دیمیتری ترنین معتقد است: روسیه تلاش میکند خلا قدرتی را که در سطح جهانی برای به چالش کشیدن منافع آمریکا وجود دارد از طریق برقراری روابط خوب با ایران پر کند.
به گزارش شهدای ایران، با ترسیم نمودار تحول نگرش روسیۀ پساشوروی به ایران، جابه جاییهایی با شدت نوسان گسترده قابل مشاهده است که در یک سوی آن، ایران به مثابه «متحدی مطمئن و قابل اتکا در منطقه و جهان» و «متحدی در برابر دشمان مشترک» و در سوی دیگر به عنوان «تهدید جنوبی و به منزله ابزاری برای تنظیم روابط با غرب» مورد شناسایی قرار گرفته است.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
دیمیتری ترنین: در مسائل سیاست داخلی ایران نیز ورود کرده است؛ در نوشتهای با عنوان «انتخاب روحانی؛ نظام ایران آزمون حساس را پشتسر گذاشت» پس از انتخابات سال ۱۳۹۲ استدلال میکند که همسایگان، دوستان ودشمنان ایران با انتخاب آقای روحانی باید با ایرانی یکپارچه و همگرا در مسائل داخلی مواجه شوند که با آنکه به لحاظ تاکتیکی انعطافپذیر است به لحاظ راهبردی همچنان به دنبال تبدیل شدن به قدرت منطقهای است.
انتخاب آقای روحانی این شرایط را ایجاد کرد که نتوان این کشور را دارای رهبری غیر محاسبهگر یا غیر عقلانی دانست. از نظر ترنین، ایران امروز بازتعریف شده و این مسئله چالشی اساسی برای رهبران ایالت متحده، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورهاست. در مجموع، لحن ترنین در خصوص انتخابات ۱۳۹۲ بیشتر مثبت بوده و ضمن اشاره به حوادث سال ۱۳۸۸ در ایران، نتایج انتخابات ۱۳۹۲ را نشانهای از انعطاف درونی نظام معرفی کرده است.
ترنین در مقالهای با عنوان «توضیح حرکت موشکی روسیه؛ چالش اس ۳۰۰» ارسال موشکهای «اس ۳۰۰» به ایران را نشانهای از تلاش مسکو برای دادن این پیام به غرب دانسته است که این کشور از تحریمهای آتی علیه ایران استقبال نخواهد کرد و ایران را به عنوان کشوری که در چهارچوب مناسبات آمریکا قرار ندارد، در نقش شریکی جدید جدیتر در نظر خواهد گرفت.
از دید ترنین، روسیه تلاش میکند خلا قدرتی را که در سطح جهانی برای به چالش کشیدن منافع آمریکا وجود دارد از طریق برقراری روابط خوب با ایران پر کند.
از نظر ترنین، شاید مهمترین عارضه این اقدام پوتین تحت فشار قرار گرفتن روابط روسیه و رژیم صهیونیستی باشد. با این حال، اختلاف نظرهای مسکو- اورشلیم در مورد ایران برای مدت طلوانی ادامه داشته است. روسها معمولاً نگرانیهای رژیم صهیونیستی را در نظر نمیگیرند و صهیونیستها بر این باورند که روسها بسیار از خودراضی یا بدتر از آن هستند.
مطمئناً روسیه خواهان حفظ مناسباتش با رژیم صهیونیستی است؛ اما درگیری عمیق با ایالات متحده در حال حاضر بر روی ارتباط بین روسیه و تعدادی از متحدان ایالات متحده تأثیر منفی گذاشته است. مسکو میگوید که تمام متحدان ایالات متحده، از جمله رژیم صهیونیستی از سیاست روسی واشنگتن در نهایت پیروی خواهند کرد.
از نظر ترنین، این اقدام روسیه عوارضی را نیز در روابط با کشورهای عربی در پی خواهد داشت؛ اما مسکو تصمیم خود را گرفته است و سیاست بازگشت به خاورمیانه را با تمام قدرت پیگیری میکند در این میان، ایران نقش اساسی در عمق بخشی به سیاست راهبردی در خاورمیانه دارد و پوتین نیز حاضر است هزینههای این سیاست را بپردازد.
«روابط روسیه و ایران؛ بیاعتمادی تاریخی و هم پیمانی معاصر» یکی از مهمترین مقالاتی است که در خصوص رابطه این دو کشور نگاشته شده و به نوعی بیانگر نگاه کلان مجموعه کارنگی به این موضوع است.
در این مقاله، ترنین استدلالهایی را در خصوص موضوعات مختلف سیاسی و اقتصادی مطرح کرد که به صورت اصلی حول «بیاعتمادی تاریخی» میان ایران و روسیه سازماندهی شده است.
اولین موضوعی که ترنین در این خصوص مطرح کرده این است که علیرغم ارتباط تاریخی میان دو کشور و شبیه بودن نظامیهای حکومتی آنها به یکدیگر، دو کشور به روابط خود با بدبینی بسیار و سوءتفاهم مینگرند.
از دید ترنین، این بیاعتمادی تاریخی در کنار سایر دلایل اقتصادی موجب پایین آمدن سطح مراودات اقتصادی آنها شده است. علیرغم ذهنیت روسها مبنی بر اینکه پس از برداشته شدن تحریمها روابط اقتصادی روسیه و ایران ارتقا خواهد یافت، برجام منجر به رشد چشمگیر روابط ایران و روسیه نشد. از طرف دیگر، روابط اقتصادی فعلی نیز بیشتر به پیمانکاریهای هستهای و مراودات نظامی روسی با ایران مربوط میشود.
دومین مسئلهای که ترنین در خصوص روابط ایران و روسیه مطرح میکند عبارت است از تلاش هزمان روسیه برای «بازدارندگی هستهای ایران» از طریق همکاری با آمریکا و نگرانی مسکو از پیشرفت «موشکهای بالستیک» ایران.
یکی از جلوههای عملی این نوسان، در ارائه دو رای متفاوت و مهم در شورای امنیت سازمان ملل متحد در قبال ایران مشاهده میشود، مخالفت و وتوی قطعنامه ضد ایرانی شورای امنیت در ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ و موافقت و رای به قطعنامه ضد ایرانی ۱۹۲۹ در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ است.
«ایران در هندسه سیاست خارجی روسیه» عنوان کتابی به قلم محمد شاد است که وی در این اثر کوشیده است تصویری منطبق با واقعیت، از نحوه سیاستگذاری خارجی روسیه در مقابل ایران و عناصر دخیل در شکلگیری این سیاستها ارائه دهد. خبرگزاری میزان در نظر دارد هر روز برشی از این کتاب را با خوانندگان خود به اشتراک بگذارد.
دیمیتری ترنین: در مسائل سیاست داخلی ایران نیز ورود کرده است؛ در نوشتهای با عنوان «انتخاب روحانی؛ نظام ایران آزمون حساس را پشتسر گذاشت» پس از انتخابات سال ۱۳۹۲ استدلال میکند که همسایگان، دوستان ودشمنان ایران با انتخاب آقای روحانی باید با ایرانی یکپارچه و همگرا در مسائل داخلی مواجه شوند که با آنکه به لحاظ تاکتیکی انعطافپذیر است به لحاظ راهبردی همچنان به دنبال تبدیل شدن به قدرت منطقهای است.
انتخاب آقای روحانی این شرایط را ایجاد کرد که نتوان این کشور را دارای رهبری غیر محاسبهگر یا غیر عقلانی دانست. از نظر ترنین، ایران امروز بازتعریف شده و این مسئله چالشی اساسی برای رهبران ایالت متحده، رژیم صهیونیستی و برخی دیگر از کشورهاست. در مجموع، لحن ترنین در خصوص انتخابات ۱۳۹۲ بیشتر مثبت بوده و ضمن اشاره به حوادث سال ۱۳۸۸ در ایران، نتایج انتخابات ۱۳۹۲ را نشانهای از انعطاف درونی نظام معرفی کرده است.
ترنین در مقالهای با عنوان «توضیح حرکت موشکی روسیه؛ چالش اس ۳۰۰» ارسال موشکهای «اس ۳۰۰» به ایران را نشانهای از تلاش مسکو برای دادن این پیام به غرب دانسته است که این کشور از تحریمهای آتی علیه ایران استقبال نخواهد کرد و ایران را به عنوان کشوری که در چهارچوب مناسبات آمریکا قرار ندارد، در نقش شریکی جدید جدیتر در نظر خواهد گرفت.
از دید ترنین، روسیه تلاش میکند خلا قدرتی را که در سطح جهانی برای به چالش کشیدن منافع آمریکا وجود دارد از طریق برقراری روابط خوب با ایران پر کند.
از نظر ترنین، شاید مهمترین عارضه این اقدام پوتین تحت فشار قرار گرفتن روابط روسیه و رژیم صهیونیستی باشد. با این حال، اختلاف نظرهای مسکو- اورشلیم در مورد ایران برای مدت طلوانی ادامه داشته است. روسها معمولاً نگرانیهای رژیم صهیونیستی را در نظر نمیگیرند و صهیونیستها بر این باورند که روسها بسیار از خودراضی یا بدتر از آن هستند.
مطمئناً روسیه خواهان حفظ مناسباتش با رژیم صهیونیستی است؛ اما درگیری عمیق با ایالات متحده در حال حاضر بر روی ارتباط بین روسیه و تعدادی از متحدان ایالات متحده تأثیر منفی گذاشته است. مسکو میگوید که تمام متحدان ایالات متحده، از جمله رژیم صهیونیستی از سیاست روسی واشنگتن در نهایت پیروی خواهند کرد.
از نظر ترنین، این اقدام روسیه عوارضی را نیز در روابط با کشورهای عربی در پی خواهد داشت؛ اما مسکو تصمیم خود را گرفته است و سیاست بازگشت به خاورمیانه را با تمام قدرت پیگیری میکند در این میان، ایران نقش اساسی در عمق بخشی به سیاست راهبردی در خاورمیانه دارد و پوتین نیز حاضر است هزینههای این سیاست را بپردازد.
«روابط روسیه و ایران؛ بیاعتمادی تاریخی و هم پیمانی معاصر» یکی از مهمترین مقالاتی است که در خصوص رابطه این دو کشور نگاشته شده و به نوعی بیانگر نگاه کلان مجموعه کارنگی به این موضوع است.
در این مقاله، ترنین استدلالهایی را در خصوص موضوعات مختلف سیاسی و اقتصادی مطرح کرد که به صورت اصلی حول «بیاعتمادی تاریخی» میان ایران و روسیه سازماندهی شده است.
اولین موضوعی که ترنین در این خصوص مطرح کرده این است که علیرغم ارتباط تاریخی میان دو کشور و شبیه بودن نظامیهای حکومتی آنها به یکدیگر، دو کشور به روابط خود با بدبینی بسیار و سوءتفاهم مینگرند.
از دید ترنین، این بیاعتمادی تاریخی در کنار سایر دلایل اقتصادی موجب پایین آمدن سطح مراودات اقتصادی آنها شده است. علیرغم ذهنیت روسها مبنی بر اینکه پس از برداشته شدن تحریمها روابط اقتصادی روسیه و ایران ارتقا خواهد یافت، برجام منجر به رشد چشمگیر روابط ایران و روسیه نشد. از طرف دیگر، روابط اقتصادی فعلی نیز بیشتر به پیمانکاریهای هستهای و مراودات نظامی روسی با ایران مربوط میشود.
دومین مسئلهای که ترنین در خصوص روابط ایران و روسیه مطرح میکند عبارت است از تلاش هزمان روسیه برای «بازدارندگی هستهای ایران» از طریق همکاری با آمریکا و نگرانی مسکو از پیشرفت «موشکهای بالستیک» ایران.