فعال فرهنگی مقیم آتن عنوان کرد؛
عدهای یونانی بیان میکردند که ما صرف نظر از اینکه اسرائیل دارد جنایت میکند و با بمباران مدارس بیگناهان را میکشد، چون اسرائیل متحد ماست، باید تحت هر شرایطی از او حمایت کنیم.
سرویس بین الملل شهدای ایران: «سیدعلی حسین کرجی» قریب به ۱۵ سال است که در کشور یونان و شهر آتن زندگی میکند؛ وی در رشته کارشناسی مهندسی عمران گرایش راه و ترابری در دانشگاه پلی تکنیک آتن تحصیل کرده که همواره معرفی فرهنگ و هنر ایران یکی از دغدغههای ذهنی او بوده است.
یونان کشوری دارای تمدن کهن و با تاریخی به قدمت تاریخ ایران زمین است. در مناسبات ایران و یونان بیشتر به جنگ بین ایرانیان و یونانیان توجه شده است و کمتر کسی به فراوانی اشتراکات فرهنگی بین این دو کشور اشاره داشته است. برهمین اساس،پایگاه خبری دفاعپرس با این جوان ایرانی که نزدیک به 15 سال است در آتن زندگی میکند و شش سال است که در این کشور فعالیت فرهنگی میکند، چند روز پیش گفتوگویی انجام داده است که باهم می خوانیم:
* کمی از سوابق فرهنگی خودتان را در یونان برای ما توضیح دهید؟
تعاملات اقتصادی و فرهنگی بین این دو کشور به قدری زیاد است که هر کسی در یونان امروز این تشابهات را به راحتی میبیند و حس میکند؛ لذا دیدن این تشابهات فرهنگی گسترده از یک سو و عدم شناخت یونانیان از ایران امروز و بمباران رسانهای مردم این کشور توسط رسانههای جمعی که بیشتر از سوی غربیها حمایت میشوند، از سوی دیگر سبب شد تا در حد توان در این زمینه فعالیت کند. شاید این موضوع بسیار ناراحت کننده باشد که کشوری که میتواند از لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ما نزدیک باشد امروز بسیار فاصله گرفته و مردم این کشور حتی فرق ایران و عراق را به خوبی نمیدانند و فکر میکنند که پارس و ایران دو کشور مجزای از هم هستند. مردمی که با شنیدن اسم پارس حس میهن دوستی و هلنیسم درونشان زنده شده و احساس غرور میکنند. در این زمینه شاید این مثال خالی از لطف نباشد، در یونان وقتی شخصی زبان خارجی را به خوبی صحبت میکند و بسیار مسلط است میگویند که او این زبان را فارسی (شیوا و صحیح) صحبت میکند.
اما در خصوص فعالیتهایی که در حد توان خود انجام دادهام میتوان به اجرای برنامههای کوچکی مثل نمایش فیلمهای ایرانی با زیر نویس یونانی در دانشگاه پلی تکنیک اشاره کنم که مورد استقبال دیگر دانشجویان قرار گرفت و این برنامه در دورههای مختلف با فیلمهای گوناگونی ایرانی برگزار شد. همین کار کوچک سبب شد تا فعالیت خودم را از شش سال پیش با بخش فرهنگی سفارت ایران در یونان آغاز کنم و به مرور در این حوزه کارهای مختلفی را با همکاری دیگر عزیزان انجام دهم.
الحمدلله رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آتن یکی از نهادهای مهم و تاثیر گذار در یونان است و برخی از برنامههای این مرکز سبب به راه افتادن موجی در یونان شده و این مسیر ان شاالله با قوت ادامه خواهد داشت. یکی دیگر از کارهایی که بنده انجام میدهم آموزش زبان و ادبیات فارسی به یونانی زبانان است. درحال حاضر در یونان بیش از ۱۰۰ زبان آموز در مقاطع مختلف داریم که در بین سایر کشورهای اروپایی این حجم از زبان آموز کم نظیر است. اکنون زبان فارسی - پس از امضای تفاهم نامه - با دانشگاه ارسطو تسالونیک و دانشگاه پانتئون آتن در بین دروس انتخابی دانشجویان این دانشگاه قرار دارد و دانشجویان رشته الهیات در دانشگاه تسالونیک میتوانند فارسی را بهعنوان یکی از دروس انتخابی خود انتخاب کنند.
برگزاری دورههای کوتاه مدت زبان فارسی در جزایر یونان و... از دیگر فعالیتهای رایزنی فرهنگی در این حوزه است. زبان فارسی امروزه توسط بخش فرهنگی سفارت ایران به صورت کاملا سیستماتیک و با استانداردهای اعلام شده از سوی بنیاد محترم سعدی در مقاطع نوآموز، مقدماتی، پیش میانی، میانی، فوق میانی و پیشرفته تدریس میشود.
از دیگر فعالیتهایی که بنده انجام داده ام ترجمه دو کتاب با عنوانهای «داستانهای پارسی» و «رفیق خوشخبت ما» است. کتاب داستانهای فارسی مجموعهای است از داستانهای اصیل ایرانی برای کودکان و نوجوانان که سال گذشته در یونان و با همکاری انتشاراتی تاکسیدفتیس منتشر شد و با استقبال بسیار خوب یونانیان مواجه شد که حتی در کتاب فروشیهای قبرسی نیز وجود دارد. کتاب دوم بنده کتاب رفیق خوشبخت ما است که این سعادت و افتخار نسیب بنده شد که کار ترجمه این کتاب را برعهده بگیرم. این کتاب توسط ناشری یونانی منتشر شد و در شبکه توزیع کتاب یونان قرار گرفت. درحال حاضر این کتاب در بزرگترین کتاب فروشیهای یونان فروخته میشود و عکس سردار سلیمانی در بسیاری از کتاب فروشیها معتبر به چشم میخورد. شاید این کمترین کاری بود که من میتوانستم در قبال این سردار بزرگ انجام دهم و آن هم شناساندن این چهره به یونانیان بود که توانستهایم در رسانههایی که شبانه روز او را تروریست خطاب میکنند، چهره واقعی این شخصیت را بدور از پروپاگاندای موجود علیه ایشان بشناسانیم. البته فعالیتهای فرهنگی گوناگونی الحمدلله طی این سالها انجام شده شامل نشستهای فرهنگی، گفتوگوهای بینادینی اسلام و مسیحیت ارتدکس، هفتههای فیلم، همکاری با مراکز دولتی و وزارت خانههای دولتی یونان برای گسترش گردشگری، وبینارهای تخصصی و ... برای مثال چندی پیش این نمایندگی وبیناری تخصصی با حضور مرندی و اصحاب رسانه در یونان ترتیب داد که بازتاب خوبی در رسانههای یونان داشت، ولی با این وجود هنوز راههای نرفته بسیار است و کار فرهنگی کاری زمان بر و طولانی مدت است و یک شبه نمیتوان به اهداف بلند مد نظر در این کشور دست یافت، اما با یک نگاه اجمالی به مولفههای مختلف، شرایط را برای کارفرهنگی - از سوی ایران - بسیار مناسب میدانم، زیرا این کشش در یونیان نسبت به ایران وجود دارد.
اگر از من سوال شود که وضع جوانان یونانی را در برخورد با موضوعاتی مثل انقلاب اسلامی، جبهه مقاومت و ... چگونه است، پاسخ من بسیار مثبت خواهد بود. جوانان یونانی برخلاف پدرانشان و برخلاف آنچه در رسانههای غربی به آنها القا میشود، بسیار هوشیار هستند. جوانان زیادی در یونان با مفاهیمی همچون جبهه مقاومت و مکتب سلیمانی ارتباط خوبی برقرار میکنند. شاید عجیب باشد که چطور در یک کشور اروپایی چنین گرایشاتی وجود دارد، ولی این حقیقتی انکار ناپذیرست و ما روزانه با جوانانی سر و کار داریم که دل بسته این مفاهیم هستند. البته شاید به این دلیل باشد که بخش قابل توجه جوانان گرایشات چپ دارند و نگاه ضد امپریالیستی چپ گرایان نقاط مشترکی را ایجاد میکند.
از دیگر فعالیتهای این نمایندگی ترجمه و زیرنویس بیش از ۱۳۰ ویدیو کلیپ از سخنان مقام معظم رهبری به زبان یونانی و راه اندازی کانال یوتیوب khamenei-gr است. حمایت از گروههای مستقل یونانی که در حوره ایران کار میکنند یکی دیگر از فعالیتهای این نمایندگی است. یکی از این حمایت های، حمایت از تیم ایرانکست است که به تازگی - سه ماه - فعالیتهای خود را در حوزه پادکستهای فرهنگی در یونان شروع کرده است. این تیم پنج نفره بصورت ماهانه پادکستهایی تولید و در فضای مجازی منتشر میکند. محوریت این پادکستهای ایران و در حوزههای فرهنگی، هنری، موسیقی و ادبیات فعالیت دارد و همزمان با یونانیانی که به ایران سفر کرده اند مصاحبه میکنند تا تجربیاتشان را با شنوندگان این پادکستها در میان بگذراند که برخی از این مصاحبه شوندگان بازیگران یونانی سریال سلمان هستند.
* وضعیت اسلام و و مسلمانان مخصوصا شیعیان و علاقمندان به انقلاب اسلامی چگونه است؟
در پاسخ به این سوال باید کمی ریشه ایتر به مسائل نگاه کرد. حدود پانصد سال عثمانیها در یونان حکومت کردند که فجایع زیادی را در این دوران از خود در ذهن انسان یونانی باقی گذاشتند؛ لذا تصویری که یونانیان نسبت به مسلمانان و اسلام دارند تصوریست بجا مانده از دوران حکومت عثمانیها در این کشور که قطعا نمیتواند تصویری مثبت باشد و همواره اسلام را از دریچه ترکهای مورد ارزیابی قرار میدادند. از سوی دیگر سالهاست مهاجرین در این کشور حضور دارند که از سال ۲۰۱۱ به این سو این حرکت شدت گرفت و یونان دروازه حضور مهاجرین به اتحادیه اروپا شده است. قطعا حضور طولانی مدت مهاجرین افغانی، پاکستانی و بنگلادشی و بعدتر عراقی و سوری مشکلاتی را برای یونانیان بخصوص در جزایر بههمراه داشته و سبب بروز نارضایتیهایی شده است. مهاجرینی که بعضا دست به اعمال خلاف میزنند و در رسانههای دائما این موضوع که مهاجرین فعالیتهای غیرقانونی میکنند مخابره میشود. از این رو متاسفانه دیدی مثبت به کلیت مسلمانان وجود ندارد و هستند کسانی که بصورت علنی با اسلام و حضور مهاجرین مخالفت میکنند. در یک تحقیقی که در سال ۲۰۱۷ در یونان انجام شده این موضوع که یونانیان نسبت به مسلمانان دید منفی دارند اشاره داشت و اعلام شد که تنها ۳۳درصد یونانیان با ازدواج فرزندانشان با شخصی مسلمان موافقند که این سایر کشورهای اروپایی پایینترین است.
اما نسل جدید به دلیل دسترسی به دنیای باز اطلاعات و ارتباطات با دگراندیشان، نسب به نسل قبلی خود دیدی بازتر به این موضوعات دارند و فارق از بحث نژاد و دین، افراد را بهصورت جداگانه مورد نقد و بررسی قرار میدهند. البته قطعا تا رسیدن به نقطهای که دیگر این حس منفی در این کشور از بین بروند سالهای طولانی نیاز است. این نکته نیز باید گفته شود که رسانههای وابسته به صهیونیستهای در این کشورهای همواره در این آتش نفرت میدمند. جوامع مسلمان در این کشور متاسفانه چند بخش هستند و هماهنگی بین این گروهها بسیار سخت است، زیرا دید افراطی و خلاف وحدت در بین این اقلیتهای مسلمان دراین کشور نیز وجود دارد.
انجمن مسلمانان یونان، جامعه مسلمانان شیعه پاکستانی، جامعه مسلمانان شیعه افغانی، مسلمانان ساکن در شمال یونان، مسلمانان پماک از جمله این جوامع هستند که هر کدام به صورت مستقل فعالیت میکنند و با وجود اینکه جمعیت قابل توجهی از جامعه امروز جامعه یونان را تشکیل میدهند، اما ارتباطی با یکدیگر ندارند، برخلاف جامعه یهودیان این کشور که با ایجاد شبکههای هماهنگ در شهرهای مختلف ارتباطی قوی و یکصدا دارند.
* نگاه احزاب سیاسی و تشکلهای مذهبی و مدنی و جوانان یونانی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی چه تفاوت و شباهتهایی با دیگر کشورهای اروپایی دارد؟
شاید برای جواب بهتر به این سوال بهتر باشد که اول به این نکته پرداخته شود که یونان کشوری است که مسائل حزبی و سیاسی حرف اول را در آن میزند. حزب همواره تعیین کننده جزئیترین مسائل روابط فردی بین یونانیان بوده و یونانیان در بسیاری از موارد گرایشات سیاسی را مقدم بر موارد دیگر میدانند؛ لذا وقتی درباره حزب در یونان صحبت میکنیم کاملا متفاوت با آن نگاهیست که ما در ایران بدان داریم. در حال حاضر شش حزب در مجلس یونان دارای کرسی هستند که حزب دموکراسی نو (نئودموکراسی) با کسب بیشترین آرا و تصاحب بیشترین کرسیهای مجلس (۱۵۸) سکان دار این کشور به رهبری آقای میتسوتاکیس است.
احزاب راست گرا، چپ گرا، راست میانه و چپ میانه و ...... قطعا نگاهی متفاوت در روابط خارجه دارند. حزب حاکم متاسفانه به دلیل گرایش به آمریکا و در کل غرب ارتباطات خود را در حوزههای مختلف بسیار کاهش داده در صورتی که حزب پیشین سیریزا - چپ میانه - به رهبری آقای چیپراس نگاه به شرق و ایران را در برنامههای خود داشت و حتی سفری هم به ایران داشت و دیداری نیز با رهبر انقلاب در سال ۲۰۱۶ داشت و بحثهای خوبی در این دیدار مطرح شد و زمینه ساز امضای تفاهم نامههای همکاری زیادی شد که دو سال بعد با روی کار آمدن دولت فعلی بسیاری از این همکاریها و پروژههای مشترک تبادلات اقتصادی متوقف شدند؛ لذا در بین این شش حزب موجود در مجلس یونان، هستند طیفهایی که خواستار همکاری خوب و سازنده با ایران باشند و حتی در بسیاری از موارد از مواضع ایران دفاع کرده اند. اما تفاوت و شباهتهای یونان با دیگر کشورهای اروپایی در این است که مردم یونان و حتی بسیاری از سیاستمداران یونانی نسبت به ایران و نام ایرانی گرایشاتی درونی دارند، اما بسیاری از آنها جرات دفاع و نزدیک شدن به ما را ندارند. هستند سیاستمدارانی که کاملا نسبت به ما مواضع مثبت دارند و خواستار همکاری اند، اما توانایی و جزات لازم برای بیان آزادانه اندیشههای خود را ندارند.
* شباهتهای فرهنگی ایران و یونان از نظر شما شامل چه موضوعاتی است؟
شباهتهای فرهنگی ایران یونان در تمامی شاخههای فرهنگ مانند سبک زندگی، شعر، موسیقی، باورها و سنتها، ادبیات، هنر و ... بسیار مشهود است و علت آن قرابتهای تاریخی بین این دو کشور در این سنوات است، روابطی که بیش از ۲ هزار سال است، ادامه دارد و همواه این دو ملت بر یکدیگر تاثیر و تاثر داشتند. همانطور که در تاریخ و فرهنگ ایران رگههای هلنیسم هویداست در فرهنگ یونانی امروز نیز رگههای فرهنگ ایرانی بسیار مشهود است. از این رو یونانیان به راحتی با فیلم، تئاتر، موسیقی و ادبیات ایرانی ارتباط برقرار میکنند و مولانا و خیام جزو شناختهترین شاعران ایرانی در بین یونانیان است که آثار ترجمه شده این دو شاعر ایرانی در یونان فروش بالایی دارد. اما متاسفانه رسانههای یونانی که جهت گیریهای سیاسی دارند و یا از لحاظ مالی از سوی دیگر کشورها تغذیه میشوند سعی در گسترش سبک زندگی غربی - آمریکایی در بین جوانان دارند که البته تا حدودی نیز موفق شدهاند و بسیاری از جوانان از سنتها و فرهنگ اصیل یونانی خود فاصله گرفتهاند که این موضوع نهتنها در مناسبات فرهنگی بلکه در گرایش به دین اثرات سو گذاشته است. تبلیغ بیخدایی و ... سبب شده تا روز به روز بیخدایی در بین جوانان ریشه بدواند که البته جهتگیریهای اشتباه کلیسای یونان به عنوان مثال در عدم استفاده از واکسن کرونا به این موضوع کمک کرده است.
* ظرفیتهای یونان برای معرفی اعتقادات اسلامی شیعی و فرهنگ ایرانی چگونه است؟
در خصوص تشیع همانطور که پیشتر مطرح شد، بسیاری از بزرگان مسیحیت ارتدکس حتی اساتید دانشگاه که در حوزه شیعه شناسی تحقیقاتی را انجام داده اند، معتقدند که اسلام شیعی و مسیحیت ارتدکس رقی قرابتهای زیادی با یکدیگر دارند و دلایل این موضوع را هم بیان میکنند که یکی از این دلایل گرایش زیاد در این دو مذهب به تعقل و اندیشه است؛ لذا این خود میتواند بعنوان کاتالیزی برای معرفی آسانتر مذهب تشیع عمل کند. بخش دوم حضور گسترده شیعیان مهاجر و پناهنده عموما افغانستانی در یونان است. قطعا نسل دوم و سوم این پناهندگان جمعیت قابل توجهی از شیعیان را تشکیل میدهند که میبایست با کار بر روی این جامعه اولا این افراد را متمرکز سپس با ایجاد مرکزی از ادغامشان در جامعه میزبان تا حدی جلوگیری کرد تا فرهنگ و دین خود را حفظ و جامعهی شیعهای پویا داشته در این کشور داشته باشیم. از این رو قطعا میتوان جایگاه خود را در این کشور پیدا کند. سعودیها مدت هاست از این موضوع باخبر شده و دست به یکسری اقدامات شیعه هراسانه زدهاند. شخصی سنی مذهب از پدری عرب و مادری یونانی که مسلط به زبان یونانی است با بارگزاری برنامههایی ویدیویی در شبکههای مجازی و یوتیوب با حمله به ایران و شیعیان سعی در نشان دادن چهرهای غیر واقعی از تشیع دارد و با یک جستجوی ساده در شبکههای اجتماعی و یوتیوب به زبان یونانی ویدیوهای این شخص که مستقیم از سعودیها حمایت میشود و سعی در نشان دادن به گفته خودش اسلام راستین دارد، بالا میآید. جای چنین برنامههایی در یونان برای ارائه اسلامی راستین خالیست. البته به تازگی رایزنی فرهنگی ایران در یونان دست به ترجمه و چاپ چندین عنوان کتاب با عنوانهای اسلامی شیعی، مریم و عیسی (ع) ازدیدگاه قرآن، عشق در اسلام و ... سعی در نشان دادن چهره واقعی اسلامی داشته، ولی قطعا جای کار در این موضوع بسیار زیاد است.
*در مورد کتاب سردار سلیمانی، روند چاپ و انتشار آن در یونان توضیح دهید؟
همانگونه که مستحضرید پس از شهادت سردار سلیمانی بسیاری از انسانهای آزاد که نسبت به فعالیتهای سردار آگاهی داشتند، این عمل را به طرق مختلف محکوم کرده و عده کثیری در مقابل سفارت آمریکا در این کشور تجمع کردند و با شعارهایی مانند «آمریکا قاتل ملت ها» و یا «زمان انتفام فرا میرسد» به این اتفاق واکنش نشان دادند. رسانههای این کشور ۹۹ درصد در دست آمریکاییهاست و اخبار را از دیدگاه و آنچنان که به آنها دیکته میشود بیان کنند، اگر هم رسانهای آزاد باشد محدودیتهای زیادی برایش ایجاد میکنند؛ لذا این رسانهها سعی در نشان دادن چهرهای تروریستی از این سردار داشتند. یک سال پس از این اتفاق و با مستقر شدن رایزن فرهنگی جدید در یونان، مهدی نیک خواه قمی، خلل وجود کتابی در راستای نشان دادن چهره واقعی این شخصیت را در یونان حس و پس از برگزاری جلسهای قرار شد تا کتاب رفیق خوشبخت ما که کتابی از مجموع داستانهای زندگی سردار است ترجمه شود. کار ترجمه این کتاب به بنده محول شد و کار ترجمه در حدود دو ماه بطول انجامید. پس از ترجمه کتاب، با یکی از انتشاراتیهای نام دار و با سابقه یونان به نام تاکسیدقتیس وارد مذاکره شدیم و قرار شد تا این کتاب در شمارگان هزار نسخه منتشر شود و به صورت رسمی در شبکه توزیع کتاب یونان قرار گیرد. الحمالله این کتاب منتشر شد و امروز در کتاب فروشیهای رسمی و بزرگ یونان با قیمت پشت جلد ۱۰ یورو به فروشی میرسد و نکته جالب اینجاست میزان فروش کتاب نشان میدهد که اقبال خوبی به این کتاب شده و انشاالله شاهد چاپ دوم این کتاب در یونان باشیم.
* چرا پیام تسلیت اسقف اعظم یونان در مورد ترور شهید سلیمانی در رسانههای یونانی مورد توجه زیادی قرار نگرفت؟
پاسخ به این سوال ساده است، زیرا رسانهها در یونان از کشورهای ثالث خط میگیرند و مطابق میل قدرتهای بزرگ حرکت میکنند.
*نگاه احزاب و مقامات سیاسی یونانی نسبت به فعالیتهای محور مقاومت در غرب آسیا چگونه است؟ تا چه میزان میتوان روابط دیپلماتیک میان یونان و رژیم صهیونیستی را در این مورد اثر گذار به شمار آورد؟
نگاه احزاب و مقامات سیاسی یونان قطعا در این زمینه متفاوت است و دیدگاههای متناقضی در این حوزه وجود دارد. به عنوان مثال آقای یانیس واروفاکیس وزیر اسبق اقتصاد یونان که به تازگی با حزبی تازه تاسیس در مجلس این کشور حضور دارد در ویدیوای که از خود منتشر کرد حمایت یونان از سعودیها را محکوم و بصورت علنی از حوثیهای یمن و حرکت مقاومت دفاع کرد. شاید نکته درد آور در این خصوص این باشد که این روشگریها در بین بسیاری از سیاست مدارن یونانی وجود دارد و وجدان بسیاری از سیاسیون یونان در احزاب مختلف بیدار است، اما جرات ابراز حقایق و تمایلات خود را برای حفظ سمت ندارند. در این ویدیو همچنین آقای واروفاکیس به این نکته که آمریکا به ما گفته از عربستان حمایت کنیم و ما موظف هستیم به دستورات آمریکا گوش کنیم، این موضوع را خجالت آور بیان میکند. این حقیقت موجود در بین سیاسیون یونانیست، سیاسیونی خسته از تحقیر از سوی قدرتهای دیگر که جرات ایستادن در مقابل زیاده خواهیهای آنها را ندارند.
در خصوص بخش دوم سوال شما، همواره در یونان این موضوع در بین احزاب سیاسی وجود داشته که در مقابل دشمن قدرتمندی مانند ترکیه باید با ایجاد بلوکی چالشهای ایجاد شده و حتی خطر جنگ را کاهش دهیم. یکی از این راه کارها نزدیکی به رژیم صهوینیستی است، رژیمی که هرگز نمیتوان به عنوان دوست ملتی تلقی گردد؛ لذا سیاسیون یونان فکر میکنند با نزدیکی به این رژیم امنیت و منافعشان تضمین میگردد که این امر هرگز محقق نشد، رژیم کودک کش و وحشی اسرائیل هرگز نمیتواند دوستی مطمئن برای یونان باشد. جایی در مقالهای از سوی یکی از تحلیل گران یونانی خواندم که مواظب اسرائیل باشید، این کشور قصد دارد تا جزایری از یونان را نیز غصب کند و در این راستا بخشی از جمعیت خود را با آرام آرام به سوی جزایر شرقی یونان سوق دهد. اگر این تحلیل درست باشد یونان میبایست اسرائیل را به چشم تهدیدی بالقوه برای کشورش ببیند. در حوادث اخیر و کشتار مردم فلسطین که مقاوت با بیش از دو هزار راکت جواب دندان شکنی به این دشمن خونخوار داد، عدهای یونانی بیان میکردند که ما صرف نظر از اینکه اسرائیل دارد جنایت میکند و با بمباران مدارس بیگناهان را میکشد، چون اسرائیل متحد ماست، باید تحت هر شرایطی از او حمایت کنیم. اما بازهم تاکید میکنم که باید مردم یونان را از سیاسیون جدا کرد، اکثر مردم یونان مردمی شریف و حقیقت جو با وجدانهایی بیدار هستند.
* در مورد درگیریهای روز انتخابات ریاست جمهوری و حمله عوامل ضد انقلاب به رای دهندگان ایرانی در آتن و واکنش دولت و پلیس یونان نسبت به این مسئله توضیح دهید؟
بنده در انتخابات این دوره این افتخار را داشتم تا به عنوان نماینده حجت الاسلام رئیسی در محل اخذ رای شعبه آتن حضور و ناظر صندوق باشم تا ضمن مشاهده رونده انتخابات در این کشور وضعیت را بررسی کنم. متاسفانه همانطور که مشخص شد حرکتی برنامه ریزی شده از سوی ضد انقلاب صورت گرفت تا با ایجاد رعب و وحشت مانع حضور ایرانیان شود. ولی باز هم الحمدلله این انتخابات با حضور ایرانیان برگزار شد.
*آینده روبط ایران و یونان را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه فرصتها و تهدیدات مشترکی پیش روی روبط میان تهران و آتن قرار دارد؟
باید واقع بین بود، باید شرایط را بدور از احساسات و شعار تحلیل کرد، تا زمانی که احزابی مانند حزب فعلی در صحنه سیاسی این کشور قدرت را در دست داشته باشند مناسبات گسترش نخواهد یافت. این موضوع در دولتهای چپ گرا در این کشور کمرنگتر است؛ لذا فارغ از دولت ها، جمهوری اسلامی ایران میبایست روی بدنه اجتماعی یونان حساب بازکرده و با سطح جامعه و نخبگان آن ارتباط برقرار کند. در سایر حوزهها نمیتوانم اظهار نظر کنم، اما در حوزه فرهنگ که فعالیت ماست، به قدری این تشابهات و علایق وجود دارد که بی شک در بین تمامی کشورهای حوزه اروپا، جمهوری اسلامی میتوان بیشترین اثر گذاری را در این کشور داشته باشد.
یونان کشوری دارای تمدن کهن و با تاریخی به قدمت تاریخ ایران زمین است. در مناسبات ایران و یونان بیشتر به جنگ بین ایرانیان و یونانیان توجه شده است و کمتر کسی به فراوانی اشتراکات فرهنگی بین این دو کشور اشاره داشته است. برهمین اساس،پایگاه خبری دفاعپرس با این جوان ایرانی که نزدیک به 15 سال است در آتن زندگی میکند و شش سال است که در این کشور فعالیت فرهنگی میکند، چند روز پیش گفتوگویی انجام داده است که باهم می خوانیم:
* کمی از سوابق فرهنگی خودتان را در یونان برای ما توضیح دهید؟
تعاملات اقتصادی و فرهنگی بین این دو کشور به قدری زیاد است که هر کسی در یونان امروز این تشابهات را به راحتی میبیند و حس میکند؛ لذا دیدن این تشابهات فرهنگی گسترده از یک سو و عدم شناخت یونانیان از ایران امروز و بمباران رسانهای مردم این کشور توسط رسانههای جمعی که بیشتر از سوی غربیها حمایت میشوند، از سوی دیگر سبب شد تا در حد توان در این زمینه فعالیت کند. شاید این موضوع بسیار ناراحت کننده باشد که کشوری که میتواند از لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به ما نزدیک باشد امروز بسیار فاصله گرفته و مردم این کشور حتی فرق ایران و عراق را به خوبی نمیدانند و فکر میکنند که پارس و ایران دو کشور مجزای از هم هستند. مردمی که با شنیدن اسم پارس حس میهن دوستی و هلنیسم درونشان زنده شده و احساس غرور میکنند. در این زمینه شاید این مثال خالی از لطف نباشد، در یونان وقتی شخصی زبان خارجی را به خوبی صحبت میکند و بسیار مسلط است میگویند که او این زبان را فارسی (شیوا و صحیح) صحبت میکند.
اما در خصوص فعالیتهایی که در حد توان خود انجام دادهام میتوان به اجرای برنامههای کوچکی مثل نمایش فیلمهای ایرانی با زیر نویس یونانی در دانشگاه پلی تکنیک اشاره کنم که مورد استقبال دیگر دانشجویان قرار گرفت و این برنامه در دورههای مختلف با فیلمهای گوناگونی ایرانی برگزار شد. همین کار کوچک سبب شد تا فعالیت خودم را از شش سال پیش با بخش فرهنگی سفارت ایران در یونان آغاز کنم و به مرور در این حوزه کارهای مختلفی را با همکاری دیگر عزیزان انجام دهم.
الحمدلله رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در آتن یکی از نهادهای مهم و تاثیر گذار در یونان است و برخی از برنامههای این مرکز سبب به راه افتادن موجی در یونان شده و این مسیر ان شاالله با قوت ادامه خواهد داشت. یکی دیگر از کارهایی که بنده انجام میدهم آموزش زبان و ادبیات فارسی به یونانی زبانان است. درحال حاضر در یونان بیش از ۱۰۰ زبان آموز در مقاطع مختلف داریم که در بین سایر کشورهای اروپایی این حجم از زبان آموز کم نظیر است. اکنون زبان فارسی - پس از امضای تفاهم نامه - با دانشگاه ارسطو تسالونیک و دانشگاه پانتئون آتن در بین دروس انتخابی دانشجویان این دانشگاه قرار دارد و دانشجویان رشته الهیات در دانشگاه تسالونیک میتوانند فارسی را بهعنوان یکی از دروس انتخابی خود انتخاب کنند.
برگزاری دورههای کوتاه مدت زبان فارسی در جزایر یونان و... از دیگر فعالیتهای رایزنی فرهنگی در این حوزه است. زبان فارسی امروزه توسط بخش فرهنگی سفارت ایران به صورت کاملا سیستماتیک و با استانداردهای اعلام شده از سوی بنیاد محترم سعدی در مقاطع نوآموز، مقدماتی، پیش میانی، میانی، فوق میانی و پیشرفته تدریس میشود.
از دیگر فعالیتهایی که بنده انجام داده ام ترجمه دو کتاب با عنوانهای «داستانهای پارسی» و «رفیق خوشخبت ما» است. کتاب داستانهای فارسی مجموعهای است از داستانهای اصیل ایرانی برای کودکان و نوجوانان که سال گذشته در یونان و با همکاری انتشاراتی تاکسیدفتیس منتشر شد و با استقبال بسیار خوب یونانیان مواجه شد که حتی در کتاب فروشیهای قبرسی نیز وجود دارد. کتاب دوم بنده کتاب رفیق خوشبخت ما است که این سعادت و افتخار نسیب بنده شد که کار ترجمه این کتاب را برعهده بگیرم. این کتاب توسط ناشری یونانی منتشر شد و در شبکه توزیع کتاب یونان قرار گرفت. درحال حاضر این کتاب در بزرگترین کتاب فروشیهای یونان فروخته میشود و عکس سردار سلیمانی در بسیاری از کتاب فروشیها معتبر به چشم میخورد. شاید این کمترین کاری بود که من میتوانستم در قبال این سردار بزرگ انجام دهم و آن هم شناساندن این چهره به یونانیان بود که توانستهایم در رسانههایی که شبانه روز او را تروریست خطاب میکنند، چهره واقعی این شخصیت را بدور از پروپاگاندای موجود علیه ایشان بشناسانیم. البته فعالیتهای فرهنگی گوناگونی الحمدلله طی این سالها انجام شده شامل نشستهای فرهنگی، گفتوگوهای بینادینی اسلام و مسیحیت ارتدکس، هفتههای فیلم، همکاری با مراکز دولتی و وزارت خانههای دولتی یونان برای گسترش گردشگری، وبینارهای تخصصی و ... برای مثال چندی پیش این نمایندگی وبیناری تخصصی با حضور مرندی و اصحاب رسانه در یونان ترتیب داد که بازتاب خوبی در رسانههای یونان داشت، ولی با این وجود هنوز راههای نرفته بسیار است و کار فرهنگی کاری زمان بر و طولانی مدت است و یک شبه نمیتوان به اهداف بلند مد نظر در این کشور دست یافت، اما با یک نگاه اجمالی به مولفههای مختلف، شرایط را برای کارفرهنگی - از سوی ایران - بسیار مناسب میدانم، زیرا این کشش در یونیان نسبت به ایران وجود دارد.
اگر از من سوال شود که وضع جوانان یونانی را در برخورد با موضوعاتی مثل انقلاب اسلامی، جبهه مقاومت و ... چگونه است، پاسخ من بسیار مثبت خواهد بود. جوانان یونانی برخلاف پدرانشان و برخلاف آنچه در رسانههای غربی به آنها القا میشود، بسیار هوشیار هستند. جوانان زیادی در یونان با مفاهیمی همچون جبهه مقاومت و مکتب سلیمانی ارتباط خوبی برقرار میکنند. شاید عجیب باشد که چطور در یک کشور اروپایی چنین گرایشاتی وجود دارد، ولی این حقیقتی انکار ناپذیرست و ما روزانه با جوانانی سر و کار داریم که دل بسته این مفاهیم هستند. البته شاید به این دلیل باشد که بخش قابل توجه جوانان گرایشات چپ دارند و نگاه ضد امپریالیستی چپ گرایان نقاط مشترکی را ایجاد میکند.
از دیگر فعالیتهای این نمایندگی ترجمه و زیرنویس بیش از ۱۳۰ ویدیو کلیپ از سخنان مقام معظم رهبری به زبان یونانی و راه اندازی کانال یوتیوب khamenei-gr است. حمایت از گروههای مستقل یونانی که در حوره ایران کار میکنند یکی دیگر از فعالیتهای این نمایندگی است. یکی از این حمایت های، حمایت از تیم ایرانکست است که به تازگی - سه ماه - فعالیتهای خود را در حوزه پادکستهای فرهنگی در یونان شروع کرده است. این تیم پنج نفره بصورت ماهانه پادکستهایی تولید و در فضای مجازی منتشر میکند. محوریت این پادکستهای ایران و در حوزههای فرهنگی، هنری، موسیقی و ادبیات فعالیت دارد و همزمان با یونانیانی که به ایران سفر کرده اند مصاحبه میکنند تا تجربیاتشان را با شنوندگان این پادکستها در میان بگذراند که برخی از این مصاحبه شوندگان بازیگران یونانی سریال سلمان هستند.
* وضعیت اسلام و و مسلمانان مخصوصا شیعیان و علاقمندان به انقلاب اسلامی چگونه است؟
در پاسخ به این سوال باید کمی ریشه ایتر به مسائل نگاه کرد. حدود پانصد سال عثمانیها در یونان حکومت کردند که فجایع زیادی را در این دوران از خود در ذهن انسان یونانی باقی گذاشتند؛ لذا تصویری که یونانیان نسبت به مسلمانان و اسلام دارند تصوریست بجا مانده از دوران حکومت عثمانیها در این کشور که قطعا نمیتواند تصویری مثبت باشد و همواره اسلام را از دریچه ترکهای مورد ارزیابی قرار میدادند. از سوی دیگر سالهاست مهاجرین در این کشور حضور دارند که از سال ۲۰۱۱ به این سو این حرکت شدت گرفت و یونان دروازه حضور مهاجرین به اتحادیه اروپا شده است. قطعا حضور طولانی مدت مهاجرین افغانی، پاکستانی و بنگلادشی و بعدتر عراقی و سوری مشکلاتی را برای یونانیان بخصوص در جزایر بههمراه داشته و سبب بروز نارضایتیهایی شده است. مهاجرینی که بعضا دست به اعمال خلاف میزنند و در رسانههای دائما این موضوع که مهاجرین فعالیتهای غیرقانونی میکنند مخابره میشود. از این رو متاسفانه دیدی مثبت به کلیت مسلمانان وجود ندارد و هستند کسانی که بصورت علنی با اسلام و حضور مهاجرین مخالفت میکنند. در یک تحقیقی که در سال ۲۰۱۷ در یونان انجام شده این موضوع که یونانیان نسبت به مسلمانان دید منفی دارند اشاره داشت و اعلام شد که تنها ۳۳درصد یونانیان با ازدواج فرزندانشان با شخصی مسلمان موافقند که این سایر کشورهای اروپایی پایینترین است.
اما نسل جدید به دلیل دسترسی به دنیای باز اطلاعات و ارتباطات با دگراندیشان، نسب به نسل قبلی خود دیدی بازتر به این موضوعات دارند و فارق از بحث نژاد و دین، افراد را بهصورت جداگانه مورد نقد و بررسی قرار میدهند. البته قطعا تا رسیدن به نقطهای که دیگر این حس منفی در این کشور از بین بروند سالهای طولانی نیاز است. این نکته نیز باید گفته شود که رسانههای وابسته به صهیونیستهای در این کشورهای همواره در این آتش نفرت میدمند. جوامع مسلمان در این کشور متاسفانه چند بخش هستند و هماهنگی بین این گروهها بسیار سخت است، زیرا دید افراطی و خلاف وحدت در بین این اقلیتهای مسلمان دراین کشور نیز وجود دارد.
انجمن مسلمانان یونان، جامعه مسلمانان شیعه پاکستانی، جامعه مسلمانان شیعه افغانی، مسلمانان ساکن در شمال یونان، مسلمانان پماک از جمله این جوامع هستند که هر کدام به صورت مستقل فعالیت میکنند و با وجود اینکه جمعیت قابل توجهی از جامعه امروز جامعه یونان را تشکیل میدهند، اما ارتباطی با یکدیگر ندارند، برخلاف جامعه یهودیان این کشور که با ایجاد شبکههای هماهنگ در شهرهای مختلف ارتباطی قوی و یکصدا دارند.
* نگاه احزاب سیاسی و تشکلهای مذهبی و مدنی و جوانان یونانی نسبت به ایران و انقلاب اسلامی چه تفاوت و شباهتهایی با دیگر کشورهای اروپایی دارد؟
شاید برای جواب بهتر به این سوال بهتر باشد که اول به این نکته پرداخته شود که یونان کشوری است که مسائل حزبی و سیاسی حرف اول را در آن میزند. حزب همواره تعیین کننده جزئیترین مسائل روابط فردی بین یونانیان بوده و یونانیان در بسیاری از موارد گرایشات سیاسی را مقدم بر موارد دیگر میدانند؛ لذا وقتی درباره حزب در یونان صحبت میکنیم کاملا متفاوت با آن نگاهیست که ما در ایران بدان داریم. در حال حاضر شش حزب در مجلس یونان دارای کرسی هستند که حزب دموکراسی نو (نئودموکراسی) با کسب بیشترین آرا و تصاحب بیشترین کرسیهای مجلس (۱۵۸) سکان دار این کشور به رهبری آقای میتسوتاکیس است.
احزاب راست گرا، چپ گرا، راست میانه و چپ میانه و ...... قطعا نگاهی متفاوت در روابط خارجه دارند. حزب حاکم متاسفانه به دلیل گرایش به آمریکا و در کل غرب ارتباطات خود را در حوزههای مختلف بسیار کاهش داده در صورتی که حزب پیشین سیریزا - چپ میانه - به رهبری آقای چیپراس نگاه به شرق و ایران را در برنامههای خود داشت و حتی سفری هم به ایران داشت و دیداری نیز با رهبر انقلاب در سال ۲۰۱۶ داشت و بحثهای خوبی در این دیدار مطرح شد و زمینه ساز امضای تفاهم نامههای همکاری زیادی شد که دو سال بعد با روی کار آمدن دولت فعلی بسیاری از این همکاریها و پروژههای مشترک تبادلات اقتصادی متوقف شدند؛ لذا در بین این شش حزب موجود در مجلس یونان، هستند طیفهایی که خواستار همکاری خوب و سازنده با ایران باشند و حتی در بسیاری از موارد از مواضع ایران دفاع کرده اند. اما تفاوت و شباهتهای یونان با دیگر کشورهای اروپایی در این است که مردم یونان و حتی بسیاری از سیاستمداران یونانی نسبت به ایران و نام ایرانی گرایشاتی درونی دارند، اما بسیاری از آنها جرات دفاع و نزدیک شدن به ما را ندارند. هستند سیاستمدارانی که کاملا نسبت به ما مواضع مثبت دارند و خواستار همکاری اند، اما توانایی و جزات لازم برای بیان آزادانه اندیشههای خود را ندارند.
* شباهتهای فرهنگی ایران و یونان از نظر شما شامل چه موضوعاتی است؟
شباهتهای فرهنگی ایران یونان در تمامی شاخههای فرهنگ مانند سبک زندگی، شعر، موسیقی، باورها و سنتها، ادبیات، هنر و ... بسیار مشهود است و علت آن قرابتهای تاریخی بین این دو کشور در این سنوات است، روابطی که بیش از ۲ هزار سال است، ادامه دارد و همواه این دو ملت بر یکدیگر تاثیر و تاثر داشتند. همانطور که در تاریخ و فرهنگ ایران رگههای هلنیسم هویداست در فرهنگ یونانی امروز نیز رگههای فرهنگ ایرانی بسیار مشهود است. از این رو یونانیان به راحتی با فیلم، تئاتر، موسیقی و ادبیات ایرانی ارتباط برقرار میکنند و مولانا و خیام جزو شناختهترین شاعران ایرانی در بین یونانیان است که آثار ترجمه شده این دو شاعر ایرانی در یونان فروش بالایی دارد. اما متاسفانه رسانههای یونانی که جهت گیریهای سیاسی دارند و یا از لحاظ مالی از سوی دیگر کشورها تغذیه میشوند سعی در گسترش سبک زندگی غربی - آمریکایی در بین جوانان دارند که البته تا حدودی نیز موفق شدهاند و بسیاری از جوانان از سنتها و فرهنگ اصیل یونانی خود فاصله گرفتهاند که این موضوع نهتنها در مناسبات فرهنگی بلکه در گرایش به دین اثرات سو گذاشته است. تبلیغ بیخدایی و ... سبب شده تا روز به روز بیخدایی در بین جوانان ریشه بدواند که البته جهتگیریهای اشتباه کلیسای یونان به عنوان مثال در عدم استفاده از واکسن کرونا به این موضوع کمک کرده است.
* ظرفیتهای یونان برای معرفی اعتقادات اسلامی شیعی و فرهنگ ایرانی چگونه است؟
در خصوص تشیع همانطور که پیشتر مطرح شد، بسیاری از بزرگان مسیحیت ارتدکس حتی اساتید دانشگاه که در حوزه شیعه شناسی تحقیقاتی را انجام داده اند، معتقدند که اسلام شیعی و مسیحیت ارتدکس رقی قرابتهای زیادی با یکدیگر دارند و دلایل این موضوع را هم بیان میکنند که یکی از این دلایل گرایش زیاد در این دو مذهب به تعقل و اندیشه است؛ لذا این خود میتواند بعنوان کاتالیزی برای معرفی آسانتر مذهب تشیع عمل کند. بخش دوم حضور گسترده شیعیان مهاجر و پناهنده عموما افغانستانی در یونان است. قطعا نسل دوم و سوم این پناهندگان جمعیت قابل توجهی از شیعیان را تشکیل میدهند که میبایست با کار بر روی این جامعه اولا این افراد را متمرکز سپس با ایجاد مرکزی از ادغامشان در جامعه میزبان تا حدی جلوگیری کرد تا فرهنگ و دین خود را حفظ و جامعهی شیعهای پویا داشته در این کشور داشته باشیم. از این رو قطعا میتوان جایگاه خود را در این کشور پیدا کند. سعودیها مدت هاست از این موضوع باخبر شده و دست به یکسری اقدامات شیعه هراسانه زدهاند. شخصی سنی مذهب از پدری عرب و مادری یونانی که مسلط به زبان یونانی است با بارگزاری برنامههایی ویدیویی در شبکههای مجازی و یوتیوب با حمله به ایران و شیعیان سعی در نشان دادن چهرهای غیر واقعی از تشیع دارد و با یک جستجوی ساده در شبکههای اجتماعی و یوتیوب به زبان یونانی ویدیوهای این شخص که مستقیم از سعودیها حمایت میشود و سعی در نشان دادن به گفته خودش اسلام راستین دارد، بالا میآید. جای چنین برنامههایی در یونان برای ارائه اسلامی راستین خالیست. البته به تازگی رایزنی فرهنگی ایران در یونان دست به ترجمه و چاپ چندین عنوان کتاب با عنوانهای اسلامی شیعی، مریم و عیسی (ع) ازدیدگاه قرآن، عشق در اسلام و ... سعی در نشان دادن چهره واقعی اسلامی داشته، ولی قطعا جای کار در این موضوع بسیار زیاد است.
*در مورد کتاب سردار سلیمانی، روند چاپ و انتشار آن در یونان توضیح دهید؟
همانگونه که مستحضرید پس از شهادت سردار سلیمانی بسیاری از انسانهای آزاد که نسبت به فعالیتهای سردار آگاهی داشتند، این عمل را به طرق مختلف محکوم کرده و عده کثیری در مقابل سفارت آمریکا در این کشور تجمع کردند و با شعارهایی مانند «آمریکا قاتل ملت ها» و یا «زمان انتفام فرا میرسد» به این اتفاق واکنش نشان دادند. رسانههای این کشور ۹۹ درصد در دست آمریکاییهاست و اخبار را از دیدگاه و آنچنان که به آنها دیکته میشود بیان کنند، اگر هم رسانهای آزاد باشد محدودیتهای زیادی برایش ایجاد میکنند؛ لذا این رسانهها سعی در نشان دادن چهرهای تروریستی از این سردار داشتند. یک سال پس از این اتفاق و با مستقر شدن رایزن فرهنگی جدید در یونان، مهدی نیک خواه قمی، خلل وجود کتابی در راستای نشان دادن چهره واقعی این شخصیت را در یونان حس و پس از برگزاری جلسهای قرار شد تا کتاب رفیق خوشبخت ما که کتابی از مجموع داستانهای زندگی سردار است ترجمه شود. کار ترجمه این کتاب به بنده محول شد و کار ترجمه در حدود دو ماه بطول انجامید. پس از ترجمه کتاب، با یکی از انتشاراتیهای نام دار و با سابقه یونان به نام تاکسیدقتیس وارد مذاکره شدیم و قرار شد تا این کتاب در شمارگان هزار نسخه منتشر شود و به صورت رسمی در شبکه توزیع کتاب یونان قرار گیرد. الحمالله این کتاب منتشر شد و امروز در کتاب فروشیهای رسمی و بزرگ یونان با قیمت پشت جلد ۱۰ یورو به فروشی میرسد و نکته جالب اینجاست میزان فروش کتاب نشان میدهد که اقبال خوبی به این کتاب شده و انشاالله شاهد چاپ دوم این کتاب در یونان باشیم.
* چرا پیام تسلیت اسقف اعظم یونان در مورد ترور شهید سلیمانی در رسانههای یونانی مورد توجه زیادی قرار نگرفت؟
پاسخ به این سوال ساده است، زیرا رسانهها در یونان از کشورهای ثالث خط میگیرند و مطابق میل قدرتهای بزرگ حرکت میکنند.
*نگاه احزاب و مقامات سیاسی یونانی نسبت به فعالیتهای محور مقاومت در غرب آسیا چگونه است؟ تا چه میزان میتوان روابط دیپلماتیک میان یونان و رژیم صهیونیستی را در این مورد اثر گذار به شمار آورد؟
نگاه احزاب و مقامات سیاسی یونان قطعا در این زمینه متفاوت است و دیدگاههای متناقضی در این حوزه وجود دارد. به عنوان مثال آقای یانیس واروفاکیس وزیر اسبق اقتصاد یونان که به تازگی با حزبی تازه تاسیس در مجلس این کشور حضور دارد در ویدیوای که از خود منتشر کرد حمایت یونان از سعودیها را محکوم و بصورت علنی از حوثیهای یمن و حرکت مقاومت دفاع کرد. شاید نکته درد آور در این خصوص این باشد که این روشگریها در بین بسیاری از سیاست مدارن یونانی وجود دارد و وجدان بسیاری از سیاسیون یونان در احزاب مختلف بیدار است، اما جرات ابراز حقایق و تمایلات خود را برای حفظ سمت ندارند. در این ویدیو همچنین آقای واروفاکیس به این نکته که آمریکا به ما گفته از عربستان حمایت کنیم و ما موظف هستیم به دستورات آمریکا گوش کنیم، این موضوع را خجالت آور بیان میکند. این حقیقت موجود در بین سیاسیون یونانیست، سیاسیونی خسته از تحقیر از سوی قدرتهای دیگر که جرات ایستادن در مقابل زیاده خواهیهای آنها را ندارند.
در خصوص بخش دوم سوال شما، همواره در یونان این موضوع در بین احزاب سیاسی وجود داشته که در مقابل دشمن قدرتمندی مانند ترکیه باید با ایجاد بلوکی چالشهای ایجاد شده و حتی خطر جنگ را کاهش دهیم. یکی از این راه کارها نزدیکی به رژیم صهوینیستی است، رژیمی که هرگز نمیتوان به عنوان دوست ملتی تلقی گردد؛ لذا سیاسیون یونان فکر میکنند با نزدیکی به این رژیم امنیت و منافعشان تضمین میگردد که این امر هرگز محقق نشد، رژیم کودک کش و وحشی اسرائیل هرگز نمیتواند دوستی مطمئن برای یونان باشد. جایی در مقالهای از سوی یکی از تحلیل گران یونانی خواندم که مواظب اسرائیل باشید، این کشور قصد دارد تا جزایری از یونان را نیز غصب کند و در این راستا بخشی از جمعیت خود را با آرام آرام به سوی جزایر شرقی یونان سوق دهد. اگر این تحلیل درست باشد یونان میبایست اسرائیل را به چشم تهدیدی بالقوه برای کشورش ببیند. در حوادث اخیر و کشتار مردم فلسطین که مقاوت با بیش از دو هزار راکت جواب دندان شکنی به این دشمن خونخوار داد، عدهای یونانی بیان میکردند که ما صرف نظر از اینکه اسرائیل دارد جنایت میکند و با بمباران مدارس بیگناهان را میکشد، چون اسرائیل متحد ماست، باید تحت هر شرایطی از او حمایت کنیم. اما بازهم تاکید میکنم که باید مردم یونان را از سیاسیون جدا کرد، اکثر مردم یونان مردمی شریف و حقیقت جو با وجدانهایی بیدار هستند.
* در مورد درگیریهای روز انتخابات ریاست جمهوری و حمله عوامل ضد انقلاب به رای دهندگان ایرانی در آتن و واکنش دولت و پلیس یونان نسبت به این مسئله توضیح دهید؟
بنده در انتخابات این دوره این افتخار را داشتم تا به عنوان نماینده حجت الاسلام رئیسی در محل اخذ رای شعبه آتن حضور و ناظر صندوق باشم تا ضمن مشاهده رونده انتخابات در این کشور وضعیت را بررسی کنم. متاسفانه همانطور که مشخص شد حرکتی برنامه ریزی شده از سوی ضد انقلاب صورت گرفت تا با ایجاد رعب و وحشت مانع حضور ایرانیان شود. ولی باز هم الحمدلله این انتخابات با حضور ایرانیان برگزار شد.
*آینده روبط ایران و یونان را چگونه ارزیابی میکنید؟ چه فرصتها و تهدیدات مشترکی پیش روی روبط میان تهران و آتن قرار دارد؟
باید واقع بین بود، باید شرایط را بدور از احساسات و شعار تحلیل کرد، تا زمانی که احزابی مانند حزب فعلی در صحنه سیاسی این کشور قدرت را در دست داشته باشند مناسبات گسترش نخواهد یافت. این موضوع در دولتهای چپ گرا در این کشور کمرنگتر است؛ لذا فارغ از دولت ها، جمهوری اسلامی ایران میبایست روی بدنه اجتماعی یونان حساب بازکرده و با سطح جامعه و نخبگان آن ارتباط برقرار کند. در سایر حوزهها نمیتوانم اظهار نظر کنم، اما در حوزه فرهنگ که فعالیت ماست، به قدری این تشابهات و علایق وجود دارد که بی شک در بین تمامی کشورهای حوزه اروپا، جمهوری اسلامی میتوان بیشترین اثر گذاری را در این کشور داشته باشد.