اگرچه مسئولان امر در توجیه معضل بی برقی، همواره هیچ دیواری کوتاهتر از مصارف خانگی پیدا نکرده و همیشه قصور و تقصیر را بر گردن جزئیترین مصرف کنندگان و یا اخیراً استخراج رمزارزها میاندازند، اما ناگفته پیداست که با این فرافکنیهای نخ نما شده، دیگر نمیتوان افکار عمومی را درخصوص این کاهلی آشکار، اقناع نمود.
کارشناسان حوزه برق بر این باورند که طی هشت سال اخیر، دولت مستقر بجای پیش بینی نیازهای آینده کشور در صنعت برق و توسعه زیرساختهای این بخش، نه تنها هیچ اقدام مثبتی در این زمینه صورت نداده است بلکه بعضاً با صادرات بی رویه الکتریسیته به کشورهای همسایه با هدف بالا بردن تراز تجاری و آمارسازی به نفع خود، چراغی که به خانه روا بود را پیشکش بیگانه کرده است!
البته چندان هم غیرقابل پیش بینی نبود که نه تنها در حوزه صنعت برق، بلکه در تمامی ابعاد اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و اجتماعی، دولت حسن روحانی با مشکلات عدیدهای مواجه گردد؛ چراکه وقتی تمام فکر و ذکر دولتمردان بنفش طی هشت سال گذشته، چشم امید داشتن به چشم آبیها و خسارت محضی همچون «برجام» بوده است، دیگر مجالی برای جبران عقب ماندگیهای داخلی باقی نخواهد ماند.
حتما بیاد دارید این سخنان حسن روحانی را که در خرداد ۹۴، میگفت: «اینکه میگوییم تحریم ظالمانه باید از بین برود بعضیها چشم هایشان را زیاد نچرخانند! تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا مسئله محیط زیست حل سود. تا صنعت جامعه حل شود. تا آب خوردن مردم حل شود. تا منابع آبی زیاد شود.»!
اکنون با گذشت بیش از شش سال از افاضه سخنان فوق الذکر، نه تنها پس از انعقاد برجام، مشکل محیط زیست و صنعت و آب خوردن مردم حل نشده است بلکه در سایه فرصت سوزیها و ناکارآمدیهای محض دولت بنفش، چنان سایه شومی بر کشور سایه افکنده که ملت را در حسرت یکی از ابتداییترین و بدیهیترین نیازهای بشر مدرن، یعنی «برق» گذاشته است!