وقتی در پاسخ به ترور شهید سلیمانی، مطالبه ملی از حاکمیت برای انتقام سخت، داغ میشود و بعد از حمله سایبری به سامانه توزیع سوخت شنیده می شود که دشمن ضربهای زده و الان وقت پاسخ ایران است؛ تمام این عزمها متکی بر توان و قدرت و اراده ای است که امروز با دستاوردهای نظامی و دفاعی حاصل شده است.
به گزارش شهدای ایران، تاریخ به مثابه علم، محل اما و اگر نیست. تاریخ همانی است که رخ داده و تنها می توان با بررسی زمینه ها، روایت ها و ریشه ها به تحلیل سیر تحولات تاریخی پرداخت. اما در مقام پرسشگری و با هدف تصویرسازی از سناریوهای احتمالی در رویدادهای تاریخی، می توان کمی به دنیای اگرها سفر کرد. حتی برای آنکه زمان حال را در هر جامعه و تمدنی بهتر فهم کنیم، می توانیم احتمالات دیگری در دوره های تاریخی را بررسی نماییم.
انقلاب اسلامی ایران فصل منحصر به فردی را در تاریخ حکمرانی ایران ایجاد کرد. برای فهم جایگاه تمدنی ایران، پس از انقلاب اسلامی 1357، می توان کمی به عقب تر رفت. می توان تاریخ 200 ساله گذشته ایران را خواند. آیا اگر در دوره صدارت امیر کبیر که منتهی به سال 1230 شمسی می شود، حکمرانی سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران به صورت همگن و در تراز ایجاد بازدارندگی در برابر دولت های متخاصم پیش می رفت، ایران تحقیرها و نابودی های دوره های پایانی قاجاریه، حاصل از تقابل با بیگانه را تجربه می کرد؟
اگر مولفه های قدرت در تاریخ میانه قاجار و مشخصا با صدارت امیرکبیر شکل می گرفت؛ آیا ضعف های دوره مشروطه و عقب ماندگی ایران در مقایسه با دولت های همتراز، جبران نمی شد؟ یا اگر حکمرانی مبتنی بر قدرت و بازدارندگی در دوره امیر کبیر ایجاد می شد، آیا دیگر بیش از نیم قرن عقب ماندگی و پسرفت در دوره پهلوی اول و دوم برای ایران روی می داد؟
پاسخ این سوالات و مجموعه مشابهی از سوالات دیگر را امروز و با تجربه ای که از یک دوره اقتدار در دوره جمهوری اسلامی داریم؛ می توان با دقت بیشتری داد. دشمنی با ایران به عنوان یک متغیر مستقل همواره بازیگر اصلی در تقابل با تمامیت ایران بوده است.
این متغیر در زمانه ای مانند جنگ اول جهانی در سال های پایانی قاجار و همچنین جنگ دوم جهانی در میانه رژیم پهلوی، توانست در خلا قدرت در ایران، با به نابودی کشاندن منابع ایران و تحمیل فشارهای اقتصادی و معیشتی علیه مردم ایران به منافع خود دست یابد. نسل کشی های دوگانه در این دو جنگ با ایجاد قحطی در ایران، مهمترین نمونه این پدیده تاریخی است.
امروز علی رغم آنکه متغیر دشمنی با ایران همچنان پا برجاست، اما دشمن امروز که به طور مشخص از انگلیس و شوروی، به آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونستی تغییر جایگاه داده است، در مقابله با جمهوری اسلامی، با سدی تحت عنوان بازدارندگی مواجه می شود. اگر در سطح تقابل غیر رسمی یا به نوعی نیابتی، حوادث سال های اخیر را تحلیل کنیم، میزان اثرگذاری شاخص های بازدارندگی برای ایران در مقایسه با گذشته نمایان می شود.
رفت و برگشت های پینگ پونگی میان ایران و رژیم صهیونیستی در ایجاد اختلال، انفجار و آتش سوزی های سریالی و نیز حملات سایبری متقابلی که در ماه های اخیر روی داده است؛ نشان از تغییر بافت حکمرانی ایران پیش و پس از انقلاب دارد.
در دوره پهلوی، قدرت های جهانی امکان لشکر کشی مستقیم به ایران داشتند. انگلیس از جنوب و شوروی از شمال در جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند و عملا با بمباران شهرهای ایران و کشتار غیرنظامیان، جنگ یک طرفه ای علیه ایران رقم زدند.
در نوع مواجه رضاخان با اشغال ایران آمده است: «در روز نخست حمله متفقین، رضاخان قدری آشفته میشود، اما سربازان احتیاط را به نظام وظیفه احضار میکند و به دولت آمریکا تلگرافی مبنی بردرخواست عدم تهاجم میفرستد که اجابت نمیشود.
به گفته کریم سنجابی، رضاخان کمی قبل از این رویداد، به علت توهین پلیس راهنمایی و رانندگی آمریکا به سفیر ایران در واشنگتن، با آن کشور قطع رابطه کرده بود، اما در روز چهارم با فرار ایرج مطبوعی در جبهه شمال غرب و پیشروی روسها به قزوین و شنیدن خبر متلاشی شدن لشکرهای تبریز، رضائیه، رشت، مشهد، اردبیل و گرگان در وضعیت غافلگیری، ابتکار عمل را به کلی از دست داد و با وجود آنکه در گذشته همواره شخصیت تزلزلناپذیری از خود به نمایش گذاشته بود، در این زمان به طرز شگفتانگیزی خود را باخت. به گفته رزمآرا، رضاخان چنان خود را باخته بود که مرتب میدوید و گریه میکرد و میگفت: عنقریب است برسند، بگیرند و اعداممان کنن. فردوست در خاطرات خود روایت کرده است: در این موقع، رضاخان خمیده شده بود و بدون عصا نمیتوانست حرکت کند... ارادهاش را از دست داده بود و حرفهای ضدونقیض میزد و هر کس هر چه میگفت تصویب میشد. امرای ارتش نیز با مشاهده عجز و انکسار در رضاخان، روحیه خود را برای مقابله با نیروهای متخاصم از دست دادند و بیش از پیش به فکر فرار از جبهههای جنگ افتادند.»
این شرایط تاریخی ایران، امروز با حوادثی نظیر سرنگونی گلوبال هاوک آمریکایی توسط جمهوری اسلامی ایران قابل مقایسه نیست. حکمرانی می تواند نفر اول کشوری با تمدن ایران را گریان در برابر حمله دشمن ثبت کند و هم می تواند نفر اول کشوری را به عنوان منجی قدرت بازدارندگی در ایران، به جهان معرفی نماید. نقش بی بدیل مقام معظم رهبری در طراحی و ساخت تمدن نوین اسلامی و یکی از مهمترین مولفه های تمدنی، یعنی قدرت بازدارندگی، در تاریخ ایران بی بدیل است.
ایشان در اردیبهشت 1396 می فرمایند: «در لاک دفاعی نمیرویم، در موضع انفعال قرار نمیگیریم، بلکه ما در موضع «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم» قرار میگیریم. در موضعی قرار میگیریم که در این آیه شریفه از آن تعبیر شده است به «تُرهِبونَ بِه عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم»؛ «تُرهِبونَ بِه» یعنی چه؟ «تُرهِبونَ بِه» همان چیزی است که در ادبیّات سیاسی امروز به آن «قدرت بازدارندگی» میگویند. جمهوری اسلامی در جایگاهی قرار میگیرد که دارای قدرت بازدارندگی است؛ دارای اقتدار بازدارنده است؛ میخواهند این اقتدار نباشد. آنچه جمهوری اسلامی دارد، آنچه تاکنون تحصیل کرده است -که با ابتکار خود و با همّت خود تحصیل کرده است و رهین منّت هیچ دولت و هیچ قدرت دیگری نیست- برای بازدارندگی و برای داشتن اقتدار بازدارنده به دست آورده است و تحصیل کرده است، بعد از اینهم در این راه پیش خواهد رفت. ما، بعد از اینهم، تا آنجایی که بتوانیم و با همه همّتمان، با همه تلاشمان، با همه استعداد نیروی انسانیمان که کم هم نیست، در راه افزایش قدرت بازدارندگی پیش خواهیم رفت و آن را به کار خواهیم گرفت.»
ایشان همچنین در خرداد ماه 1398 می فرمایند: «هدف از مقاومت رسیدن به نقطه بازدارندگی در عرصههای گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی است. باید به نقطهای برسیم که دشمن را از تعرض به ملت در همه زمینهها منصرف و ناامید کند. امروز در بخش نظامی تا حدود زیادی به این بازدارندگی و تثبیت دست یافتهایم و علت اصرار دشمنان بر مسائل دفاعی و موشکی نیز محروم کردن کشور و ملت از قدرت بازدارندگی است که البته هرگز نخواهند توانست به این هدف دست پیدا کنند.»
پیاده سازی دکترین بازدارندگی نظام اسلامی برگرفته از اندیشه های مقام معظم رهبری در مرحله اجرا مرهون پایمردی و سلحشوری بزرگمردانی از جنس شهید طهرانی مقدم است.
قدرت بازدارندگی موشکی ایران که امروز می تواند طبق تعبیر مقام معظم رهبری پنجه در پنجه قدرت های جهانی بیندازند، پهپادهای متجاوز را به صورت علنی تنبیه و تعقیب کند و در پاسخ به اعلان جنگ های دشمن از جنس ترور شهید سلیمانی، پایگاه رسمی آمریکایی را مورد هدف قرار دهد و همچنین در برابر ناامنی های پراکنده مرزها، پاسخ صریح با هدف قراردادن مقر تروریست ها در خاک کشورهای دیگر پاسخ دهد، نتیجه مقاومت و ایستادگی برای سرفرازی ایران اسلامی است.
در روزگاری نه چندان دور و در بحبوحه اولین انقلاب مردمی ایران در مشروطه، وقت ایران و ملت ایران با طراحان وابستگی به غرب به تاراج رفت در عصر تقی زاده ها هیچ کس توان ارائه نقشه رهایی ایران از وابستگی را نداشت و شیخ الاسلام هایی هم که هر از گاهی سخن می گفتند و توان و زیرساخت نقشه ایران قوی را در اختیار نداشتند. در سال های ابتدای مشروطه شیخ الاسلام نماینده وقت اصفهان در مجلس در نطقی پیرامون ذائقه اجتماعی جامعه آن روز سخن می گفت. همان ذائقه ای که می گفت ایرانی از خود هیچ ندارد و باید تماما وابسته به غرب باشد.
شیخ الاسلام آن روز به جنگ با وابستگی رفته بود و می کوشید افکار منورالفکران را از اینکه بر اساس قدرت مستشاران و مهندسان غربی زیرساخت های ایران را بسازند، تغییر دهد اما این تلاش ها به نتیجه نرسید و ایران رها شده از استبداد به استبداد مخرب تری از جنس پهلوی در غلتید.
استبداد همراه با وابستگی در قاجار بخشی از خاک وطن را به بیگانه داد و در پهلوی بخشی دیگر را. اما ای کاش فقط خاک ایران به تاراج رفته بود. نداشتن قدرت بازدارندگی فقط خاک کشور را به باد نمی دهد؛ مهمتر از آن زمان و تاریخ است. فقدان قدرت بازدارندگی در عصر جدید و دنیای رقابت، ایران را در دوره قاجار و پهلوی عقب مانده نگه داشت و این بزرگترین خیانت علیه تمدن ایران بود.
امروز در آستانه چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، باید سر تعظیم بر رادمردی مردانی از جنس شهید طهرانی مقدم فرود آورد؛ که ملتی را از تیره روزی رهانیدند. آنانی که مقام معظم رهبری در رثای شهادتشان فرمود: «آن جانبرکفان نستوه با سینه گشاده و عزم راسخ همواره به پیشباز خطر شتافته و در دوران دفاع مقدس و پس از آن، هرگز احساس خستگی به خود راه ندادند. شهادت، بیشک برترین آرزوی آنان بود. فقدان مردان بزرگ در هر کشور و جامعه ای برای آن مردم و آن کشور خسارت و تأسفبار است. ما همه در غم این عزیزان با خانوادههای گرامی آنان شریک و همدردیم. خدا را شکر که محصول تلاشهای آنان هماکنون در اختیار مردان جهاد است و تربیت شدگان آن مجموعه، از کفایت لازم برای ادامه آن خط نورانی برخوردارند. عزیزان من؛ امیدوار به تفضل بیانقطاع حضرت حق، و با استمداد از ارواح شهیدانتان، تلاش و همت را دو چندان کنید تا همه بیش از پیش بدانند که شهادت برای ما توفیق الهی و مایه برکت و عروج برتر است.»
راه اندازی یگان موشکی سپاه، ایجاد یگان موشکی حزب الله لبنان، پروژه های تحقیقاتی ساخت موشک شهاب 3، توسعه فناوری های موشکی نظامی ساخت سوخت جامد، ساخت حامل ماهواره، ساخت موشک های دور برد و ... برخی از مهمترین پروژه های ایجاد بازدارندگی توسط پدر موشکی ایران محسوب می شود. امروز بیش از هر زمانی ارزش مجاهدت شهید طهرانی مقدم درک میشود.
وقتی در پاسخ به ترور شهید سلیمانی، مطالبه ملی از حاکمیت برای انتقام سخت، داغ میشود؛ وقتی بعد از حمله سایبری به سامانه توزیع سوخت کشور، در زبانها از رسانههای مختلف شنیده می شود که دشمن ضربهای زده و الان وقت پاسخ ایران است؛ تمام این عزمها متکی بر توان و قدرت و اراده ای است که امروز با دستاوردهای نظامی و دفاعی حاصل شده است.