دوران راهنمایی وی مصادف با اوجگیری جنگ تحمیلی بود و شهید توکلی پیوسته به مراکز اعزام نیرو مراجعه میکرد، ولی بهعلت سن کم از اعزام وی خودداری میشد تا اینکه بر اثر این توجه به جبهه و آرزوی اعزام به مناطق عملیاتی از درس و مدرسه جدا شد و مدتی در مغازه پدرش کار میکرد و در حالیکه همچنان تمام هوش و حواسش به جبهه بود و تا سرانجام موفق شد و که در تاریخ ۱۳ مردادماه سال ۶۴ با راهیان فجر اعزام شد و در جبهه دربندبخان عراق به رزم بپردازد و بالاخره در تاریخ دوم بهمنماه سال ۶۴ به آرزوی دیرینه خود رسید و به خیل عاشقان و شهیدان پیوست و در گلزار شهدای الیگودرز به خاک سپرده شد.
از خصوصیات این شهید علاقه زیاد به قرآن و نماز شب و شرکت در مراسم عزاداری بود وی دیگران را به شرکت در این کلاسها دعوت و تشویق میکرد و خلاصه شهید توکلی فردی بسیار آبرومند، کمآزار، متدین و متعهد به اسلام بود و برای پدر و مادرش احترام زیادی قائل بود و همیشه سعی میکرد به احکام نورانی اسلام کاملاً عمل کند.
در بخشی از وصیتنامه شهید، ولی الله توکلی آمده است:
«خدایا تو میدانی که من سخت عاشقم شوق دیدار وصال یاران به خون غلتیدن را دوست دارم و عشق به شهادت در دلم آرزویی شده است و دوست دارم که به شهد شیرین نائل آمده و کامیاب شوم و اکنون که اولین سالهای جوانی عمر را میگذارندم و تند و سریع بهسوی مر گ راه میسپارم و ما پس چرا، چون علیاکبر امام حسین (ع) در راه عقیدهام اسلام و راه رهبرم امام خمینی (ره) به خون خود غوطه ور نشوم.
انقلاب اسلامی ایران با پیروزی خود بر کفر و طاغوت پرچم اصابت و انسانیت را برافراشت و شعار مبارزه با ظلم و تباهی را سرلوحه اعمال خود کرد. به وجود آوردن این جنگ جهت نابودی این انقلاب اسلامی از طرف استکبار بوده است و وجود این جنگ هم ناشی از این قدرتهای شیطانی سلطهگر بوده است که بر ما تحمیل شده است و اگر در این میدان حاضر نباشیم و در صحنه این پیکار مقدس وارد نشویم پس چه کنم.
پدرم شوق پنهانی خاصی مرا به این جهاد کشانده است و مادرم مادر خوبم حلالم کن و اگر خدواند بخواه شهید شدم و به بهترین وجه ممکن خدمات و زحمات شما را پاسخ گفتهام که هیچ پاسخی بهتر از این نیست و برادرانم و خواهران خوبم شاکر باشید و صبر پیشه کنید و امام را پیرو باشید و دعاگویی ایشان و رزمندگان در خط دفاع از اسلام و انقلاب گام بردارید و از شما هم حلالیت میطلبم.»