جنگ روایت ها؛
یکی از دلایلی هم که سعودیها و صهیونیستها با همکاری هم یک فیلم درباره حضرت موسی(ع) تولید خواهند کرد، برای خنثیسازی اثرات سریال ایرانی موسی خواهد بود. هر چند همه نقشههای آنها در برابر قدرت حق و حقطلبها نقش بر آب خواهد بود؛ انشاءالله...
سرویس فرهنگی شهدای ایران:در خبرها آمده است؛ فیلمی درباره حضرت موسی(ع) با همکاری مشترک عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی تولید خواهد شد! خبری تأملبرانگیز که از جنبههای مختلف قابل بحث و بررسی است. هر چند مسئله عادیسازی روابط برخی از دولتهای عربی با رژیم صهیونیستی مطرح است و این پروژه سینمایی را هم میتوان یک جورچین در این جهت دانست؛ اما ماجرا فراتر از این موضوع است. اتفاقی که در نگاه اول دور از منطق و واقعیت به نظر میرسد؛ چرا که رژیم صهیونیستی بزرگترین دشمن دین اسلام و مسلمانان جهان به شمار میآید؛ تقریباً در پس هر تحرکی علیه اسلام و مسلمین در سراسر جهان، رد پای رژیم صهیونیستی هم دیده میشود. بنابراین جای سؤال است که چرا عربستان به عنوان زادگاه و خاستگاه اصلی دین اسلام و حکومت این کشور به عنوان پردهدار کعبه و متولی اصلی مناسک مقدس حج، برای ساخت یک اثر سینمایی دست یاری و همکاری به سمت اصلیترین رژیم متخاصم با اسلام دراز کرده است؟
نکته قابل تأمل دیگر آن است که رژیم صهیونیستی با وجود اینکه صنعت تولید فیلم دارد و طی سالهای اخیر تلاش کرده تا این حوزه را تقویت کند و بعضی از فیلمهای ساخته شده در سرزمینهای اشغالی در برخی جشنوارهها و کشورهای جهان نیز به نمایش در میآیند، اما رژیم صهیونیستی هیچ گاه فیلم به اصطلاح بیگ پروداکشن تولید نکرده است یا اگر هم تولید کرده، اصلا گل نکرده و دیده نشده است. به همین دلیل هم برخلاف برخی دیگر از کشورهای منطقه، مانند ترکیه، مصر، سوریه و کویت که سابقه ساخت آثار پر سر و صدای تاریخی را دارند، رژیم اشغالگر قدس اساساً یک ظرفیت برای ساخت فیلم باشکوه و بزرگ تاریخی هم نیست. پس این همکاری مشترک صرفاً یک برنامه راهبردی و ایدئولوژیک در جهت تاریخسازی و جعل هویت خواهد بود و جنبه تبلیغاتی دارد. طی سالهای اخیر، کشورهای فاقد تاریخ روشن و درخشان به وسیله ساخت سریالهای تاریخی سعی در ایجاد هویت و افتخار به گذشته برای ملتهایشان دارند. بارها خوانده و شنیدهایم که هویت رژیم صهیونیستی از سوی بخشی از نسل جدید و جوانان این کشور جعلی و غصبی زیر سؤال است. یکی از اهداف آنها برای نیل و میل به ساخت فیلم تاریخی برای پاسخ دادن به این کمبود است.
اگر رژیم صهیونیستی در پی گذشتهسازی است، رژیم آل سعود هدف آیندهسازی را پیگیری میکند. سران سعودی رؤیای ساخت کشوری مدرن و پیشرفته را در سر دارند. ضمن اینکه تجاوز این رژیم به کشور یمن نیز چهرهای خشن و ضدانسانی از آنها نزد افکار آگاه و آزاده جهان ایجاد کرده است؛ به همین دلیل هم ابزارهای رسانهای، هنری و ورزشی را به کار میگیرند تا تصویر و تصوری بهتر از خودشان نزد جهانیان بسازند. سرمایهگذاری هنگفت سعودیها روی فوتبال بر همه عیان است، حالا مشخص است که آنها در سایر حوزههای فرهنگی و رسانهای نیز قصد خودنمایی و جلوهگری دارند. سینما هم امروز یک ابزار استراتژیک است که میتواند تصویری متفاوت از یک کشور یا دولت را بین افکار عمومی مردم دنیا به وجود آورد که رژیم آل سعود به آن نیز دست درازی کرده است.
نکته دیگر این است که آل سعود در سالهای اخیر در پی تشکیل یک جبهه هنری علیه انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت است. این رژیم دو سال قبل (زمستان سال 1398) هم در جریان برگزاری یک جشنوره به اصطلاح هنری با نام «طنطوره»، از تعدادی خواننده ایرانی مقیم لسآنجلس هم دعوت کرد تا در این جشنواره کنسرت اجرا کنند. البته تیرشان به سنگ خورد و آن طور که در خبرها آمده بود، برخلاف تبلیغات گسترده و سرمایهگذاری سنگینـ مبلغ 600 تا 100 هزار دلار به هر یک از خوانندگان پرداخت شدـ اما استقبالی از این کنسرتها نشده بود.
همچنان که میتوان ساخت این فیلم از سوی رژیمهای سعودی و صهیونیستی را واکنش به ساخت سریال حضرت موسی(ع) به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در ایران دانست. آنها قدرت سریالهای تاریخیـ مذهبی ایران را درک میکنند. تجربه سریالهایی چون «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» زمینه را برای وحشت از سریال «موسی» فراهم کرده است؛ سریالی که فقط محدود به یک روایت از حضرت کلیم نخواهد بود و یک اثر راهبردی درباره مسائل روز جهان و به ویژه در غرب آسیا هم خواهد بود. این سریال ایرانی قطعاً اشراف یهود و جریان صهیون را در هم خواهد کوبید و حس و حال انقلابی علیه رژیمهای وابسته و مرتجعی، مانند آل سعود را برخواهد انگیخت. یکی از دلایلی هم که سعودیها و صهیونیستها با همکاری هم یک فیلم درباره حضرت موسی(ع) تولید خواهند کرد، برای خنثیسازی اثرات سریال ایرانی موسی خواهد بود. هر چند همه نقشههای آنها در برابر قدرت حق و حقطلبها نقش بر آب خواهد بود؛ انشاءالله.
نکته قابل تأمل دیگر آن است که رژیم صهیونیستی با وجود اینکه صنعت تولید فیلم دارد و طی سالهای اخیر تلاش کرده تا این حوزه را تقویت کند و بعضی از فیلمهای ساخته شده در سرزمینهای اشغالی در برخی جشنوارهها و کشورهای جهان نیز به نمایش در میآیند، اما رژیم صهیونیستی هیچ گاه فیلم به اصطلاح بیگ پروداکشن تولید نکرده است یا اگر هم تولید کرده، اصلا گل نکرده و دیده نشده است. به همین دلیل هم برخلاف برخی دیگر از کشورهای منطقه، مانند ترکیه، مصر، سوریه و کویت که سابقه ساخت آثار پر سر و صدای تاریخی را دارند، رژیم اشغالگر قدس اساساً یک ظرفیت برای ساخت فیلم باشکوه و بزرگ تاریخی هم نیست. پس این همکاری مشترک صرفاً یک برنامه راهبردی و ایدئولوژیک در جهت تاریخسازی و جعل هویت خواهد بود و جنبه تبلیغاتی دارد. طی سالهای اخیر، کشورهای فاقد تاریخ روشن و درخشان به وسیله ساخت سریالهای تاریخی سعی در ایجاد هویت و افتخار به گذشته برای ملتهایشان دارند. بارها خوانده و شنیدهایم که هویت رژیم صهیونیستی از سوی بخشی از نسل جدید و جوانان این کشور جعلی و غصبی زیر سؤال است. یکی از اهداف آنها برای نیل و میل به ساخت فیلم تاریخی برای پاسخ دادن به این کمبود است.
اگر رژیم صهیونیستی در پی گذشتهسازی است، رژیم آل سعود هدف آیندهسازی را پیگیری میکند. سران سعودی رؤیای ساخت کشوری مدرن و پیشرفته را در سر دارند. ضمن اینکه تجاوز این رژیم به کشور یمن نیز چهرهای خشن و ضدانسانی از آنها نزد افکار آگاه و آزاده جهان ایجاد کرده است؛ به همین دلیل هم ابزارهای رسانهای، هنری و ورزشی را به کار میگیرند تا تصویر و تصوری بهتر از خودشان نزد جهانیان بسازند. سرمایهگذاری هنگفت سعودیها روی فوتبال بر همه عیان است، حالا مشخص است که آنها در سایر حوزههای فرهنگی و رسانهای نیز قصد خودنمایی و جلوهگری دارند. سینما هم امروز یک ابزار استراتژیک است که میتواند تصویری متفاوت از یک کشور یا دولت را بین افکار عمومی مردم دنیا به وجود آورد که رژیم آل سعود به آن نیز دست درازی کرده است.
نکته دیگر این است که آل سعود در سالهای اخیر در پی تشکیل یک جبهه هنری علیه انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت است. این رژیم دو سال قبل (زمستان سال 1398) هم در جریان برگزاری یک جشنوره به اصطلاح هنری با نام «طنطوره»، از تعدادی خواننده ایرانی مقیم لسآنجلس هم دعوت کرد تا در این جشنواره کنسرت اجرا کنند. البته تیرشان به سنگ خورد و آن طور که در خبرها آمده بود، برخلاف تبلیغات گسترده و سرمایهگذاری سنگینـ مبلغ 600 تا 100 هزار دلار به هر یک از خوانندگان پرداخت شدـ اما استقبالی از این کنسرتها نشده بود.
همچنان که میتوان ساخت این فیلم از سوی رژیمهای سعودی و صهیونیستی را واکنش به ساخت سریال حضرت موسی(ع) به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا در ایران دانست. آنها قدرت سریالهای تاریخیـ مذهبی ایران را درک میکنند. تجربه سریالهایی چون «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» زمینه را برای وحشت از سریال «موسی» فراهم کرده است؛ سریالی که فقط محدود به یک روایت از حضرت کلیم نخواهد بود و یک اثر راهبردی درباره مسائل روز جهان و به ویژه در غرب آسیا هم خواهد بود. این سریال ایرانی قطعاً اشراف یهود و جریان صهیون را در هم خواهد کوبید و حس و حال انقلابی علیه رژیمهای وابسته و مرتجعی، مانند آل سعود را برخواهد انگیخت. یکی از دلایلی هم که سعودیها و صهیونیستها با همکاری هم یک فیلم درباره حضرت موسی(ع) تولید خواهند کرد، برای خنثیسازی اثرات سریال ایرانی موسی خواهد بود. هر چند همه نقشههای آنها در برابر قدرت حق و حقطلبها نقش بر آب خواهد بود؛ انشاءالله.