آقای عباس عبدی از نویسندگان جریان اصلاحطلب (که از حامیان و بانیان وضع نابسامان اقتصاد و کرونا هستند) در یادداشت مفصلی که در روزنامه اعتماد روز دوشنبه 8 شهریور منتشر شد، به روایتنگاری (بخوانید روایتسازی) از موضوع واکسن در ایران از ابتدا تا کنون پرداخته است.
این یادداشت اگر چه با ادعای تقبیح سیاسیکاری در حوزه واکسن نگاشته شده اما دقیقاً با نگرشی سیاسی، جانبدارانه و کاملاً جناحی (اصلاحطلبی) به تحریر درآمده است. البته انتظار میرفت جایی که سخن از روایت یا وقایعنگاری است، کمال بیطرفی در آن رعایت شود و حداقل ایشان که سیاسیکاری را در این باره مذمّت نمودند، خود دچار سیاسی کاری نمیشدند.
در ابتدای یادداشت مزبور ادعا شده که:
1- واکسن در ایران موضوع سیاسی شده است
2- همه چیز در این کشور سیاسی است
ریشه سیاسی شدن موضوعات عبارت است از:شکاف میان مردم و قدرت، فقدان رسانه آزاد و رسمی، قطبی شدن جامعه، میل حکومت به تبلیغاتی کردن همه چیز
در پاسخ باید گفت اینکه همه اجزای یک جامعه سیاسی شوند نشان از ارتقای سطح فرهنگ جامعه است و نباید از آن نگران شد. مگر گروه، حزب و یا جناح خاصی فقط میتوانند سیاسی باشد و مگر ما بهتر از مردم میفهمیم که فقط ما باید از سیاست سر درآوریم و بقیه مردم پیرو ما باشند؟
به نظر میرسد این توهین به شأن و جایگاه مردم است که سیاسی شدن همه ابعاد زندگی و سلوک آنها را ضد ارزش تلقی کنیم و خودمان را میداندار جهان سیاست بدانیم.
اساساً مشکل اصلی بر خلاف آنچه شما گفتهاید در موضوع واکسن، سیاسی شدن آن نیست بلکه موضوع نگاه باندی و جناحی به موضوع کرونا و واکسن است وگرنه اگر همانگونه که شهید والامقام آیتالله مدرس حدود 90 سال قبل گفت که «سیاست ما عین دیانت ماست» و امام راحل نیز بر این گفته تأکید نمود که «اگر سیاستورزی بر مبنای دین استوار شود هیچ اشکالی ندارد که همه جامعه سیاستمدار بوده و سیاستورزی کنند.»
از سوی دیگر در موضوع مهمی مثل واکسن که جان مردم و به عبارتی پای امنیت کشور در میان است، در هر کشوری باید در سطح رهبران و سیاستمداران تصمیمگیری شود چرا که هرگونه خطایی هم جان انسانها و هم امنیت ملی را تهدید میکند.
مرز هر کشوری را نباید تنها در مرزهای جغرافیایی محدود کرد بلکه مرزهای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی و حتی بیولوژیکی را باید مورد توجه قرار داد و از آنها مراقبت و محافظت نمود.
اینکه بسیاری از کشورها ـ به خصوص غربیها ـ قوانین بسیار سختگیرانهای برای ورود شهروندان سایر کشورها در دوران اپیدمی کرونا وضع کردهاند، آیا یک تصمیم سیاسی و ناظر به تأمین امنیت عمومی نیست؟ آیا این تصمیم را پزشکان آن کشورها گرفتهاند یا حاکمان و سیاستمداران؟
اصولاً اگر موضوع کرونا و واکسن سیاسی نیست چرا شما (به عنوان یک کنشگر فعال در عالم سیاست) در این یک سال گذشته یادداشتهای متعددی در این زمینه نوشته و منتشر نمودهاید؟ چرا نگذاشتید تا پزشکان و متخصصان در این زمینه اظهار نظر کنند و اساساً تنظیم این یادداشت اخیرتان و تیتر اول روزنامه شدن آن نقض غرضی است که در یادداشت به دنبال آن هستید.
اما در مورد عوامل سیاسی شدن همه چیز به دلایلی اشاره نمودهاید که از اساس میتوان خلاف آن را برای سیاسی شدن جامعه منظور کرد. به عبارتی برخلاف ادعای شما اگر مردم با حاکمیت شکاف کمتری داشته باشند و خود را شریک در اداره امور بدانند، به سیاستورزی نزدیکتر میشوند و نه چون شکاف با قدرت دارند سیاسی شدهاند. آیا در زمان رژیم منحوس پهلوی که شکاف بین حاکمیت و مردم در اوج بود، عموم مردم سیاسی بودند و اظهار نظر میکردند؟
دلیل دومی که برای سیاسی شدن همه ذکر کردهاید، فقدان رسانه آزاد است. واقعاً جای تعجب دارد که مگر میشود مردم دسترسی آزاد به اطلاعات و رسانه نداشته باشند و اینقدر سهم مشارکت سیاسی آنها بالا باشد؟ مثلاً خود شما از جمله افرادی هستید که از موضوع واکسن گرفته تا هر موضوع علمی و اقتصادی و فنی و اجتماعی دیگر را آزادانه در رسانه و فضای مجازی مطرح میکنید و البته از آزادی پس از بیان هم الحمدلله برخوردار هستید.
بخش دوم گزارش آقای عبدی قضاوت درباره بایدها و نبایدها در مورد کنترل بیماری کرونا میباشد که باز با استدلالی که در جمله پایانی مقاله خود آوردهاند (که باید کار را به کمیته کارشناسی میسپردند) در تعارض کامل است.
اگر باید کار به متخصصین امر سپرده شود، چرا شما در مورد قرنطینه، خرید و یا ممنوعیت خرید فلان واکسن و... اظهار نظر کرده و میکنید؟ اما به هر حال برای اینکه پاسخ در مورد برخی موارد اعلامی در یادداشت شما اجتنابناپذیر است، چند نکته را متذکر میشوم:
اولاً: در حالی که به اعتراف تمامی متخصصان بیشترین رعایتها در زمینه پروتکلهای بهداشتی از سوی مراجع، مصادر و کانونهای دینی و مذهبی صورت گرفته است اما شما با بیانصافی به دو مصداقی که از سوی متدینین نیز رد شد (کلیپ لیس زدن ضریح و...) اشاره کردهاید در حالی که خود میدانید با وجود برگزاری اکثر تجمعات و همایشها و دایر بودن پاساژها، نمازهای جمعه و جماعت، هیئات مذهبی تعطیل شدند و حضور در زیارتگاهها با محدودیت مواجه شد. شما همه اینها را نادیده گرفته و حمله چهار نفر برای ورود به یکی از زیارتگاهها را برجسته و تلاش کردهاید از این دکمه برای تحلیل غلط خود کت بدوزید.
طعنههای شما به مذهب و نقش منفی آن در کرونا در یادداشت قابل توجه است. (مواردی که در یادداشت اشاره شده: لیس زدن ضریح، آوردن این عبارت که برخی تصور میکردند که ویروس به اماکن مذهبی نمیرود، بیان این جمله که تنیده شدن دین و دولت عامل قطبی شدن نگرشها به دین شده است، تمسخر طب سنتی و یا اشاره کذب به تأخیر در حِلّیت الکل برای ضد عفونی کردن دستها).
پاسخ به طعنهها علیه دین و دینداران را با ذکر چند نکته کوتاه بیان میکنم.
اولاً در رأس کشور اسلامی، ولایت فقیه است که از ابتدای کرونا بیشترین تأکیدات را در حل مشکل، تهیه و یا تولید واکسن، بسیج ارتش و سپاه برای یاری به دولت و مردم در مقابله با بیماری کرونا، توصیه مکرر به مردم برای رعایت دستورالعملهای بهداشتی و حتی رسیدگی معیشتی به آسیبدیدگان از کرونا داشتند.
ثانیاً تنیده شدن دین و دولت اگر اتفاق بیفتد که در هشت سال دولت مورد حمایت شما کمتر چنین شد، مردم طعم حکومت نبوی و عدالت علوی را خواهند چشید و رایحهای از دولت موعود مهدوی را حس خواهند کرد و اساساً دین برای زندگی مادی و معنوی انسانها قرار داده شده که متأسفانه با عبارتی که به کار بردهاید، گویا به حکومت دین (که وعده خداوند متعال به انبیا و اولیا میباشد و انشاءالله به زودی وجه کامل آن با ظهور حضرت حجت سلامالله علیه تحقق خواهد یافت) اعتقادی ندارید.
ثالثاً همانگونه که در سطور بالا اشاره شد، در این دو سال چه در همکاری با متولیان بهداشت و درمان، چه در رعایت ضوابط بهداشتی و چه در کمکهای مؤمنانه به آسیبدیدگان از کرونا، مردم متدین ایران اسلامی سرآمد بودهاند. در مورد حِلّیت الکل هم فتوای مراجع عظام تقلید عموماً بر پاک بودن آن است و شما اگر قصد سیاسیکاری نداشتید میتوانستید با مراجعه به سوابق این فتاوا از این طعنه زدن هم پرهیز کنید اما لذت تمسخر و استهزاء دینداران نگذاشته است قلم بر حق بچرخانید و تقوا پیشه کنید.
بخش دیگر این یادداشت، مبتذل و سخیف کردن مسائل و موضوعات است. این ابتذال در بسیاری مواقع خود را به صورت دوقطبیهای کاذب یا تحریف واقعیتها نمایان میکند. جا زدن موضِع رهبری به عنوان یک تصمیم سیاسی صرف و "بیربط به مسئله سلامت مردم" یک نمونه از این تحریفگریها است.
دوقطبی واکسن داخلی و خارجی نمونه دیگری است. خوب است نگارنده و دوستانش به این سؤال فکر کنند که چه جریانی دست اندرکار اینگونه تحریفها و دوقطبیها در کشور است؟ خود میکشند و خود گریه میکنند!
آقای عبدی در این مطلب میکوشد موضع رهبری درباره ممنوعیت واردات واکسن از مبدأ آمریکا و انگلیس را یک موضع صرفاً سیاسی و بیربط به سلامت مردم جلوه دهد و در واقع محتوا و پیام ایشان را تحریف کند. حال آنکه موضع رهبری کاملاً در راستای تأمین سلامت مردم بوده و نه تنها قابل دفاع که باعث افتخار است.
نکته محوری ماجرا نیز به این موضوع کلیدی برمیگردد که کدام عاقلی به دشمن درجه یک و جنایتکار و بیاخلاق خود اعتماد میکند؟ آن هم در موضوع مهمی که با سلامت همه مردم کشور مرتبط است.
اما
در مورد آزمون اخلاق آمریکایی ها به آقای عبدی باید یادآور شد که آنها
قبلا در ماجرای واکسن تیفوس در سال 1322 که علی رغم خرید یک میلیون دوز
واکسن تنها پانزده هزار دوز ارسال کردند و در ماجراهای متعدد دیگر دنائت
خود را به اثبات رساندهاند و آزموده را آزمودن خطاست و این خطایی است که
شما آن را به مردم و دولت تجویز میکنید.
در موضوع سپردن کار کرونا به کارشناسان به آقای عبدی باید یاد آور شد که تشکیل ستاد ملی کرونا و واگذاری تمام تصمیمات به این ستاد و تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب مبنی بر تبعیت از وزارت بهداشت و ستاد کرونا به همه اقشار و نهادها، آنقدر روشن است که نیازی به واگویه شما ندارد و نظام این را در عمل مورد توجه قرار داده است.
نقش جریان اصلاحات در سیاسی کردن کرونا
جریان اصلاح طلب و تندروهای این جریان از ابتدای شیوع ویروس کرونا در بهمن و اسفند موضوع کرونا را سیاسی کردند و تلاش کردند مسئله را از یک مسئله تخصصی که پای سلامت مردم در آن در میان بود به یک مسئله سیاسی تقلیل دهند و با با سوء استفاده از حساسیتهای اجتماعی مردم در زمینه سلامت و جان خود با نظام تسویه حساب سیاسی کرده و برای ارضا قدرتطلبی خود از نظام امتیاز بگیرند.
چه کسی و چه جریانی نظام را به دروغ متهم کرد که به علت عدم ریزش حضور مردم در راهپیمایی 22 بهمن تعمدا شیوع ویروس کرونا را در ایران رامخفی کرد؟
چه جریانی تلاش کرد تا با استفاده ابزاری از سلامت مردم موضوع کرونا و ایجاد وحشت عمومی از آن را محملی برای انتقامگیری از نظام برای رد صلاحیتهای نامزدهای بی صلاحیت و ناکارآمد خود که امتحان خود را در مجلس دهم پس داده و از چشم مردم افتاده بودند، بکند؟
چه جریانی برای تحت فشار قرار دادن نظام و کینهورزی به نظام مظلوم و مقتدری که بیش از هر زمان دیگر در دوران کرونا احتیاج به آرامش روانی داشت، کرونا را بهانهای قرار دادند تا مردم را نسبت به حضور در پای صندوقهای رأی در انتخابات مجلس شورای اسلامی بترسانند وتا با اهرم کاهش مشارکت در مقابل نظام عرض اندام کنند؟
چه جریانی و چه افرادی نظام را به دروغ متهم ساختند که عامدانه آمار تلفات ناشی از شیوع بیماری کرونا را پنهان میکند در حالی که سازمان بهداشت جهانی عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی را در این زمینه تأیید میکرد؟
چه کسانی و چه جریانی تلاش کردند در دوران کرونا به دوقطبی دین و علم دامن بزنند و اعمال و رفتار طرفداران اسلام آمریکایی و شیعه لندنی را به پای طرفداران اسلام ناب محمدی بنویسند که در عمل بیشترین رعایت ها و برجستهترین خدمات اجتماعی و جهادی را به دولت و مردم در مواجهه با این بیماری در کارنامه خود ثبت و ضبط کردهاند؟
چرا در این روایتنگاری تحریفگونه شما عملکرد سیاسی سازمان نظام پزشکی و خصوصا رئیس آن و بیانیه نویسان سیاسی آن مورد نقد قرار نگرفته است؟ در حالی که از این سازمان بیش از هر تشکل و نهاد دیگری انتظار میرود که حداقل به دلیل قسمی که یاد کردهاند سلامت مردم را در گروگان مطامع سیاسی خود قرار ندهند و بر خلاف بدنه اصلی و متن این سازمان متشکل از پزشکان عزیز و خدوم میهن اسلامی که جان و سلامت خویش را در میدان مقابله با کرونا و خدمت به مردم به صحنه آوردهاند و دغدغهای جز نجات جان بیماران ندارند، دغدغه سیاسیکاری و جناح بازی نداشته باشند؟
آقای عبدی! شما و دوستان شما بیش از هر فرد و جریانی متهم به سیاسی کاری در دوران کرونا هستید، آن هم در برههای از تاریخ این ملت که مردم بیش از هر زمان دیگری نیاز به آرامش روحی و روانی داشت و شما با سیاسیکاری این آرامش روحی و روانی را از مردم گرفتهاید و مطلب اخیرتان برگ دیگری از این کارنامهسیاهی است که به آفت و ویروس سیاسیکاری و قدرتطلبی و لجاجت با نظام مظلوم ومقتدر دچار شده است. لطفا واکسن بزنید.