اصلاح طلبان پاسخ دهند:
اصلاحطلبان باید پاسخ دهند اکنون که تیم مذاکره کننده هستهای با تمام ظرفیت فنی و با بررسی همه ظرفیتهای کشور از سویی و همه ضعف و قوتهای دشمن از سویی دیگر وارد میز مذاکرات شده، چرا میخواهند به جامعه چیزی غیر از آنچه در واقعیت رخ می دهد را القا کنند؟
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ دور جدید مذاکرات برای لغو تحریمها میان ایران و 4+1 از روز گذشته در هتل کوبورگ وین آغاز شده است و حالا چشمها به مذاکرهکنندگان ایرانی و 5 کشور دیگر است تا با کوچکترین اظهار نظر، تحلیل ها و پیشبینیهای خود را ارائه کنند. در داخل هم کنشگران سیاسی و کارشناسان امر در حال تحلیل روند مذاکرات هستند.
اخیرا اما اصلاحطلبان باز بیانیهای صادر کرده و با لحن مشفقانهای نظام جمهوری سلامی را نصحیت کردند که «اجازه ندهند تبلیغات روانی برخی افراطیون، مانع واقعبینی مسئولان عالی کشور در جهت اتخاذ تصمیمات داهیانه شود و تصمیمات راهبردی اصولی و دیپلماسی مقتدرانه، نیاز به نیروهای خردمند و شجاعی دارد که با مواضعی مسئولانه، و به دور از ماجراجویی های تبلیغاتی، گره های راهبردی دیپلماسی هستهای را بگشایند و کشور را از بن بست های ناشی از تحریمهای اقتصادی خارج کنند».
پیش از این هم اصلاحطلبان بیانیه ای داده و در آن نیز تقریبا چنین لحنی را داشتند بیآنکه به دو سوال پاسخ دهند. اول اینکه آیا منظورشان از نیروهای خردمند و شجاع همان کسانی هستند که در هشت سال گذشته با حمایت و تعریف و تجمید تمام و کمال از آنان، توافقی را ساخته و پرداخته کردند که اکنون حتی خودشان هم هیچ دفاعی از آن ندارند؟
فیاض زاهد از اصلاحطلبان نزدیک به خاتمی اخیرا اذعان کرده است که «مدل جواد ظریف در عمل و در نتیجه سیاست احمقانه آمریکاییها به نتیجه دلخواه نرسید. تاریخ آمریکا مشحون از این فریبکاریها یا کنشهای ریاکارانه است. تنها کافی است به تاریخ دیپلماسی آنها و نحوه رفتارشان با دولت خاتمی و روحانی نگاهی کنیم. آنها به شدت بیاعتبار و غیرقابل اعتماد هستند. اما معنایش آن نیست که روسها و چینیها معتبر و محل اتکا هستند».
حال سوال از اصلاحطلبان این است که منظورشان از خردمند و شجاع تیم مذاکره کنندهای است که در خوشبینانهترین حالت ممکن با ناآگاهی از ماهیت آمریکاییها پا در عرصه مذاکرات گذاشت و نتیجهاش برجامی شد که هیچکدام از اصلاحطلبان اکنون دفاع شجاعانهای از آن نمیکنند؟
سوال دوم از اصلاح طلبان این است که چرا در زمانی که همه شواهد حاکی از این است که آمریکاییها با یک استیصال راهبردی در برابر مذاکرات وین مواجه هستند و نشانههای سیاسی حاکی از روند مثبت و مقتدرانهای از این مذاکرات است، در لفافه ریاکارانهای به جامعه اینگونه القا میکنند که مذاکرهکنندگان از خردمندی و شجاعت کافی برخوردار نیستند و مذاکرات در سایه یک رویکرد افراطی و ماجراجویانه پیش می رود؟
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اخیرا آمریکا را به دلیل هشدار به ایران درباره ادامه عدمهمکاری با آژانس، سرزنش کرد و گفت: «آمریکا خیلی وقت است که با ایران مذاکره نکرده و فراموش کرده که ایرانیها هیچ کاری را تحت فشار انجام نمیدهند. آگر به آنها فشار بیاوریم، مقاومت میکنند.»
از سویی نیز آمریکاییها با اعمال تحریمهای حداکثری، نهایت توان خود را برای فشار به ایران گذاشته اند و اکنون دستاویز دیگری برای فشار به ایران ندارند و از این روست که در روزهای اخیر تلاش کردند تا دست خالی خود در مذاکرات را با ایجاد آشوبهایی در داخل ایران کمی پر کنند که با هوشمندی مردم فهیم اصفهان و استانهای همجوار، این جرقه به شعله تبدیل نشد.
اصلاحطلبان باید پاسخ دهند اکنون که تیم مذاکره کننده هستهای با تمام ظرفیت فنی و با بررسی همه ظرفیتهای کشور از سویی و همه ضعف و قوتهای دشمن از سویی دیگر وارد میز مذاکرات شده، چرا میخواهند به جامعه چیزی غیر از آنچه در واقعیت رخ می دهد را القا کنند؟ آیا جز این است که اکنون مانند سالهای 88 و 78 و بسیاری از عرصههای دیگر، خود را هم منفعت با آمریکا میبینند و به دنبال پر کردن دست آنها با القای ناامیدی به جامعه هستند؟
اخیرا اما اصلاحطلبان باز بیانیهای صادر کرده و با لحن مشفقانهای نظام جمهوری سلامی را نصحیت کردند که «اجازه ندهند تبلیغات روانی برخی افراطیون، مانع واقعبینی مسئولان عالی کشور در جهت اتخاذ تصمیمات داهیانه شود و تصمیمات راهبردی اصولی و دیپلماسی مقتدرانه، نیاز به نیروهای خردمند و شجاعی دارد که با مواضعی مسئولانه، و به دور از ماجراجویی های تبلیغاتی، گره های راهبردی دیپلماسی هستهای را بگشایند و کشور را از بن بست های ناشی از تحریمهای اقتصادی خارج کنند».
پیش از این هم اصلاحطلبان بیانیه ای داده و در آن نیز تقریبا چنین لحنی را داشتند بیآنکه به دو سوال پاسخ دهند. اول اینکه آیا منظورشان از نیروهای خردمند و شجاع همان کسانی هستند که در هشت سال گذشته با حمایت و تعریف و تجمید تمام و کمال از آنان، توافقی را ساخته و پرداخته کردند که اکنون حتی خودشان هم هیچ دفاعی از آن ندارند؟
فیاض زاهد از اصلاحطلبان نزدیک به خاتمی اخیرا اذعان کرده است که «مدل جواد ظریف در عمل و در نتیجه سیاست احمقانه آمریکاییها به نتیجه دلخواه نرسید. تاریخ آمریکا مشحون از این فریبکاریها یا کنشهای ریاکارانه است. تنها کافی است به تاریخ دیپلماسی آنها و نحوه رفتارشان با دولت خاتمی و روحانی نگاهی کنیم. آنها به شدت بیاعتبار و غیرقابل اعتماد هستند. اما معنایش آن نیست که روسها و چینیها معتبر و محل اتکا هستند».
حال سوال از اصلاحطلبان این است که منظورشان از خردمند و شجاع تیم مذاکره کنندهای است که در خوشبینانهترین حالت ممکن با ناآگاهی از ماهیت آمریکاییها پا در عرصه مذاکرات گذاشت و نتیجهاش برجامی شد که هیچکدام از اصلاحطلبان اکنون دفاع شجاعانهای از آن نمیکنند؟
سوال دوم از اصلاح طلبان این است که چرا در زمانی که همه شواهد حاکی از این است که آمریکاییها با یک استیصال راهبردی در برابر مذاکرات وین مواجه هستند و نشانههای سیاسی حاکی از روند مثبت و مقتدرانهای از این مذاکرات است، در لفافه ریاکارانهای به جامعه اینگونه القا میکنند که مذاکرهکنندگان از خردمندی و شجاعت کافی برخوردار نیستند و مذاکرات در سایه یک رویکرد افراطی و ماجراجویانه پیش می رود؟
«میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اخیرا آمریکا را به دلیل هشدار به ایران درباره ادامه عدمهمکاری با آژانس، سرزنش کرد و گفت: «آمریکا خیلی وقت است که با ایران مذاکره نکرده و فراموش کرده که ایرانیها هیچ کاری را تحت فشار انجام نمیدهند. آگر به آنها فشار بیاوریم، مقاومت میکنند.»
از سویی نیز آمریکاییها با اعمال تحریمهای حداکثری، نهایت توان خود را برای فشار به ایران گذاشته اند و اکنون دستاویز دیگری برای فشار به ایران ندارند و از این روست که در روزهای اخیر تلاش کردند تا دست خالی خود در مذاکرات را با ایجاد آشوبهایی در داخل ایران کمی پر کنند که با هوشمندی مردم فهیم اصفهان و استانهای همجوار، این جرقه به شعله تبدیل نشد.
اصلاحطلبان باید پاسخ دهند اکنون که تیم مذاکره کننده هستهای با تمام ظرفیت فنی و با بررسی همه ظرفیتهای کشور از سویی و همه ضعف و قوتهای دشمن از سویی دیگر وارد میز مذاکرات شده، چرا میخواهند به جامعه چیزی غیر از آنچه در واقعیت رخ می دهد را القا کنند؟ آیا جز این است که اکنون مانند سالهای 88 و 78 و بسیاری از عرصههای دیگر، خود را هم منفعت با آمریکا میبینند و به دنبال پر کردن دست آنها با القای ناامیدی به جامعه هستند؟