مدیر کل سابق خاورمیانه در وزارت خارجه و از طرفداران سینهچاک برجام گفت: حتی با توافق مجدد، هیچ ضمانتی برای عدم خروج کشورها وجود ندارد.
به گزارش شهدای ایران، قاسم محبعلی از فعالان طیف اصلاحطلب به روزنامه آرمان گفت: جو بایدن چه در
دوره مبارزات انتخاباتی و چه پس از آن بازگشت به برجام را مقدمهای برای
مذاکره و حل و فصل سایر مسائل مورد اختلاف قلمداد کرد. بله میشود که دو
طرف توافق کنند که یک جا به توافق بازگردند یا اینکه گام به گام توافق
کنند. البته همین مسئله نیز از دید آمریکاییها نیاز به توافق دارد نه
اینگونه که وزیر خارجه کشورمان گفته رئیسجمهور آمریکا یک فرمان صادر کند.
لذا به نظر نمیرسد چنین چیزی عملی باشد. آمریکاییها حتی در جریان برجام
نیز تحریمهایی را علیه ایران اعمال کردند و ادعای آنها این است که
تحریمهایی که متعهد به برداشتن آن بودند تحریمهای مرتبط با برنامه
هستهای ایران بود که در برجام توافق شده ولی تحریمهای دیگر آمریکا که
شامل برنامه قدرت دفاعی، تروریسم، حقوق بشر و سیاست خاورمیانهای ایران در
ارتباط با سوریه، لبنان، عراق و یمن است متفاوت از آن توافق است. در برجام
2015 چنین توافقی نبود که سایر تحریمها برداشته شود. تحریمهای نظامی که
قرار بود 5 سال پس از اجرای برجام و تحریمهای موشکی نیز پس از پایان برجام
لغو شود. لذا بر سر این موضوع بین طرفین توافق وجود ندارد که این تحریمها
که آمریکاییها اعمال میکنند مرتبط با برجام است یا تحریمهای جداگانه
خارج از برجام است. این هم جزء همان مسائلی است که باید در پای میز مذاکره
در خصوص آن بحث و تصمیمگیری و مشخص شود که تفاهمی بر روی آن وجود دارد یا
خیر.
وی میافزاید: به هر حال وقتی در سطح بینالملل اختلاف به وجود میآید جدا از اینکه حق با چه کسی است اختلاف باید از طریق مذاکره حل و فصل شود و دادگاه یا قاضی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی درست میگوید یا چه کسی اشتباه میکند. لذا راه حل کم هزینه این مسئله از طریق دیپلماسی است.
«محبعلی» در پاسخ این سؤال که 3 سال پس از انعقاد برجام بدون هیچ ضمانت اجرایی آمریکا از توافق خارج شد و طرفین نیز نتوانستند به لحاظ قانونی آمریکا را به جهت خروج مجازات کنند؛ حال این نگرانی وجود دارد که چه تضمینی خواهد بود که دوباره توافق ایجاد شود اما دولت بعدی آمریکا از آن خارج نشود و در حقیقت چه ضمانت اجرایی در برجام موجود است؟، گفت: در این خصوص باید به دو مسئله توجه کنیم؛ نخست اینکه برجام یک قرارداد یا موافقتنامه نبود بلکه برجام اجرایی بر این پایه بود که از نگاه شورای امنیت برنامه هستهای ایران طی هشت سال به یک برنامه صلحآمیز تبدیل شود. لذا اینکه برجام را یک توافق الزامآور برای آمریکاییها، اروپاییها و حتی روسها و چینیها محاسبه کنیم اساساً چنین چیزی در برجام دیده نشده بود. بلکه طرف متعهد به لحاظ قطعنامههای شورای امنیت ایران بود.
وی ادامه داد: بنابراین اینکه اطمینان داشته باشیم چه این دولت یا دولت بعدی آمریکا یا حتی اروپاییها و چین و روسیه از برجام خارج شوند چنین اطمینانی هیچ گاه وجود ندارد و برجام اساساً یک برنامه داوطلبانه طرفینی است. اما در عین حال باید توجه داشت که برای هیچ قرارداد بینالمللی نیز ضمانت قطعی وجود ندارد و همه قراردادهای بینالمللی براساس آنچه پایداری شرایط خوانده میشود پیش میروند و اگر شرایط تغییر کند ممکن است که آن توافق نیز بشکند و با چالش روبهرو گردد. مگر اینکه در توافقات اشاره شود که اگر یک طرف توافق را بشکند یک داوری وجود داشته باشد که نسبت به آن نظر دهد. هر چند که در برجام چنین چیزی وجود نداشت که داوری ثالثی وجود داشته باشد و در ارتباط با آن تصمیم بگیرد. لذا اگر این مسئله درست دیده نشود ممکن است در تحلیل قضیه اشتباهاتی به وجود بیاید. لذا اساساً ایران نمیتوانست پیشنهاد توافق دوجانبه با طرفین برجام جهت الزامآور بودن توافق دهد چون سایر طرفها نیازی به این مسئله نداشتند و براساس قطعنامه شورای امنیت مسئلهای وجود نداشت که طرفهای مقابل هم متعهد شوند. لذا ایران به شورای امنیت متعهد بود نه به اعضای برجام و آنها نیز از جانب شورای امنیت با ایران صحبت میکردند نه از جانب کشور خودشان. در نتیجه چنین امکانی برای هیچکس از جمله آقای ظریف و حتی تیم حاضر نیز وجود ندارد که چنین چیزی را درخواست کند. متأسفانه تیم جدید به دلیل عدم آشنایی و سابقه دیپلماسی و عدم آشنایی با مسائل بینالملل و خلع سلاح صحبتهایی میکنند که چندان با واقعیتها منطبق نبوده، گمراه کننده و برخلاف منافع ملی است و باعث تحمیل هزینههای بیشتر به ایران میشود.
اظهارات این دیپلمات سابق وابسته به طیف اصلاحطلب - فارغ از برخی اشتباهات و مغالطات وی- از ارتکاب یک افتضاح کامل در تیم روحانی و ظریف حکایت میکند.
او البته توضیح نداده که اگر برجام فاقد هر نوع ضمانتی بود، چرا تیم روحانی و ظریف پذیرفتند همه تعهدات طرف ایرانی را نقداً ظرف 2 ماه، با واگذاری یا اوراق و بتنریزی و تعطیلی 95 درصد برنامه هستهای انجام دهند؛ به جای آن که تعهدات را متقابل، متوازن و تدریجی و پایاپای انجام دهند؟
ثانیاً تیم روحانی و ظریف بارها از برجام به عنوان «توافق برد- برد» و «فتحالفتوح قرن» یاد کردند و این که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا نمیتواند توافق را زیرپا بگذارد»؛ نه این که بگویند قرار است طرف آمریکایی و شرکایش قاضی باشد و طرف ایرانی، متهم محکمه آنها که باج بخواهند اما به تعهدات خود- از جمله لغو تحریمها- عمل نکنند. ضمناً انکار تعهدات اقتصادی آمریکا- لغو تحریمها- هم از آن شیرینکاریهای مدعیان اصلاحات است. قبل از توافق، مدعی لغو همه تحریمها شدند و پس از عهدشکنی آمریکا، تعهدات آمریکا را انکار کردند تا شرمنده خباثت آمریکا نشوند؛ انگار که قرار بوده صرفاً بیگاری به آمریکا بدهند!
افتضاح دیگر این است که جناب دیپلمات نابغه ادعا میکند معلوم نیست قرار بوده کدام تحریمها لغو شود و حال آن که اولاً تعهد روحانی با مردم و نظام، لغو همه تحریمهای مالی و بانکی بود و ثانیاً درباره اختلافی بودن موضوع، تردیدی وجود ندارد که آمریکا در پسابرجام 700 تحریم را به 1500 تحریم رسانده و انتفاع ایران را به حداقل رسانده است و این اتفاق هم در اثر اعلام خروج رسمی آمریکا اتفاق افتاده؛ بنابراین مضحک است که آقای محبعلی ادعا کند مسئله، اختلافی است و باید مذاکره کرد تا اختلاف حل شود!
در حالی که 6 دور مذاکرات وین در دولت سابق در اثر زیادهخواهی دولت بایدن به بنبست خورده، آقای محبعلی توضیح نمیدهد دوباره مذاکره کنیم اما توقع تضمین نداشته باشیم،دقیقاٍ یعنی چه؟ یعنی ایشان فقط نگران طرف آمریکایی است که از کاهش تعهدات ایران به دست و پا افتاده است؟!
وی میافزاید: به هر حال وقتی در سطح بینالملل اختلاف به وجود میآید جدا از اینکه حق با چه کسی است اختلاف باید از طریق مذاکره حل و فصل شود و دادگاه یا قاضی وجود ندارد که مشخص کند چه کسی درست میگوید یا چه کسی اشتباه میکند. لذا راه حل کم هزینه این مسئله از طریق دیپلماسی است.
«محبعلی» در پاسخ این سؤال که 3 سال پس از انعقاد برجام بدون هیچ ضمانت اجرایی آمریکا از توافق خارج شد و طرفین نیز نتوانستند به لحاظ قانونی آمریکا را به جهت خروج مجازات کنند؛ حال این نگرانی وجود دارد که چه تضمینی خواهد بود که دوباره توافق ایجاد شود اما دولت بعدی آمریکا از آن خارج نشود و در حقیقت چه ضمانت اجرایی در برجام موجود است؟، گفت: در این خصوص باید به دو مسئله توجه کنیم؛ نخست اینکه برجام یک قرارداد یا موافقتنامه نبود بلکه برجام اجرایی بر این پایه بود که از نگاه شورای امنیت برنامه هستهای ایران طی هشت سال به یک برنامه صلحآمیز تبدیل شود. لذا اینکه برجام را یک توافق الزامآور برای آمریکاییها، اروپاییها و حتی روسها و چینیها محاسبه کنیم اساساً چنین چیزی در برجام دیده نشده بود. بلکه طرف متعهد به لحاظ قطعنامههای شورای امنیت ایران بود.
وی ادامه داد: بنابراین اینکه اطمینان داشته باشیم چه این دولت یا دولت بعدی آمریکا یا حتی اروپاییها و چین و روسیه از برجام خارج شوند چنین اطمینانی هیچ گاه وجود ندارد و برجام اساساً یک برنامه داوطلبانه طرفینی است. اما در عین حال باید توجه داشت که برای هیچ قرارداد بینالمللی نیز ضمانت قطعی وجود ندارد و همه قراردادهای بینالمللی براساس آنچه پایداری شرایط خوانده میشود پیش میروند و اگر شرایط تغییر کند ممکن است که آن توافق نیز بشکند و با چالش روبهرو گردد. مگر اینکه در توافقات اشاره شود که اگر یک طرف توافق را بشکند یک داوری وجود داشته باشد که نسبت به آن نظر دهد. هر چند که در برجام چنین چیزی وجود نداشت که داوری ثالثی وجود داشته باشد و در ارتباط با آن تصمیم بگیرد. لذا اگر این مسئله درست دیده نشود ممکن است در تحلیل قضیه اشتباهاتی به وجود بیاید. لذا اساساً ایران نمیتوانست پیشنهاد توافق دوجانبه با طرفین برجام جهت الزامآور بودن توافق دهد چون سایر طرفها نیازی به این مسئله نداشتند و براساس قطعنامه شورای امنیت مسئلهای وجود نداشت که طرفهای مقابل هم متعهد شوند. لذا ایران به شورای امنیت متعهد بود نه به اعضای برجام و آنها نیز از جانب شورای امنیت با ایران صحبت میکردند نه از جانب کشور خودشان. در نتیجه چنین امکانی برای هیچکس از جمله آقای ظریف و حتی تیم حاضر نیز وجود ندارد که چنین چیزی را درخواست کند. متأسفانه تیم جدید به دلیل عدم آشنایی و سابقه دیپلماسی و عدم آشنایی با مسائل بینالملل و خلع سلاح صحبتهایی میکنند که چندان با واقعیتها منطبق نبوده، گمراه کننده و برخلاف منافع ملی است و باعث تحمیل هزینههای بیشتر به ایران میشود.
اظهارات این دیپلمات سابق وابسته به طیف اصلاحطلب - فارغ از برخی اشتباهات و مغالطات وی- از ارتکاب یک افتضاح کامل در تیم روحانی و ظریف حکایت میکند.
او البته توضیح نداده که اگر برجام فاقد هر نوع ضمانتی بود، چرا تیم روحانی و ظریف پذیرفتند همه تعهدات طرف ایرانی را نقداً ظرف 2 ماه، با واگذاری یا اوراق و بتنریزی و تعطیلی 95 درصد برنامه هستهای انجام دهند؛ به جای آن که تعهدات را متقابل، متوازن و تدریجی و پایاپای انجام دهند؟
ثانیاً تیم روحانی و ظریف بارها از برجام به عنوان «توافق برد- برد» و «فتحالفتوح قرن» یاد کردند و این که «امضای کری تضمین است» و «آمریکا نمیتواند توافق را زیرپا بگذارد»؛ نه این که بگویند قرار است طرف آمریکایی و شرکایش قاضی باشد و طرف ایرانی، متهم محکمه آنها که باج بخواهند اما به تعهدات خود- از جمله لغو تحریمها- عمل نکنند. ضمناً انکار تعهدات اقتصادی آمریکا- لغو تحریمها- هم از آن شیرینکاریهای مدعیان اصلاحات است. قبل از توافق، مدعی لغو همه تحریمها شدند و پس از عهدشکنی آمریکا، تعهدات آمریکا را انکار کردند تا شرمنده خباثت آمریکا نشوند؛ انگار که قرار بوده صرفاً بیگاری به آمریکا بدهند!
افتضاح دیگر این است که جناب دیپلمات نابغه ادعا میکند معلوم نیست قرار بوده کدام تحریمها لغو شود و حال آن که اولاً تعهد روحانی با مردم و نظام، لغو همه تحریمهای مالی و بانکی بود و ثانیاً درباره اختلافی بودن موضوع، تردیدی وجود ندارد که آمریکا در پسابرجام 700 تحریم را به 1500 تحریم رسانده و انتفاع ایران را به حداقل رسانده است و این اتفاق هم در اثر اعلام خروج رسمی آمریکا اتفاق افتاده؛ بنابراین مضحک است که آقای محبعلی ادعا کند مسئله، اختلافی است و باید مذاکره کرد تا اختلاف حل شود!
در حالی که 6 دور مذاکرات وین در دولت سابق در اثر زیادهخواهی دولت بایدن به بنبست خورده، آقای محبعلی توضیح نمیدهد دوباره مذاکره کنیم اما توقع تضمین نداشته باشیم،دقیقاٍ یعنی چه؟ یعنی ایشان فقط نگران طرف آمریکایی است که از کاهش تعهدات ایران به دست و پا افتاده است؟!