این اختلال، تلنگری است به عده ای که برای محقق نشدن اسناد بالادستی نظام در حوزه سایبری، ادبیات تولید کرده و یا توجیه تراشی می کنند.
به گزارش شهدای ایران، رضا صفری: در مورد اختلال در سامانه هوشمند سوخت پمپ بنزین ها که هفته
گذشته رخ داد، نهادهای رسمی کشور، گزینه حمله سایبری را تأیید کردند. اینکه
جزئیات این حمله دقیقاً چیست، کمی زمان می برد و شاید به همین راحتی نتوان
با قطعیت در مورد آن نظر داد، اما به همین بهانه می توان به مسأله ای مهم و
راهبردی اشاره کرد که در زمان ما اهمیت زیادی پیدا کرده است.
واقعیت این است که در دنیایی که همه چیز به فناوری اطلاعات و ارتباطات گره خورده، خطر حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی کشور، روز به روز بیشتر می شود. از طرفی دشمن نیز به دلیل ناامید شدن از رویایی مستقیم با ایران، رو به سوی جنگ های نوین از جمله جنگ های سایبری آورده است. اگر در گذشته، دشمنان یک کشور، با لشکر کشی و حمله نظامی، آسایش و زندگی مردم را نابود می کردند، امروز این امکان وجود دارد که دشمن، هزاران کیلومتر آن طرف تر بنشیند و در زندگی عادی مردم، اختلال ایجاد کند. البته این اقدامات با اهداف مختلف انجام می شود. گاهی اخلال در زندگی عادی مردم و اخلال در سیستم های خدمات رسانی است، گاهی اوقات برای از کار انداختن تأسیسات و زیرساخت ها صورت می گیرد، گاهی اوقات برای به دست آوردن اطلاعات و ... است. در این میان ممکن است دشمن با یک تیر، چند نشان هم بزند.
علاوه بر اینها، گاهی اوقات هم از طریق جنگ ادراکی و شناختی، با کمک پلتفرم ها ی مجازی خود - یا به عبارتی همان جنگنده های سایبری کف خیابانی و قابل مشاهده برای همه کاربران مجازی - کاری می کند که مردم یک کشور در محاسبات و تصمیم گیری های خود در مورد مسائل گوناگون، دچار اشتباه شده و به عبارتی انگشت در چشم خود فرو کنند!
با همه اینها، هر چقدر که میزان وابستگی به زیرساخت ها و شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی بیگانه کمتر بوده و زیرساخت های سایبری، مستقل، بومی و البته به روز باشند، به همان اندازه، ضریب امنیت، بیشتر و ضربه پذیری و آسیب، کمتر می شود.
این موضوع در مورد لایه های پایین تر نیز صدق می کند. هر چقدر که معیشت و کسب و کارهای مردم به پلتفرم ها و سرویس های بیگانه، وابسته باشد، به همان اندازه، کشور و مردم در معرض تهدید بیشتر قرار دارند. البته در این فرض، دست دشمن برای حذف یا ایجاد اختلال در روند عادی زندگی مردم، بسیار بازتر و در حملات سایبری کمی موضوع، پیچیده تر است.
در هر صورت این اختلال، تلنگری است به عده ای که برای محقق نشدن اسناد بالادستی نظام در حوزه سایبری، ادبیات تولید کرده و یا توجیه تراشی می کنند. در حقیقت باید گفت که این افراد چشم بر حقایق بسته اند و خواسته یا ناخواسته، مسلمات عقلی و علمی را مورد تمسخر قرار می دهند! اکنون باید این بیت از سهراب سپهری را برای این دسته از افراد بخوانیم: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید »
واقعیت این است که در دنیایی که همه چیز به فناوری اطلاعات و ارتباطات گره خورده، خطر حملات سایبری به زیرساختهای حیاتی کشور، روز به روز بیشتر می شود. از طرفی دشمن نیز به دلیل ناامید شدن از رویایی مستقیم با ایران، رو به سوی جنگ های نوین از جمله جنگ های سایبری آورده است. اگر در گذشته، دشمنان یک کشور، با لشکر کشی و حمله نظامی، آسایش و زندگی مردم را نابود می کردند، امروز این امکان وجود دارد که دشمن، هزاران کیلومتر آن طرف تر بنشیند و در زندگی عادی مردم، اختلال ایجاد کند. البته این اقدامات با اهداف مختلف انجام می شود. گاهی اخلال در زندگی عادی مردم و اخلال در سیستم های خدمات رسانی است، گاهی اوقات برای از کار انداختن تأسیسات و زیرساخت ها صورت می گیرد، گاهی اوقات برای به دست آوردن اطلاعات و ... است. در این میان ممکن است دشمن با یک تیر، چند نشان هم بزند.
علاوه بر اینها، گاهی اوقات هم از طریق جنگ ادراکی و شناختی، با کمک پلتفرم ها ی مجازی خود - یا به عبارتی همان جنگنده های سایبری کف خیابانی و قابل مشاهده برای همه کاربران مجازی - کاری می کند که مردم یک کشور در محاسبات و تصمیم گیری های خود در مورد مسائل گوناگون، دچار اشتباه شده و به عبارتی انگشت در چشم خود فرو کنند!
با همه اینها، هر چقدر که میزان وابستگی به زیرساخت ها و شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی بیگانه کمتر بوده و زیرساخت های سایبری، مستقل، بومی و البته به روز باشند، به همان اندازه، ضریب امنیت، بیشتر و ضربه پذیری و آسیب، کمتر می شود.
این موضوع در مورد لایه های پایین تر نیز صدق می کند. هر چقدر که معیشت و کسب و کارهای مردم به پلتفرم ها و سرویس های بیگانه، وابسته باشد، به همان اندازه، کشور و مردم در معرض تهدید بیشتر قرار دارند. البته در این فرض، دست دشمن برای حذف یا ایجاد اختلال در روند عادی زندگی مردم، بسیار بازتر و در حملات سایبری کمی موضوع، پیچیده تر است.
در هر صورت این اختلال، تلنگری است به عده ای که برای محقق نشدن اسناد بالادستی نظام در حوزه سایبری، ادبیات تولید کرده و یا توجیه تراشی می کنند. در حقیقت باید گفت که این افراد چشم بر حقایق بسته اند و خواسته یا ناخواسته، مسلمات عقلی و علمی را مورد تمسخر قرار می دهند! اکنون باید این بیت از سهراب سپهری را برای این دسته از افراد بخوانیم: «چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید »