وزیر نفت سابق(زنگنه)، هیچ اعتقادی به ساخت پالایشگاه نداشت و کراراً به صادرات نفت خام تأکید داشت.
به گزارش شهدای ایران، خبرگزاری ایسنا پس از هشت سال بزک اقدامات دولت روحانی و وزیر نفت سابق در
اقدامی دیرهنگام نوشت: وزیر نفت سابق(زنگنه)، هیچ اعتقادی به ساخت
پالایشگاه نداشت و کراراً به صادرات نفت خام تأکید داشت.
به تعبیر سادهتر میتوان گفت پالایش نفت خام و تولید انواع فرآوردههای نفتی در ایران امری بسیار لازم تلقی میشود، چه آنکه دیپلماسی ایران در جهان نفت باید متکی به توان تولید فرآورده وگریز از خام فروشی باشد. علاوهبر آن رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) نیز بارها و بارها بر ضرورت پرهیز از خام فروشی، تکمیل زنجیره ارزش و صادرات فرآورده بهجای صادرات نفت خام تأکید داشته و سیاستهای ابلاغی معظمله در بخش نفت و گاز و همچنین سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی بر این امر تأکید فراوان داشته است.
این در حالی است که سیاست عدم احداث پالایشگاه جدید و اعتقاد به خام فروشی در تمام هشت سال گذشته بر صنعت نفت ایران حاکم بود و دو دولت یازدهم و دوازدهم با یک ساختار مدیریتی مشابه، نه تنها علاقهای به توسعه صنعت پالایش نداشت بلکه در بسیاری از اوقات به بهانههای مختلف بر این تفکر که کشور نیازمند پالایشگاه جدیدتر و مدرنتر است، میتاخت.
بر این اساس بیتوجهی به پالایشگاه سازی، کشور را همچنان در چرخه خام فروشی نگه داشت و این درحالیست که با این کاهلی و بیتعهدی، خطر واردات محصولات نفتی از کشورهای دیگر نیز همچون فرشته مرگ، گِرد سر اقتصاد امروز ایران خواهد چرخید، چرا که مصرف بالا و رو به افزایش داخلی نیز در این میان مزیدی بر علت خواهد بود.
متخصصان و کارشناسان صنایع پالایشی هم در کنار نظریه پردازان این حوزه بارها به متولیان نفتی وقت کشور گوشزد کردند و هشداردادند که غفلت از افزایش ظرفیت پالایشی به بهانه اصل ۴۴ یا اینکه سرمایه و سرمایهگذار بخش خصوصی در کار نیست یا احداث پالایشگاه توجیه اقتصادی ندارد شرایط را به گونهای رقم زدند که حال مدیران دولت جدید، بویژه سکانداران شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، باید جهد و کوشش بسیار زیادی به کار ببرند و مخارج بیشتری را متحمل شوند تا بتوانند صنعت پالایش را از ورطه پیشی گرفتن مصرف از تولید برهانند.
تکیه صرف بر تولید پروژهای مانند پالایشگاه ستاره خلیجفارس که البته آنهم در دولت نهم آغاز و با پیشرفت ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم شد، این توهم را در دولت پیشین ایجاد کرده بود که پالایشگاه سازی تا همین جا کافی است. حال آنکه اگردستاندرکاران صنعت پالایش نفت در دولت گذشته، به تاثیر از تفکرات وزیر پیشین نفت به روند رو به رشد مصرف داخلی و نیاز بازار خارجی به فرآوردههای نفتی کمی بیشتر میاندیشیدند، اقتصاد ناسور شده و ضربه خورده از سوءمدیریتها و کم کاریها و اهمالها، حال مجبور نبود به تعبیر عوام، از جیب بخورد.
سبقت رقبا از ایران
این تفکر باعث شد از همه فرصتهای موجود غفلت شود و طرح و ایده احداث واحدهای جدید پالایشگاهی حتی طرح پالایشی سیراف به محاق برود و کشور با خام فروشی رو به تزاید روبرو شود. در حالی که اجرای طرحهای پالایشی با هدف صادراتی در شرایط تحریمی میتوانست عضلات اقتصادی ایران را ورزیدهتر کند. در داخل بدنه شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی دولت گذشته هم بسیاری از فعالان و کارشناسان، نه جسته وگریخته، بلکه بطور مداوم سعی میکردند عدم توسعه بخش پالایشگاهی کشور و ضرر و زیان ناشی از آن را به یاد متولیان بیاورند اما هربار گویی به در بسته میکوبیدند.
همه اینها در حالی بود و هست که گفته میشود بسیاری از کشورهای نفتخیز همسایه، طی سالهای اخیر یکی از بزرگترین اهداف اقتصادی خود را حول محور توسعه صنایع پالایشی و بالابردن ظرفیت تولید انواع فرآوردهای نفتی قرار دادهاند. گفته میشود عربستان سعودی قرار است تا سال ۲۰۲۳ ظرفیت پالایشگاهی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و دیگر کشورها مانند عراق و امارات و... هم مدام مترصدند که تولیدپالایشگاهی خود را بالاتر ببرند و ناگفته پیداست که قَدرقدرت شدن این کشورها ذیل تولید محوری و فاصلهگیری از خامفروشی آنها خواهد بود.
این در حالی است که وزیر سابق نفت هیچ اعتقادی به ساخت پالایشگاه نداشت و کراراً به صادرات نفت خام تأکید داشت و این امر در دوره قبلی وزارت ایشان نیز به وضوح به چشم میخورد. بطوری که آمار و اطلاعات نشان میدهد منطقه خاورمیانه در سال ۱۹۹۵ میلادی ظرفیت پالایشی معادل پنج میلیون و 849 هزار بشکه در روز داشت که این رقم در سال ۲۰۰۵ میلادی به هفت میلیون و 532 هزار بشکه در روز رسید؛ در حالی که همه کشورهای تولیدکننده نفت طی این سالها به سراغ افزایش ظرفیت پالایشی خود رفتهبودند، سهم ایران ازاین افزایش یک میلیون و 685 هزار بشکهای، صفر بود.
به تعبیر سادهتر میتوان گفت پالایش نفت خام و تولید انواع فرآوردههای نفتی در ایران امری بسیار لازم تلقی میشود، چه آنکه دیپلماسی ایران در جهان نفت باید متکی به توان تولید فرآورده وگریز از خام فروشی باشد. علاوهبر آن رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) نیز بارها و بارها بر ضرورت پرهیز از خام فروشی، تکمیل زنجیره ارزش و صادرات فرآورده بهجای صادرات نفت خام تأکید داشته و سیاستهای ابلاغی معظمله در بخش نفت و گاز و همچنین سیاستهای ابلاغی اقتصاد مقاومتی بر این امر تأکید فراوان داشته است.
این در حالی است که سیاست عدم احداث پالایشگاه جدید و اعتقاد به خام فروشی در تمام هشت سال گذشته بر صنعت نفت ایران حاکم بود و دو دولت یازدهم و دوازدهم با یک ساختار مدیریتی مشابه، نه تنها علاقهای به توسعه صنعت پالایش نداشت بلکه در بسیاری از اوقات به بهانههای مختلف بر این تفکر که کشور نیازمند پالایشگاه جدیدتر و مدرنتر است، میتاخت.
بر این اساس بیتوجهی به پالایشگاه سازی، کشور را همچنان در چرخه خام فروشی نگه داشت و این درحالیست که با این کاهلی و بیتعهدی، خطر واردات محصولات نفتی از کشورهای دیگر نیز همچون فرشته مرگ، گِرد سر اقتصاد امروز ایران خواهد چرخید، چرا که مصرف بالا و رو به افزایش داخلی نیز در این میان مزیدی بر علت خواهد بود.
متخصصان و کارشناسان صنایع پالایشی هم در کنار نظریه پردازان این حوزه بارها به متولیان نفتی وقت کشور گوشزد کردند و هشداردادند که غفلت از افزایش ظرفیت پالایشی به بهانه اصل ۴۴ یا اینکه سرمایه و سرمایهگذار بخش خصوصی در کار نیست یا احداث پالایشگاه توجیه اقتصادی ندارد شرایط را به گونهای رقم زدند که حال مدیران دولت جدید، بویژه سکانداران شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران، باید جهد و کوشش بسیار زیادی به کار ببرند و مخارج بیشتری را متحمل شوند تا بتوانند صنعت پالایش را از ورطه پیشی گرفتن مصرف از تولید برهانند.
تکیه صرف بر تولید پروژهای مانند پالایشگاه ستاره خلیجفارس که البته آنهم در دولت نهم آغاز و با پیشرفت ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم شد، این توهم را در دولت پیشین ایجاد کرده بود که پالایشگاه سازی تا همین جا کافی است. حال آنکه اگردستاندرکاران صنعت پالایش نفت در دولت گذشته، به تاثیر از تفکرات وزیر پیشین نفت به روند رو به رشد مصرف داخلی و نیاز بازار خارجی به فرآوردههای نفتی کمی بیشتر میاندیشیدند، اقتصاد ناسور شده و ضربه خورده از سوءمدیریتها و کم کاریها و اهمالها، حال مجبور نبود به تعبیر عوام، از جیب بخورد.
سبقت رقبا از ایران
این تفکر باعث شد از همه فرصتهای موجود غفلت شود و طرح و ایده احداث واحدهای جدید پالایشگاهی حتی طرح پالایشی سیراف به محاق برود و کشور با خام فروشی رو به تزاید روبرو شود. در حالی که اجرای طرحهای پالایشی با هدف صادراتی در شرایط تحریمی میتوانست عضلات اقتصادی ایران را ورزیدهتر کند. در داخل بدنه شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی دولت گذشته هم بسیاری از فعالان و کارشناسان، نه جسته وگریخته، بلکه بطور مداوم سعی میکردند عدم توسعه بخش پالایشگاهی کشور و ضرر و زیان ناشی از آن را به یاد متولیان بیاورند اما هربار گویی به در بسته میکوبیدند.
همه اینها در حالی بود و هست که گفته میشود بسیاری از کشورهای نفتخیز همسایه، طی سالهای اخیر یکی از بزرگترین اهداف اقتصادی خود را حول محور توسعه صنایع پالایشی و بالابردن ظرفیت تولید انواع فرآوردهای نفتی قرار دادهاند. گفته میشود عربستان سعودی قرار است تا سال ۲۰۲۳ ظرفیت پالایشگاهی خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهد و دیگر کشورها مانند عراق و امارات و... هم مدام مترصدند که تولیدپالایشگاهی خود را بالاتر ببرند و ناگفته پیداست که قَدرقدرت شدن این کشورها ذیل تولید محوری و فاصلهگیری از خامفروشی آنها خواهد بود.
این در حالی است که وزیر سابق نفت هیچ اعتقادی به ساخت پالایشگاه نداشت و کراراً به صادرات نفت خام تأکید داشت و این امر در دوره قبلی وزارت ایشان نیز به وضوح به چشم میخورد. بطوری که آمار و اطلاعات نشان میدهد منطقه خاورمیانه در سال ۱۹۹۵ میلادی ظرفیت پالایشی معادل پنج میلیون و 849 هزار بشکه در روز داشت که این رقم در سال ۲۰۰۵ میلادی به هفت میلیون و 532 هزار بشکه در روز رسید؛ در حالی که همه کشورهای تولیدکننده نفت طی این سالها به سراغ افزایش ظرفیت پالایشی خود رفتهبودند، سهم ایران ازاین افزایش یک میلیون و 685 هزار بشکهای، صفر بود.