض و فقر و فساد ایجاد می‌شود ریشه‌ی تاریخی عظیمی در جنبش‌های ملی و مذهبی ایران دارد، زیرا با نگاه به گذشته به راحتی متوجه می‌شویم که همواره مبحث بی‌عدالتی یک امر جاری در کشور‌های استعماری و استبدادی بوده است که موجب شده جمع‌هایی در مقابله با این پدیده تشکیل شود و عدالت خواهان بسیاری در طول تاریخ برای حفظ ارزش‌های معنوی خود و کرامت جامعه و ایجاد فضایی برابر جان خود را در گرو این مسیر قرار دهند تا پرچم عدالت خواهی امروز به دست جوانانی برسد که اگرچه دیروز را ندیده‌اند، اما مسیر پیش رو برایشان روشن است، زیرا از انقلابی برخواستند که انفجار نور بود.

فتوت یا جوانمردی طریقی از اندیشه‌های عرفانی گذشته است که در کنار دیگر باور‌های نزدیک به خود در راه دفاع از مظلوم و تقابل با ظلم گام برداشته و ریشه در باور‌های کهن مذهبی و اخلاقی ایرانی گذشته دارد که پوریای، ولی و یارانش نماد بارز چنین اندیشه‌ای هستند و نکته قابل توجه اینجاست که همه این جریانات عدالت محور ریشه در اسلام دارند و از یکدیگر جدا نیستند البته هر جریان عدالتخواهی نیز لزوما از نظر اندیشه به بسیج نزدیک نیست، اما جنبش اصیل عدالتخواهی با اسلامی که ما می‌شناسیم پیوند عمیقی دارد.

شاید نتوان به قطعیت گفت که آنچه امروز به عنوان بسیج می‌شناسیم ریشه در چه جریان تاریخی دارد، اما صفات بارز این جریان ازجمله عدالتخواهی، مردم‌داری، اندیشه سیاسی و نظامی‌گری متکی بر اندیشه‌های حضرت امیر (ع) را می‌توان در جریان‌های سیاسی-نظامی تاریخی یافت. جنبه‌ی عدالت محوری در یک حرکت اجتماعی و سیاسی و نظامی مسئله‌ای محوری برای رشد جامعه است و اگر بتوان جامعه را به سمتی پیش برد که امر عدالت در بندبند آن احساس شود و حس تبعیض بخصوص میان جوانان کمرنگ گردد آنگاه جامعه با اعتماد و انگیزه بیشتر به مسیر خود ادامه خواهد داد چرا که بی‌عدالتی دست اندازی بزرگ برای روند جاری هر جامعه است.

از سویی عدالت خواهی جاذبه‌ی اجتماعی نیز به همراه خود دارد، اما جوانمرد بودن وظایف اجتماعی سختی را نیز بر دوش فرد می‌گذارد که خارج نشدن از راه حقیقت و فروتنی به واقع برای یک انسان با وجود نفسیات خاص خود سخت است. عدالتخواهی اگرچه در مکاتب غیر دینی نیز دنبال شده است، اما مسئله‌ی اساسی شعار این امر نیست بلکه مسئله بر سر اجرای دقیق و ماندگاری و رهایی‌بخشی آن است وگرنه هیچ‌کس در جهان مخالف عدالت نیست، اما باید ببینیم با چه مکتبی می‌توان به معنای واقعی کلمه عدالت خواهی را در معرض یک صحنه‌ی واقعی قرار داد تا عموم مردم ضمن حمایت از آن روند به سوی زمانه‌ای دیگر آن را به پیش ببرند.

مهم‌ترین رکن امروزی عدالت بحث اقتصادی است که تلاش در این زمینه مسیری سخت و طولانی است. شاید جامعه کمبود را در حوزه‌های مختلف تحمل کند، اما مفهوم تبعیض وقتی در یک جامعه احساس شود دیگر آرامش خیال و اعتماد به روند‌ها از بین می‌رود، زیرا شهروندان آن همواره احساس استثمار شدن دارند و این مسئله یک خطر جدی برای هر جامعه با هر اندیشه و فرهنگ است. بسیج موفق شده است در حرکت خود به سوی عدالت محوری با تلاش در مناطق مختلف و ورود به مباحث حمایت از تولید‌های خرد در غیر کلانشهر‌ها بستر‌های مناسبی برای کار و اقتصاد روزمره ایجاد کند تا قدمی برای رفع تبعیض میان کلانشهر‌ها و مناطق محروم بردارد.

حرکت بسیج فارغ از بحث اقتصاد در راستای دستیابی عدالت در حوزه سیاسی و ایدئولوژیک نیز می‌تواند مسیر فوق را هموارتر کند، زیرا مواضع سیاسی در هر جامعه بر کلیه روند‌ها تاثیر فراوانی می‌گذارد و اگر سیاست‌گذاری‌ها بر پایه مردم‌سالاری و مبانی اسلامی نباشد هر آنچه در صحنه‌ی عملی اقتصاد تلاش شود را از بین خواهد برد و در اینجاست که بسیج به عنوان یک حرکت سیاسی در بخشی از رسالت خود وظیفه‌ی آگاه سازی جامعه نسبت به سیاست‌گذاری‌های مثبت و منفی را نیز بر عهده دارد تا سیاست‌ورزان با شنیدن پیام بسیج که با توجه به ساختار آن که از بطن جامعه برمی‌خیزد نسبت به واقعیت‌های زندگی مردم آگاهانه‌تر عمل کنند و سیاست‌هایشان در راستای از بین بردن تمامی نقاط تبعیض‌آمیز در کشور باشد.

برای تمامی مسلمین جهان نهج البلاغه معتبرترین منبع و درسنامه سیاسی برای دستیابی به عدالت و بخصوص عدالت اجتماعی است که در آن به وضوح سیاهی و سفیدی حق و باطل، ظالم و مظلوم و عدالت و تبعیض مشخص می‌گردد، اما در این درسنامه صرفا نصیحت‌ها به مردم نیست بلکه مسئولین نیز یکی از مقاصد این کتاب بزرگ هستند. به سخنانیکوتاه حضرت امیر در نهج البلاغه اشاره می‌کنیم: «من استقل الحقّ ان یقال له او العدل ان یعرض علیه کان العمل بهما اثقل علیه.» کسی که شنیدن سخن حق و پیشنهاد اجرای عدالت بر وی مشکل باشد، قطعاً اجرای آن برایش مشکل‌تر خواهد بود. «ان العدل میزان الله الذى وضعه للخلق و نصبه لاقامه الحق فلاتخالفه فى میزانه.» عدالت وسیله سنجشى است که خداوند براى مردم نهاد تا حق در جامعه استوار گردد؛ بنابراین خدا را در این میزان همراه باش و مخالفت نکن.

«العدل یضع الامور مواضع‌ها و الجود یخرج‌ها من جهتها، والعدل سأس عام والجود عارض خاص، فالعدل اشرفهما و افضلهما.»

از حضرت سوال شد: ارزش عدالت بیشتر و بالاتر است یا بخشش؟

حضرت فرمود: عدالت کار‌ها را بدانجا مى نهد که باید و بخشش آن را برون نماید. عدالت تدبیرکننده‌اى است به سود همگان و بخشش به سود خاصان، پس عدالت شریف‌تر و با فضیلت‌تر است.

راه بسیج از آنچه در کلام مولا علی (ع) گفته شد جدا نیست و در جنبه‌ی فرهنگی این حرکت، به جامعه و مسئولین آن گفته می‌شود که راه دستیابی به یک جامعه‌ی اصیل اسلامی که در آن تامین حقوق مردم برابر توزیع ثروت‌های موجود و امنیت اجتماعی از اولویت‌های اساسی است چگونه تامین می‌شود.

مقام معظم رهبری نیز پیرامون موضوع فوق و فهم درست از عدالتخواهی فرموده‌اند: «امام هم در مورد اسلام و هم در مورد مردم‌سالاری بیانات روشن و محکم و قاطعی دارند. امام در مورد اسلام، اسلام متحجّرین و اسلام التقاطیّون را به طور قاطع رد می‌کنند. از سویی متحجّرین را رد می‌کنند، از سویی التقاطی‌ها را، یعنی کسانی که به اسم اسلام حرف‌های دیگران را به خورد مخاطبین خودشان و به خورد جامعه می‌دهند؛ این‌ها را امام به طور قاطع رد می‌کند.

اسلام در نظر امام یک اسلامی است که عدالت‌خواه است، ضدّ استکبار است، ضد فساد است؛ این‌ها در بیانات امام روشن و واضح است؛ هم در وصیت‌نامه هست. از جمله‌ی آرمان‌ها، عدالت‌خواهی است، مسئله‌ی عدالت‌خواهی خیلی مهم است، شُعب گوناگونی دارد؛ به اسم هم اکتفا نباید کرد، باید واقعاً دنبال بود. از جمله، مسئله‌ی سبک زندگی اسلامی است. از جمله، آزادی‌خواهی است؛ آزادی نه به‌معنای غلط و منحرف‌کننده‌ی غربی که معنای آزادی این است که دختر این‌جوری زندگی کند، پسر این‌جوری زندگی کند.»

اسلام عدالت‌خواه و آنچه مقام معظم رهبری تبیین کرده‌اند گویا رسالتی است که بر دوش بسیجیان است تا با درک صحیح از عدالت‌خواهی و در پی آن آزادی‌خواهی، در راستای حفظ استقلال کشور از هر زاویه‌ای در تلاش باشند. چرا می‌گوییم درک درست؟ زیرا عدالت‌خواهی در جایی اولویت قرار می‌گیرد که بی‌عدالتی در کمین باشد و بی‌عدالتی خواسته و ساخته و پرداخته‌ی دست‌اندرکاران استکبار است که خواهان هرچه بیشتر زیر سلطه بردن کشور‌ها و ملت‌های مستضعف هستند، زیرا یک جامعه‌ی مستضعف که بی‌عدالتی در آن رشد کرده باشد و طبقاتی از جامعه با شکل وابسته به استثمار ملت‌ها مشغول باشند هدف جریان استکبار جهانی به رهبری آمریکاست، نتیجتا توجه به مفهوم عدالت در چنین جوامعی در قدم اول نیازمند درک عمیق از ماهیت چرایی عدم عدالت است و بسیج تاکنون در این زمینه از کارنامه‌ی خوبی برخوردار است، زیرا توانسته در مواقع حساس و حتی شرایط عادی به رفع موانع نسبی این مسئله در نقاط مختلف کشور بپردازد که یکی از موارد آن را می‌توان به محرومیت‌زدایی در نقاط دوردست یاد کرد که با خواست فردی و بدون چشم‌داشت نیرو‌های این سازمان به رفع مشکلات جاری زندگی مردم از جمله کمبود‌های آموزشی، بهداشتی و فرهنگی در مناقط محروم مشغول بوده و هستند که این امر با نظامی‌گری فاصله مفصلی دارد و به همین واسطه می‌توان گفت بسیج یک حرکت است نه یک سازمان نظامی صرف.

اینکه تبارشناسی بسیج را صرفا به جنبش‌های اجتماعی تاریخی میهن‌مان پیوند بزنیم شاید بخشی از رسالت‌های امروزی این سازمان را نادیده گرفته باشیم، زیرا با نگاه به تاریخ صرفا ماهیت کلی یک جنبش بیان می‌شود، اما در روش‌ها و رویکرد‌ها که در زمانه‌ی فعلی متفاوت با ادوار تاریخی است باید رویکردی نو را بیان کرد که مرحله‌ی تکامل چنین حرکتی است. بهتر است بگوییم بسیج فارغ از ساختار‌های اداری و تشکیلاتی یک حرکت است؛ حرکتی به سوی آنچه که زیربنا‌های فکری اسلام آن را مشخص کرده است و به این واسطه می‌توان بسیج را محدود به یک سری مسائل مرسوم سیاسی و اجتماعی نکرد و از زوایای مختلف آن را پیشروی یک جامعه‌ی اسلامی دانست وگرنه مثال‌های تاریخی مشابه بسیارند. اما انقلاب اسلامی مردم ایران یک نمونه‌ی بی‌مثال است که در زمانه‌ی پیش و پس از خود بی‌سابقه بوده است و بسیج نیز از دل همین واقعه و اندیشه برخواسته که به اهمیت آن می‌افزاید.

بسیج فارغ از گذشته‌ی خود راه طولانی در پیش دارد و با تکیه بر اندیشه و عمل می‌تواند در مقابل سخت‌ترین بحران‌ها نه یک قدم به عقب بلکه چند قدم به جلو بردارد تا به واقع رسالت خود را عملی کند. بسیج نشان داده است که مسیر‌ها و تحولات سیاسی و تاریخی اگرچه سخت‌ترین خود را به میدان برای مقابله با ما آوردند، اما آنچه باقی مانده است حرکتی به سوی آگاهی و استقلال و آزادی محرومین در ایران و جهان است و دشمنان یکی پس از دیگری از صحنه‌ی رقابت جهانی خط می‌خوردند. همین ماندگاری ۴۰ ساله باعث می‌شود بسیج را یک روند درست تلقی کنیم و با مرور بحران‌هایی که پشت سر گذاشته است می‌توان به آن اعتماد کرد، اعتمادی از جنس واقعیت تاریخی.

گزارش از راضیه محمدی نجف‌آبادی
نظر شما
(ضروری نیست)
(ضروری نیست)
آخرین اخبار