اگر تاریخنویسان بخواهند دولت روحانی را در یک کلمه خلاصه کنند باید بنویسند «دولت بیتدبیر و ناامید».
به گزارش شهدای ایران، سید مهدی سیدی: دکتر حسن روحانی، در آخرین مصاحبه تلویزیونی خود، نه نایی
برای بیان داشت، نه استدلالی برای دفاع! او - که شاید امنیتیترین
رئیسجمهور ایران بود – در حالی با بیحسی تمام مصاحبه را به پایان برد که
حتی برای منصب آینده خود هم فکر روشنی ارائه نکرد و با عبارت «کار فرهنگی و
علمی» اهالی فرهنگ و هنر را به هراس انداخت!
اگر تاریخنویسان بخواهند دولت روحانی را در یک کلمه خلاصه کنند باید بنویسند «دولت بیتدبیر و ناامید»؛ دولتی که با کمکاریها و تنبلیهای عصبانیکننده، بر دامنه مشکلات ایران افزود و با خودرأیی و بیاحترامی و بیاعتنایی به مردم، تن رنجور کشور را، دراز کشیده روی تخت اضطراب، در اورژانسیترین حالت تاریخ رها کرد و خود برای استراحت به رختکن پیوست.
اما در این گرداب سهمگین و پربلا، حجتالاسلام رئیسی فقط با یک کلید موفق خواهد شد و لاغیر: بازگرداندن اعتماد و امید به مردم!
روحانی، بزرگترین حذفکننده مردم از صحنه اداره کشور بود؛ و حالا رئیسی باید دقیقا خلاف این رویه عمل کند و با سرعت تمام، دوباره پای مردم را به صحن زندگی باز کند؛ نخبگان را تحویل بگیرد، جوانان را حمایت کند، تاجران و تولیدکنندگان را پروبال بدهد، تکنوکراتها و نجومیبگیران را حذف کند، دستهای پشت پرده را قطع کند، اغنیای شکمگنده رانتخوار مدعی را از چشمه اقتصاد تبعید کند و خود را به مستضعفان و محرومان پاسخگو بداند.
شاید در ادوار گوناگون انقلاب، عامه مردم اینچنین از رفتن یک رئیسجمهور خوشحال نشده باشند؛ اما باید بدانیم حجم مشکلات آنچنان زیاد و مزمن است که جز با حضور حداکثری مردم در صحنه هیچ التیامی پیدا نخواهد شد. پس اینک آغاز حرکت است؛ حرکتی که باید سهم تودهها باشد تا برکت جاری شود؛ ایران پس از روحانی، میتواند مصداق «حرکت و برکت» باشد؛ البته نه با «علی برکتالله» به سبک روحانی!
اگر تاریخنویسان بخواهند دولت روحانی را در یک کلمه خلاصه کنند باید بنویسند «دولت بیتدبیر و ناامید»؛ دولتی که با کمکاریها و تنبلیهای عصبانیکننده، بر دامنه مشکلات ایران افزود و با خودرأیی و بیاحترامی و بیاعتنایی به مردم، تن رنجور کشور را، دراز کشیده روی تخت اضطراب، در اورژانسیترین حالت تاریخ رها کرد و خود برای استراحت به رختکن پیوست.
اما در این گرداب سهمگین و پربلا، حجتالاسلام رئیسی فقط با یک کلید موفق خواهد شد و لاغیر: بازگرداندن اعتماد و امید به مردم!
روحانی، بزرگترین حذفکننده مردم از صحنه اداره کشور بود؛ و حالا رئیسی باید دقیقا خلاف این رویه عمل کند و با سرعت تمام، دوباره پای مردم را به صحن زندگی باز کند؛ نخبگان را تحویل بگیرد، جوانان را حمایت کند، تاجران و تولیدکنندگان را پروبال بدهد، تکنوکراتها و نجومیبگیران را حذف کند، دستهای پشت پرده را قطع کند، اغنیای شکمگنده رانتخوار مدعی را از چشمه اقتصاد تبعید کند و خود را به مستضعفان و محرومان پاسخگو بداند.
شاید در ادوار گوناگون انقلاب، عامه مردم اینچنین از رفتن یک رئیسجمهور خوشحال نشده باشند؛ اما باید بدانیم حجم مشکلات آنچنان زیاد و مزمن است که جز با حضور حداکثری مردم در صحنه هیچ التیامی پیدا نخواهد شد. پس اینک آغاز حرکت است؛ حرکتی که باید سهم تودهها باشد تا برکت جاری شود؛ ایران پس از روحانی، میتواند مصداق «حرکت و برکت» باشد؛ البته نه با «علی برکتالله» به سبک روحانی!