فریاد میزنم برای نسلی که باید بدانند «شهیدان فرشته نیستند» بلکه «جوانمردان روزگارند» و یادشان باشد که دروازه باشکوه شهادت همیشه باز است.
به گزارش شهدای ایران، همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی
در ادامه نکاتی که طی روزهای گذشته پیرامون نوع زندگی و رفتار شهدا منتشر
کرده بود، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود نکاتی را مطرح کرد:
یکم: اگر زنده نگه داشتن یاد شهیدان کمتر از شهادت نیست، پس یاد آنان را باید آنگونه که «بودند» و «زیستند» گرامی داشت.
اگر در ذهن خودمان چارچوبی ساختهایم که شهید تنها در آن چارچوب تعریف میشود و از واقعیت و حقیقت زندگی او دور است ما مشغول خدمت به جریان تحریف شهدا هستیم.
دوم: وادی شهادت خط تولید ساخت انسانهای یکسان نیست بلکه وادی انسان-سازی است. انسان هایی که در طول زندگیشان در میان ما و درست شبیه ما زندگی کردند، فراز و نشیب و سعی و خطا داشتند. اما در پایان قصهشان، به عهد خود با پروردگار وفا کردند.
نسخههای یک جور در زندگی نداشتند! بعضیهایشان در نماز شب خدا را یاد میکردند، بعضی های دیگر وسط خستگیهای اردوی جهادی، بعضی ها در پیچ و خم بازار و کسب و کار، بعضیهای دیگر وسط نوشتن و مطالعه، بعضی وسط کشف و اختراع، عکاسی، مستند سازی و...
سوم: بدانید آنچه بیان کرده و خواهم کرد جز واقعیتی از زندگی مومنانه همسرم نبوده و نیست.
انگیزه من از بیان این روایتها آگاهی جوانانی است که همسر شهیدم آنان را بسیار دوست داشت، عمر کوتاهش را وقف خدمت و آگاهی رسانی به آنان کرد، در میانشان خندید و گریست و برای امنیت و آرامششان قدم به سرزمین بلا گذاشت.
فریاد میزنم برای نسلی که باید بدانند «شهیدان فرشته نیستند» بلکه «جوانمردان روزگارند» و یادشان باشد که دروازه باشکوه شهادت همیشه باز است.
یکم: اگر زنده نگه داشتن یاد شهیدان کمتر از شهادت نیست، پس یاد آنان را باید آنگونه که «بودند» و «زیستند» گرامی داشت.
اگر در ذهن خودمان چارچوبی ساختهایم که شهید تنها در آن چارچوب تعریف میشود و از واقعیت و حقیقت زندگی او دور است ما مشغول خدمت به جریان تحریف شهدا هستیم.
دوم: وادی شهادت خط تولید ساخت انسانهای یکسان نیست بلکه وادی انسان-سازی است. انسان هایی که در طول زندگیشان در میان ما و درست شبیه ما زندگی کردند، فراز و نشیب و سعی و خطا داشتند. اما در پایان قصهشان، به عهد خود با پروردگار وفا کردند.
نسخههای یک جور در زندگی نداشتند! بعضیهایشان در نماز شب خدا را یاد میکردند، بعضی های دیگر وسط خستگیهای اردوی جهادی، بعضی ها در پیچ و خم بازار و کسب و کار، بعضیهای دیگر وسط نوشتن و مطالعه، بعضی وسط کشف و اختراع، عکاسی، مستند سازی و...
سوم: بدانید آنچه بیان کرده و خواهم کرد جز واقعیتی از زندگی مومنانه همسرم نبوده و نیست.
انگیزه من از بیان این روایتها آگاهی جوانانی است که همسر شهیدم آنان را بسیار دوست داشت، عمر کوتاهش را وقف خدمت و آگاهی رسانی به آنان کرد، در میانشان خندید و گریست و برای امنیت و آرامششان قدم به سرزمین بلا گذاشت.
فریاد میزنم برای نسلی که باید بدانند «شهیدان فرشته نیستند» بلکه «جوانمردان روزگارند» و یادشان باشد که دروازه باشکوه شهادت همیشه باز است.