در ادامه این مطلب آمده است: «بر این باورم که بررسی درست و بدون پیشفرض واقعیات جهان و منطقه ما را به نتایج دیگری میرساند و این امیدواری را زایل خواهد کرد... در مقایسه با سالهای نخستین تشکیل جمهوری اسلامی، ما نفوذ معنوی و آرمانی اولیه خودمان را در بسیاری از کشورهای جهان سوم و اسلامی از دست دادهایم و حتی در بسیاری از محافل و جوامع شیعه هم فاقد طرفداران جدی هستیم. حضور ما در برخی از کشورها اساسا تثبیت شده نیست و کاملا متزلزل مینماید».
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «کمتر کشوری حاضر است با جمهوری اسلامی حتی همکاری متعارف اقتصادی و سیاسی داشته باشد و تحت فشار امریکا، عملا با اقدامات تحریمی این کشور همراهی نکند... اگر مقدمه واجب برای تحقق هدف جهانی جمهوری اسلامی، اخراج امریکا از منطقه باشد باید بگوییم که هیچ چشماندازی برای این امر وجود ندارد. امروز امریکا بیش از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی در کشورهای منطقه پایگاه نظامی و نفوذ سیاسی و رابطه اقتصادی دارد».
برخی از رسانه های اصلاح طلب با مغالطه در پی آن هستند تا گفتمان جمهوری اسلامی را بی ثمر جلوه داده و بر شکست های فاحش غرب و افول آمریکا سرپوش بگذارند.
مقایسه جمهوری اسلامی ایران با شوروی از اساس غلط و بی پایه است. رهبر معظم انقلاب- ۱۹ تیر ۷۹- در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام فرمودند: «یک طرح همه جانبه امریکایی برای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی طرّاحی شد و جوانب آن از همه جهت سنجیده شد. این طرح، طرح بازسازی شدهای است از آنچه که در فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی اتفاق افتاد. بهنظر خودشان میخواهند همان طرح را در ایران اجرا کنند».
ایشان در ادامه تاکید کردند: «اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمیِ جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شورویِ متشکّل از سرزمینهای به هم سنجاق شده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بیبدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست».
چندی پیش «حسن رحیم پور ازغدی» گفت: «حتی شوروی سابق و کمونیستها هم با اسرائیل مشکل نداشتند و اصلاً سه کشوری که اسرائیل را زودتر از بقیه به رسمیت شناختند آمریکا و آل سعود و شوروی کمونیستی بودند. شرق و غرب جهان اسلام را میان خود تقسیم کرده و موجودیت اسرائیل را لازم می دانستند».
بزرگنمایی آمریکا و کوچک نمایی ایران توسط بخشی از جریان اصلاح طلب در حالی است که آمریکا با فضاحت از افغانستان خارج شد. آل سعود با درماندگی و فلاکت در باتلاق جنگ یمن گرفتار شد. رژیم اسرائیل که شعار «از نیل تا فرات» را سر می داد، با بزدلی به دور خود دیوار کشیده و در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی، مستاصل و عاجز ماند.
ایران، پهپاد پیشرفته و گرانقیمت آمریکایی را که به حریم هوایی کشورمان تجاوز کرده بود، به قعر دریا فرستاد. سربازان آمریکایی که به حریم دریایی ایران در خلیج فارس تجاوز کرده بودند، به گریه و زاری افتادند؛ دزدی دریایی آمریکا برای سرقت نفت ایران در دریای عمان ناکام ماند و...
اکنون حتی تحلیلگران و اندیشکده های غربی نیز صراحتا اذعان می کنند که قدرت آمریکا روز به روز در حال افول است. برای همین برخی تحلیلگران به آمریکا لقب «ببر کاغذی» داده اند. اما برخی اصلاح طلبان و رسانه های منتسب به این طیف همچنان در حال بزک این ببر کاغذی هستند.