چیدن تمامی تخم مرغهای کشور در سبد سوراخی همچون برجام توسط اعتدالیون و پیشبرد ابلهانه استراتژی موسوم به تنش زدایی در برابر غرب از جانب تیم محبان المذاکره، چنان جوی وحشت آوری را در کشور حکمفرما کرد که احدی جرأت نداشت تا عواقب شوم چنین سیاستی را برشمرده و مردم را نسبت به مخاطرات متعدد آن انذار دهد.
برآیند عملکرد مدعیان زبان فهمی دنیا در حوزه امنیت ملی نشان از این حقیقت تلخ دارد که طی هشت سال اخیر چنان ضربات مهلکی بر پیکره امنیتی کشور وارد آمد که دشمن را نسبت به اقدامات خصمانه آتی نیز جسورتر نمود. از حمله تروریستی به مرقد امام خمینی (ره) و مجلس شورای اسلامی در خرداد ۹۶ گرفته تا ترور حاج قاسم سلیمانی در دی ۹۸ و به شهادت رساندن محسن فخری زاده در آذر ۹۹، همگی موید آن هستند که رویکرد بین المللی کلیدداران اعتدالی تا چه میزان کشور را در حوزه امنیتی با چالش مواجه کرده است.
گزارش اخیر روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز به قلم روبن برگمن و فرناز فصیحی، صراحتاً مجوز ترور شهید فخری زاده را با موضع گیری "نسبتاً نرم" دولتمردان ایرانی در واکنش به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی در فرودگاه بغداد مرتبط میداند و با استناد به شواهد قطعی از پشت پرده ترور دانشمند هستهای کشورمان مینویسد: «به گفته یکی از مقامات حاضر در جلسه ترور فخری زاده، واکنش نسبتاً ملایم [دولتمردان]ایران نسبت به ترور قاسم سلیمانی که در حمله پهپادی آمریکا با کمک اطلاعات اسرائیل کشته شد، باعث تشویق مقامات واشنگتن شد؛ چراکه اگر توانستند رهبر ارشد نظامی ایران را با کمترین عواقب ترور کنند، معلوم بود که ایرانیان یا قادر به پاسخگویی شدیدتر نیستند یا تمایلی به آن ندارند.»!
مسلم است که حسن روحانی با پیشبرد برجام و اعمال سیاست نرمش در برابر غرب، ایران را از بازیگری فعال، ظلم ستیز و تاثیرگذار در عرصه بین الملل، به کشوری منفعل، محافظه کار و هضم شده در نظام امپریالیسم جهانی تبدیل نمود که توانایی هرگونه مقابله به مثل در برابر قدرتهای سلطه گر را از دست داده و با توجیه اعتمادسازی و بهانه ندادن به طرفهای غربی، در رآکتور خود بتن میریزد، پس از خروج آمریکا از برجام خارج نمیشود و در برابر ترور مهره هایش، روزه سکوت میگیرد!