به گزارش شهدای ایران، مهدی فضائلی: ضرب
العجل سازی برای ایران،ضرورت نمایی تعدیل موضع ایران برای به نتیجه رسیدن
مذاکرات، توپ در زمین ایران است،شکست مذاکرات یعنی برگشت خود بخود تحریم
های پیش برجامی و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم شورای امنیت، تهدیدات ضمنی
علیه تأسیسات هستهای ایران در صورت بی نتیجه ماندن مذاکرات و...برخی
سرفصلهای تبلیغاتی بیگانه، همزمان با مذاکرات وین است.
این یک واقعیت انکار ناپذیر است که عملیات رسانهای و جنگ روانی،ضلع تفکیک ناپذیر از عملیات نظامی، مذاکره، تحریم و هر اقدام دیگری است که در روابط بین الملل صورت میگیرد.
نه تنها این ضلع را نباید مورد غفلت قرار داد بلکه باید بدانیم گاهی بعد رسانهای از اضلاع دیگر حتی عملیات اصلی مهمتر و تأثیر گذاریش بیشتر است.
تیم مذاکره کننده کشورمان ضمن اینکه نباید تحت تاثیر این عملیات قرار بگیرد باید با همکاری رسانه ها عملیات های رسانهای هوشمندی را برای خنثی کردن عملیات حریف طراحی کند.
اما چند جمله ای برای اثبات عملیات روانی بودن موارد فوق الذکر.
همه عملیات های رسانهای و روانی اشاره شده را در یک جمله میتوان خلاصه کرد و آن اینکه "جمهوری اسلامی ایران هر چه زودتر مطابق میل ما توافق کند و الا آخرین فرصت را از دست می دهد و پس از آن چنین و چنان خواهد شد."
پیشاپیش تأکید می کنم جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه از مذاکرات فرسایشی استقبال نکرده و نمی کند و بیش از ۴+۱ خواهان تسریع در رسیدن به نتیجه است چرا که ما تحت تحریم های ظالمانه قرار گرفته ایم و رفع ظلم، لازم و ضروری است. رهبر انقلاب نیز قبلا" تصریح کردهاند:《نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم》
در عین حال، این ضرب العجل ها برای ایجاد فشار روانی روی تیم مذاکره کننده بمنظور تعجیل در رسیدن به توافق، پایین آوردن دقت های لازم در توافق احتمالی و تن دادن به توافق بد است؛ همان خطایی که تیم مذاکره کننده قبلی در جریان برجام مرتکب شد و تاوانش را چندین سال است مردم و کشور پرداخت میکنند!
نکته دیگر آنکه، این ضرب العجل ها یا حاوی نوعی بلوف سیاسی است تا ایران را از موضع قطعی خود عقب برانند چرا که بن بست مذاکرات برای طرف مقابل هم مخاطره آمیز است! و یا احیانا" واقعی که باز هم نباید منجر به تعجیل ما در توافق و تن دادن به توافق بد بشود.
یادآور می شوم که مهمترین علت شروع مجدد مذاکرات برجامی بر اساس مهمترین دستاورد قبلی طرف های مذاکره، اولا" طولانی کردن فاصله توانمندی هستهای ایران از نقطه گریز و ثانیا" حفظ پلتفرم برجام برای مذاکره با ایران است لذا بن بست یا شکست مذاکرات هردو دستاورد آنها را از بین خواهد برد!
بنابراین تیم مذاکره کننده کشورمان ضمن پرهیز از تأخیر های غیرضروری باید در این مرحله حداکثر تلاش و تدبیر را برای تحقق موضع قطعی جمهوری اسلامی ایران که در تاریخ ۹۹/۱۱/۱۹ از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی اعلام شد، انجام دهد و این موضع چنین است:《 اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی -که چند تعهّد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت.»
این یک واقعیت انکار ناپذیر است که عملیات رسانهای و جنگ روانی،ضلع تفکیک ناپذیر از عملیات نظامی، مذاکره، تحریم و هر اقدام دیگری است که در روابط بین الملل صورت میگیرد.
نه تنها این ضلع را نباید مورد غفلت قرار داد بلکه باید بدانیم گاهی بعد رسانهای از اضلاع دیگر حتی عملیات اصلی مهمتر و تأثیر گذاریش بیشتر است.
تیم مذاکره کننده کشورمان ضمن اینکه نباید تحت تاثیر این عملیات قرار بگیرد باید با همکاری رسانه ها عملیات های رسانهای هوشمندی را برای خنثی کردن عملیات حریف طراحی کند.
اما چند جمله ای برای اثبات عملیات روانی بودن موارد فوق الذکر.
همه عملیات های رسانهای و روانی اشاره شده را در یک جمله میتوان خلاصه کرد و آن اینکه "جمهوری اسلامی ایران هر چه زودتر مطابق میل ما توافق کند و الا آخرین فرصت را از دست می دهد و پس از آن چنین و چنان خواهد شد."
پیشاپیش تأکید می کنم جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه از مذاکرات فرسایشی استقبال نکرده و نمی کند و بیش از ۴+۱ خواهان تسریع در رسیدن به نتیجه است چرا که ما تحت تحریم های ظالمانه قرار گرفته ایم و رفع ظلم، لازم و ضروری است. رهبر انقلاب نیز قبلا" تصریح کردهاند:《نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چرا که اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم》
در عین حال، این ضرب العجل ها برای ایجاد فشار روانی روی تیم مذاکره کننده بمنظور تعجیل در رسیدن به توافق، پایین آوردن دقت های لازم در توافق احتمالی و تن دادن به توافق بد است؛ همان خطایی که تیم مذاکره کننده قبلی در جریان برجام مرتکب شد و تاوانش را چندین سال است مردم و کشور پرداخت میکنند!
نکته دیگر آنکه، این ضرب العجل ها یا حاوی نوعی بلوف سیاسی است تا ایران را از موضع قطعی خود عقب برانند چرا که بن بست مذاکرات برای طرف مقابل هم مخاطره آمیز است! و یا احیانا" واقعی که باز هم نباید منجر به تعجیل ما در توافق و تن دادن به توافق بد بشود.
یادآور می شوم که مهمترین علت شروع مجدد مذاکرات برجامی بر اساس مهمترین دستاورد قبلی طرف های مذاکره، اولا" طولانی کردن فاصله توانمندی هستهای ایران از نقطه گریز و ثانیا" حفظ پلتفرم برجام برای مذاکره با ایران است لذا بن بست یا شکست مذاکرات هردو دستاورد آنها را از بین خواهد برد!
بنابراین تیم مذاکره کننده کشورمان ضمن پرهیز از تأخیر های غیرضروری باید در این مرحله حداکثر تلاش و تدبیر را برای تحقق موضع قطعی جمهوری اسلامی ایران که در تاریخ ۹۹/۱۱/۱۹ از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی اعلام شد، انجام دهد و این موضع چنین است:《 اگر میخواهند ایران به تعهّدات برجامی -که چند تعهّد آن را لغو کرده- برگردد، باید آمریکا تحریمها را کلّاً لغو بکند؛ آن هم نه به زبان و روی کاغذ که بگوید لغو کردیم؛ نه، بایستی در عمل تحریمها را لغو کنند و ما راستیآزمایی کنیم و احساس کنیم که درست تحریمها لغو شده، آن وقت ما هم به این تعهّدات برجامی برمیگردیم؛ این سیاست قطعی جمهوری اسلامی است و مورد اتّفاق مسئولان کشور هم هست و از این سیاست بر نخواهیم گشت.»