در چند روز گذشته اظهارات مقامات آمریکایی و حتی بعضا اقدامات آنها وارد مرحلهای عجیب شده، گویا واشنگتن عجله دارد که هرچه سریعتر توافق ژنو با شکست مواجه شود.
به گزارش شهدای ایران به نقل از فارس؛با حصول توافق ژنو طبیعیترین انتظار ممکن، کاهش تنشهای موجود در مناسبات بین ایران و اعضای 1+5 بود که اصرار دارند خود را بر اساس یک دیدگاه کاملا قدرتمحور، «جامعه بینالمللی» بخوانند.
برخی تحلیلگران ایرانی انتقاداتی را متوجه این توافق یا برنامه اقدام مشترک کردهاند که در جای خود شایسته بررسی است اما آنچه در این نوشتار محل توجه است، نه نفس توافق مزبور بلکه نوع واکنشهای مقامات آمریکایی پس از حصول آن است.
اظهارات متباین با توافق مقامات آمریکایی تقریبا از همان اولین ساعات پس از حصول توافق آغاز شد تا آنجا که تفسیری که وزیر امور خارجه ایالات متحده از حق غنیسازی ایران بر اساس این توافق انجام میداد کاملا با برداشت طرف ایرانی در تضاد بود. اما اخیرا و بالاخص طی چند روز گذشته این اظهارات و حتی بعضا اقدامات وارد مرحلهای عجیب شده، گویا واشنگتن عجله دارد که هرچه سریعتر توافق ژنو با شکست مواجه شود.
از مشخصههای اظهارات این چند روز آن است که بیشتر از داخل دولت آمریکا و نه از درون کنگره صدای عهدشکنی به گوش میرسد و این در حالی است که دولت آمریکا باید منطقا مدافع توافقی باشد که خود بهدست آورده است.
سرآغاز این سخنان را باید در اظهارات اوباما در مرکز سابان دید که تمام مفاصل یک گفتمان ضدایرانی در آن قابل مشاهده بود. اوباما در این اظهارات فضا و تصوری را از توافق ژنو ارائه کرد که گویا برمبنای آن ایران هیچ چیز نگرفته اما امتیازات بسیاری داده است. جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز پس از آن و در جلسه استماع کنگره تا مرز تهدید نظامی ایران پیش رفت و حرفهایی زد که اظهار آنها تنها کمتر از 20 روز پس از یک توافق، عجیب بهنظر میرسید. وندی شرمن، همان کسی که ژن ایرانیان را فریبکار خوانده بود نیز پنجشنبهشب گفت: «بگذارید یک چیز را صریح بگویم: سیاست ما در ارتباط با ایران تغییر نکرده است».
از همه جالبتر سخنان دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری ایالات متحده بود که صراحتا گفت ایران شش ماه دیگر، یعنی پس از طی دوران توافق فعلی، با مخمصه بزرگتری مواجه خواهد شد!
در این میان، دو رفتار هم محل تامل جدی قرار گرفت: اول، طرح مساله تحریم جدید ایران در سنای آمریکا که رویترز خبر آن را منتشر کرد و گفته میشود بهزودی قرار است در صحن مجلس سنا مطرح شود و دوم، تحریم جدید تعدادی شرکت و شخصیت که اگرچه شاید با خود توافق ژنو در تعارض نبود اما بهوضوح عزمی خصومتآمیز را در مقامات آمریکایی نشان میداد.
با این وصف:
1- آمریکاییها ظاهرا برای عهدشکنی عجله دارند. البته ایرانیان با عهدشکنی واشنگتن ناآشنا نیستند اما سوال بسیار آزاردهندهای وجود دارد که چرا با وجود توافق ژنو و امتیازاتی که در این توافق طرف ایرانی حاضر شد اعطا کند، لحن طرف آمریکایی تا این حد منفی و بعضا اهانتآمیز است؟
2- در شرایطی که بدیهی است تنشزدایی با ایران از یکسو میتواند به نفع سیاستهای خاورمیانهای واشنگتن باشد و از سوی دیگر میتواند موفقیت بزرگی برای دولت دموکراتها در ایالات متحده محسوب شود، به نظر میرسد آمریکاییها در حال هدر دادن این فرصت هستند. این روزها خبرهایی از شیطنت غربیها در مذاکرات کارشناسی از سوی یکی از مقامات کشور مطرح شده که تعجببرانگیز است. بازگشت تیم کارشناسی ایران به کشور برای مشورت بیشتر هم مزید بر علت است.
3- در این میان سخنان دیوید کوهن را جز «بلاهت و خرفتی» نمیتوان نشانه چیز دیگری دانست. معاون صهیونیست وزارت خزانهداری آمریکا علنا با جملاتی که بر زبان آورده، گفته است که وضع ایران پس از تعامل با غرب یا همان توافق 6 ماهه نهتنها بهتر نمیشود، بلکه بدتر هم خواهد شد و ایران در مخمصه بزرگتری قرار خواهد گرفت.
کدام سیاستمدار عاقلی است که به کشوری دیگر بگوید «پس از تعامل با ما وضعتان بدتر خواهد شد که هیچ، در مخمصه خواهید افتاد!» اگر واقعا تعداد امثال کوهن در ایالات متحده زیاد باشند، باید اذعان کرد که «در واشنگتن مشتی ابله بر سر کارند.»
4- مجموعه رفتارها و گفتارهای مقامات آمریکایی پس از توافق ژنو بار دیگر نشان داد که واشنگتن در رفتار خود با ایران نمیتواند محل اعتماد باشد، حتی اگر هیچ تحریمی علیه ایران وضع نشود و مذاکرات کارشناسی هم به نتیجه برسند. دستکم بهوضوح میبینیم که آمریکا تلاش دارد ایرانیان را در نوعی فشار روانی سخت قرار دهد تا در مذاکرات جامع امتیازات بیشتری بگیرد. بدبینی به چنین سیاستهایی از سوی ایرانیان نهتنها عجیب نیست بلکه کاملا طبیعی است.
5- با وجود بحثها و انتقاداتی که در خصوص توافق ژنو وجود دارد اما حداقل دستآورد آن این است که حسن نیت جمهوری اسلامی را به مجموعه کشورهای جهان نشان داده است. نوع رفتار این روزهای آمریکاییها نیز حداقل نتیجهای که دارد زیر سوال رفتن حسن نیتشان در فضای بینالمللی است. شکلگیری چنین انگارهای و تبدیل آن به هنجار در درازمدت قطعا به ضرر آمریکاییها خواهد بود.
به هر روی، آنچه این روزها شاهد آن هستیم اگرچه ناراحتکننده است اما از آمریکاییها بعید نبوده و نیست. میطلبد که در مذاکرات جامع، در برابر چنین رفتارهایی واکنشهای مناسبی اندیشیده شود.
برخی تحلیلگران ایرانی انتقاداتی را متوجه این توافق یا برنامه اقدام مشترک کردهاند که در جای خود شایسته بررسی است اما آنچه در این نوشتار محل توجه است، نه نفس توافق مزبور بلکه نوع واکنشهای مقامات آمریکایی پس از حصول آن است.
اظهارات متباین با توافق مقامات آمریکایی تقریبا از همان اولین ساعات پس از حصول توافق آغاز شد تا آنجا که تفسیری که وزیر امور خارجه ایالات متحده از حق غنیسازی ایران بر اساس این توافق انجام میداد کاملا با برداشت طرف ایرانی در تضاد بود. اما اخیرا و بالاخص طی چند روز گذشته این اظهارات و حتی بعضا اقدامات وارد مرحلهای عجیب شده، گویا واشنگتن عجله دارد که هرچه سریعتر توافق ژنو با شکست مواجه شود.
از مشخصههای اظهارات این چند روز آن است که بیشتر از داخل دولت آمریکا و نه از درون کنگره صدای عهدشکنی به گوش میرسد و این در حالی است که دولت آمریکا باید منطقا مدافع توافقی باشد که خود بهدست آورده است.
سرآغاز این سخنان را باید در اظهارات اوباما در مرکز سابان دید که تمام مفاصل یک گفتمان ضدایرانی در آن قابل مشاهده بود. اوباما در این اظهارات فضا و تصوری را از توافق ژنو ارائه کرد که گویا برمبنای آن ایران هیچ چیز نگرفته اما امتیازات بسیاری داده است. جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز پس از آن و در جلسه استماع کنگره تا مرز تهدید نظامی ایران پیش رفت و حرفهایی زد که اظهار آنها تنها کمتر از 20 روز پس از یک توافق، عجیب بهنظر میرسید. وندی شرمن، همان کسی که ژن ایرانیان را فریبکار خوانده بود نیز پنجشنبهشب گفت: «بگذارید یک چیز را صریح بگویم: سیاست ما در ارتباط با ایران تغییر نکرده است».
از همه جالبتر سخنان دیوید کوهن، معاون وزیر خزانهداری ایالات متحده بود که صراحتا گفت ایران شش ماه دیگر، یعنی پس از طی دوران توافق فعلی، با مخمصه بزرگتری مواجه خواهد شد!
در این میان، دو رفتار هم محل تامل جدی قرار گرفت: اول، طرح مساله تحریم جدید ایران در سنای آمریکا که رویترز خبر آن را منتشر کرد و گفته میشود بهزودی قرار است در صحن مجلس سنا مطرح شود و دوم، تحریم جدید تعدادی شرکت و شخصیت که اگرچه شاید با خود توافق ژنو در تعارض نبود اما بهوضوح عزمی خصومتآمیز را در مقامات آمریکایی نشان میداد.
با این وصف:
1- آمریکاییها ظاهرا برای عهدشکنی عجله دارند. البته ایرانیان با عهدشکنی واشنگتن ناآشنا نیستند اما سوال بسیار آزاردهندهای وجود دارد که چرا با وجود توافق ژنو و امتیازاتی که در این توافق طرف ایرانی حاضر شد اعطا کند، لحن طرف آمریکایی تا این حد منفی و بعضا اهانتآمیز است؟
2- در شرایطی که بدیهی است تنشزدایی با ایران از یکسو میتواند به نفع سیاستهای خاورمیانهای واشنگتن باشد و از سوی دیگر میتواند موفقیت بزرگی برای دولت دموکراتها در ایالات متحده محسوب شود، به نظر میرسد آمریکاییها در حال هدر دادن این فرصت هستند. این روزها خبرهایی از شیطنت غربیها در مذاکرات کارشناسی از سوی یکی از مقامات کشور مطرح شده که تعجببرانگیز است. بازگشت تیم کارشناسی ایران به کشور برای مشورت بیشتر هم مزید بر علت است.
3- در این میان سخنان دیوید کوهن را جز «بلاهت و خرفتی» نمیتوان نشانه چیز دیگری دانست. معاون صهیونیست وزارت خزانهداری آمریکا علنا با جملاتی که بر زبان آورده، گفته است که وضع ایران پس از تعامل با غرب یا همان توافق 6 ماهه نهتنها بهتر نمیشود، بلکه بدتر هم خواهد شد و ایران در مخمصه بزرگتری قرار خواهد گرفت.
کدام سیاستمدار عاقلی است که به کشوری دیگر بگوید «پس از تعامل با ما وضعتان بدتر خواهد شد که هیچ، در مخمصه خواهید افتاد!» اگر واقعا تعداد امثال کوهن در ایالات متحده زیاد باشند، باید اذعان کرد که «در واشنگتن مشتی ابله بر سر کارند.»
4- مجموعه رفتارها و گفتارهای مقامات آمریکایی پس از توافق ژنو بار دیگر نشان داد که واشنگتن در رفتار خود با ایران نمیتواند محل اعتماد باشد، حتی اگر هیچ تحریمی علیه ایران وضع نشود و مذاکرات کارشناسی هم به نتیجه برسند. دستکم بهوضوح میبینیم که آمریکا تلاش دارد ایرانیان را در نوعی فشار روانی سخت قرار دهد تا در مذاکرات جامع امتیازات بیشتری بگیرد. بدبینی به چنین سیاستهایی از سوی ایرانیان نهتنها عجیب نیست بلکه کاملا طبیعی است.
5- با وجود بحثها و انتقاداتی که در خصوص توافق ژنو وجود دارد اما حداقل دستآورد آن این است که حسن نیت جمهوری اسلامی را به مجموعه کشورهای جهان نشان داده است. نوع رفتار این روزهای آمریکاییها نیز حداقل نتیجهای که دارد زیر سوال رفتن حسن نیتشان در فضای بینالمللی است. شکلگیری چنین انگارهای و تبدیل آن به هنجار در درازمدت قطعا به ضرر آمریکاییها خواهد بود.
به هر روی، آنچه این روزها شاهد آن هستیم اگرچه ناراحتکننده است اما از آمریکاییها بعید نبوده و نیست. میطلبد که در مذاکرات جامع، در برابر چنین رفتارهایی واکنشهای مناسبی اندیشیده شود.