دور از قدرت اما در فکر برگشت؛
اصلاح طلبان که به علت عملکرد ضعیف مدیریتی به محاق رفتهاند احتمالا با راهکاری مختلف سعی دارند به عرصه مدیریت کشور بازگردند.
به گزارش سرویس سیاسی پایگاه خبری شهدای ایران، اصلاح طلبان این روزها که از ساختار مدیریتی کشور دور افتادند چه کار می
کنند؟ این سئوال بسیاری از افرادی است که اخبار حوزه سیاسی کشور را دنبال
می کنند. جریان اصلاحات با همه حواشی که دارد به عنوان یکی از بازیگران
اصلی سپهر سیاسی کشور شناخته می شود که اتفاقات بسیاری را از زمان تولد تا
به امروز رقم زده است. می توان گفت که این جریان سیاسی برای دومین بار از
زمان تاسیس به محاق رفته و منزوی شده است. پس از پایان دولت اصلاحات بود که
با تندروی های بیش از حد اعضای این جناح سیاسی به یکباره جامعه این جریان
با همه شعارهای رنگارنگش به نوعی از اصلاحات زده شد و طی فرآیندهای
دموکراتیک مختلف از جمله انتخابات شورای شهر و مجلس شورای اسلامی و ریاست
جمهوی این جریان سیاسی کم کم از صحنه سیاسی خارج شد. ضعف عملکردی و
رادیکالیزم سیاسی که از ویژگیهای جریان مذکور است، دو عامل مهمی بود تا
مردم از این جریان روی گردان شوند.
پس از هشت سال دور بودن از ساختار قدرت، اصلاحات طی ائتلافی که با جریان راست سنتی با عنوان جدید اعتدالیون ایجاد کرد توانست دوباره خود را با عصای یک جریان سیاسی دیگر سر و پا کند. این مسئله با تغییر راهبردی و روی آوردن به مسئله عمل گرایی به جای رویکرد رادیکالیزم همراه شد. اصلاح طلبان در این فرآیند یاد گرفتند که با استفاده از جریانات دیگر و با نام و شیوه سیاسی آنها خود را احیا کنند. روزگاری خود را با تکنوکرات ها (کارگزارانیها) و روزگاری خود را با راست سنتی (حزب اعتدال و توسعه) و ... همراه کردند و در انتخابات گذشته سعی کردند که خود را به برخی از سیاسیونی که قبلا در جرگه اصلاح طلبی تعریف می کردند و کم کم همراه اعتدالیون شدند، محلق کنند که از این حربه سیاسی طرفی نبستند و روند پوست اندازی سیاسی دوباره آنان ناقص ماند.
حالا اصلاح طلبان به سبب 8 سال عملکرد ضعیف سیاسی بازهم مانند دوره اصلاحات از جریان اجرایی و مدیریتی کشور دور مانده اند. از این رو سئوال اینجاست که این جریان سیاسی چه راهکاری را برای ادامه حیات سیاسی خود انتخاب می کند. همانطور که اشاره شد یک راهکار این جریان استفاده از گروه های تازه تاسیس و یا منشعب شده از جریانات دیگر است. این موضوعی است که احتمال دارد در ادامه با طیفی از گروه های جدا شده از جریانات ذی نفوذ در کشور انجام شود.
دومین راهکار این جریان سیاسی رسوخ و ماندگاری در لایه های مدیریتی کشور است که این سیاست نیز از سوی جریان اصلاحات در حال انجام است. درواقع اصلاح طلبان سعی می کنند که نیروهای خود را در برخی از نهادها بکارگیری کنند و در آینده از آنها استفاده کنند. به اصطلاح سیاسی اصلاح طلبان نیروهای خود را با جای گذاری در این نهادها به پارکینگ می برند و بعد از مدتی که توانستند دوباره قدرت را در دست بگیرد از آنها برای پست های مدیریتی استفاده می کنند. نگاه کاملا سیاسی و جناحی به قدرت که متاسفانه باعث می شود شایسته سالاری در این حوزه ذبح شود. متاسفانه بسیاری از افرادی که در حوزه های مختلف از خود لیاقت نشان داده اند به سبب همین سیاست مجبور هستند زیر دست بعضا افراد پیر و فرتوتی کار کنند که از نیروهای جریان اصلاحات محسوب می شوند. حضور در نهادهای آکادمیک و علمی و دانشگاهی یکی از همین جایگاههاست که اصلاح طلبان بعد از دوران مدیریت به آن باز می گردند.
نکته دیگری که در این بین وجود دارد آن است که اصلاح طلبان سعی می کنند القا کنند که حاکمیت یک دست شده و همه از یک طیف هستند در حالی که بسیاری از مدیران میانی و مهره چینی های گذشته از طیف اصلاحات هستند که دولت سیزدهم باید درباره آن هوشیاری لازم را به خرج دهد.
راهکار سومی که این جریان سیاسی به اجرا در می آورد استفاده از همان مبنای رادیکالیزم خود برای دیده شدن و ماندگاری در فضای سیاسی کشور است . این جریان سیاسی با ایجاد موج های تند خبری که اغلب ضدانقلاب نیز از آنها سواری می گیرد سعی می کنند نشان دهند فضای سیاسی مخصوص اصلاحات هنوز در کشور طرفدارانی دارد. اعضای این جریان سیاسی نیز با توئیت زدن های مالوف خود که بیشتر از اینکه گره از کار کشور بگشاید باعث ایجاد مشکلات و حواشی بر کشور می شد در معضلات و مشکلات مردم به سمپاشی خبری می پردازند . این موارد سبب می شود که اصلاح طلبان کم کم موج نارضایتی را در بخشی از مردم کلید بزنند و سوار بر این موج دوباره در انتخابات های بعدی رخ نمایان کنند.
اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور سعی می کنند اگرچه از ساختارهای مدیریتی کشور دور شده اند اما با فعالیت منسجم حزبی نیروهای خود را فعال نگاه دارند و فعالیت در حوزه حزبی و جناحی چه در فضای رسانه ای و چه در فضای سیاسی کشور راهکار چهارم این جریان سیاسی به حساب می آید. با این حال اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور به علت رویه صرفا سیاسی خود که باعث تحمیل مشکلات زیادی خصوصا در حوزه اقتصادی شده اند، از جریان مدیریت امور کنار گذاشته شده اند اما شاید با پوست اندازی جدید به این عرصه بازگردند.
پس از هشت سال دور بودن از ساختار قدرت، اصلاحات طی ائتلافی که با جریان راست سنتی با عنوان جدید اعتدالیون ایجاد کرد توانست دوباره خود را با عصای یک جریان سیاسی دیگر سر و پا کند. این مسئله با تغییر راهبردی و روی آوردن به مسئله عمل گرایی به جای رویکرد رادیکالیزم همراه شد. اصلاح طلبان در این فرآیند یاد گرفتند که با استفاده از جریانات دیگر و با نام و شیوه سیاسی آنها خود را احیا کنند. روزگاری خود را با تکنوکرات ها (کارگزارانیها) و روزگاری خود را با راست سنتی (حزب اعتدال و توسعه) و ... همراه کردند و در انتخابات گذشته سعی کردند که خود را به برخی از سیاسیونی که قبلا در جرگه اصلاح طلبی تعریف می کردند و کم کم همراه اعتدالیون شدند، محلق کنند که از این حربه سیاسی طرفی نبستند و روند پوست اندازی سیاسی دوباره آنان ناقص ماند.
حالا اصلاح طلبان به سبب 8 سال عملکرد ضعیف سیاسی بازهم مانند دوره اصلاحات از جریان اجرایی و مدیریتی کشور دور مانده اند. از این رو سئوال اینجاست که این جریان سیاسی چه راهکاری را برای ادامه حیات سیاسی خود انتخاب می کند. همانطور که اشاره شد یک راهکار این جریان استفاده از گروه های تازه تاسیس و یا منشعب شده از جریانات دیگر است. این موضوعی است که احتمال دارد در ادامه با طیفی از گروه های جدا شده از جریانات ذی نفوذ در کشور انجام شود.
دومین راهکار این جریان سیاسی رسوخ و ماندگاری در لایه های مدیریتی کشور است که این سیاست نیز از سوی جریان اصلاحات در حال انجام است. درواقع اصلاح طلبان سعی می کنند که نیروهای خود را در برخی از نهادها بکارگیری کنند و در آینده از آنها استفاده کنند. به اصطلاح سیاسی اصلاح طلبان نیروهای خود را با جای گذاری در این نهادها به پارکینگ می برند و بعد از مدتی که توانستند دوباره قدرت را در دست بگیرد از آنها برای پست های مدیریتی استفاده می کنند. نگاه کاملا سیاسی و جناحی به قدرت که متاسفانه باعث می شود شایسته سالاری در این حوزه ذبح شود. متاسفانه بسیاری از افرادی که در حوزه های مختلف از خود لیاقت نشان داده اند به سبب همین سیاست مجبور هستند زیر دست بعضا افراد پیر و فرتوتی کار کنند که از نیروهای جریان اصلاحات محسوب می شوند. حضور در نهادهای آکادمیک و علمی و دانشگاهی یکی از همین جایگاههاست که اصلاح طلبان بعد از دوران مدیریت به آن باز می گردند.
نکته دیگری که در این بین وجود دارد آن است که اصلاح طلبان سعی می کنند القا کنند که حاکمیت یک دست شده و همه از یک طیف هستند در حالی که بسیاری از مدیران میانی و مهره چینی های گذشته از طیف اصلاحات هستند که دولت سیزدهم باید درباره آن هوشیاری لازم را به خرج دهد.
راهکار سومی که این جریان سیاسی به اجرا در می آورد استفاده از همان مبنای رادیکالیزم خود برای دیده شدن و ماندگاری در فضای سیاسی کشور است . این جریان سیاسی با ایجاد موج های تند خبری که اغلب ضدانقلاب نیز از آنها سواری می گیرد سعی می کنند نشان دهند فضای سیاسی مخصوص اصلاحات هنوز در کشور طرفدارانی دارد. اعضای این جریان سیاسی نیز با توئیت زدن های مالوف خود که بیشتر از اینکه گره از کار کشور بگشاید باعث ایجاد مشکلات و حواشی بر کشور می شد در معضلات و مشکلات مردم به سمپاشی خبری می پردازند . این موارد سبب می شود که اصلاح طلبان کم کم موج نارضایتی را در بخشی از مردم کلید بزنند و سوار بر این موج دوباره در انتخابات های بعدی رخ نمایان کنند.
اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور سعی می کنند اگرچه از ساختارهای مدیریتی کشور دور شده اند اما با فعالیت منسجم حزبی نیروهای خود را فعال نگاه دارند و فعالیت در حوزه حزبی و جناحی چه در فضای رسانه ای و چه در فضای سیاسی کشور راهکار چهارم این جریان سیاسی به حساب می آید. با این حال اصلاح طلبان در فضای سیاسی کشور به علت رویه صرفا سیاسی خود که باعث تحمیل مشکلات زیادی خصوصا در حوزه اقتصادی شده اند، از جریان مدیریت امور کنار گذاشته شده اند اما شاید با پوست اندازی جدید به این عرصه بازگردند.