مهدیزاده به تازگی ضمن یادداشتی در روزنامه آرمان مینویسد: «عجب روزگاری شده است تا دیروز مذاکره «اَخ» بود امروز «بَه» شده است. تندروها و دلواپسان حرام را حلال کردهاند. گویا مشکل این دوستان تنها حسن روحانی بود. امروز وقتی تیم مذاکرهکننده در حال انجام مذاکرات است از شعار «ای آنکه مذاکره شعارت استخر فرح در انتظارت» خبری نیست استخر فرح به استخر فرج و گشایش برای این دلواپسان تبدیل شده و هر روز در آن شنا میکنند. برای این دوستان مذاکره، عزت شده است. یادشان رفته که در ۸ سال گذشته تیم مذاکرهکننده کشور را هر روز تخریب کردهاند، اما امروز مذاکرهکنندگان خود را تمجید میکنند و هورا میفرستند و به تعداد نفرات کاروان المپیک یک کشور در مذاکرات شرکت میکنند! بهراستی چه چیزی تغییر کرده است؟ ظریف، صالحی، عراقچی و تختروانچی، چه چیزی نداشتند که این دوستان دارند؟
گویا داماد آقای روحانی، آنقدر در امتیازجوییها سرگرم بود که خبر ندارد آقای ظریف و تیمشان (و از جمله آقای فریدون) چندین بار با تیم آمریکایی مذاکره و قدمزنی یا ملاقات در حد تسلیت و اظهار همدردی به خاطر فوت مادر آقایان فریدون و روحانی داشتند. همچنان که دانسته یا ندانسته اصرار دارند مذاکره با اعضای برجام را با مذاکره با آمریکای ناقض برجام و خارج شده از آن، یکی کنند و مسائل را با هم خلط نمایند! آیا آقای مهدیزاده در این ۸ سال در وضعیت کما قرار داشت که وزارت خارجه دولت روحانی، ۸ سال متمادی سرگرم مذاکرات مستقیم یا نیابتی و با واسطههای مختلف با آمریکا بودند؟!
البته به نظر میرسد امثال ایشان، کاملا در جریان خبرها باشند اما گویا بنا بر این است که به جای اظهار شرمندگی در قبال کلاه بزرگی که آمریکا سرشان گذاشت و خسارتهای هنگفتی را به ملت تحمیل کردند، به تیم مذاکرهکننده جدید حمله کنند یا درباره حرمت و حلیت مذاکره فضاسازی نمایند.