این تیر غیب بود که بارید یا آه شیعیان یمن بود؟
یا آن که انتقام الهی از قتل عام کودک و زن بود؟
ای چاه های نفت! بسوزید چون حاصل درآمدتان شد
خرج جهنمی که یمن دید خاکی که خود، بهشت عدن بود
گنجینه ای عریض و طویلید اما به کام لشکر فیلید
شادم که برگ و بار شما ریخت چون ساز و برگ زاغ و زغن بود
دیدی که حوثیان تهی دست از راه دور با تو چه کردند؟
ای شیخ طفل کش! که امیدت تنها به حفره های عفن بود
نفت سیاه اگرچه گران است از خون سرخ نیست گران تر
دیروز در یمن مبر از یاد از فرط کشته، قحط کفن بود
پهپادها به آهن و سیمان شلیک می کنند نه انسان!
اما "تعزّ" و "صعده" و "صنعا" خونین ز تکه های بدن بود
ای دیو قرن! عربده تا چند؟ اندازه داشت صبر خداوند
دیدی یمن به خواری ات افکند؟ چون خطه ی اویس قرن بود
اکنون که مثل خیل ابابیل باریده اید بر سپه فیل
انصار قهرمان! دم تان گرم زیرا زمان ضربه زدن بود
پاسخ به وهم ابرهه دادید مرهم به زخم کهنه نهادید
زخمی که روی شانه ی وجدان زخمی که روی گرده ی من بود...