دلسوزی ناگهانی اصلاح طلبان برای اوکراین
جریانی که تئوری اصلیاش در سیاست خارجی علیه کمک ایران به کشورهای منطقه بوده و همواره سیاست ایران در حمایت از محور مقاومت را تخطئه کرده و در اردوکشیهای خیابانی فتنه سال ۸۸، این رویکرد را با شعار «نه غزه، نه لبنان» نشان داده، چگونه اکنون دلسوز مردم اوکراین شده است؟
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ یک یادداشتنویس در روزنامه اصلاحطلب اعتماد سعی کرده همراه با موج احساسی
کردن فضای جنگ روسیه و اوکراین، به شکل مبتذلی جریان سیاسی رقیب و بلکه کل
نظام را متهم به وابستگی به روسیه و چشم بستن روی آنچه «کشتار مردم
اوکراین» نامیده، کند. در این یادداشت که شبیه متنهای احساسی وبلاگهای
دهه ۸۰ شده، آمده است: «نسل من ۵۰ سال است میشنود سیاست درست «نه شرقی، نه
غربی» است. اما حالا میبیند در برابر کشتار مردم اوکراین، چه
شامورتیبازیها درمیآید... نسل من میبیند عدهای که خودشان را ارزشی و
انقلابی جا زدهاند، در برابر چشمآبیهای روسیه تزاری که بارها و بارها
نسبت به آبا و اجدادش خیانت و جنایت و کشتار کردهاند، مجلسشان را به توپ
بستهاند، به ناموسشان تجاوز کردهاند، در جنگ با سلاحهایشان ایران و
ایرانی را ویران کردهاند و همزمان با اسرائیل نرد عشق باختهاند و در
شورای امنیت علیه برنامه هستهای با همدست امریکاییاش به قطعنامههای
ضدایرانی رأی مثبت داده، خفه شدهاند و همهچیز را به توفان فراموشی
سپردهاند.»
در روزهای اخیر اظهارات مهمان و مجری بیبیسی فارسی مبنی بر اهمیت کشته شدن افراد در اوکراین به دلیل «چشم رنگی و مو بلوند» بودن اوکراینیها باعث شده موجی از انتقاد نسبت به نژادپرستی غربیها انجام پذیرد. حال روزنامه اعتماد بدون هیچ منطق و استدلالی به نیروهای انقلابی، طعنه چشمآبی بودن روسها را میزند. بیشتر شبیه آن است که روزنامه اعتماد خواسته جرمی را که همکاران و همفکرانشان در رسانههای غربی مرتکب شدهاند، به نیروهای انقلابی نسبت دهد تا آنان را از نژادپرستی تبرئه کند. وگرنه اشاره به رنگ چشم روسها در این متن چه منطقی دارد؟
در ادامه، این روزنامه اصلاحطلب تلویحاً نگرانیاش را عیان میکند؛ اینکه
چرا انتقادها متوجه امریکاست: «نسل من میبیند جلوی چشمش تاریخ تحریف
میشود و لشکرکشی به اوکراین، گردن امریکا میافتد و رئیسجمهور کنونی این
کشور بهخاطر آنکه کشورش سالها قبل تمامی زرادخانههای هستهایاش را قفل
زده به همدستی با غرب محکوم میشود و به همین راحتی، خون صدها آدم بیگناه
شسته میشود.»
ایران همواره از خشونت و درگیری و جنگ پرهیز کرده و شعار مقامات جمهوری اسلامی هم دیپلماسی و مذاکره در تنشهای بینالمللی است. این موضع روز گذشته هم از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکید و تکرار قرار گرفت. با این حال نمیشود نقش سیاستهای توسعهطلبانه امریکا در گسترش ناتو به شرق را که دلیل اصلی درگیری نظامی کنونی بین روسیه و اوکراین است، نادیده گرفت. البته کسانی که شیفته امریکا هستند و کوچکترین انتقاد بر غرب را برنمیتابند، طبعاً نمیتوانند تحمل پذیرش این واقعیت را داشته باشند که امریکا طی سالهای اخیر، مهرههای شطرنج سیاست را به گونهای چید که راهی جز رویارویی روسیه و اوکراین باقی نماند.
غیر از رهبری هم مواضع دولت ایران مشخص بوده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان همان آغاز حمله روسیه به اوکراین در توئیتی نوشت: «بحران اوکراین ریشه در اقدامات تحریکآمیز ناتو دارد. ما توسل به جنگ را راهحل نمیدانیم. برقراری آتشبس و تمرکز بر راهحل سیاسی و دموکراتیک یک ضرورت است.» یا سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان روز یک شنبه در جلسه هیئت دولت گفت: «جمهوری اسلامی ایران از هرگونه تلاش دیپلماتیک که منجر به حل مسالمتآمیز مناقشات در اوکراین شود حمایت میکند و آماده نقشآفرینی برای هرگونه کمک به بازگشت صلح است... جمهوری اسلامی ایران ضمن درک نگرانیهای امنیتی نسبت به چندین دهه توسعهطلبی ناتو، بر حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی همه کشورها تأکید دارد. قاطعانه بر این باوریم که دیپلماسی و پایبندی صادقانه به تعهدات بینالمللی توسط همه طرفها، تنها راهحل پایدار و عادلانه خروج از وضعیت فعلی است.»آقای رئیسی در ادامه تصریح کرد: «حفاظت از جان و مال شهروندان و غیرنظامیان و رعایت حقوق بینالمللی و حقوق بشردوستانه باید مورد اهتمام جدی همه طرفها قرار گیرد.»
جریانی که تئوری اصلیاش در سیاست خارجی علیه کمک ایران به کشورهای منطقه بوده و همواره سیاست ایران در حمایت از محور مقاومت را تخطئه کرده و در اردوکشیهای خیابانی فتنه سال ۸۸، این رویکرد را با شعار «نه غزه، نه لبنان» نشان داده، چگونه اکنون دلسوز مردم اوکراین شده است؟ نه غزه، نه لبنان، ولی جانم فدای اوکراین؟
از سویی با این دلایلی که این یادداشت نویس برای قطع همکاری ایران با روسیه نوشته، آیا نظرات نیروهای انقلابی و ارزشی برای قطع رابطه با کشوری، چون امریکا، به شکلی خیلی قویتر تأیید نمیشود؟ پس چطور اصلاحطلبان طرفدار بستن با کدخدا هستند؟ نمیشود به نظام گفت روی خباثتهای امریکا علیه ایران – که همچنان شدید و عمیق ادامه دارد- چشم ببند و باب رابطه را باز کن، اما به خاطر اقدامات ۱۵۰ سال پیش شوروی، با روسها همکاری نکن!
ایران همواره از خشونت و درگیری و جنگ پرهیز کرده و شعار مقامات جمهوری اسلامی هم دیپلماسی و مذاکره در تنشهای بینالمللی است. این موضع روز گذشته هم از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکید و تکرار قرار گرفت. با این حال نمیشود نقش سیاستهای توسعهطلبانه امریکا در گسترش ناتو به شرق را که دلیل اصلی درگیری نظامی کنونی بین روسیه و اوکراین است، نادیده گرفت. البته کسانی که شیفته امریکا هستند و کوچکترین انتقاد بر غرب را برنمیتابند، طبعاً نمیتوانند تحمل پذیرش این واقعیت را داشته باشند که امریکا طی سالهای اخیر، مهرههای شطرنج سیاست را به گونهای چید که راهی جز رویارویی روسیه و اوکراین باقی نماند.
غیر از رهبری هم مواضع دولت ایران مشخص بوده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان همان آغاز حمله روسیه به اوکراین در توئیتی نوشت: «بحران اوکراین ریشه در اقدامات تحریکآمیز ناتو دارد. ما توسل به جنگ را راهحل نمیدانیم. برقراری آتشبس و تمرکز بر راهحل سیاسی و دموکراتیک یک ضرورت است.» یا سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور کشورمان روز یک شنبه در جلسه هیئت دولت گفت: «جمهوری اسلامی ایران از هرگونه تلاش دیپلماتیک که منجر به حل مسالمتآمیز مناقشات در اوکراین شود حمایت میکند و آماده نقشآفرینی برای هرگونه کمک به بازگشت صلح است... جمهوری اسلامی ایران ضمن درک نگرانیهای امنیتی نسبت به چندین دهه توسعهطلبی ناتو، بر حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت ملی همه کشورها تأکید دارد. قاطعانه بر این باوریم که دیپلماسی و پایبندی صادقانه به تعهدات بینالمللی توسط همه طرفها، تنها راهحل پایدار و عادلانه خروج از وضعیت فعلی است.»آقای رئیسی در ادامه تصریح کرد: «حفاظت از جان و مال شهروندان و غیرنظامیان و رعایت حقوق بینالمللی و حقوق بشردوستانه باید مورد اهتمام جدی همه طرفها قرار گیرد.»
جریانی که تئوری اصلیاش در سیاست خارجی علیه کمک ایران به کشورهای منطقه بوده و همواره سیاست ایران در حمایت از محور مقاومت را تخطئه کرده و در اردوکشیهای خیابانی فتنه سال ۸۸، این رویکرد را با شعار «نه غزه، نه لبنان» نشان داده، چگونه اکنون دلسوز مردم اوکراین شده است؟ نه غزه، نه لبنان، ولی جانم فدای اوکراین؟
از سویی با این دلایلی که این یادداشت نویس برای قطع همکاری ایران با روسیه نوشته، آیا نظرات نیروهای انقلابی و ارزشی برای قطع رابطه با کشوری، چون امریکا، به شکلی خیلی قویتر تأیید نمیشود؟ پس چطور اصلاحطلبان طرفدار بستن با کدخدا هستند؟ نمیشود به نظام گفت روی خباثتهای امریکا علیه ایران – که همچنان شدید و عمیق ادامه دارد- چشم ببند و باب رابطه را باز کن، اما به خاطر اقدامات ۱۵۰ سال پیش شوروی، با روسها همکاری نکن!