در همین رابطه، همزمانی خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی از افغانستان و قدرت گیری مجدد طالبان را نیز میتوان در همین راستا ارزیابی نمود. جالب اینجاست که تسلیم دومینویی شهرها بدون هیچ مقاومتی از سوی ارتش افغانستان به طالب ها، دقیقاً یادآور ماجرای اشغال موصل توسط داعش است که به راحتی آب خوردن و با خیانت فرماندهان بعثی استانهای اشغال شده اتفاق افتاد!
طالبان اگرچه در تسلط تازه اش بر افغانستان سعی دارد تا با تکرار نکردن رفتارهای افراطی گذشته، تصویر ترسناک نقش بسته از خود در میان افغانیها و البته همسایگانش را تاحدودی بازسازی نماید، اما نباید فراموش کرد که شالوده توسعه طلبانه و البته ستیزه جویانه طالبانیسم، به محض آسودگی از اوضاع داخلی افغانستان، اهداف دیگری را در سر خواهد پروراند که ناخواسته همسایگانش را نیز به دردسر خواهد انداخت!
اگرچه کوشش آمریکا و متحدان غربی اش بر آن بود تا استارت تجزیه منطقه را با رفراندوم استقلال کردستان عراق در سال ۲۰۱۷ و در مرزهای غربی ایران کلید بزنند، اما گویا عدم موفقیت در آن پروژه منحوس، باعث شده تا برنامه ریزیها به سمت مرزهای شرقی ایران شیفت پیدا کرده و تلاشها بر ایده شوم استقلال «خراسان بزرگ» به پایتختی هرات معطوف گردد!
کنار هم قرار دادن فکتهایی مثل بازخوانی اشعار جدایی طلبانه «آراز» توسط اردوغان درباره آذربایجان ایران، تحرکات تروریستی گروهک تجزیه طلب «الاحوازیه» در خوزستان، احیای مجدد مباحث مرتبط با نقشه «بلوچستان آزاد» و...، موید این حقیقت است که نباید به سادگی از کنار این مخاطرات بالقوه عبور کرد و شایسته است تا با هوشیاری کامل، ضمن رصد مستمر تحولات منطقه، راه حلهای پیشگیرانه را نیز در این خصوص اندیشید.