ایشان، اوکراینِ امروز و افغانستانِ دیروز را دو شاهد زنده برای دولتهای متکی به آمریکا و اروپا خواندند و افزودند: هم رئیسجمهور اوکراین و هم رئیسجمهور فراریِ افغانستان گفتند که ما به آمریکا و دولتهای غربی اعتماد کردیم اما آنها ما را تنها گذاشتند.
رهبر انقلاب، در بیان عبرت دوم، «مردم» را مهمترین پشتوانه دولتها خواندند و افزودند: اگر در اوکراین مردم وارد میدان میشدند، وضع دولت اینگونه نمیشد اما چون مردم دولت را قبول نداشتند وارد نشدند. همچنانکه مردم در زمان حمله آمریکا به عراق در دوران صدام به میدان نیامدند اما همین مردم در مقابل حمله داعش به میدان آمدند و با سرکوب آن خطر بزرگ، داعش را به عقب راندند.
حضرت آیتالله خامنهای، مردم را عامل اصلی استقلال کشورها خواندند و با اشاره به تجربه شیرین ملت ایران در غلبه بر دشمن بعثی که متکی به حمایت همه قدرتها بود، گفتند: باید با چشم باز و اندیشه و عمل درست، بتوان از عبرتهای بزرگ بهره گرفت.
نقشه مردم در امنیت کشور
فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون اهمیت حضور مردم در میدان برای دفاع از کشور و اشاره ایشان به اینکه مردم کشور اوکراین در مقابله با حوادث اخیر به دلیل قبول نداشتن دولتشان به میدان نیامدند، نشان دهنده اهمیت حمایت مردم از یک حکومت برای دفاع در برابر تهاجم و تهدیدات داخلی و خارجی است.
چه حکومتهای به ظاهر قدرتمندی که در برابر یک تهاجم نه چندان با اهمیت خارجی سقوط کردهاند و عامل آن تنها و تنها به دلیل نارضایتی عمومی از عملکرد حاکمانشان بود، به نحوی که مردم تسلط بیگانگان بر کشور خود را بر حکومت نالایقان و ظالمان حاکم ترجیح دادند و در مقابل نیز نمونههای فراوانی را با ورق زدن صفحات تاریخ میتوان مشاهده کرد که ملتهایی با اراده و خواست قوی توانستند در برابر ارتشهای تا بن دندان مجهز ایستادگی کرده و از اشغال کشورشان در برابر بیگانگان جلوگیری کنند، نمونههایی که عصر حاضر و روزگار ما نیز خالی از آن نیست و از آن جمله میتوان به ایستادگی مردم ایران در برابر تهاجم همه جانبه رژیم بعث عراق در دفاع مقدس، مقاومت هفت ساله مردم یمن و به میدان آمدن مردم در سوریه و عراق و شکست داعش اشاره کرد، موضوعی که در بیانات اخیر مقام معظم رهبری هم به آن اشاره شد.
مردم و پیروزی انقلاب اسلامی
از منظر و تفسیر، کارشناسان سه عنصر «ایدئولوژی»، «رهبری» و «مردم» در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم آن با وجود همه تهدیدات و توطئه و تحریمها تاکنون نقش داشتهاند، از این رو بدون حضور گسترده مردم نه امکان پیروزی انقلاب و نه امکان تداوم و حفظ انقلاب در برابر این همه توطئههای داخلی و خارجی وجود نداشت.
میزان مشارکت و مراتب نقش افراد در دفاع مقدس نیز متفاوت بود. در هر صورت عدهای به عنوان رزمنده از جان خود و عدهای هم به عنوان پشتیبانی کننده از مال خود مایه گذاشتند. اکثریت مردم ایران به نوعی و در مراتب مختلف در این جهاد نقش ایفا کردند، براین اساس در جنگ تحمیلی که از بزرگترین توطئههای نظامی و سخت افزاری دشمنان بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب میشد، بدون حضور مردم امکان دفاع و پیروزی قابل تصور نبود.
آنچه عیان است اینکه، مردم مهمترین نقش را در دفاع مقدس ایفا کردند که این مهم نیز بارها و بارها مورد تاکید فرمانده معظم کل قوا قرار گرفته است. حضرت روح الله هم با آگاهی کامل از نقش مردم، اعتقاد به مردمی کردن جنگ داشتند؛ به همین دلیل تا زمانی که جنگ مردمی نبود، ما توفیقاتی نداشتیم. بعد از عزل بنی صدر، حضور نیروهای مردمی آغاز شد و تحولات اساسی به وجود آمد. بنابراین مردم ایران طبق فرمان حضرت امام (ره) با جان و مال آماده دفاع و مقابله با دشمن متجاوز شدند.
یکی از ویژگیهای انقلاب اسلامی در ایران، بسیج مردمی بود. امام خمینی (ره) به عنوان مرجع دینی و شیعی با ویژگیهای کاملاً کاریزمایی که داشتند و با استفاده از ایدئولوژی اسلامی و قرائتی مبتنی بر مقتضیات زمان از اسلام، درستور تشکیل یک بسیج کاملاً فراگیر را صادر کردند و این بسیج مردمی توانست در کمترین زمان و با کمترین هزینه، نقش بسزایی از خود در جغرافیایی سیاسی ایران ثبت و ضبط کند.
اداره جنگ تحمیلی توسط مردم
نقش مردم در پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نقشی اساسی و تعیین کننده بود. رهبر انقلاب اسلامی نقش مردم در جنگ را بسیار مهم و اساسی میدانند و در همین خصوص در بیانات در ارتباط تصویری با شرکتکنندگان در آئین تجلیل از پیشکسوتان دفاع مقدس (۹۹/۶/۳۱) درباره اهمیت پرداختن به تاریخ دفاع مقدس و افزایش معرفت عمومی به آن فرمودند: «هر چه از لحاظ زمان از دفاع مقدّس دور میشویم، از لحاظ معرفت باید به دفاع مقدّس نزدیکتر بشویم؛ چرا؟ چون تحریف در کمین است، دستهای تحریفگر در کمینند. دست تحریف، این بخش پُردرخشش تاریخ ما را ممکن است مخدوش کند؛ لذا بایستی کار کنیم، معرفت ما بایستی زیاد بشود.»
پس از پیروزی و تداوم انقلاب در مراحل بعدی نیز بسیج سیاسی و مردمی همچنان با قوت در اختیار اهداف انقلاب بود. همزمان با شروع جنگ تحمیلی، مردم در جبهههای جنگ حضور یافتند و این حضور تا پایان جنگ ادامه داشت. البته باید گفت در یک سال اول شروع جنگ به علت عدم تجارب لازم و وجود موانعی در فرماندهی جنگ، حضور مردم چندان غالب و چشمگیر نبود، اما پس از رفع این موانع، حضور مردم آنچنان بالا گرفت که عملیاتهای پی در پی برای بیرون راندن دشمن از اراضی اشغالی، شروع شد و در فاصلهای کمتر از ۹ ماه، چهار عملیات بزرگ ثامنالائمه (ع)، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس انجام شد و بخش اعظمی از سرزمینهای اشغالی از دشمن بعث پس گرفته شد.
موفقیتهای عظیم و سریع در دفاع مقدس عمدتاً ناشی از حضور داوطلبانه مردمی بود که در پی اطاعت از دستور رهبری دینی با ویژگیهایی کاریزماتیک در قالب ارتش ۲۰ میلیونی راهی میادین نبرد شدند و خالصانه و بدون هیچگونه چشم داشتی، مردانه جنگیدند و بسیاری از آنان جان خود را بر سر هدف گذاشتند.
حضور مردم در جنگ ۸ ساله در این حجم و با این ابعاد سابقه تاریخی چندانی در گذشته جنگهای ایران نداشت. کشور ما در گذشته جنگهای زیادی را تجربه کرده بود، اما حضور مردم با این گستردگی در هیچکدام وجود نداشت. تنها در جنگهای ایران و روس در زمان قاجار بود که با فتوای برخی از علما بخشی از مردم در میادین جنگ حضور یافتند. اما این حضور با حضوری که مردم ایران در جنگ ۸ ساله داشتند قابل مقایسه نیست.
حضور مردم در میدان و شکست داعش
علاوه بر جنگ تحمیلی ایران، حوادثی نیز پیرامون کشورهای متحد ایران شکل گرفت؛ در همین راستا باید به حضور داعش در سوریه اشاره کرد. پیشرویهای داعش از سال ۲۰۱۳ شروع شد و در مدت کوتاهی موفق شدند بخشهایی از شمال سوریه و تقریباً سراسر استان رقه را تصرف کنند. سپس همزمان با ادامه پیشرویها در سوریه به عراق نیز حمله کرد و کنترل رمادی و فلوجه را در اختیار گرفت. در سال ۲۰۱۴ داعش با گسترش اقدامات نظامی خود توانست موصل دومین شهر بزرگ عراق را تصرف کند و کنترل بخشهای زیادی از خاک این کشور از جمله تکریت را نیز در دست بگیرد.
پیشرویهای داعش تا نزدیکیهای بغداد یکی از شگفتیها به حساب میآید. این پیشرویها در صورتی به دست میآمد که داعش یک گروه تکفیری و تروریستی بود اما در مقابل ارتشهای دو کشور سوریه و عراق نتوانسته بودند مانع پیشروی آنها شوند و این پیشرویها همچنان ادامه داشت به نحوی که دو کشور سوریه و عراق تا مرز سقوط کامل پیش رفتند.
ظهور داعش معادلات منطقه در غرب آسیا را به شدت دستخوش تغییر کرد، عراقِ ضعیف را با بحران تازه مواجه کرد و سوریه را تا آستانه فروپاشی و سقوط پیش برد و باعث شد تمام کشورهای دیگر در منطقه هر یک به نوعی درگیر این ماجرا شوند به گونهای که شاید توقف و عقب زدن داعش برای بسیاری از سیاستمداران و حتی نظامیها، غیر قابل تصور بود. در اینجا بود که دو راهبرد به کمک عراق و سوریه آمد و توانست این کشورها را از دست داعش نجات دهد. نخست فتوای تاریخی آیت الله سیستانی مبنی بر جهاد کفایی با داعش و دیگر سیاستها و راهبردهای ایران در قالب مأموریتهای مستشاری و فرماندهی بیبدیل حاج قاسم سلیمانی در میدان نبرد با داعش و تکفیریها بود.
سردار محمدجعفر اسدی معاون بازرسی قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) با اشاره به استفاده از نیروهای مردمی برای شکست داعش، گفت: «یک تجربه بسیار ارزشمند که ما در دوران دفاع مقدس کسب کردیم بسیج مردمی بود که بسیار در ۸ سال دفاع مقدس مؤثر و مفید واقع شد. سال اولی که در سوریه جنگ را تحمیل کردند نه ارتش سوریه و نه حتی آقای «بشار اسد» قائل به استفاده از نیروی مردمی نبودند و میگفتند: ارتشی درست شده و ارتش باید این کارها را انجام دهد و این تجربه تقریباً یک سال طول کشید تا در سوریه پیاده شود، یعنی زمانی که برادر شهید بزرگوارمان آقای همدانی بود و آنها به سختی قبول کردند و بعد از آن خیلی به آنها مزه کرد و «دفاع وطنی» در سوریه شکل گرفت».
وی تاکید میکند: «در ایران هم سردار سلیمانی نیروهای داوطلب از برادران افغانستانی، پاکستانی، عراقی، لبنانی و ایرانی را که مایل بودند به سوریه بیایند را جمع و تقریباً چند ارتش در سوریه درست شد که یکی از آنها دفاع وطنی بود که از خود مردم سوریه تشکیل شده بود و ارتشی نیز توسط برادران حزب الله لبنان و ارتشی از برادران عراقی و افغانستانی و سایر کشورها تشکیل شد و در نگهداری از دولت قانونی سوریه بسیار مؤثر و مفید بود».
شکل گیری نیروهای مردمی را میتوان یکی از مهمترین عوامل شکست داعش در سوریه و عراق دانست که با استفاده از تجارب ایران اسلامی و الگو برداری از بسیج انجام شد و دستاوردهای بسیاری نیز به همراه داشت.
مشکلات کشورهایی که امنیت مردم پایه ندارند
در این گذار باید به این نکته هم ادعان داشت، امنیّت مهمترین مسئلهای است که در نگاه به نیروهای مسلّح باید مورد توجّه قرار گیرد. امنیّت یک کشور، زیرساخت اساسی برای همهی فعالیتها در جهت پیشرفت هر کشوری است. زیرساخت همهی فعالیتهای اقتصادی، علمی، سلامت و بهداشت، سیاسی و انواع خدماتی که به کشور و به مردم داده میشود، امنیّت است.
اگر امنیّت در یک کشوری وجود نداشته باشد، در همهی این پیشرفتها و این فعالیتهای لازم و ضروری اختلال به وجود خواهد آمد. بنابراین نیروهای مسلّح مفتخرند که این زیرساخت اساسی را با عزم و ارادهی خودشان تأمین میکنند..
مقام معظم رهبری همواره بر اهمیت استقلال کشور در تأمین امنیت خود و عدم وابستگی به بیگانگان تاکید دارند، ایشان در همین خصوص در بیانات که در تاریخ ۱۴۰۰/۰۷/۱۱ و در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح داشتند فرمودند: «یک نکتهی مهم در باب امنیت این است که امنیت کشور باید در قبضهی بیگانگان نباشد؛ این چیز مهمّی است. امروز برای مردم ما و کشور ما یک امر عادی است که امنیت کشور در قبضهی نیروهای مسلّح خودی و فرزندان خود این کشور است، لکن همه جای دنیا این جور نیست؛ حتّی کشورهای پیشرفته. شما ملاحظه کردید در این بگومگوهای اخیری که بین اروپا و آمریکا اتّفاق افتاد و اروپاییها اعلام کردند که آمریکا از پشت به آنها خنجر زده، بحث بر سر این است که اروپا نیاز دارد به اینکه امنیت خودش را با نیروی خودش یعنی با قطع نظر از ناتو که قلم عمدهاش آمریکا است تأمین کند؛ یعنی حتّی کشورهای پیشرفتهی اروپایی هم وقتی که امنیّتشان در قبضه یا مرتبط با یک نیروی بیگانه است، ولو به حسب ظاهر آن نیروی بیگانه با آنها دشمن هم نیست، یعنی ظاهراً همه در یک مجموعه قرار دارند در عین حال احساس میکند که کمبود دارد؛ واقع هم همین است؛ واقعاً هم همین است که کمبود دارند؛ حالا کشورهای نهچندان پیشرفتهای که ارتشهایشان تحت اختیار نیروهای مسلّح آمریکا و امثال آمریکا است که دیگر جای خود دارد».
آیا اتکا به بیگانگان امنیت آفرین است؟
آنچه این روزها در اوکراین میگذرد نشان میدهد، این کشور خود را به وعدههای آمریکا و کشورهای اروپایی خلع سلاح کرد، اما آنها [آمریکاییها و غربیها] اوکراین را در مقابل حوادث اخیر تنها گذاشتند و اکنون تنها نظاره گر حوادث اوکراین هستند، و این خود مُهر تأیید دیگری بر این اصل اساسی است که، اتکا به سایر کشورها و پیمانهای منطقهای و جهانی نمیتواند امنیت پایدار برای کشورها به ارمغان آورد!
مقام معظم رهبری همواره بر این موضوع که نمیشود امنیت کشور را به وعد های بیگانگان گره زد، تاکید دارند و در همین خصوص در بیاناتی که در تاریخ ۱۴۰۰/۰۷/۱۱ و در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح داشتند با اشاره به اهمیت ارتشهای ملی و مستقل برای کشورها، فرمودند: «اینکه یک کشور بتواند امنیّت را با نیروهای قاهر و قادر و مسلّط خودش تأمین بکند، افتخار بزرگی است و آن کسانی که با توهّم تکیهی به دیگران، و با تکیهی به دیگران گمان میکنند که امنیّت خودشان را میتوانند تأمین کنند، بدانند که سیلیِ این را بزودی خواهند خورد.»
ایشان دخالت بیگانگان در مسائل امنیّتی را یکی از فاجعهبارترین مصیبتها برای کشورهای دنیا دانستند و تاکید کردند: «یکی از فاجعه بار ترین مصیبتها این است که بیگانهها در مسائل امنیّتی کشورها دخالت کنند و جنگ و صلح آنها را طرّاحی کنند و به آنها خط بدهند؛ این یک فاجعهی مصیبتبار برای هر کشوری است که دچار چنین وضعی باشد. و ملاحظه کردید و عرض کردیم که امروز حتّی کشورهای اروپایی هم که زیر چتر ناتو نَفَس میکشند، مایلند که مستقل حرکت کنند.»
تبدیل کشورهای حاشیه خلیجفارس به زرادخانه آمریکا
یکی دیگر از معایب نبود «امنیت مردم پایه»، وابستگی حاکمان به استکبار جهانی برای حفظ بقا و امنیت خود است، این حاکمان چون پایگاه مردمی ندارد تلاش میکنند با هزینههای هنگفت و خرید تسلیحات پیشرفته، امنیتی هرچند ظاهری برای خود ایجاد کنند. متأسفانه در حال حاضر بعضی از کشورهای حاشیه خلیجفارس تبدیل به زرادخانه تسلیحاتی آمریکا شدهاند و تلاش دارند که منافع آمریکا را تأمین میکنند.
البته سران اروپا و آمریکا نیز به «امنیت» به عنوان یک کالای تجاری نگاه میکنند و آن را با دریافت منافع اقتصادی و سرمایه ملتهای منطقه از حاکمان بی خرد آنها، وارد حیطه تجارت کردهاند. همانگونه که ترامپ رئیس جمهور سابق و تروریست آمریکا صریحاً به کشورهای منطقه و همپیمانان خود گفته بود که هر کس امنیت میخواهد باید هزینه آن را تأمین کند. اما همانگونه که در جریان انقلابِ ایران رخ داد و در جریان جنگ یمن آشکار شد، نشان داد تسلیحات پیشرفته امنیت آفرین نیست.
اهمیت «امنیت مردم پایه»
«امنیت مردم پایه» امنیتی است که مردم برای خود و کشورشان به وجود میآورند که حتماً به جامعهای امن تبدیل میشود، در حالی که به وضوح در اتفاقاتی که در سالهای اخیر در سطح منطقه و جهان رخ داد و سرنوشتی که برای حاکمانی چون محمد رضا پهلوی در ایران، صدام در عراق، حسنی مبارک در مصر، محمد قذافی در لیبی، اشرف غنی در افغانستان و… رقم خورد و البته اتفاقاتی که در روزهای اخیر در اوکراین در حال انجام است و مقام معظم رهبری در بیانات اخیر خود به آن اشاره فرمودند، به روشنی مشخص میکند که با وعدههای دیگران از جمله سران آمریکا و به امید آنها نمیتوان قدرت را حفظ کرد و برای خود و کشور امنیت به ارمغان آورد. این اتفاقات تاریخی به خوبی نشان میدهد که نمیشود و نباید امنیت کشور را به بیگانگان و وعدههای آنها گره زد زیرا که هیچ امیدی به آنها برای عمل به این وعدهها نیست.
«امنیت مردم پایه» یک امنیت «عاریتی» نیست که شاخه آن در یک کشور و ریشه آن در کشوری دیگر باشد بلکه از متن و دل خود آن کشور است، از این رو میتواند در برابر تهدیدات ایستادگی کند.
*مهر