در ابتدای جلسه مجتبی رحماندوست، صحبت کرد و گفت: این کتاب از جمله آثاری است که نظیر ندارد و اثری نداریم که با همین شکل و روایت در دسترس عموم باشد. این کتاب هم جاذبه خواندن دارد و هم محتوایش برای مخاطب خستهکننده نیست. به عبارت دیگر محتوای سیاسی که ممکن بود خسته کننده باشد را به شیوهای جذاب ارائه کرده است.
وی اضافه کرد: مزیت دیگر این کتاب جایگاه ویژه صاحب اثر یعنی آقای امیرعبدالهیان است. به واسطه مسئولیتی که ایشان داشته مخاطب همه مطالب کتاب و گفتهها را باور میکند. مورد بعدی هم که باید اشاره کنم مربوط به بینظیر بودن اتفاقی است که روایت شده است. شاید دیگر چنین عواملی گردهم نیایند و حادثهای اینچنینی ایجاد نشود.
یکی از نکاتی مهمی که در این اثر مورد توجه قرار گرفته حضور کشورهایی است که در سوریه برای جنگ با داعش همپیمان شدند. منافع آنها معرفی شده است که بسیار مهم است. در کنار همه اینها بخش پایانی کتاب که اختصاص به سردار دلها، شهید سلیمانی دارد بسیار قابل توجه است و حس و حال خاصی را برای مخاطب ایجاد میکند.
رحماندوست پیشنهاداتی را برای بهبود این کتاب به مولف ارائه کرد و گفت: به نظرم این کتاب میتوانست حجیمتر باشد چرا که قطعا آقای امیرعبدالهیان حرفهای ناگفته زیادی دارد که میتواند مطرح شود. علاوه بر این، خوب است که در مورد بسیاری از اتفاقات و روایتهای مطرح شده در کتاب، جزئیات بیشتری ارائه شود. به نظرم نویسنده میتواند بار دیگر این کتاب را خوانده و در هر جایی که احساس میکند روایت کم و کسر دارد، توضیحاتی بدهد.
وی خاطرنشان کرد: بهتر است اطلاعات بیشتری در مورد حمایت مجامع جهانی از تروریستها، کمکهایشان به آنان به صورت اسلحه، تحریم کردن سوریه، غارت نفت آنها و ... از سوی نویسنده بیان شود تا این کارهای آنان به صورتی مستند بیان و ثبت و ضبط شود.
خانم حسینی دیگر سخنران این جلسه بود. او گفت: کتاب از نقطه موضوعی بسیار خوبی آغاز شده و برهمین اساس پیش میرود. صاحب کتاب نگاه جامع و بینالمللی به موضوع سوریه دارد و درباره مسائل سیاسی حرف میزند. زبان ساده و روایی کتاب باعث شده است که این کتاب خواندنی شود.
وی اضافه کرد: یکی از نکاتی که در این زمینه وجود دارد، بالا بودن سرعت روایت در کتاب است. علاوه بر این، صاحب کتاب نگاه کلانی به موضوعات دارد گرچه وارد جزئیات هم شده است. یکی از نکاتی که به نظرم جای خالیاش احساس میشود این است که خواننده هیچ شناختی نسبت به آقای امیرعبدالهیان نداشته و به همین دلیل ممکن است سختتر با محتوای کتاب ارتباط بگیرد. بهتر بود که در جایی از کتاب خلاصهای از رزومه ایشان، فعالیتها و مسئولیتشان بیان میشد. مطمئنا هرچه قدر که خواننده آقای امیرعبدالهیان را بیشتر بشناسد، بهتر میتواند خاطرات و روایتهای او را درک و باور کند.
امیرعبدالهیان در بخش پایانی این جلسه گفت: باید بگویم که سردار سلیمانی واقعا فرد عجیبی است. به یاد دارم دو سال قبل از آنکه ایشان آن مصاحبه معروف را بکند و خبر از پایان سیطره داعش بدهد، جمع 10-12 نفرهای را دعوت کرد که بنده هم یکی از افراد حاضر در جلسه بودم. ایشان نزدیک به 2 ساعت و نیم درباره وضعیت منطقه و جهان اسلام گزارش دادند و تحلیل دادند که رژیم صهیونیستی و دیگران چه خواب شومی را برای منطقه دیدهاند. ایشان میگفت که همه شواهد و قرائن نشان میدهد که آنان دنبال تجزیه منطقهاند.
وی ادامه داد: در آن زمان برای همه ما باور اینکه بتوان داعش را از بین برد و خطرش را از منطقه دور کرد، خیلی سخت بود اما ایشان گفت که شرایط تغییر خواهد کرد و باید برنامهریزی کنیم که وضعیت چگونه تغییر کند تا به نفع مردم منطقه و تامین امنیت داخلی ملی ما شود. ایشان تاکید کردند که در حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ... باید کار کنیم تا پس از تثبیت منطقه، دستاوردها نهادینهسازی شود. ایشان در همان جلسه از من درخواست کرد که خاطراتم را بنویسم. به من فرمود که خودم نمیتوانم چنین کاری انجام دهم اما چون شما دیپلمات هستید خاطرات را بنویسید تا نسل جوان بدانند که چه نقشهای کشیده شده بود و چه اتفاقاتی رخ داد. بنابراین نقطه شروع این کتاب خود سردار سلیمانی بود.
عبداللهیان سرعت دادن به چاپ این کتاب را یکی از علتهای مغفول ماندن برخی نکات در این کتاب عنوان و تصریح کرد: این نکات در چاپهای بعدی اصلاح شد. همچنین همه خاطرات بنده ضبط شده است و در آرشیو حوزه هنری موجود است. اما به دلیل برخی ملاحظات مجبور بودم از بیان آنها در این کتاب پرهیز کنم.
امیرعبدالهیان بیان داشت: خاطرم هست زمانی که میخواستم کتاب را چاپ کنم، قصد داشتم که انتشارات وزارت خارجه این کار را انجام دهد اما با مشورتی که با آقای مومنی شریف داشتم، قرار شد که حوزه آن را چاپ کند. ایشان میگفت که این کتاب باید در جایی چاپ شود که مخاطب عام داشته باشد.
این مقام دیپلمات در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حمایت گروههای آزادیبخش سوریه از تروریستهای داعش گفت: خاطرم هست زمانی برای مذاکره با وزیر وقت خارجه انگلیس، دیداری با ایشان در لندن داشتم. اسنادی را داشتیم که نشان میداد گروههایی مانند جیشالحر که خود را آزادیبخش مردم سوریه مطرح میکردند، در حال حمایت مستقیم از داعشاند. آن اسناد نشان میداد که وقتی قرار است عملیاتی صورت گیرد، این گروهها همراه با داعش تقسیم کار میکنند، داعش فرماندهی میدان را برعهده میگیرد، یکی منطقه را شناسایی میکند، جیش الحر نقشهریزی میکند، دیگری تدارکات را دارد و ... وقتی این اسناد را به آنان نشان دادیم، تعجب کردند که چگونه به این اسناد دسترسی پیدا کردیم!