عملیات فتح المبین تازه شروع شده بود که جمعی از رزمندگان برای دیدار با امام راهی حسینیه جماران شدند.
به گزارش شهدای ایران، غلامعلی رجایی در خاطرات خود از دیداری که به همراه جمعی از رزمندگان با امام خمینی (س) داشتند، اینگونه نقل خاطره کرده است:
تازه عملیات غرور آفرین فتح المبین آغاز شده بود که با بیت امام تماس گرفتیم و اعلام کردیم وقت ملاقاتی را برای فرزندان بسیجی امام که برای اسلام و امت اسلامی با این فتح عظیم افتخار بزرگی را آفریده اند اختصاص دهند. بلافاصله موافقت شد.
قطاری آماده شد و رزمندگان را با همان سر و وضع و لباس و کلاه و پیشانی بندهایی که داشتند از منطقۀ عملیاتی به حسینیۀ جماران رساندیم. قبل از ملاقات برادر محسن رضایی فرماندۀ کل سپاه با اظهار تشکر از عنایت امام این پیروزی بزرگ را به ایشان از قول تمامی رزمندگان اسلام تبریک گفته؛ بعد امام شروع به صحبت کردند.
ابتدای صحبت ایشان به دلیل گریۀ شوق و اشتیاق بچه ها مرتب قطع می شد جو ملکوتی و عرفانی خاصی فضای حسینیۀ جماران را فرا گرفته بود، امام هم ساکت مانده بودند و به شور و حال فرزندان رزمندۀ خود می نگریستند. بعد از چند دقیقه صحبتشان را ادامه داده و فرمودند: «ما افتخار می کنیم که از هوایی استنشاق می کنیم که شما از آن هوا استنشاق می کنید...» بچه ها به محض شنیدن این جملات که علامت تواضع آن بزرگمرد به رزمندگان اسلام بود گریه های بلندی سر دادند. واقعیت این بود که امام و رزمندگان همدیگر را خوب می شناختند و به هم عشق می ورزیدند.
برشی از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی (س)؛ ج 1، ص 169-170
تازه عملیات غرور آفرین فتح المبین آغاز شده بود که با بیت امام تماس گرفتیم و اعلام کردیم وقت ملاقاتی را برای فرزندان بسیجی امام که برای اسلام و امت اسلامی با این فتح عظیم افتخار بزرگی را آفریده اند اختصاص دهند. بلافاصله موافقت شد.
قطاری آماده شد و رزمندگان را با همان سر و وضع و لباس و کلاه و پیشانی بندهایی که داشتند از منطقۀ عملیاتی به حسینیۀ جماران رساندیم. قبل از ملاقات برادر محسن رضایی فرماندۀ کل سپاه با اظهار تشکر از عنایت امام این پیروزی بزرگ را به ایشان از قول تمامی رزمندگان اسلام تبریک گفته؛ بعد امام شروع به صحبت کردند.
ابتدای صحبت ایشان به دلیل گریۀ شوق و اشتیاق بچه ها مرتب قطع می شد جو ملکوتی و عرفانی خاصی فضای حسینیۀ جماران را فرا گرفته بود، امام هم ساکت مانده بودند و به شور و حال فرزندان رزمندۀ خود می نگریستند. بعد از چند دقیقه صحبتشان را ادامه داده و فرمودند: «ما افتخار می کنیم که از هوایی استنشاق می کنیم که شما از آن هوا استنشاق می کنید...» بچه ها به محض شنیدن این جملات که علامت تواضع آن بزرگمرد به رزمندگان اسلام بود گریه های بلندی سر دادند. واقعیت این بود که امام و رزمندگان همدیگر را خوب می شناختند و به هم عشق می ورزیدند.
برشی از کتاب برداشت هایی از سیره امام خمینی (س)؛ ج 1، ص 169-170