آقای نوبخت به خاطر دارند که آقای روحانی در ۶ آذرماه سال ۱۳۹۲ و در اوج مذاکرات هستهای در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که؛«خزانه خالی است»! سؤال این است که چرا جناب نوبخت در آن هنگام به اظهارات رئیس جمهور وقت کمترین اعتراضی نکردند؟!
به گزارش شهدای ایران، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در شماره امروز کیهان نوشت:
آقای دکتر نوبخت رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه با انتشار یک توئیت گلایه کرده است وقتی در حال مذاکره با کشورهایی هستیم که علیه ما جنگ اقتصادی به راه انداختهاند، چرا برخی از مسئولین، اقتصاد کشور را در حال ورشکستگی اعلام میکنند؟! درباره این اظهار نظر آقای دکتر نوبخت، طرح چند پرسش و اشاره به یک توضیح، ضروری به نظر میرسد.
۱- آقای نوبخت به خاطر دارند که آقای روحانی در ۶ آذرماه سال ۱۳۹۲ و در اوج مذاکرات هستهای در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که؛«خزانه خالی است»! سؤال این است که چرا جناب نوبخت در آن هنگام به اظهارات رئیس جمهور وقت کمترین اعتراضی نکردند؟!
۲- در حالی که آمریکا و متحدانش تهدید میکردند که علیه ایران از گزینه نظامی استفاده خواهند کرد، جناب آقای ظریف ادعا کرد که آمریکا میتواند با یک بمب، تمامی تاسیسات نظامی ایران را نابود کند! چرا آقای دکتر نوبخت در مقابل اظهارات آقای ظریف (آنهم در جایگاه وزیر خارجه کشورمان) که آشکارا در جهت تضعیف نظام، بزرگنمایی حریف و آب ریختن به آسیاب دشمن بود سکوت کرده و لام تا کام زبان به انتقاد و اعتراض نگشودند؟!
۳- در مرداد ماه ۱۴۰۰ آقای روحانی طی نامهای در پاسخ به درخواست آقای دکتر نوبخت گفت؛ «خزانه خالی است»! چرا جناب نوبخت در اظهارنظر اخیر خود این ماجرا را به فراموشی سپردهاند؟! و حال آنکه خود ایشان مخاطب نامه آقای روحانی بودهاند!
۴- روز پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۹ آقای دکتر نوبخت در نشست اعضای شورای توسعه و برنامهریزی همدان میفرمایند یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم! و... دهها نمونه دیگر از این دست که خیرخواهی آقای نوبخت در اظهارات اخیرشان را زیر سؤال میبرد! و جایگاه آن را در حد و اندازه یک برخورد صرفاً جناحی تنزل میدهد!
۵- گفتنی است در آذرماه سال ۱۳۹۲ که جناب روحانی به خالی بودن خزانه اشاره کرد، نه فقط خزانه خالی نبود، بلکه دهها میلیارد دلار نیز ذخیره ارزی داشتیم (همان مبالغ کلان ارز که بعدها با بیتدبیری دولت تدبیر بر باد رفت و به حلقوم مفسدان اقتصادی و حرامخواران حرفهای ریخته شد). این واقعیت تلخ نمیتوانست از نگاه آقای دکتر نوبخت پنهان مانده باشد چرا که ایشان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بودهاند.
۶- و اما، اظهارات آقای روحانی و سایر مسئولان دولت قبل درباره خالی بودن خزانه، با اظهار نظر این روزهای دولت سیزدهم چند تفاوت جدی دارد. بخوانید!
اول؛ آنکه علیرغم ادعای آقای روحانی مبنی بر خالی بودن خزانه (در سال ۱۳۹۲) خزانه خالی نبود و حال آنکه دولت سیزدهم نه فقط خزانه خالی بلکه خزانه مقروض را تحویل گرفته است تا آنجا که فقط بابت یک قلم از این بدهیهای به ارث برده باید تا سال ۱۴۰۵ هر ماه به طور متوسط مبلغ کلان ۱۰ هزار میلیارد تومان پرداخت کند. بعید است که جناب نوبخت با توجه به جایگاهی که در دولت قبل داشتهاند از این ماجرا بیخبر باشند!
دوم؛ مسئولان دولت قبل (ظاهراً و انشاءالله که چنین نبوده باشد) با ادعای خالی بودن خزانه در پی القای این توهم بودهاند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و نتیجه آن فاجعه برجام بود. اما دولت سیزدهم با اعلام خزانه خالی و مقروض، از بلایی خبر میدهد که دولت قبل با اعتماد به آمریکا بر سر ملت آوار کرده است و کوتاه سخن آنکه دولتمردان دولت سیزدهم با اظهارات اخیر خود درباره خزانه خالی و مقروض، درس عبرتی از کوتاه آمدن در برابر حریف و اعتماد بیجا و غیرقابل توجیه به آمریکا را پیش چشم ملت میگذارد تا کمترین تردیدی باقی نماند که ادامه راه دولت قبل، افزودن فاجعهای دیگر به فاجعه برجام است. آیا ضرورت این درسآموزی و هشدار درباره خطری که ادامه راه دولت یازدهم و دوازدهم در پی دارد، قابل انکار است؟! آقای نوبخت از شما بعید بود که به این نکته بدیهی توجه نداشته باشید!!
آقای دکتر نوبخت رئیس سابق سازمان برنامه و بودجه با انتشار یک توئیت گلایه کرده است وقتی در حال مذاکره با کشورهایی هستیم که علیه ما جنگ اقتصادی به راه انداختهاند، چرا برخی از مسئولین، اقتصاد کشور را در حال ورشکستگی اعلام میکنند؟! درباره این اظهار نظر آقای دکتر نوبخت، طرح چند پرسش و اشاره به یک توضیح، ضروری به نظر میرسد.
۱- آقای نوبخت به خاطر دارند که آقای روحانی در ۶ آذرماه سال ۱۳۹۲ و در اوج مذاکرات هستهای در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که؛«خزانه خالی است»! سؤال این است که چرا جناب نوبخت در آن هنگام به اظهارات رئیس جمهور وقت کمترین اعتراضی نکردند؟!
۲- در حالی که آمریکا و متحدانش تهدید میکردند که علیه ایران از گزینه نظامی استفاده خواهند کرد، جناب آقای ظریف ادعا کرد که آمریکا میتواند با یک بمب، تمامی تاسیسات نظامی ایران را نابود کند! چرا آقای دکتر نوبخت در مقابل اظهارات آقای ظریف (آنهم در جایگاه وزیر خارجه کشورمان) که آشکارا در جهت تضعیف نظام، بزرگنمایی حریف و آب ریختن به آسیاب دشمن بود سکوت کرده و لام تا کام زبان به انتقاد و اعتراض نگشودند؟!
۳- در مرداد ماه ۱۴۰۰ آقای روحانی طی نامهای در پاسخ به درخواست آقای دکتر نوبخت گفت؛ «خزانه خالی است»! چرا جناب نوبخت در اظهارنظر اخیر خود این ماجرا را به فراموشی سپردهاند؟! و حال آنکه خود ایشان مخاطب نامه آقای روحانی بودهاند!
۴- روز پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۳۹۹ آقای دکتر نوبخت در نشست اعضای شورای توسعه و برنامهریزی همدان میفرمایند یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم! و... دهها نمونه دیگر از این دست که خیرخواهی آقای نوبخت در اظهارات اخیرشان را زیر سؤال میبرد! و جایگاه آن را در حد و اندازه یک برخورد صرفاً جناحی تنزل میدهد!
۵- گفتنی است در آذرماه سال ۱۳۹۲ که جناب روحانی به خالی بودن خزانه اشاره کرد، نه فقط خزانه خالی نبود، بلکه دهها میلیارد دلار نیز ذخیره ارزی داشتیم (همان مبالغ کلان ارز که بعدها با بیتدبیری دولت تدبیر بر باد رفت و به حلقوم مفسدان اقتصادی و حرامخواران حرفهای ریخته شد). این واقعیت تلخ نمیتوانست از نگاه آقای دکتر نوبخت پنهان مانده باشد چرا که ایشان معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور بودهاند.
۶- و اما، اظهارات آقای روحانی و سایر مسئولان دولت قبل درباره خالی بودن خزانه، با اظهار نظر این روزهای دولت سیزدهم چند تفاوت جدی دارد. بخوانید!
اول؛ آنکه علیرغم ادعای آقای روحانی مبنی بر خالی بودن خزانه (در سال ۱۳۹۲) خزانه خالی نبود و حال آنکه دولت سیزدهم نه فقط خزانه خالی بلکه خزانه مقروض را تحویل گرفته است تا آنجا که فقط بابت یک قلم از این بدهیهای به ارث برده باید تا سال ۱۴۰۵ هر ماه به طور متوسط مبلغ کلان ۱۰ هزار میلیارد تومان پرداخت کند. بعید است که جناب نوبخت با توجه به جایگاهی که در دولت قبل داشتهاند از این ماجرا بیخبر باشند!
دوم؛ مسئولان دولت قبل (ظاهراً و انشاءالله که چنین نبوده باشد) با ادعای خالی بودن خزانه در پی القای این توهم بودهاند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است» و نتیجه آن فاجعه برجام بود. اما دولت سیزدهم با اعلام خزانه خالی و مقروض، از بلایی خبر میدهد که دولت قبل با اعتماد به آمریکا بر سر ملت آوار کرده است و کوتاه سخن آنکه دولتمردان دولت سیزدهم با اظهارات اخیر خود درباره خزانه خالی و مقروض، درس عبرتی از کوتاه آمدن در برابر حریف و اعتماد بیجا و غیرقابل توجیه به آمریکا را پیش چشم ملت میگذارد تا کمترین تردیدی باقی نماند که ادامه راه دولت قبل، افزودن فاجعهای دیگر به فاجعه برجام است. آیا ضرورت این درسآموزی و هشدار درباره خطری که ادامه راه دولت یازدهم و دوازدهم در پی دارد، قابل انکار است؟! آقای نوبخت از شما بعید بود که به این نکته بدیهی توجه نداشته باشید!!