امام تعارف نداشتند. فقیه عارف نیز اهل اغراق نیست. حرف ذوقی و شطحیات نیز نمی گوید. حقیقی می دیدند که فرمودند :"با جرات مدعی ام...ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است."
اما چه دیدند؟ چرا چنین گفتند؟
پاسخ ساده است. هرچند همین پاسخ ساده را بعد از چهل سال هنوز نتوانستیم دقیق تبیین کنیم. پاسخ اینست که انقلاب 57 برآمده از یک انقلاب درونی بود. برآمده از تحول. ابتدا انقلاب انفسی صورت گرفت و بعد انقلاب آفاقی. انقلاب درونی مردم بود که انقلاب سیاسی 57 را رقم زد.
زمان امیرالمومنین مردم بیعت کردند چون از ظلم و ستم گریزان بودند. اما تاب عدالت علی نیز نداشتند. لذا امام فرمود: علی را رها کنید و دنبال دیگری روید. ... فرمود من فردای جامعه شما را می بینم با چهره متلون.
اما مردم ایران ابتدا قیام درونی کردند. عزت نفس یافتند و احساس کرامت درونی پیدا کردند. ارزش های انقلاب و مطالبه عدالت و آزادی بر اساس این تحول درونی شان شکل گرفت. اینچنین شد که در تاریخ جلوه کردند.
اما غرض اینجا نیست. این مقدمه را مرور کردم تا این ادعا که: مردم امروز ما از بهمن 57 انقلابی تر اند.
انقلابی گری چیست؟ مردم در بهمن 57 برای تحقق آرمان ها قیام کردند. اما خواستن یک مرحله است و ایستادن و چهل سال برایش هزینه دادن بسیار فراتر. مردم آنچه را در بهمن 57 تاسیس کردند امروز تثبیت کردند. تثبیت به مراتب فراتر از تاسیس است.
انقلابی گری را باید در نسبت مقاومت و ایستادگی دید. نباید در شاخص های ظاهری متوقف شد. رشد معنویت را باید در میزان مقاومت مردم مقابل هجمه های اهریمنی دید. این شاخصی است که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرد و عده ای ظاهرگرا، معنویت و انقلابی گری را ایستا و نقطه ای ارزیابی می کنند.
تحلیل نقطه ای یعنی مقایسه امروز با سال 57 بدون اینکه شرایط جامعه تحلیل شود. اساسا تقوای جامعه را باید در حرکت تحلیل کرد. مثل شناگری که خلاف جریان آب حرکت می کند. برای اینکه تقوا را تحلیل کنیم باید شرایط و هجمه دشمن و قدرت شیطان را هم در نظر گرفت. امروز مردم به مراتب انقلابی ترند چون تحول درونی سال 57 را با مقاومت و ایستادگی حفظ کردند و توسعه دادند و در جان شان تثبیت کردند. این قدرت دیگر شکستنی نیست. این دارایی را نباید دست کم گرفت.