یک پژوهشگر اهلبیت(ع) با اشاره به اینکه امام سجاد(ع)، بعد از حادثه کربلا کمر همت بر مبارزه علیه شرک و کفر بست و بنا بر اقتضاهای دوران، به تبیین معارف الهی پرداخت، گفت: امام سجاد(ع) بعد از پدر به دلیل حفظ دین، قالب هدایتگری خود را در مسیری متناسب با وضعیت جامعه قرار دارد؛ زیرا اوضاع جامعه در زمان حضرت به علت دوری از تعالیم اسلام، ساختن احادیث دروغین، جبرگرایی، وجود حکومت مستبد و خونریز، تشریع قانون به نفع حاکمان ستمگر، رواج بی عدالتی، فساد، مجازاتهای سنگین و دردناک بر مخالفان حکومت و... خفقانی ایجاد کرده بود که کار امام را با دشواریهای فراوانی روبرو کرده بود.
به گزارش شهدای ایران، حجتالاسلام محمدهاشم شفیعی -پژوهشگر اهلبیت(ع) و کارشناس مذهبی- در گفتوگو با ایسنا، در مورد شخصیت امام سجاد(ع) گفت: گذر زمان، جلوهای دیگر از صفات جمال و جلال خدا را در وجود شخصیتی به انسانها معرفی میکند که او را زینت عابدان، لقب دادند. امام سجاد علیه السلام، بعد از حادثه جانسوز کربلا کمر همت بر مبارزه علیه شرک و کفر بست و بنا بر اقتضاهای دوران، به تبیین معارف الهی پرداخت.
حفظ و برپا کردن دین، اولین شأن امام
وی بیان کرد: اولین شأنی که قرآن کریم برای حجت خدا بیان کرده است، حفظ دین است. [۱] هر چند مورد پسند دینستیزان و برخی دینگریزان نباشد؛ زیرا امام همچون پدری مهربان و دلسوز است که مصلحت فرزندان خود را در راهنمایی و هدایت آنها میبیند؛ ولی فرزندش با نگاه محدود، به شیرینی و زیباییهای زودگذر دل خوش کرده است.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: علت آن نیز این است که غالب انسانها میخواهند راه برای آنها باز باشد تا هر کاری که دلشان بخواهد انجام دهند [۲] و همین باعث گریز از دستورات دین شده است؛ ولی در هر حال وظیفه امام هدایتگری است، هر چند برای بعضی خوش آیند نباشد.
نقش هدایتگری امام سجاد علیه السلام
حجتالاسلام شفیعی یادآور شد: امام سجاد علیه السلام نیز، مانند پدرش امام حسین علیه السلام از علم، قدرت و شجاعت برخوردار بودند ولی بعد از پدر به دلیل حفظ دین، قالب هدایتگری خود را در مسیری متناسب با وضعیت جامعه قرار دارد؛ زیرا اوضاع جامعه در زمان حضرت به علت دوری از تعالیم اسلام، ساختن احادیث دروغین، جبرگرایی، وجود حکومت مستبد و خونریز، تشریع قانون به نفع حاکمان ستمگر، رواج بی عدالتی، فساد، مجازاتهای سنگین و دردناک بر مخالفان حکومت و... خفقانی ایجاد کرده بود که کار امام سجاد علیه السلام را با دشواریهای فراوانی روبرو کرده بود و این همان پیشبینی امام علی علیه السلام بود که فرمودند: «به درستی که ترسناکترین فتنه و آشوب در نگاه من، فتنۀ بنیامیه است؛ فتنهای کور و بس تاریک.»[۳]
به گفته وی فاجعه بارترین آنها واقعه حرّه بود که به دستور یزید اتفاق افتاد [۴] و بعد از آن، چنان حقارتی بر مردم تحمیل شد که مجبور شدند به عنوان برده یزید، با مسلم بن عقبه، بیعت کنند.
این پژوهشگر اهلبیت(ع) خاطرنشان کرد: در این میان است که امام علاوه بر حفظ دین و به دنبال آن حفظ جان شیعیان، باید به نقش هدایتگری خود نیز بپردازد، از این روی یکی از راههای مبارزاتی حضرت در قالب دعا و صحیفه سجادیه قرار گرفت که به نمونههایی از آن اشاره میشود.
یک. معرفی اهلبیت علیهم السلام
حجتالاسلام شفیعی اظهار کرد: امام سجاد علیه السلام در جاهای مختلف، به معرفی خود و اهلبیت علیهم السلام پرداختند. «أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِین؛ [۵] ای مردم! خداوند به ما خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، شش امتیاز ارزانی داشته و با هفت فضیلت بر دیگران بـرتری بـخشیده است: خدا به ما علم، حلم، بخشش و بزرگواری، فصاحت، شجاعت و محبت مکنون در دلهای مؤمنان بخشیده است.» سپس حضرت با معرفی اهلبیت علیهم السلام، پیروی از آنها را واجب می داند.
دو. معرفی مردم زمان خود
این کارشناس مذهبی ابراز کرد: حضرت کسانی که پدرش؛ امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند، چنین معرفی میکند. «هَیْهَاتَ أَیُّهَا الْغَدَرَةُ الْمَکَرَةُ- حِیلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ شَهَوَاتِ أَنْفُسِکُمْ أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَأْتُوا إِلَیَّ کَمَا أَتَیتُمْ إِلَی آبَائِی مِنْ قَبْلُ؟ کَلَّا؛ [۶] ای فریبکاران دغل باز، ای اسیران شهوت و آز! آیا میخواهید با من همان کاری را کنید که با پدرانم انجام دادید؟ هرگز!»
سه. کرامت و بزرگواری حضرت
حجتالاسلام شفیعی با بیان اینکه حضرت علاوه بر اینکه با بیان حکیمانه خود به موعظه و نصیحت مردم میپرداخت و مردم را از گرفتار شدن در گرداب ظلمت و تباهی برحذر میداشت [۷] با مردم نیز برخوردهای کریمانه داشت؛ حتی اگر دشمن او باشد، تصریح کرد: بر همین اساس رفق و مدارا در رفتار امام سجاد علیه السلام، به دوستان و شاگردانش، خلاصه نمیشد؛ بلکه رفتارش با دستگاه حاکم نیز عاری از خشونت بود؛ حتی دشمن در پناه حضرت احساس امنیت میکرد. [۸]
وی افزود: البته این روش به خاطر مستحق بودن آنان به مدارا نبود؛ بلکه حضرت از روی حکمت و بینشی که داشتند، چنین رفتاری را بهترین راهکار برای اهداف بلند انسانی میدانستند. اینها نمونههایی از زیباییهای رفتاری امام سجاد علیه السلام بود.
پی نوشت
[۱]. سوره شوری، آیه ۱۳.
[۲]. سوره قیامت، آیه ۵.
[۳]. نهج البلاغه، صبحی، ص ۱۳۷.
[۴]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۸، ص ۲۴۱.
[۵]. بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۳۸.
[۶]. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۳۰۶.
[۷]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۲۵۲.
[۸]. تاریخ الرسل، طبری، ج ۵، ص ۴۸۵.
حفظ و برپا کردن دین، اولین شأن امام
وی بیان کرد: اولین شأنی که قرآن کریم برای حجت خدا بیان کرده است، حفظ دین است. [۱] هر چند مورد پسند دینستیزان و برخی دینگریزان نباشد؛ زیرا امام همچون پدری مهربان و دلسوز است که مصلحت فرزندان خود را در راهنمایی و هدایت آنها میبیند؛ ولی فرزندش با نگاه محدود، به شیرینی و زیباییهای زودگذر دل خوش کرده است.
این کارشناس مذهبی خاطرنشان کرد: علت آن نیز این است که غالب انسانها میخواهند راه برای آنها باز باشد تا هر کاری که دلشان بخواهد انجام دهند [۲] و همین باعث گریز از دستورات دین شده است؛ ولی در هر حال وظیفه امام هدایتگری است، هر چند برای بعضی خوش آیند نباشد.
نقش هدایتگری امام سجاد علیه السلام
حجتالاسلام شفیعی یادآور شد: امام سجاد علیه السلام نیز، مانند پدرش امام حسین علیه السلام از علم، قدرت و شجاعت برخوردار بودند ولی بعد از پدر به دلیل حفظ دین، قالب هدایتگری خود را در مسیری متناسب با وضعیت جامعه قرار دارد؛ زیرا اوضاع جامعه در زمان حضرت به علت دوری از تعالیم اسلام، ساختن احادیث دروغین، جبرگرایی، وجود حکومت مستبد و خونریز، تشریع قانون به نفع حاکمان ستمگر، رواج بی عدالتی، فساد، مجازاتهای سنگین و دردناک بر مخالفان حکومت و... خفقانی ایجاد کرده بود که کار امام سجاد علیه السلام را با دشواریهای فراوانی روبرو کرده بود و این همان پیشبینی امام علی علیه السلام بود که فرمودند: «به درستی که ترسناکترین فتنه و آشوب در نگاه من، فتنۀ بنیامیه است؛ فتنهای کور و بس تاریک.»[۳]
به گفته وی فاجعه بارترین آنها واقعه حرّه بود که به دستور یزید اتفاق افتاد [۴] و بعد از آن، چنان حقارتی بر مردم تحمیل شد که مجبور شدند به عنوان برده یزید، با مسلم بن عقبه، بیعت کنند.
این پژوهشگر اهلبیت(ع) خاطرنشان کرد: در این میان است که امام علاوه بر حفظ دین و به دنبال آن حفظ جان شیعیان، باید به نقش هدایتگری خود نیز بپردازد، از این روی یکی از راههای مبارزاتی حضرت در قالب دعا و صحیفه سجادیه قرار گرفت که به نمونههایی از آن اشاره میشود.
یک. معرفی اهلبیت علیهم السلام
حجتالاسلام شفیعی اظهار کرد: امام سجاد علیه السلام در جاهای مختلف، به معرفی خود و اهلبیت علیهم السلام پرداختند. «أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِین؛ [۵] ای مردم! خداوند به ما خاندان پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، شش امتیاز ارزانی داشته و با هفت فضیلت بر دیگران بـرتری بـخشیده است: خدا به ما علم، حلم، بخشش و بزرگواری، فصاحت، شجاعت و محبت مکنون در دلهای مؤمنان بخشیده است.» سپس حضرت با معرفی اهلبیت علیهم السلام، پیروی از آنها را واجب می داند.
دو. معرفی مردم زمان خود
این کارشناس مذهبی ابراز کرد: حضرت کسانی که پدرش؛ امام حسین علیه السلام را تنها گذاشتند، چنین معرفی میکند. «هَیْهَاتَ أَیُّهَا الْغَدَرَةُ الْمَکَرَةُ- حِیلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ شَهَوَاتِ أَنْفُسِکُمْ أَ تُرِیدُونَ أَنْ تَأْتُوا إِلَیَّ کَمَا أَتَیتُمْ إِلَی آبَائِی مِنْ قَبْلُ؟ کَلَّا؛ [۶] ای فریبکاران دغل باز، ای اسیران شهوت و آز! آیا میخواهید با من همان کاری را کنید که با پدرانم انجام دادید؟ هرگز!»
سه. کرامت و بزرگواری حضرت
حجتالاسلام شفیعی با بیان اینکه حضرت علاوه بر اینکه با بیان حکیمانه خود به موعظه و نصیحت مردم میپرداخت و مردم را از گرفتار شدن در گرداب ظلمت و تباهی برحذر میداشت [۷] با مردم نیز برخوردهای کریمانه داشت؛ حتی اگر دشمن او باشد، تصریح کرد: بر همین اساس رفق و مدارا در رفتار امام سجاد علیه السلام، به دوستان و شاگردانش، خلاصه نمیشد؛ بلکه رفتارش با دستگاه حاکم نیز عاری از خشونت بود؛ حتی دشمن در پناه حضرت احساس امنیت میکرد. [۸]
وی افزود: البته این روش به خاطر مستحق بودن آنان به مدارا نبود؛ بلکه حضرت از روی حکمت و بینشی که داشتند، چنین رفتاری را بهترین راهکار برای اهداف بلند انسانی میدانستند. اینها نمونههایی از زیباییهای رفتاری امام سجاد علیه السلام بود.
پی نوشت
[۱]. سوره شوری، آیه ۱۳.
[۲]. سوره قیامت، آیه ۵.
[۳]. نهج البلاغه، صبحی، ص ۱۳۷.
[۴]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج ۸، ص ۲۴۱.
[۵]. بحار الانوار، مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۳۸.
[۶]. احتجاج، طبرسی، ج ۲، ص ۳۰۶.
[۷]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۲۵۲.
[۸]. تاریخ الرسل، طبری، ج ۵، ص ۴۸۵.