درباره تغییر محل مذاکرات؛
در این هتل بود که نفوذی های طرف غربی در تیم هسته ای کشورمان خط و ربط برجامی را به ایشان دیکته می کرد و ایشان که خود را زباندان و همه چیز دان می دانستند خود را گلادیاتور پیروز این میدان نشان می دادند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران؛ میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بین المللی مستقر در وین و رئیس هیئت مذاکره کننده روسیه در مذاکرات وین پیرامون برجام در پیامی توییتری نوشت که محل برگزاری این مذاکرات از «گرند هتل» به هتل «کوبورگ» منتقل شده است.
هتل «کوبورگ» یا «گرند هتل»؟! آغاز مذاکرات برجامی از ته چاه خفت تا پشتبام عزت
این خبر با اینکه برای ملت ما در ظاهر امر فرق چندانی در اجرای مفاد برجام و انجام توافقات برجامی ندارد اما خاطرات خوشی را هم برای مان تداعی نمی کند:
1- در این هتل بود که نطفه برجام یا خسارت محض به امضاء رسید.
2- در این هتل بود که وزیر غرب گرای دولت روحانی یعنی محمد جواد ظریف نرد عشق و دوستی با غرب را بارها و بارها با خنده های بلند و با لبانی کاملا گشاده به جهانیان اعلام کرد.
3- در این هتل بود که خبرنگاران ساعتها به انتظار نشستند و بالاخره با دوربین و زبان بدن با رئیس و یا معاون سیاسی اش عراقچی مصاحبه! کردند و بر توانایی های لب خوانی و تجربه اندوزی در این بازه بارها و بارها افزودند.
4- در این هتل بود که نفوذی های طرف غربی در تیم هسته ای کشورمان خط و ربط برجامی را به ایشان دیکته می کرد و ایشان که خود را زباندان و همه چیز دان می دانستند خود را گلادیاتور پیروز این میدان نشان می دادند غافل ار اینکه زبان دان و زبان فهم کسی است که در سایه نشسته و در سکوت لبخند رضایت می زند.
5- در هتل کوبورگ بود که آقایان به اعتراف خودشان یک توافق نامه را ندیده و شاید هم کاملا نخوانده و به صرف یک خوش بینی ساده به غربی ها جای لغو را با تعلیق اشتباه گرفتند و با پذیرش قانون ماشه کشور را در تعهدی برگشت ناپذیر در مقابل جامعه جهانی قرار دادند و این در حالی بود که خود را ناجی از بین برنده سایه جنگ می دانستند.
هتل «کوبورگ» یا «گرند هتل»؟! آغاز مذاکرات برجامی از ته چاه خفت تا پشتبام عزت
6- در این هتل بود که با وزیر خارجه آمریکا بیاد ایام قدیم در خیابانهای شهر قدم زدند و آنی را کردند که نباید می کردند و چیزی را امضاء کردند که نباید می کردند.
7- در این هتل بود که وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه آمریکا که در دولت اوباما و در دوران مذاکرات هستهای، مذاکره کننده ارشد این کشور بود در مصاحبه اعلام کرد: در زمان مذاکرات، عباس عراقچی و من پدربزرگ و مادربزرگ شدیم و عکس نوه های خود را به یکدیگر نشان دادیم که باعث شد مثل آدمهای معمولی به هم نزدیکتر بشویم. این وضعیت بود که ما را بیشتر نگران کرد-( ایسنا/ 7 آبام ماه1400 / کد خبر :1400080704624)
و زمانی این نگرانی ها اوج گرفت که در خاطرات وندی شرمن خواندیم که: در آخرین هفته من در مقام معاونت سیاسی وزارت خارجه... به سوئیت هتل مجید و عباس رفتم تا آنها را ببینم... همچون گذشته نمیتوانستیم با هم دست بدهیم یا همدیگر را لمس کنیم، حتی الان که وقت وداع بود، ولی این دو ایرانی دو فرش زیبا را برای هدیه خداحافظی آورده بودند که یکی از طرف وزیر خارجه، ظریف و آنها بود و دیگری از طرف دفتر ریاستجمهوری... من... برای آنها هدیهای مهیا نکرده بودم (از آنجا که ما رابطه دیپلماتیک نداریم، اعطای هدایا به لحاظ سیاسی مشکلاتی دارد)... من از عباس و مجید تشکر کردم و به آنها گفتم این فرشها جزو اموال دولت آمریکا قرار خواهند گرفت و از فرشها عکسهایی گرفتم تا حداقل یادگاریهایی از آنها داشته باشم. سرانجام، ما آنقدر با هم وقت گذرانده بودیم که دیگر نمیتوانستیم جنبه انسانی یکدیگر را نادیده بگیریم. ما رنجها و دردهای یکدیگر را درک میکردیم؛( جهان نیور / 1 مهرماه1398/ کد خبر:701727).
در نتیجه گیری کسب اطلاعات بیشتر را به کاربران عزیر می سپاریم که می توانند به کتاب «بدونهراس» نوشته وندی شرمن، عضو ارشد تیم آمریکایی در مذاکرات هستهای ایران، انتشارات سروش چاپ نخست را با ترجمه محمد جمشیدی و حافظ رستمی و همچنین با مقدمهای از علی باقری، معاون سابق سیاست خارجی و امنیت بینالملل دبیرخانه شورای امنیت ملی در 7 فصل و 328 صفحه مراجعه کنند!
اما در نوشتاری جداگانه به مهمترین نکات خاطرات وندی شرمن اشاره خواهیم کرد که چگونه روابط این تیم ها بیشتر به یک دیدار دوستانه پس از مدتها دوری با گریه و زاری و رد و بدل کاردن هدیه و کارت پستال می گذشته تا تلاش برای حفظ حقوق ملت ایران و نتیجه آن روابط همان برجامی می شود که جز خسارت محض چیز دیگر نبود.
تغییر محل مذاکرات از گراند هتل به هتل کوبورگ آیا تداعی کننده ادامه راه تیم قبلی نیست؟! آیا تلاش نمی کنند تا این مذاکرات را که می تواند سد ترک خورده و در حال فرو پاشی برجام و تحریم ها را بکلی نابود سازد با این وسیله هویت سرمایه های غرب گرای خود در داخل ایران را برای انتخاباتهای پیش رو بازسازی کنند. اصل مسلم این است که اگر تحریم ها فرو بپاشد پیروزی بزرگی بدست خواهد آمد که ملت ایران برای همیشه اصلاح طلبان و تفکراتشان را به بایگانی تاریخ خواهند سپرده و دیگر جایی در سپهر سیاسی ایران نخواهند داشت.
هتل «کوبورگ» یا «گرند هتل»؟! آغاز مذاکرات برجامی از ته چاه خفت تا پشتبام عزت
این خبر با اینکه برای ملت ما در ظاهر امر فرق چندانی در اجرای مفاد برجام و انجام توافقات برجامی ندارد اما خاطرات خوشی را هم برای مان تداعی نمی کند:
1- در این هتل بود که نطفه برجام یا خسارت محض به امضاء رسید.
2- در این هتل بود که وزیر غرب گرای دولت روحانی یعنی محمد جواد ظریف نرد عشق و دوستی با غرب را بارها و بارها با خنده های بلند و با لبانی کاملا گشاده به جهانیان اعلام کرد.
3- در این هتل بود که خبرنگاران ساعتها به انتظار نشستند و بالاخره با دوربین و زبان بدن با رئیس و یا معاون سیاسی اش عراقچی مصاحبه! کردند و بر توانایی های لب خوانی و تجربه اندوزی در این بازه بارها و بارها افزودند.
4- در این هتل بود که نفوذی های طرف غربی در تیم هسته ای کشورمان خط و ربط برجامی را به ایشان دیکته می کرد و ایشان که خود را زباندان و همه چیز دان می دانستند خود را گلادیاتور پیروز این میدان نشان می دادند غافل ار اینکه زبان دان و زبان فهم کسی است که در سایه نشسته و در سکوت لبخند رضایت می زند.
5- در هتل کوبورگ بود که آقایان به اعتراف خودشان یک توافق نامه را ندیده و شاید هم کاملا نخوانده و به صرف یک خوش بینی ساده به غربی ها جای لغو را با تعلیق اشتباه گرفتند و با پذیرش قانون ماشه کشور را در تعهدی برگشت ناپذیر در مقابل جامعه جهانی قرار دادند و این در حالی بود که خود را ناجی از بین برنده سایه جنگ می دانستند.
هتل «کوبورگ» یا «گرند هتل»؟! آغاز مذاکرات برجامی از ته چاه خفت تا پشتبام عزت
6- در این هتل بود که با وزیر خارجه آمریکا بیاد ایام قدیم در خیابانهای شهر قدم زدند و آنی را کردند که نباید می کردند و چیزی را امضاء کردند که نباید می کردند.
7- در این هتل بود که وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه آمریکا که در دولت اوباما و در دوران مذاکرات هستهای، مذاکره کننده ارشد این کشور بود در مصاحبه اعلام کرد: در زمان مذاکرات، عباس عراقچی و من پدربزرگ و مادربزرگ شدیم و عکس نوه های خود را به یکدیگر نشان دادیم که باعث شد مثل آدمهای معمولی به هم نزدیکتر بشویم. این وضعیت بود که ما را بیشتر نگران کرد-( ایسنا/ 7 آبام ماه1400 / کد خبر :1400080704624)
و زمانی این نگرانی ها اوج گرفت که در خاطرات وندی شرمن خواندیم که: در آخرین هفته من در مقام معاونت سیاسی وزارت خارجه... به سوئیت هتل مجید و عباس رفتم تا آنها را ببینم... همچون گذشته نمیتوانستیم با هم دست بدهیم یا همدیگر را لمس کنیم، حتی الان که وقت وداع بود، ولی این دو ایرانی دو فرش زیبا را برای هدیه خداحافظی آورده بودند که یکی از طرف وزیر خارجه، ظریف و آنها بود و دیگری از طرف دفتر ریاستجمهوری... من... برای آنها هدیهای مهیا نکرده بودم (از آنجا که ما رابطه دیپلماتیک نداریم، اعطای هدایا به لحاظ سیاسی مشکلاتی دارد)... من از عباس و مجید تشکر کردم و به آنها گفتم این فرشها جزو اموال دولت آمریکا قرار خواهند گرفت و از فرشها عکسهایی گرفتم تا حداقل یادگاریهایی از آنها داشته باشم. سرانجام، ما آنقدر با هم وقت گذرانده بودیم که دیگر نمیتوانستیم جنبه انسانی یکدیگر را نادیده بگیریم. ما رنجها و دردهای یکدیگر را درک میکردیم؛( جهان نیور / 1 مهرماه1398/ کد خبر:701727).
در نتیجه گیری کسب اطلاعات بیشتر را به کاربران عزیر می سپاریم که می توانند به کتاب «بدونهراس» نوشته وندی شرمن، عضو ارشد تیم آمریکایی در مذاکرات هستهای ایران، انتشارات سروش چاپ نخست را با ترجمه محمد جمشیدی و حافظ رستمی و همچنین با مقدمهای از علی باقری، معاون سابق سیاست خارجی و امنیت بینالملل دبیرخانه شورای امنیت ملی در 7 فصل و 328 صفحه مراجعه کنند!
اما در نوشتاری جداگانه به مهمترین نکات خاطرات وندی شرمن اشاره خواهیم کرد که چگونه روابط این تیم ها بیشتر به یک دیدار دوستانه پس از مدتها دوری با گریه و زاری و رد و بدل کاردن هدیه و کارت پستال می گذشته تا تلاش برای حفظ حقوق ملت ایران و نتیجه آن روابط همان برجامی می شود که جز خسارت محض چیز دیگر نبود.
تغییر محل مذاکرات از گراند هتل به هتل کوبورگ آیا تداعی کننده ادامه راه تیم قبلی نیست؟! آیا تلاش نمی کنند تا این مذاکرات را که می تواند سد ترک خورده و در حال فرو پاشی برجام و تحریم ها را بکلی نابود سازد با این وسیله هویت سرمایه های غرب گرای خود در داخل ایران را برای انتخاباتهای پیش رو بازسازی کنند. اصل مسلم این است که اگر تحریم ها فرو بپاشد پیروزی بزرگی بدست خواهد آمد که ملت ایران برای همیشه اصلاح طلبان و تفکراتشان را به بایگانی تاریخ خواهند سپرده و دیگر جایی در سپهر سیاسی ایران نخواهند داشت.