رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانهای نیز است.
به گزارش شهدای ایران، مهدی جهان تیغی: نیویورک تایمز پس از چند ماه از شهادت محسن فخری زاده، دانشمند برجسته نظامی و هسته ای کشورمان، جزئیات این عملیات تروریستی را منتشر کرده که در تحلیل فرامتن این گزارش نکات قابل توجهی وجود دارد:
یک: متن گزارش اخیر نیویورک تایمز کاملا تایید کننده روایت مجموعه های امنیتی کشور درباره نحوه ترور از طریق مسلسل با کنترل را از راه دور، استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات ماهوارهای هست. این در حالی بود که ترور شهید فخری زاده با تمام ترورهای قبلی دانشمندان هستهای متفاوت بود و تلاش شده بود که با از بین رفتن تجهیزات در صحنه، نحوه ترور به عنوان یک ابهام اطلاعاتی و عملیاتی، دستگاه های امنیتی ایران را در گام اول یعنی کشف واقعیت ماجرا متوقف یا منحرف کند. علی رغم تلخی خبر ترور شهید فخری زاده، کشف نحوه دقیق ترور در ساعات اولیه که فرآیند آغاز شناسایی عوامل نیز از همین نقطه آغاز می شود، در نوع خود یک موفقیت قابل توجه است. در این میان رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانهای نیز است. اگر شناسایی تجهیزات را به عنوان بخشی از فرآیند فنی دستیابی سرنخ های عوامل ترور در نظر بگیرییم، می توان از این نگرانی بیشتر رونمایی کرد. همچنانکه یکی از اولین خبرها درباره شناسایی عوامل ترور، خبر شناسایی عوامل تهیه کننده تجهیزات ترور بوده است. آمریکایی ها و صهیونیست ها نه تنها ابهام آفرینی عملیاتی در نحوه ترور را شکست خورده می بینند بلکه در فاصله نه چندان طولانی، میزان شناسایی و دستیابی ایران به عوامل ترور برایشان به یک نقطه نگرانی برای آنها تبدیل شده است.
دو: بررسی فضای مجازی در ایران پس از ترور شهید فخری زاده متاسفانه نشان می دهد که بخشی از کاربران فضای مجازی حتی بعضا در جبهه خودی نیز عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. برخی واکنش های انتقادی احساسی و منفعلانه، روایت های گاه خیلی و تحلیل های شتابزده از ترور منطقه آبسرد دماوند در فضای مجازی در آن مقطع به عامل تکمیل کننده پازل سرویس امنیتی اسرائیل مبنی بر تولید فشار و یا ایجاد تصویر ناکارآمد و القای ضعف دستگاه های امنیتی در افکار عمومی تبدیل شد. با این وجود انتشار روایت صریح، سریع و به موقع خبرگزاری فارس در اوج ابهام و تردیدآفرینی ها از نحوه ترور شهید فخری زاده که برخلاف تصور و تصویر ساخته شده در فضای غالب دنیای مجازی که بحث حضور ده ها تروریست و برتری هالیوودی میدانی آنها در آن پررنگ بود، اینک ارزش و حقیقت آن اقدام مهم با گزارش اخیر نیویوریک تایمز بیشتر نیز نمایان شده است. اما واکنش برخی از فعالین فضای مجازی در کشور در ساعات پس از اعلام نیمه رسمی نحوه ترور با اسلحه کنترل از راه دور نیز قابل توجه است و متاسفانه نه تنها کمکی به این روایت معتبر و راست نکردند بلکه این اقدام به موقع رسانه ای را نیز با ابهامات بی مورد و گاه با تخریب و سخره رو به رو کردند و متعاقب آن، کشف سریع اطلاعاتی نحوه ترور و شناسایی عوامل آن نیز ارزشش به اندازه اهمیتی که داشت نمایان نشد. نکته غم انگیزی که حتی نیویورک تایمز نیز به آن اشاره کرده و تصریح کرده که علی رغم تمسخر برخی از کاربران ایرانی از روایت خبرگزاری فارس از ترور شهید فخری زاده، آن روایت کاملا دقیق و درست بوده است! درباره ریشه چنین رفتاری از سوی برخی کاربران می توان مطالب مفصلی نوشت ولی خلاصه این واکنش ها، ریشه در محاسبات و ذهینت های منفی خود ساخته غلط، عدم کنترل احساسات، علاقه به ژست و برند منتقد بودن و همچنین ناخواسته اسیر عملیات روانی دشمن شدن برخی کاربران مجازی دارد.
یک: متن گزارش اخیر نیویورک تایمز کاملا تایید کننده روایت مجموعه های امنیتی کشور درباره نحوه ترور از طریق مسلسل با کنترل را از راه دور، استفاده از هوش مصنوعی و تجهیزات ماهوارهای هست. این در حالی بود که ترور شهید فخری زاده با تمام ترورهای قبلی دانشمندان هستهای متفاوت بود و تلاش شده بود که با از بین رفتن تجهیزات در صحنه، نحوه ترور به عنوان یک ابهام اطلاعاتی و عملیاتی، دستگاه های امنیتی ایران را در گام اول یعنی کشف واقعیت ماجرا متوقف یا منحرف کند. علی رغم تلخی خبر ترور شهید فخری زاده، کشف نحوه دقیق ترور در ساعات اولیه که فرآیند آغاز شناسایی عوامل نیز از همین نقطه آغاز می شود، در نوع خود یک موفقیت قابل توجه است. در این میان رسانه ای کردن موضوع عدم از بین رفتن کامل تجهیزات جاسازی شده در داخل نیسان – به عنوان مرکب اصلی ترور - که نیویورک تایمز از آن به عنوان قسمت ناموفق عملیات یاد می کند، نشانه اهمیت مستقیم این مساله برای تنظیم کنندگان پشت پرده این گزارش به ظاهر رسانهای نیز است. اگر شناسایی تجهیزات را به عنوان بخشی از فرآیند فنی دستیابی سرنخ های عوامل ترور در نظر بگیرییم، می توان از این نگرانی بیشتر رونمایی کرد. همچنانکه یکی از اولین خبرها درباره شناسایی عوامل ترور، خبر شناسایی عوامل تهیه کننده تجهیزات ترور بوده است. آمریکایی ها و صهیونیست ها نه تنها ابهام آفرینی عملیاتی در نحوه ترور را شکست خورده می بینند بلکه در فاصله نه چندان طولانی، میزان شناسایی و دستیابی ایران به عوامل ترور برایشان به یک نقطه نگرانی برای آنها تبدیل شده است.
دو: بررسی فضای مجازی در ایران پس از ترور شهید فخری زاده متاسفانه نشان می دهد که بخشی از کاربران فضای مجازی حتی بعضا در جبهه خودی نیز عملکرد مطلوبی از خود نشان ندادند. برخی واکنش های انتقادی احساسی و منفعلانه، روایت های گاه خیلی و تحلیل های شتابزده از ترور منطقه آبسرد دماوند در فضای مجازی در آن مقطع به عامل تکمیل کننده پازل سرویس امنیتی اسرائیل مبنی بر تولید فشار و یا ایجاد تصویر ناکارآمد و القای ضعف دستگاه های امنیتی در افکار عمومی تبدیل شد. با این وجود انتشار روایت صریح، سریع و به موقع خبرگزاری فارس در اوج ابهام و تردیدآفرینی ها از نحوه ترور شهید فخری زاده که برخلاف تصور و تصویر ساخته شده در فضای غالب دنیای مجازی که بحث حضور ده ها تروریست و برتری هالیوودی میدانی آنها در آن پررنگ بود، اینک ارزش و حقیقت آن اقدام مهم با گزارش اخیر نیویوریک تایمز بیشتر نیز نمایان شده است. اما واکنش برخی از فعالین فضای مجازی در کشور در ساعات پس از اعلام نیمه رسمی نحوه ترور با اسلحه کنترل از راه دور نیز قابل توجه است و متاسفانه نه تنها کمکی به این روایت معتبر و راست نکردند بلکه این اقدام به موقع رسانه ای را نیز با ابهامات بی مورد و گاه با تخریب و سخره رو به رو کردند و متعاقب آن، کشف سریع اطلاعاتی نحوه ترور و شناسایی عوامل آن نیز ارزشش به اندازه اهمیتی که داشت نمایان نشد. نکته غم انگیزی که حتی نیویورک تایمز نیز به آن اشاره کرده و تصریح کرده که علی رغم تمسخر برخی از کاربران ایرانی از روایت خبرگزاری فارس از ترور شهید فخری زاده، آن روایت کاملا دقیق و درست بوده است! درباره ریشه چنین رفتاری از سوی برخی کاربران می توان مطالب مفصلی نوشت ولی خلاصه این واکنش ها، ریشه در محاسبات و ذهینت های منفی خود ساخته غلط، عدم کنترل احساسات، علاقه به ژست و برند منتقد بودن و همچنین ناخواسته اسیر عملیات روانی دشمن شدن برخی کاربران مجازی دارد.