در این سلسله گفت و گوها به سراغ چند تن از نویسندگان کتاب های دفاع مقدس رفتیم و از آنها پرسیدیم آیا حاضرند کتابهای چاپ دو رقمی شان را در اختیار سینماگران قرار دهند و با آنها پیمان آشتی ادبیات و سینمای دفاع مقدس ببندند؟
*سید قاسم یاحسینی: اگر مدیر بودم ساخت هرگونه فیلم دفاع مقدسی را تا 10 سال ممنوع میکردم
سید قاسم یاحسینی پژوهشگر دفاع مقدس و نویسنده «مقاومت در سوسنگرد»، «آخرین شلیک» ، «پرواز روی خاک»، «مهمانی فشنگ های جنگی» و «پنهان زیر باران» گفت: اگر امور فرهنگی کشور دست من بود بخش نامه صادر می کردم و به مدت 10 سال ساخت و نمایش هرگونه فیلم دفاع مقدس را ممنوع اعلام می کردم.
*عدم اطلاع سینماگران از کتاب های دفاع مقدس عامل محروم شدن سینما از این آثار است
وی ضمن بیان این مطلب افزود: تا آنجایی که من با دوستان نویسنده ام صحبت داشته ام، هیچ نویسنده ای را سراغ ندارم که مخالف فیلم شدن کتابش باشد. سینما و رسانه ملی چنان پر مخاطب و جذاب است که کم تر کسی می تواند در مقابل آن مقاومت کند اما نکته تاسف باری که باید به آن اشاره کرد این است که غالب کارگردانان سینما ، کتاب ها و خاطرات جنگی را کم تر می شناسند و کم تر مطالعه می کنند . همین عدم شناخت باعث شده است تا خود را از یک گنج بزرگ محروم کنند.
نویسنده «قشون پهلوی» معتقد است : اگر تعامل و ارتباط مناسبی بین نویسندگان و خاطره نگاران جنگ و اصحاب سینما ایجاد شود، سینمای دفاع مقدس تکان خورده و چند گام به جلو خواهد رفت.
*برداشت های متعدد از رمانهای بزرگ نشان از این است که نمی توان 100 درصد به فیلمنامه پایبند بود اما هدف اصلی اثر باید حذف شود
یاحسینی درباره تغییرات احتمالی متن کتاب در روند تبدیل به فیلمنامه اشاره کرد: طبیعی است که فیلمنامه منطق خاص خودش را دارد و نمیتواند 100٪ یک اثر ادبی را تحت پوشش خود قرار دهد. به همین دلیل است که مثلا ما در مغرب زمین شاهد برداشت های متعدد و متفاوتی از رمان های بزرگی همچون «بینوایان» و «جنگ و صلح» هستیم اما فیلمنامه نباید برخلاف جهت اصلی متن کتاب حرکت کند.
وی افزود: از آنجایی که سینما و رسانه ملی در حال حاضر پر مخاطب ترین رسانه عصر مدرن به شمار می رود ، در یک نمایش تلویزیونی و یا سینمایی ، میلیون ها نفر را به خود فرا می خواند. اما همه می دانیم تیراژ یک کتاب در ایران به طور متوسط 2500 نسخه است. بر پایه همین اصل، سینما و تلویزیون می توانند مروج و مشوق کتاب و کتابخوانی باشند به طوریکه خود من بیش از صد رمان خواندم که ابتدا فیلم هایشان را دیده بودم.
نویسنده «حدیث آموزگاران عشق» دیدگاه جالبی درباره وضعیت سینمای دفاع مقدس دارد و در این راستا می گوید: اگر امور فرهنگی کشور دست من بود بخش نامه صادر می کردم و به مدت 10 سال ساخت و نمایش هرگونه فیلم دفاع مقدس را ممنوع اعلام می کردم ،تا ذهن ها وضعیت موجود را فراموش کرده و خود را آماده تماشای یک فیلم واقعی از اصل های دفاع مقدس کنند.
وی افزود : به عنوان یک آسیب شناسی کاری باید بگویم که رسانه ملی ما با 14 کانال موجودش ، چنان جامعه را اشباع کرده که دیگر کم تر کسی فیلم جنگی می بیند.
یاحسینی متذکر شد: یک اصل روانشناسی رسانه ای به ما می گوید که یک سوژه اگر بارها تکرار شود، بی مخاطب خواهد شد و من فکر می کنم با وضعیت کنونی که از در و دیوار و زمین و زمانه بحث دفاع مقدس می بارد همه ذهن ها و اذهان عمومی مانند گلدان کوچکی که یک سطل آب پایش ریخته شود، به اشباع مطلق رسیده اند.
*تا به امروز جنگ فقط با لهجه تهرانی تعریف شده است
نویسنده «از نوشهر تا فاو» در پاسخ به خبرنگار ما مبنی بر تمام شدن فیلمنامه های دفاع مقدسی عنوان کرد : شمار فیلم های ساخته شده تا امروز در حد خیلی اغراق آمیز بیش از صد اثر نیست . حال آنکه ما در طول سال های دفاع مقدس حدود 2 میلیون نفر رزمنده داشتیم. جنگ تا امروز در ادبیات سینما به زبان و لهجه تهرانی روایت شده و اکنون زمان آن فرا رسیده تا جنگ نیز مثل خود دفاع مقدس به لهجه توده های شهرستانی روایت شود . آن زمان است که فیلمنامه نویسان و کارگردانان و تهیه کنندگان ما با ترافیکی از سوژه های بکر مواجه خواهند شد و خوراک صد ساله برای فیلمنامه هایشان خواهند داشت .
این پژوهشگر و خاطره نویس دفاع مقدس در پایان به بیان یکی از سوژه های ناب و بکر خاطرات جنگ پرداخت و تشریح کرد: قصه خاطرات تک آوران نیرون دریایی ارتش جمهوری اسلامی در 34 روز مقاومت خرمشهر ، قصه شگفتی است که نه تنها سینماگران و فیلمنامه نویسان بلکه حتی خاطره نویسان نیز پس از 30 سال هنوز به سراغ آن نرفته اند. نشان به همین نشان که علیرغم گذشت 3 دهه از آن حادثه شگرف ، ما حتی یک کتاب مستقل در باب خاطرات آن تکاوران نداریم. حال آنکه تک آوران نیروی دریایی ارتش با استعداد 600 نفر وارد خرمشهر شدند و تنها 270 نفر آنها زنده و سالم از آن خارج شدند.