راه بیپایان یک فرمانده مدافع حرم:
ولی خدایا، هر کجا احساس کردم حضورم شاید مفید باشد، حضور یافتم به عشق خدمت در راه شما و رستگاری در دنیا و آخرت، ولی نمیدانم چرا تاکنون سخت شهادت را از من دریغ داشته و هنوز نتوانستهام کارنامه قبولی دریافت کنم.
سرویس فرهنگی شهدای ایران:حاج سید احمد قریشی یکی دیگر از اعضای خانواده شهیدان قریشی است که در هشت سال دفاع مقدس ۶ شهید را تقدیم اسلام و انقلاب کردهاند.
حاج سید احمد قریشی فرمانده دلسوز و خدوم لشکر فاطمیون بود که مرداد ماه سال جاری به سایر شهدای خانوادهاش پیوست. او در این سالها همواره در کنار سربازان فاطمی از حرم حضرت زینب (س) دفاع کرد.
از این فرمانده مدافع حرم دست نوشتهای به یادگار مانده است که به مرور آن میپردازیم:
«خدایا عمر از شصت سالگی گذشت دل آرام نشد،
خدایا عمر از شصت سالگی گذشت احمد رام نشد،
خدایا عمر از شصت سالگی گذشت راه تمام نشد،
خدایا جوانی گذشت و میانسالی طی شد و سر و صورت و ابروان سفید شد ولی مقصد حاصل نشد،
خدایا چه کنم با این همه آرزو، درماندگی و امیدواری،
خدایا روزها و ماهها و سالها پشت سرم گذشت، یاران دیروز و امروز به سوی تو هجرت کردند و من در حسرت پرواز، لنگان لنگان عمر سپری میکنم.
خدایا دوران انقلاب چقدر با امیدواری و رضایت خاطر و احساس بیبدیل گذشت و چه بچههایی که کنارمان پرواز کردند و ما جا ماندیم، شب چهارم دی و شهادت حمید ادیبی یادش بخیر.
خدایا دوران مبارزه با منافقین و سخنرانی و مداحیهای ناب رهروان رهبری با شهادت زود هنگام پدر به دست این آلودگان و سرسپرده جهان خوران مثل برق و باد گذشت.
خدایا دوران دفاع مقدس با اعزام بسیجیان و بعضا حضور در جبهه و شهادت یاران و یادگاران با شهادت برادر و عموزادگان چه سخت ولی با پیروزی و عزت و شکوه به اتمام رسید.
غائله خلق کرد و ترک و عرب و بلوچ و ترکمن که هر کدام برای براندازی حکومتی کفایت میکرد ولی استواری مردم و حضور پاسداران و بسیجیان انقلاب، دسیسههای دشمن را خنثی نمود.
حضور چهارساله کنار بسیجیان عزیز و سرافراز بسیجیان بلوچ، این مدافعان واقعی انقلاب برگ دیگری از این عقب ماندگی از عزیزان شهید بود.
تا فتنه هشت ماه غائله دوم خردادیها و فتنه سال ۸۸ آمریکاییها که امام گفت که توطئه ای برابر با هشت سال دفاع مقدس بود، از جمله حضور در صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی بود.
خدایا حضور در مراسم حج سال ۶۷ و کشتار وحشیانه مردم بی گناه به دست آل سعود از دیگر عنایات شما در دفاع از انقلاب اسلامی بود.
خدایا حضور در کنار مدافعان حرم و آن هم در لشگر فاطمیون یکی دیگر از عنایات شما به این حقیر سراپا تقصیر است که اجازت فرمودید تا در کنار این این مدافعان بینام و نشان حرم و شاگردی مکتب شهید قاسم سلیمانی را با جان و دل پذیرا باشم.
ولی خدایا، هر کجا احساس کردم حضورم شاید مفید باشد، حضور یافتم به عشق خدمت در راه شما و رستگاری در دنیا و آخرت، ولی نمیدانم چرا تاکنون سخت شهادت را از من دریغ داشته و هنوز نتوانستهام کارنامه قبولی دریافت کنم.
خدایا، به حق امام جواد (ع)، که امروز روز شهادت این بزرگوار است عنایتی کنید و من را لایق دریافت مدال شهادت نمائید و این بنده خدا را از این انتظار چهل ساله نجات دهید.
خدایا رهبرم و امام منتظرم را از من و اعمال من راضی بگردان.
خدایا مرا بپذیر آن هم خوب و پاکیزه، آن هم با قبولی طاعات و خدمات اگر قابل باشد.
خدایا به حق همه شهدا مرا از قافله شهدا بیش از این باز مدار و راه اجداد طاهرینم را نصیبم کن.
خدا…
سوریه، دمشق
۱۴۰۰/۰۴/۲۰
روز شهادت امام جواد الائمه»
حاج سید احمد قریشی فرمانده دلسوز و خدوم لشکر فاطمیون بود که مرداد ماه سال جاری به سایر شهدای خانوادهاش پیوست. او در این سالها همواره در کنار سربازان فاطمی از حرم حضرت زینب (س) دفاع کرد.
از این فرمانده مدافع حرم دست نوشتهای به یادگار مانده است که به مرور آن میپردازیم:
«خدایا عمر از شصت سالگی گذشت دل آرام نشد،
خدایا عمر از شصت سالگی گذشت احمد رام نشد،
خدایا عمر از شصت سالگی گذشت راه تمام نشد،
خدایا جوانی گذشت و میانسالی طی شد و سر و صورت و ابروان سفید شد ولی مقصد حاصل نشد،
خدایا چه کنم با این همه آرزو، درماندگی و امیدواری،
خدایا روزها و ماهها و سالها پشت سرم گذشت، یاران دیروز و امروز به سوی تو هجرت کردند و من در حسرت پرواز، لنگان لنگان عمر سپری میکنم.
خدایا دوران انقلاب چقدر با امیدواری و رضایت خاطر و احساس بیبدیل گذشت و چه بچههایی که کنارمان پرواز کردند و ما جا ماندیم، شب چهارم دی و شهادت حمید ادیبی یادش بخیر.
خدایا دوران مبارزه با منافقین و سخنرانی و مداحیهای ناب رهروان رهبری با شهادت زود هنگام پدر به دست این آلودگان و سرسپرده جهان خوران مثل برق و باد گذشت.
خدایا دوران دفاع مقدس با اعزام بسیجیان و بعضا حضور در جبهه و شهادت یاران و یادگاران با شهادت برادر و عموزادگان چه سخت ولی با پیروزی و عزت و شکوه به اتمام رسید.
غائله خلق کرد و ترک و عرب و بلوچ و ترکمن که هر کدام برای براندازی حکومتی کفایت میکرد ولی استواری مردم و حضور پاسداران و بسیجیان انقلاب، دسیسههای دشمن را خنثی نمود.
حضور چهارساله کنار بسیجیان عزیز و سرافراز بسیجیان بلوچ، این مدافعان واقعی انقلاب برگ دیگری از این عقب ماندگی از عزیزان شهید بود.
تا فتنه هشت ماه غائله دوم خردادیها و فتنه سال ۸۸ آمریکاییها که امام گفت که توطئه ای برابر با هشت سال دفاع مقدس بود، از جمله حضور در صحنه های دفاع از انقلاب اسلامی بود.
خدایا حضور در مراسم حج سال ۶۷ و کشتار وحشیانه مردم بی گناه به دست آل سعود از دیگر عنایات شما در دفاع از انقلاب اسلامی بود.
خدایا حضور در کنار مدافعان حرم و آن هم در لشگر فاطمیون یکی دیگر از عنایات شما به این حقیر سراپا تقصیر است که اجازت فرمودید تا در کنار این این مدافعان بینام و نشان حرم و شاگردی مکتب شهید قاسم سلیمانی را با جان و دل پذیرا باشم.
ولی خدایا، هر کجا احساس کردم حضورم شاید مفید باشد، حضور یافتم به عشق خدمت در راه شما و رستگاری در دنیا و آخرت، ولی نمیدانم چرا تاکنون سخت شهادت را از من دریغ داشته و هنوز نتوانستهام کارنامه قبولی دریافت کنم.
خدایا، به حق امام جواد (ع)، که امروز روز شهادت این بزرگوار است عنایتی کنید و من را لایق دریافت مدال شهادت نمائید و این بنده خدا را از این انتظار چهل ساله نجات دهید.
خدایا رهبرم و امام منتظرم را از من و اعمال من راضی بگردان.
خدایا مرا بپذیر آن هم خوب و پاکیزه، آن هم با قبولی طاعات و خدمات اگر قابل باشد.
خدایا به حق همه شهدا مرا از قافله شهدا بیش از این باز مدار و راه اجداد طاهرینم را نصیبم کن.
خدا…
سوریه، دمشق
۱۴۰۰/۰۴/۲۰
روز شهادت امام جواد الائمه»