همه میدانیم که غرب دروغگو است، اما باید بپذیریم که قدرت نیز در اختیار آنها است.
به گزارش شهدای ایران، حسین مرعشی، از حامیان روحانی و دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی در بخشی از
یک مصاحبه که سایت اعتمادآنلاین آنرا منتشر کرد، در اشاره به مذاکرات
هستهای ایران گفته است:
"همه میدانیم که غرب دروغگو است، اما باید بپذیریم که قدرت نیز در اختیار آنها است"!
او همچنین اظهار میکند: نزدیک به دو دهه است که موضوع مذاکرات و فعالیتهای هستهای ایران تبدیل به یک بحران شده است. سالهایی که تحت تاثیر آن، اقتصاد ایران زمینگیر شد!
مرعشی تصریح میکند: اگر اولویت حاکمیت احیای اقتصاد کشور باشد، قطعا مصلحت بر این است که مذاکرات از همان نقطهای که در دولت آقای روحانی متوقف شد، دوباره آغاز شود و مسائل مربوطه به سرعت حل و فصل شود.
او در اظهارات خود همچنین میگوید: امروز کشور در شرایطی قرار گرفته که باید بین دو امر مهم که عبارتند از پیشبرد اهداف کشور در دانش هستهای و دیگری احیای اقتصاد ایران، دست به انتخاب بزند.
*اگر تجربه دولت آقای روحانی و ۸ سال اصرار بر مذاکره ولو با عبور از خطوط قرمز کشور در دسترس نبود، میشد قضاوت کرد که حسین مرعشی در حال ارائه تحلیلی است که فکر میکند ارکان درستی دارد!
اما هنگامی که آن تجربه هست و آقای مرعشی هم بهتر از هرکسی میداند که همین حرفها ۸ سال قبل به مردم گفته شد، در مابهاِزای آن ۲ دوره برای یک دولت و یک رئیس جمهور رأی ستانده شد و دست آخر نیز جز "خسارت محض" چیزی در دامن رأی مردم قرار نگرفت؛ آنگاه بصورت خودکار، احتمالاتی بدبینانه درباره این اصرارهای مرعشی بر ارتباط پرونده هستهای با اقتصاد کشور به ذهن خطور میکند.
مشکلات امروز اقتصاد ایران هیچ ربط وثیق و تعیینکنندهای به تحریمهای خارجی ندارند. راهحلهای این مشکلات نیز مشخص و در دسترس است.
ضمن اینکه اقتصاد کنونی ما شاخصهای مثبت بسیاری هم دارد که امثال آقای مرعشی از بیان آنها به هر دلیلی امتناع دارند و خواص کشور باید در این زمینه وارد عمل شده و در بحث "جهاد تبیین" بعنوان توصیه مهم مقام معظم رهبری جدیتر باشند.
در بحث قویبودن غرب نیز ادعای مرعشی غلط است. چه اگر اینطور بود آمریکا در ادعای فلجکنندگی تحریمها، در موشکباران عینالأسد، در اسارت پهپاد RQ۱۷۰ و در ماجرای نفتکش ایرانی خلیج فارس؛ سیلیهای پیاپی از مردم ایران نمیخورد.
از طرفی مرعشی بهتر از هرکس دیگری میداند که یک ایران ضعیف شده هرگز قادر نیست از متحدان خود در یمن، سوریه، عراق، لبنان، ونزوئلا و... حمایتهای اقتصادی و سیاسی و نظامی داشته باشد.
پس غرب در مقابل ما قوی نیست و ادعای مرعشی بایستی با تأمل ویژهای نگریسته شود.
درباره اظهارات مرعشی و تأکید او بر دوراهی ایران بین "اقتصاد و دستاوردهای هستهای" یک نوستالژی جالب هم وجود دارد.
او چند سال قبل و در روزهای آغازین دولت رئیسجمهور روحانی؛ مست از پیروزی دوستانش در دولت اعتدال، یک دو راهی دیگر را برای ایران اسلامی و مردمش ترسیم کرده و از این گفته بود که ایران اسلامی امروز (سال ۹۳) در دو راهی انتخاب بین انقلابی بودن یا اقتصادی بودن است!
او گفته بود: "باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد"
بماند که دبیر کل حزب کارگزاران بعدها در اظهاراتی به مدح مقاومت پرداخت و تأکید کرده بود که مقاومت ایران نباید شکسته شود.
با عنایت به این سابقه میتوان قضاوت کرد که دو راهیهای ترسیم شده از سوی مرعشی نه اصالت عقلانی دارند و نه اصالت تاریخی و هر لحظه نیز به رنگی درمیآیند.
در این میانه مردم و خواص جامعه هستند که باید با چراغ عقلانیت و توجه به تجربیات مهمی مثل دولت اعتدال؛ حقیقت صحنه را به روشنی فهم کنند و از انتخاب غلط و رأی بد احتراز داشته باشند.
"همه میدانیم که غرب دروغگو است، اما باید بپذیریم که قدرت نیز در اختیار آنها است"!
او همچنین اظهار میکند: نزدیک به دو دهه است که موضوع مذاکرات و فعالیتهای هستهای ایران تبدیل به یک بحران شده است. سالهایی که تحت تاثیر آن، اقتصاد ایران زمینگیر شد!
مرعشی تصریح میکند: اگر اولویت حاکمیت احیای اقتصاد کشور باشد، قطعا مصلحت بر این است که مذاکرات از همان نقطهای که در دولت آقای روحانی متوقف شد، دوباره آغاز شود و مسائل مربوطه به سرعت حل و فصل شود.
او در اظهارات خود همچنین میگوید: امروز کشور در شرایطی قرار گرفته که باید بین دو امر مهم که عبارتند از پیشبرد اهداف کشور در دانش هستهای و دیگری احیای اقتصاد ایران، دست به انتخاب بزند.
*اگر تجربه دولت آقای روحانی و ۸ سال اصرار بر مذاکره ولو با عبور از خطوط قرمز کشور در دسترس نبود، میشد قضاوت کرد که حسین مرعشی در حال ارائه تحلیلی است که فکر میکند ارکان درستی دارد!
اما هنگامی که آن تجربه هست و آقای مرعشی هم بهتر از هرکسی میداند که همین حرفها ۸ سال قبل به مردم گفته شد، در مابهاِزای آن ۲ دوره برای یک دولت و یک رئیس جمهور رأی ستانده شد و دست آخر نیز جز "خسارت محض" چیزی در دامن رأی مردم قرار نگرفت؛ آنگاه بصورت خودکار، احتمالاتی بدبینانه درباره این اصرارهای مرعشی بر ارتباط پرونده هستهای با اقتصاد کشور به ذهن خطور میکند.
مشکلات امروز اقتصاد ایران هیچ ربط وثیق و تعیینکنندهای به تحریمهای خارجی ندارند. راهحلهای این مشکلات نیز مشخص و در دسترس است.
ضمن اینکه اقتصاد کنونی ما شاخصهای مثبت بسیاری هم دارد که امثال آقای مرعشی از بیان آنها به هر دلیلی امتناع دارند و خواص کشور باید در این زمینه وارد عمل شده و در بحث "جهاد تبیین" بعنوان توصیه مهم مقام معظم رهبری جدیتر باشند.
در بحث قویبودن غرب نیز ادعای مرعشی غلط است. چه اگر اینطور بود آمریکا در ادعای فلجکنندگی تحریمها، در موشکباران عینالأسد، در اسارت پهپاد RQ۱۷۰ و در ماجرای نفتکش ایرانی خلیج فارس؛ سیلیهای پیاپی از مردم ایران نمیخورد.
از طرفی مرعشی بهتر از هرکس دیگری میداند که یک ایران ضعیف شده هرگز قادر نیست از متحدان خود در یمن، سوریه، عراق، لبنان، ونزوئلا و... حمایتهای اقتصادی و سیاسی و نظامی داشته باشد.
پس غرب در مقابل ما قوی نیست و ادعای مرعشی بایستی با تأمل ویژهای نگریسته شود.
درباره اظهارات مرعشی و تأکید او بر دوراهی ایران بین "اقتصاد و دستاوردهای هستهای" یک نوستالژی جالب هم وجود دارد.
او چند سال قبل و در روزهای آغازین دولت رئیسجمهور روحانی؛ مست از پیروزی دوستانش در دولت اعتدال، یک دو راهی دیگر را برای ایران اسلامی و مردمش ترسیم کرده و از این گفته بود که ایران اسلامی امروز (سال ۹۳) در دو راهی انتخاب بین انقلابی بودن یا اقتصادی بودن است!
او گفته بود: "باید بررسی کرد که آیا منافع ملی ما این است که در منطقه یک کشور پیشتاز انقلابی باشیم یا یک کشور اقتصادی. این دو اولویت کاملا با یکدیگر متضاد است که در برخی موارد نمیتوان آنها را با یکدیگر جمع کرد"
بماند که دبیر کل حزب کارگزاران بعدها در اظهاراتی به مدح مقاومت پرداخت و تأکید کرده بود که مقاومت ایران نباید شکسته شود.
با عنایت به این سابقه میتوان قضاوت کرد که دو راهیهای ترسیم شده از سوی مرعشی نه اصالت عقلانی دارند و نه اصالت تاریخی و هر لحظه نیز به رنگی درمیآیند.
در این میانه مردم و خواص جامعه هستند که باید با چراغ عقلانیت و توجه به تجربیات مهمی مثل دولت اعتدال؛ حقیقت صحنه را به روشنی فهم کنند و از انتخاب غلط و رأی بد احتراز داشته باشند.