به بهانه نامه اخیر خطاب به سخنگوی شورای نگبهان
شاید اگر شورای نگهبان فردی مثل لاریجانی را هم با اغماض مورد تائید قرار میداد امروز وزن سیاسی او هم مشخص می شد و این تصور پیش نمیآمد که رفیق و شریک روحانی بیش از ۴ - ۵ میلیون رای داشته است.
به گزارش شهدای ایران، خبر کوتاه بود اما پرحاشیه؛ «علی لاریجانی ردصلاحیت شد» یا «صلاحیت لاریجانی برای ریاست جمهوری احراز نشد». این ماجرا بعد از ورود متفاوت لاریجانی به انتخابات ریاست جمهوری و تصور قطعی خود و سیاسیون حامیاش در حُکم شوک بود. اما این پایان ماجرا نبود و لاریجانی از رهگذر برخی مسائل نظیر اظهارنظر اعضای شورای نگهبان پیرامون بحث ردصلاحیت او واکنش نشان می دهد.
شورای نگهبان می گوید ما دلایل را به لاریجانی اعلام کرده ایم اما نمی توانیم طبق قانون و شرع به حیثیت افراد لطمه وارد کرده و آن را افشا کنیم. از این طرف لاریجانی میگوید من مشکلی ندارم و دلایل ردصلاحیت من را علنی اعلام کنید و آبروی من را ببرید! لاریجانی همچنین می گوید دلایلی که به من در نامه اعلام شده، مُهر محرمانه دارد و من نمی توانم اسناد محرمانه را منتشر کنم؛ پس اگر شورای نگهبان اعلام نمی کند مهر محرمانه را بردارد تا خودم اعلام کنم.
چند نکته در این باره گفتنی است:
یک: ظاهرا ماجرای ردصلاحیت لاریجانی و کشاکش آن تا امروز شبیه یک بازی شده است که دو طرف یعنی شورای نگهبان از یک سو و علی لاریجانی از سوی دیگر میخواهند طرف مقابل را به زمین خود بکشانند اما این گزاره اگر از سوی لاریجانی محتمل بر صدق باشد درباره شورای نگهبان قابل اعتنا نیست.
دو: ابراهیمیان، عضو سابق شورای نگهبان درباره ادعای لاریجانی می گوید: «از آنجایی که آقای لاریجانی یک شخص است نه یک اداره یا سازمان، علنی کردن این دلایل افشای اسناد طبقهبندی شده نیست. همچنین مسأله مربوط به احراز صلاحیت هم یک مسأله مربوط به حقوق افراد است، آقای لاریجانی میتواند دلایل عدم احراز صلاحیت خود را اعلام کند؛ فکر نمیکنم مهر محرمانه مانعی در این زمینه تلقی شود».
سه: حقیقت پور چهره نزدیک به لاریجانی می گوید: «درباره دلیل رد صلاحیت علی لاریجانی آنچه من اطلاع دارم درباره تحصیلات تکمیلی دختر ایشان است که آن هم قبل از این قانون بود. چرا که دختر ایشان سال ۸۶ برای تحصیل رفتند؛ بیش از این هم من اطلاعی ندارم».
چهار: آن طور که به نظر می رسد لاریجانی مایل است این ماجرا ادامه پیدا کند. به چند دلیل: اول آنکه لاریجانی بعد از شکست در انتخابات مجلس، همه هم و غم خود را برای ریاست جمهوری جهت نقش آفرینی جدید سیاسی گذاشته بود. فی الواقع لاریجانی اگر احتمال شکست در انتخابات را می داد اما هیچ گاه احتمال رد صلاحیت نمی داد و حتی اطرافیان لاریجانی به اصلاح طلبانی که احتمال اجماع با او را می دادند طعنه می زدند که شما برای رد شدن از سد شورای نگهبان به لاریجانی نیاز دارید. دوم آنکه لاریجانی می تواند با ادامه این بازی هر از گاهی نام خود را دوباره بر سر زبان ها بیاندازد و عملا از انزوای خود جلوگیری کند؛ به ویژه آنکه هم دولت و هم مجلس در ابتدای کار خود هستند و احتمال تمدید آنها جدی است؛ پس لاریجانی احتمال فراموشیاش تا هفت هشت سال آینده را که سن او به بیش از هفتاد سال برسد، جدی می بیند. سوم آنکه لاریجانی عملا با این بازی، مظلوم نمایی و ژست منتقدگونه خود نسبت به برخی نهادهای انقلابی را نشان می دهد. چهارم آنکه احتمالا لاریجانی در حال تلقین این حس است که شورای نگهبان او را بدون دلیل و صرف بازی سیاسی برای حذف رقبای رئیسی رد کرده و عملا دست شورا خالی است و از بیان واقعیت ردصلاحیت واهمه دارند.
پنج: بدون شک ماجرای ردصلاحیت لاریجانی پیش از هرچیز نشان می دهد که شورای نگهبان تعارف بردار و تهدید پذیر نیست و اگر اعضا با توجه به اسناد معتبر حس کنند فردی را نباید تائید صلاحیت کنند حتی اگر آن فرد جزو گزینه های قطعی تائید صلاحیت در افکار عمومی باشد او را در پشت سد محکم شورا نگه خواهند داشت. اما شاید اگر شورای نگهبان فردی مثل لاریجانی را هم با اغماض مورد تائید قرار می داد امروز وزن سیاسی او هم مشخص می شد و این تصور پیش نمی آمد که رفیق و شریک روحانی بیش از 4 - 5 میلیون رای داشته است.
شش: چه خوب است شورای نگهبان به بازی لاریجانی پایان دهد. قطعا دلایل اعضا اعم از فقها و حقوقدانان، متقن و مستدل بوده است. هرچند پرونده انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مانند بسیاری از انتخابات های قبلی و سروصداهای دیگر مختومه شده است اما شورای نگهبان می تواند باب جدیدی در اقناع افکار عمومی باز کند و با توجه به اصرار لاریجانی، بالاتر از نامه دلایل ردصلاحیت با مهر محرمانه، بلکه فیلم کامل جلسه بررسی صلاحیت لاریجانی را منتشر کند و قضاوت را به افکار عمومی بسپارد که به احتمال بالا حق به اعضای شورای نگهبان داده خواهد شد.
شورای نگهبان می گوید ما دلایل را به لاریجانی اعلام کرده ایم اما نمی توانیم طبق قانون و شرع به حیثیت افراد لطمه وارد کرده و آن را افشا کنیم. از این طرف لاریجانی میگوید من مشکلی ندارم و دلایل ردصلاحیت من را علنی اعلام کنید و آبروی من را ببرید! لاریجانی همچنین می گوید دلایلی که به من در نامه اعلام شده، مُهر محرمانه دارد و من نمی توانم اسناد محرمانه را منتشر کنم؛ پس اگر شورای نگهبان اعلام نمی کند مهر محرمانه را بردارد تا خودم اعلام کنم.
چند نکته در این باره گفتنی است:
یک: ظاهرا ماجرای ردصلاحیت لاریجانی و کشاکش آن تا امروز شبیه یک بازی شده است که دو طرف یعنی شورای نگهبان از یک سو و علی لاریجانی از سوی دیگر میخواهند طرف مقابل را به زمین خود بکشانند اما این گزاره اگر از سوی لاریجانی محتمل بر صدق باشد درباره شورای نگهبان قابل اعتنا نیست.
دو: ابراهیمیان، عضو سابق شورای نگهبان درباره ادعای لاریجانی می گوید: «از آنجایی که آقای لاریجانی یک شخص است نه یک اداره یا سازمان، علنی کردن این دلایل افشای اسناد طبقهبندی شده نیست. همچنین مسأله مربوط به احراز صلاحیت هم یک مسأله مربوط به حقوق افراد است، آقای لاریجانی میتواند دلایل عدم احراز صلاحیت خود را اعلام کند؛ فکر نمیکنم مهر محرمانه مانعی در این زمینه تلقی شود».
سه: حقیقت پور چهره نزدیک به لاریجانی می گوید: «درباره دلیل رد صلاحیت علی لاریجانی آنچه من اطلاع دارم درباره تحصیلات تکمیلی دختر ایشان است که آن هم قبل از این قانون بود. چرا که دختر ایشان سال ۸۶ برای تحصیل رفتند؛ بیش از این هم من اطلاعی ندارم».
چهار: آن طور که به نظر می رسد لاریجانی مایل است این ماجرا ادامه پیدا کند. به چند دلیل: اول آنکه لاریجانی بعد از شکست در انتخابات مجلس، همه هم و غم خود را برای ریاست جمهوری جهت نقش آفرینی جدید سیاسی گذاشته بود. فی الواقع لاریجانی اگر احتمال شکست در انتخابات را می داد اما هیچ گاه احتمال رد صلاحیت نمی داد و حتی اطرافیان لاریجانی به اصلاح طلبانی که احتمال اجماع با او را می دادند طعنه می زدند که شما برای رد شدن از سد شورای نگهبان به لاریجانی نیاز دارید. دوم آنکه لاریجانی می تواند با ادامه این بازی هر از گاهی نام خود را دوباره بر سر زبان ها بیاندازد و عملا از انزوای خود جلوگیری کند؛ به ویژه آنکه هم دولت و هم مجلس در ابتدای کار خود هستند و احتمال تمدید آنها جدی است؛ پس لاریجانی احتمال فراموشیاش تا هفت هشت سال آینده را که سن او به بیش از هفتاد سال برسد، جدی می بیند. سوم آنکه لاریجانی عملا با این بازی، مظلوم نمایی و ژست منتقدگونه خود نسبت به برخی نهادهای انقلابی را نشان می دهد. چهارم آنکه احتمالا لاریجانی در حال تلقین این حس است که شورای نگهبان او را بدون دلیل و صرف بازی سیاسی برای حذف رقبای رئیسی رد کرده و عملا دست شورا خالی است و از بیان واقعیت ردصلاحیت واهمه دارند.
پنج: بدون شک ماجرای ردصلاحیت لاریجانی پیش از هرچیز نشان می دهد که شورای نگهبان تعارف بردار و تهدید پذیر نیست و اگر اعضا با توجه به اسناد معتبر حس کنند فردی را نباید تائید صلاحیت کنند حتی اگر آن فرد جزو گزینه های قطعی تائید صلاحیت در افکار عمومی باشد او را در پشت سد محکم شورا نگه خواهند داشت. اما شاید اگر شورای نگهبان فردی مثل لاریجانی را هم با اغماض مورد تائید قرار می داد امروز وزن سیاسی او هم مشخص می شد و این تصور پیش نمی آمد که رفیق و شریک روحانی بیش از 4 - 5 میلیون رای داشته است.
شش: چه خوب است شورای نگهبان به بازی لاریجانی پایان دهد. قطعا دلایل اعضا اعم از فقها و حقوقدانان، متقن و مستدل بوده است. هرچند پرونده انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مانند بسیاری از انتخابات های قبلی و سروصداهای دیگر مختومه شده است اما شورای نگهبان می تواند باب جدیدی در اقناع افکار عمومی باز کند و با توجه به اصرار لاریجانی، بالاتر از نامه دلایل ردصلاحیت با مهر محرمانه، بلکه فیلم کامل جلسه بررسی صلاحیت لاریجانی را منتشر کند و قضاوت را به افکار عمومی بسپارد که به احتمال بالا حق به اعضای شورای نگهبان داده خواهد شد.