وی با حضور در عملیاتهای: ضربت ذوالفقار، محرم، فتح المبین و بیتالمقدس در آن مقطع و حضور در بین رزمندگان و فرماندهان و خطوط مقدم جبهه نخستین روحانی و رزمندهای بود که در خظ مقدم نبرد حاضر و با دشمن جنگید.
آیتالله حیدری ایلامی در آن زمان و قبل از آغاز جنگ اقداماتی انجام داد که بازخوانی آن میتواند برای نسل فعلی و آینده کشور پیام آور این نکته باشد که دفاع مقدس الگوی خود ساختگی، توان و بیان "ما میتوانیم" است.
ساماندهی آوارگان ایرانی مقیم عراق
در دی ماه سال 1350ﻫ.ش رژیم بعث عراق طلاب و علمای بزرگ ایرانی حوزه علمیه نجف و کربلا و مردان و زنان ایرانی مقیم آن کشور را به طرز رقت باری روانه مرز ایران کرد. که آیتالله حیدری یکی از این افراد به شمار میرفت. پس از آن نیز چندبار دیگر نیروهای امنیتی این کشور سایر ایرانیان را از عراق اخراج کرده بودند. با پیروزی انقلاب اسلامی رژیم بعث که در تدارک زمینه سازی برای حمله به ایران بود، بسیاری از خانوادههای ایرانی را که بیشتر آنان از خانوادههای ایلامی مهاجر بودند، پس از مصادره اموال، با وضعیتی رقت بار در مرز مهران رها کرد. ساماندهی و ایجاد کمپ آوارگان، تقسیم امکانات اولیه و تلاش برای باز گرداندن آنان به زادگاههای خود در استان، از جمله دغدغهها و اقدامات این عالم بزرگ در آن مقطع زمانی بود.
در حالی که نظام نوپای جمهوری اسلامی و مسئولان آن درگیر با حرکتهای تنش آفرین و سهم خواهی گروهکهای وابسته به غرب و شرق بودند و حوادث گوناگون مانند مسأله قومیتگرایی در کردستان و گنبد و خوزستان ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده بود، آیتالله حیدری با اطلاع رسانی و ایجاد حساسیت نسبت به تجاوزهای مرزی رژیم بعث عراق و حمله به پاسگاههای مرزی در داخل و خارج، برآن شد تا افکار مراجع و مسئولان و مردم را به سوی حوادثی که در مرزها رخ می دهد معطوف سازد، در این باره آیتالله حیدری حتی از نگارش نامه به حضرت آیتالله العظمی خویی (ره) در نجف اشرف آن هم حدود یک سال و سه ماه قبل از تجاوز همه جانبه عراق به ایران دریغ نکردند.
سرکشی از پاسگاه های مرزی
درگیریهای پراکنده مرزی در کنار سانسور بیشتر اخبار این درگیریها از سوی رسانهها و عدم حمایت دولت موقت میرفت تا زمینه دلسردی و حتی ترک خدمت نیروهای ژاندارمری و برخی واحدهای مستقر ارتش در منطقه را فراهم آورد که خوشبختانه با تسلیح و سازماندهی اولیه نیروهای کمکی و استقرار آنان در پاسگاههای مرزی توسط آیتالله حیدری و سرکشیهای پیدرپی او از پاسگاهها و ارائهی کمکهای دولتی و مردمی، آنها را به ادامهی خدمت دلگرم نمود. آیتالله حیدری در این زمان تا جایی پیش رفت که در آستانه سال 1359ﻫ ش هزینههای تلگراف آن دسته از نظامیهایی که نمیتوانستند در آغاز سال در جمع خانواده خود باشند برعهده گرفت.
واکنش به بهره برداری عراق از میادین مشترک نفتی
گرچه تمام زندگی آیتالله حیدری ایلامی در چارچوب قوانین اسلام خلاصه میشد و همهی عمرش را در «عبودیت» الهی سپری کرده بود، و حیات طیبه را از «خدا» به سوی «خدا» معنا میکرد و در این مسیر با تأسی از آموزههای ائمه اطهار علیهمالسلام، عشق و محبت را با هر فردی با هر رنگ و زبان و نژادی تقسیم میکرد اما عشق او به آب و خاک سرزمین مادریاش، عشقی ستودنی بود.
او که آرزوی ایرانی مقتدر در بین کشورهای منطقه و رسیدن به جایگاهی در خور نام بزرگش را داشت، در مجلس خبرگان قانون اساسی، به هنگام بررسی اصل شصت و پنج قانون اساسی چنان موضعی گرفت که مدعیان ملیگرایی حاضر در مجلس خبرگان را در آن مقطع زمانی، به تعجب واداشت.
آیتالله حیدری با اشاره به حرکتهای خائنانه شاه در واگذاری برخی مناطق و سکوت دستگاه ستم شاهی در برابر جابجایی برخی میلههای نفتی در مناطق نفت خیز، به بهره برداری عراق از برخی سفرههای نفتی مشترک اشاره میکنند و نسبت به این مسأله هشدار میدهند. ایشان دیدگاه یک روحانی مؤمن انقلابی را با تأکید بر این نکته که «هیچ کس، تحت هیچ شرایطی و بنابر هیچ مصلحتی حق ندارد یک وجب از خاک ایران زمین را مورد معامله و یا مبادله قرار دهد» در تاریخ ماندگار کرد.
حمله به پاسگاههای مرزی و جابجایی برخی میلههای مرزی از سوی رژیم حاکم بر عراق برای استخراج یک جانبه از حوزههای مشترک نفتی در منطقه ایلام، آیتالله حیدری را بر آن داشت که وزارت امور خارجه را به نحوی از این تحرکات و درگیریها و پیامدهای آن مطلع و آگاه کنند.
دغدغهی آیتالله حیدری نسبت به مرزهای جمهوری اسلامی تا آنجا بود که پس از آغاز تجاوز عراق به ایران از مطلعین محلی درخواست نگارش و ثبت میلههای مرزی را مینماید.
ارسال نامه برای امام خمینی(ره) درباره وضعیت مرزها
آیتالله حیدری چند روز قبل از تهاجم فراگیر رژیم بعث به خاک ایران در نامهای به حضرت امام خمینی(ره) از وضعیت نابسامان مرزها، بیتوجهی مسئولان نظامی و خطر تعرض قریب الوقوع رژیم بعث به کشور اظهار نگرانی کرد. فرستادن رونوشت این نامه به مجلس شورای اسلامی حکایت از نا امیدی او از تصمیم جدی قوه مجریه در آن مقطع دارد، مضافاً بر این که ارسال رونوشت این نامه به محضر آیتالله العظمی گلپایگانی از جایگاه جامعه روحانیت ایلام نشان از اهتمام آیتالله حیدری در توجه دادن مراجع عظام و روحانیت در خصوص خطری است که رژیم بعث عراق میتوانست برای کشور در پی داشته باشد.
نقش آیتالله حیدری در جریان جنگ تحمیلی
حمله عراق و حضور سرنوشت ساز در منطقه گُلان سرانجام رژیم بعث عراق روز 31 شهریور ماه 1359 برابر با 22 سپتامبر 1980، حمله سراسری خود را به میهن اسلامی آغاز کرد. در تهاجم رژیم بعث عراق به مرزهای کشور، مهران و میمک را میتوان از ضربه پذیرترین و ساکنان آن را از مظلومترین مدافعان در حمله سراسری دشمن بعثی به شمار آورد، آن چه در گزارش ارتش جمهوری اسلامی ایران در خصوص وضعیت جبهه مهران آمده است خود گویای این واقعیت است.
مقاومت دلیرانه و مظلومانه فرمانده سپاه پاسداران مهران شهید روحالله شنبهای و یارانش که به دفاع و شهادت مظلومانه او و برخی دیگر انجامید، ایلام را یکباره تکان داد. آیتالله حیدری علیرغم کهولت سن با برداشتن تفنگ برنو و بستن قطار فشنگ بر کمر، خود را به رزمندگان اسلام رساند و باعث تقویت روحیهی آنها گردید.
یکی از فرماندهان استان در این مورد مینویسد:«آیتالله حیدری با حضور در این منطقه و فراخوانی نیروهای عشایر در مدت کوتاهی توانست با تشکیل قرارگاه عملیاتی در روستای گُلان (مدرسه ابتدایی) خط تدافعی را به تنگه کُنجانچم انتقال دهد. وی با مدیریت کم نظیر خود در کسوت یک مجتهد رزمنده با استقرار شبانه روزی در کنار نیروهای محلی و حضور در سنگر آنان و تیراندازی به سمت دشمن در افزایش روحیه نیروهای اسلام نقش بیبدیلی را ایفا کرد».
آیتالله حیدری با مشاهده تلاش نیروهای ارتش و ژاندارمری و سایر نیروهای مدافع در ایجاد خط تدافعی در منطقه گُلان با معرفی خود به فرماندهان به عنوان نماینده حضرت امام (ره) و مردم ایلام در مجلس خبرگان خواستار جلو بردن خط تدافعی از گُلان به تنگه کنجانچم شد و با تلاش خود موجب شد، تا نیروهای نظامی بیش از 20 کیلومتر خط پدافندی را جلوتر ببرند و نیروهای خود را در تنگه کُنجانچم مستقر و به نیروهای مردمی فاقد هرگونه تجهیزات و ادوات سنگین ملحق کند.
تأسیس ستاد کمک رسانی به جبهههای جنگ
تلاش برای تخلیه مدارس، جای دادن مردم در مجتمعها و آپارتمانهای نیمهکاره، برپایی چادر در مناطقی که دارای حفاظ بودند مانند کانون کارآموزی، متقاعد کردن صاحبان زمینها برای برپایی کمپها و چادرها و احداث اردوگاه جز با حضور این شخصیت وارسته مقدور نبود. کمکرسانی به مردم آواره، یاری رساندن به نیروهای مصدوم و مجروح، در کنار تأمین مایحتاج رزمندگان اسلام که حتی از داشتن گونی خالی برای ساختن سنگر محروم بودند، موجب شد تا آیتالله حیدری منزل خود را تبدیل به مقر کمک رسانی به جبههها نماید، اعتماد مردم به این زاهد وارسته در رسیدن امکانات اهدایی خود در اندک مدتی نیازهای اولیه رزمندگان اسلام را تأمین کرد.
تشکیل ستاد هماهنگی جنگ استان ایلام توسط آیتالله حیدری در منطقه گُلان و استقرار نیروهای عشایر و مهاجر در کنار نیروهای ارتشی و سپاهی این ستاد تنها منبع تأمین کننده تمام خطوط و محورهای جنگی ایلام به ویژه از میمک تا کنجانچم به شمار میرفت. همهی نیازهای این محورها از قبیل؛ وسایل نظامی، گرمایشی، حمل و نقل و حتی اقلام مصرفی رزمندگان و ارتباط با مسئولان استانی از طریق آیتالله حیدری انجام میگردید.
سازماندهی نیروهای رزمی عشایر و شرکت در عملیات میمک (ضربت ذوالفقار)
حضور در میان رزمندگان اسلام در آن موقعیت بسیار حساس و دشوار که موجب دلگرمی مدافعان جان و مال و ناموس مردم میشد، این پیر فرزانه را به فکر ساماندهی نیروهای مردمی و عشایری و سازماندهی آنان واداشت، از این رو وی با برافراشتن سیاه چادری در منطقه گُلان، قرارگاهی کوچک اما با زیر پوشش قرار دادن گسترهای بسیار وسیع برپا کرد و با تقسیم نیروهای عشایری و مردمی به هستههای کوچک و تأمین مهمات و فراهم کردن امکانات، آنان را برای دفاع از مرزها و ضربه زدن به نیروهای بعثی آماده کرد.
از آن جا که مناطق غرب استان و نوار مرزی با عراق منطقه گرمسیری عشایر ایلام به شمار میرفتند، آیتالله حیدری با سازماندهی و پشتیبانی نیروهای عشایر که وظیفه دفاع از مناطق خود را بر عهده داشتند، توانست اولین هستههای مقاومت مردمی را در برابر حمله رژیم بعث تشکیل دهد.
فقدان نیروهای مسلح منسجم در منطقه که به دلیل شرایط خاص کشور بر نظام تحمیل شده بود، باعث گردید تا آیت الله حیدری خود فرماندهی عملیات پدافندی و حرکتهای ایذایی علیه دشمن را بر عهده داشته باشد.
میمک در منطقه مرزی جنوب غربی صالحآباد یکی از دو نقطه مورد اختلاف در مرز زمینی ایران و عراق بود. ارتش عراق در دوّمین تهاجم قبل از آغاز جنگ فراگیر خود این منطقه را در 19شهریور ماه 1359 اشغال کرد و منطقهای به عرض و عمق تقریبی 15 کیلومتر را در حوالی پاسگاههای مرزی هلاله و نیخضر به تصرف خود درآورد. با اشغال این منطقه معبر وصولی صالحآباد- سرنی به طرف خط مرز مورد تهدید نیروهای عراقی قرار گرفت و در نتیجه محور ایلام صالحآباد و مهران نیز به طور جدی در معرض تهدید عراقیها درآمد.
شبانگاه 19دی ماه 1359 ﻫ.ش یعنی چهار ماه پس از اشغال این منطقه نیروهای رزمی آیتالله حیدری پس از اقامه نماز و وداع با این پیر فرزانه، اولین عملیات غرور آفرین سپاهیان اسلام را برای همیشه در دفتر پر از غیرت و غرور این سرزمین ورق زدند. حماسه ای که در گزارش ارتش جمهوری اسلامی نیز به آن اشاره شده است.
این عملیات یکی از سختترین عملیاتهای دوران دفاع مقدس به شمار میرود چرا که جدای از این که منطقه میمک، منطقهای مورد مناقشه ایران و عراق به شمار میرفت و عراقیها از آن به «سیف سعد» یاد میکردند. این منطقه برای آنان هم از بعد نظامی و هم از نظر روحیه در ماههای اول یورش به خاک ایران مسألهای حیثیتی به شمار میرفت.
نیروهای سپاه اسلام تنها از حمایت هوانیروز برخوردار بودند و در روز سوم بود که هواپیماهای شکاری ایران وارد عمل شدند، تا روز سوم نیروهای ارتش اسلام پنج پاتک سنگین عراق را پس زدند. در روز چهارم (22دی) عراق سه پاتک سنگین دیگر وارد کرد. آنچه مورد دلگرمی نیروهای سپاه اسلام با امکانات ناکافی و تعداد کم در طول نزدیک به یک ماه نبرد نابرابر بود، حضور پیرفرزانهای بود که از جبهه میمک تا کنجانچم را در زیر بارش گلولهها، آنان را به دفاع از اسلام و سرزمین مادریشان فرا میخواند.
شکل دهی هسته اولیه لشکر 11 امیرالمؤمنین(علیهالسلام)
هستههای مقاومت و گروههای مردمی که آیتالله حیدری در روزهای آغازین جنگ بنیان نهاد در واقع هستهی نخستین شکلگیری لشکر 11 امیرالمؤمنین(علیهالسلام) ایلام در هشت سال دفاع مقدس بود. روح حماسی، شجاعت و از خودگذشتگی آیتالله حیدری به عنوان نماد و نماینده مردم و فردی که مردم به او به چشم عالمی پیشرو مینگریستند، در روحیهی مردم این خطه بی تأثیر نبود. استانی که خود، کم جمعیتترین استان کشور به شمار میرفت و بخش عظیمی از مردمانش آواره و در فقر به سر میبردند و شهرهای باقی مانده هم زیر باران بمبهای هواپیماها قرار داشت، مردم آن نه تنها استان خود را خالی نکردند، بلکه لشکری عملیاتی را بنیان نهادند که در عملیاتهای بزرگ دوشادوش رزمندگان لشکرهای دیگر در آزاد سازی بخشهایی از سرزمین ایران خود را سهیم و شریک کردند.
ارسال کمکهای مردمی از مساجد و حسینیههای تهران و شهرستانهاو دفاترو هیئتهای مذهبی و بازاریان به منزل آیت الله حیدری بیانگر نقش کلیدی این روحانی مجاهد در حمایت از رزمندگان است. زهد و پارسایی آیتالله حیدری به ویژه نسبت به کمکهای مردمی به جبههها برای سایر فرماندهان جنگ الگویی ستودنی به شمار میرفت.
امانتداری آیتالله حیدری نسبت به کمکهای ارسالی برای رزمندگان هنوز هم زبانزد خاص و عام است. ایشان با این که با نیروهای سپاهی و عشایری انس و الفتی خاص داشت، اما هرگز نیروهای ارتشی را تا واپسین روزهای زندگیش تنها نگذاشت و منزل آیتالله حیدری همواره مأمن و مأوای نیروهای ارتشی به شمار میرفت.
ایستادن در کنار مردم استان در سختترین شرایط جنگ
با آغاز تهاجم رژیم بعثی عراق به خاک ایران، شهر ایلام و شهرستانهای تابعه آن از هجوم حملات موشکی و بمباران هوایی در امان نماند، شهرهای استان ایلام به ویژه شهر ایلام از معدود شهرهای کشور و تنها مرکز استانی در کشور بود که هرگز «وضعیت سفید» تا پایان دوران دفاع مقدس در آن اعلام نشد.
رژیم بعثی عراق در طول هشت سال دفاع مقدس بارها شهر ایلام و شهرهای تابعه آن چون ایوان، ملکشاهی، چوار و .... را بمباران کرد و در مسیر حرکتهای ددمنشانه خود از هیچ جنایتی حتی بمباران مردم آوارهی پناه برده در دل کوهها، جنگلها و جوانان و نوجوانان مشغول به بازی در زمین فوتبال فرو گذار نکرد.
آیتالله حیدری در تمام این روزهای سراسر درد و داغ، هرگز شهر ایلام را ترک نکرد. او به عنوان پیر و مراد این مردم برای این استواری و پایداری خود فلسفهای داشت. زمانی بود که دشمن بعثی شهر ایلام را زیر بمب و موشکهای خود گرفته بود و تمام مردم در اطراف ایلام آواره و به کوههای اطراف شهر پناه برده بودند ولی خانواده آن مرحوم در شهر باقی ماندند، حضرت آیتالله حیدری میگفت:
«من از شهر بیرون نمیروم چون شهر تخلیه میشود و این باعث ضعف روحیهی رزمندگان میشود برای تقویت روحیه رزمندگان بایستی در شهر بمانیم.»
زمانی که همهی شهر از ساکنانش خالی میشد و حتی مدارس و ادارات هم در جنگلها، کوهها و درههای اطراف مستقر میشدند، آیتالله حیدری و خانواده او نیز چون سایر اقشار مردم در چادری اتراق میکردند. در طول دوران بمباران شهر ایلام که هر بار منجر به شهادت تعدادی از شهروندان میشد، در مواردی حتی بسیاری از بستگان شهدا از بیم بمباران دو باره از حضور در غسالخانه شهر خودداری میکردند ، آیتالله حیدری در جایگاه یک مجتهد در کنار روحانی خدوم شهدا مرحوم حجتالاسلام و المسلمین شیخ عباس سلطانی حاضر میشد و دستورات لازم را در خصوص چگونگی غسل و کفن شهدا صادر میکرد.
همگام با مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در جبهههای جنگ
همراهی با مسئولان عالی نظام و نیز مدیران استانی در بازدید از مناطق جنگی آن هم با وضعیت پیری و ضعف و بیماری، از ویژگیهای آیتالله حیدری بود. همراه شدن این عالم مجاهد با رهبری معظم انقلاب آیتالله خامنهای در روزهای آغازین جنگ بیانگر جایگاه این عالم مبارز در نزد رهبری انقلاب است.
آیتالله نوری همدانی هم در بیان خاطرات سفر خود به جبهههای نبرد حق علیه باطل از نگاه پدرانه این عالم به رزمندگان یاد میکنند و او را آیتالله حاج میرزا جواد آقا تهرانی جبهههای غرب مینامند:
«... در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبههها در ضمن به خدمت آیتالله حیدری رسیدیم، این عالم بزرگوار با اخلاص و صفای خود در آن جبهه به مجاهدین اسلام خدمت میکرد، برای آنها غذا میپخت، لباسشان را میشست، حتی به من گفت من مشغول ساخت یک حمام در این جبهه هستم که فرزندان من از این جهت هم در مضیقه نباشند. صفا و اخلاص این مرد بزرگوار که بعداً به عنوان یکی از اعضای خبرگان رهبری[85] نیز انتخاب شد، بسیار آموزنده و جالب بود حضور او در جبهههای غرب مانند حضور آیتالله حاج میرزا جواد آقا تهرانی در جبهههای جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا را منعکس میکرد.»
در اسناد به جا مانده از جنگ به ویژه اسناد مکاتبات «ستاد هماهنگی جنگ استان ایلام، جبهه مهران» همراهی آیتالله حیدری با مدیران ارشد استان و پیگیری مطالبات رزمندگان از سوی ایشان نمود بارزی دارد.
همراهی آیتالله حیدری با مسئولان و نمایندگان امام (ره) در دیدار با خانواده شهدا، مجروحان جنگی و آوارگان و جذب کمک از آنان و تقسیم آن در بین خانوادههای آنان از دیگر تلاشهای این عالم دلسوز و همدرد مردم است.
بیماری و عروج
سالهای پایانی عمر این عالم زاهد و مجاهد، مصادف با دوران پرتلاطم دفاع مقدس و اوج گیری جنگ شهرها و آوارگی مردم استان در کوهها و جنگلها بود. آیتالله حیدری ایلامی در این سالها، در حالی که بیماری جسم نحیف او را لاغرتر کرده بود، لحظهای از حضور در میان مردم، رزمندگان و دفاع از نظام اسلامی و خدمت به مردم از پای ننشست.
سرانجام این عالم مجاهد پس از عمری زندگی زاهدانه و تبلیغ و ترویج مکتب اهل بیت علیهمالسلام، پس از تحمل یک دوره بیماری طولانی و سخت در نیمه شب یازدهم دی ماه 1365 ﻫ ش مصادف با یکم جمادی الاول 1407 ﻫ.ق در شهر مقدس قم به دیدار حق شتافت. پیکر مطهر این عالم وارسته پس از تشییع با حضور مردم قم و جمعی از مردم ایلام، مسئولان کشوری و لشکری و رزمندگان اسلام در جوار حرم مطهر حضرت معصومه سلامالله علیها در یکی از حجرههای صحن حرم به خاک سپرده شد. در مراسم ختمی که برای این عالم بزرگ در مسجد رفعت قم برگزار گردید بسیاری از علما و بزرگان چون آیتالله العظمی سید محمدرضا بهاءالدینی و دوستان و همسنگران او چون آیتالله شهید سیدمحمد باقر حکیم شرکت کردند.
آیتالله حیدری از منظر بزرگان
رهیافت به همهی ابعاد شخصیتی انسانهای برگزیده را بعضاً از طریق توصیفاتی که بزرگان از آنها انجام دادهاند، میتوان درک کرد. اوصاف آیتالله حیدری ایلامی در کلام علماء جلوه و نمود خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی
این مرجع عالیقدر شیعه در مرقوم شریف به مردم ایلام این گونه ایشان را معرفی میکنند: «حضرت حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ عبدالرحمان حیدری از افاضل و اعلام نجف اشرف میباشند ...امید است کاملاً رضایت خاطر ایشان فراهم شود... و اجمالاً عرض میکنم لسان حقیر الکن است از بیان مقام جلالت و علم و تقوی و عفاف و سداد معظم له.».
آیتالله العظمی حاج آقا سیدرضا بهاءالدینی
این عارف کامل و عالم فرزانه ضمن حضور در مراسم ختم آیتالله حیدری در مسجد کرامت قم خطاب به خواص گفتند: «باید او را در قبرستان ایلام دفن میکردید تا خدا به یُمن وجود او عذاب را از قبرستان شما دور میداشت.»
آیتالله العظمی حسین نوری همدانی
ایشان در بیان خاطرات سفر خود به جبهههای جنگ در غرب کشور این گونه به وصف آیتالله حیدری میپردازد: « ... در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبههها در ضمن به خدمت آیتالله حیدری رسیدیم، این عالم بزرگوار با اخلاص و صفای خود در آن جبهه به مجاهدین اسلام خدمت میکرد، صفا و اخلاص این مرد بزرگوار، بسیار آموزنده و جالب بود حضور او در جبهههای غرب مانند حضور آیتالله میرزا جوا آقا تهرانی در جبهههای جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا را منعکس میکرد.».
آیتاللهالعظمی سیدعلی سیستانی
ایشان در باره اوصاف شخصیتی آیتالله حیدری ایلامی در دیدار با یکی از روحانیون ایلامی در سفر به عتبات عالیات در سال 1381ﻫ.ش در ذکر ویژگیهای اخلاقی آیتالله حیدری میفرمایند:
« ...خداوند آقاشیخ عبدالرحمان را بیامرزد، ایشان در بین دوستان در نجف مشهور به علم، زهد و تقوی بودند.».
آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی
این استاد برجسته سطوح عالیه حوزه علمیه قم خصوصیات اخلاقی آیتالله حیدری را این گونه برشمرده است :
«...حضرت حجتالاسلام و المسلمین آقای ایلامی که جداً و بدون هیچ مبالغه از لحاظ اخلاق کم نظیر و حقیر شهادت به عدالت ایشان میدهم و از لحاظ علمیت نیز هر وقت با ایشان مذاکره نمودهام حدَّت و حسن سلیقه در معظم له مشهود بوده است و در بعضی مواقع مورد استفاده این جانب بوده است».
آیتالله شیخ محمد هادی معرفت
این عالم قرآن پژوه در خصوص جایگاه آیتالله حیدری در بین طلاب و فضلای آن مقطع در کربلا میگوید: «من و علامه حیدری بیشتر از دو برادر به هم نزدیک بودیم. عبادت ایشان در حوزهی علمیه کربلا نمونه بود و همه ایشان را به پاکی و تعبد میشناختند و چنان گرم تحصیل بودند که حتی یک لحظه را تلف نمیکردند.»
آیتالله محمد ابراهیم جناتی
این عالم فرزانه که در نجف با آیتالله حیدری هم درس بودهاند خصوصیات اخلاقی ایشان را اینگونه بیان میکند: «... به هر حال تردیدی در این نیست که عالم جلیل القدرآیتالله حیدری(تغمده الله رحمته و اسکنه الله فَسیح من جناته) یکی از عالمانی بود که از صیانت نفس، مخالفت با هوی و هوس، که این بسیار اهمیت دارد و پرهیز از خودخواهی، خودبینی، خود محوری و برخورداری از ضمیر پاک و بی آلایش و دارای تقوی و پرهیزگاری کاملی بود. در بعد اخلاقی و اجتماعی واقعاً کم نظیر بود، این ویژگیهای او نه تنها برای ما که در نجف اشرف در درسها باهم سالها شرکت داشتهایم روشن بود، بلکه برای همگان به روشنی مشهود بوده است، ما در بین آگاهان در عرصههای علم و تدین، تقوا، قلمرو فرهنگ و جنبههای اخلاقی و اجتماعی و نیز درک شرایط زمان بسیار دیدهایم ولی آن که دارای همه این ویژگیها باشد کمتر دیده، میتوانم بگویم مرحوم آیتالله حیدری ( نورالله مضجعه) در حد متنابهی دارای همه این ویژگیها بوده است.»