همسر شهیید برونسی نقل میکنند که روزی شهید، خاطرهای را از جبهه برایم تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغههای مهمات، سخت مشغول بودیم و توی جعبههای مخصوص، مهمات میگذاشتیم و درشان را میبستیم. گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه با چادری مشکی. داشت پابهپای ما، مهمات میگذاشت توی جعبهها. با خود گفتم: حتماً از این خانمهایی است که به جبهه میآیند.
به گزارش شهدای ایران، حامد شیخ پور، از فعالان رسانه ای در صفحه اینستاگرام خود به مناسبت میلاد حضرت زینب کبری(س) نوشته است:
سردار شهید حجتالاسلام شیخ عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه علیهالسلام بود که در ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۳، در عملیّات بدر در جاده خندق، به سوی معشوقش بال گشود.
از طریق خانواده و دوستان و همرزمان این شهیید والامقام، کرامات و مکاشفات شگفتانگیزی از او نقل شده، از جمله مکاشفهای درباره حضرت زینب سلامالله علیها که در کتاب خاک های نرم کوشک نوشتهی سعید عاکف به آن اشاره شده است.
همسر شهیید برونسی نقل میکنند که روزی شهید، خاطرهای را از جبهه برایم تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغههای مهمات، سخت مشغول بودیم و توی جعبههای مخصوص، مهمات میگذاشتیم و درشان را میبستیم. گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه با چادری مشکی. داشت پابهپای ما، مهمات میگذاشت توی جعبهها. با خود گفتم: حتماً از این خانمهایی است که به جبهه میآیند.
اصلاً حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود. به بچهها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بیتفاوت میرفتند و میآمدند؛ انگار آن خانم را نمیدیدند. قضیه عجیب برایم سؤال شده بود. موضوع، عادی به نظرم نمیرسید. کنجکاو شدم بفهم جریان چیست. رفتم نزدیکتر تا رعایت ادب شده باشد. سینهای صاف کرده و خیلی با احتیاط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم شما نباید زحمت بکشید.
رویش به طرف من نبود. به تمامقد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمیکشید؟ یک آن، یاد امام حسین سلامالله علیه افتادم و اشک توی چشمهایم حلقه زد. خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست. بیاختیار شده بودم و نمیدانستم چه بگویم. خانم همانطور که رویشان آن طرف بود فرمودند: هرکس یاور ما باشد البته ما هم یاریاش میکنیم.
***
این مکاشفه عجیب شهیید برونسی، زمان و مکان ندارد و سیرهی اهل بیت علیهمالسلام چنین است. امروز هم آن حضرت، یاور مجاهدان و رزمندگان و بسیجیان مخلصی است که با تقویت جبهههای مقااومت اسلامی، حسین علیهالسلام را یاری میکنند.
اللهمّ اجعلنا مِن أنصار الحسين
سردار شهید حجتالاسلام شیخ عبدالحسین برونسی، فرمانده تیپ ۱۸ جوادالائمه علیهالسلام بود که در ۲۵ اسفندماه ۱۳۶۳، در عملیّات بدر در جاده خندق، به سوی معشوقش بال گشود.
از طریق خانواده و دوستان و همرزمان این شهیید والامقام، کرامات و مکاشفات شگفتانگیزی از او نقل شده، از جمله مکاشفهای درباره حضرت زینب سلامالله علیها که در کتاب خاک های نرم کوشک نوشتهی سعید عاکف به آن اشاره شده است.
همسر شهیید برونسی نقل میکنند که روزی شهید، خاطرهای را از جبهه برایم تعریف میکرد. میگفت: کنار یکی از زاغههای مهمات، سخت مشغول بودیم و توی جعبههای مخصوص، مهمات میگذاشتیم و درشان را میبستیم. گرم کار، یکدفعه چشمم افتاد به یک خانم محجبه با چادری مشکی. داشت پابهپای ما، مهمات میگذاشت توی جعبهها. با خود گفتم: حتماً از این خانمهایی است که به جبهه میآیند.
اصلاً حواسم به این نبود که هیچ زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود. به بچهها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بیتفاوت میرفتند و میآمدند؛ انگار آن خانم را نمیدیدند. قضیه عجیب برایم سؤال شده بود. موضوع، عادی به نظرم نمیرسید. کنجکاو شدم بفهم جریان چیست. رفتم نزدیکتر تا رعایت ادب شده باشد. سینهای صاف کرده و خیلی با احتیاط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم شما نباید زحمت بکشید.
رویش به طرف من نبود. به تمامقد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه برادر من زحمت نمیکشید؟ یک آن، یاد امام حسین سلامالله علیه افتادم و اشک توی چشمهایم حلقه زد. خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست. بیاختیار شده بودم و نمیدانستم چه بگویم. خانم همانطور که رویشان آن طرف بود فرمودند: هرکس یاور ما باشد البته ما هم یاریاش میکنیم.
***
این مکاشفه عجیب شهیید برونسی، زمان و مکان ندارد و سیرهی اهل بیت علیهمالسلام چنین است. امروز هم آن حضرت، یاور مجاهدان و رزمندگان و بسیجیان مخلصی است که با تقویت جبهههای مقااومت اسلامی، حسین علیهالسلام را یاری میکنند.
اللهمّ اجعلنا مِن أنصار الحسين