شهدای ایران: چند سال پیش روزنامه شرق به مناسبت مرگ نجیب محفوظ نویسنده مصری مطلبی را با عنوان "درگذشت پدر رمان عرب"منتشر کرد و در آن به تمجید از این نویسنده پرداخت اما هیچ گاه به سوابق این فرد اشاره نکرد و نگفت او حتی از نگاه علمای اهل سنت هم مورد غضب قرار داشته است. در نوشته این روزنامه به صورتی نشان داده شده بود که نجیب محفوظ را یک نویسنده ی ارزشی متدین و دارای دغدغه ی جهان اسلام معرفی کرد.
هفته نامه چلچراغ هم در شماره اخیر خود یادواره ای را برای نجیب محفوظ برگزار کرده است. چل چراغ نجیب، محفوظ را نویسنده ای به شدت امروزی دانسته و نوشته است: ظاهرا به علت شباهت های فراوان فرهنگی آثارش باید در ایران بسیار خوانده شود ولی او کمابیش ناخوانده مانده است . نویسنده چلچراغ سوال می کند چرا یاران از داشتن آدمی در حد و اندازه نجیب محفوظ محروم شده است؟
متاسفانه با شروع تحولات جدید سیاسی در ایران، برخی رسانه ها مایل هستند از هر شرایطی به نفع افکار خاص اخلاقی و اعتقادی خود استفاده کنند. جالب آنکه این بار حمایت از نویسنده ای که بنا بر اقوال روشنفکران جهان عرب یکی از مروجان بی دینی شناخته می شود در نشریه ای انجام می شود که مخاطبان آن قشر جوان بوده و الزاما نسبت به همه مطالب اعتقادی اشراف کامل ندارند تا متوجه حرک خزنده ضد دینی توسط برخی جریانات و افراد بشوند.
واقعیت آن است که نجیب محفوظ حتی در کشورهای عربی هم به عنوان یکی از نانجیب ترین نویسندگان عصر حاضر شناخته می شود. دایره مخالفت با نوشته های او تا آنجا بود که جمال عبدالناصر شخصا دستور توقف انتشار یکی از رمان های وی را داد. محفوظ اگرچه جایزه نوبل ادبیات را به خود اختصاص داده است اما در تاریخ جوایز نوبل این مورد یکی از سیاسی ترین آنها شناخته می شود.
«بچههای محله ما» (۱۹۵۹) یکی از آثار مشهور او است که بهخاطر کفرگویی ناشی از تصویر کنایی او از خدا که مخالف عقاید ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلامبود در مصر سالها ممنوع بود. در سال ۱۹۸۹ پس از فتوای امام خمینی در مورد سلمان رشدی، عمر عبدالرحمن مفتی نابینای مصری در گفتگو با یک روزنامهنگار گفت که اگر محفوظ برای نوشتن این داستان مجازات میشد، رشدی به خود اجازه انتشار چنین کتابی را نمیداد.
نجیب محفوظ ساختار رمان «بچههای محله ما» را بر اساس ساختار کتابهای مقدس به ویژه قرآن بنا کرده و حتی شخصیتهای این رمان و نامهایشان را نیز از شخصیتها و اسامی پیامبران برگرفته است. در پایان این رمان حدودا پانصد صفحهای، شخصیت اصلی داستان با اکسیری از عشق به جنگ با خدا میرود و موفق میشود او را از بین ببرد!!! . که این مطالب علاوه بر باطل بودن کلیت در درون خود حاوی وهن های بسیاری به ذات جلاله ی خداوند و همچنین پیامبران الهی بوده .
اما این تنها حرکت ضد اسلامی نجیب محفوظ نبود بلکه وی زمانی مشهور تر و مورد توجه محافل جهانی قرار گرفت که مخالف علنی خود را علیه حکم تاریخی امام خمینی که مبتنی بر ارتداد و قتل سلمان رشدی ملعون بوده اعلام کرد و جنجال های زیادی را به پا نمود .
محفوظ اگرچه از سوی برخی افراد به عنوان مخالف استعمار انگلیس که در زمان او وجود داشت شناخته می شود اما او در کتاب مشهور خود با عنوان"گذر قصر" عملا یک خانواده سنتی مصر را مورد نکوهش قرار داده و بر آزای زنان در رفت و آمد و عدم تمکین از همسر تاکید می کند. در رمان او انگلیسی ها در ظاهر اشغالگر هستند اما شخصیت های داخل کتاب در ذات خود برای آنها احترام زیادی قایل هستند و آنها را برتر از مردم مصر می دانند.
نجیب البته داستان نویس است اما درست مثل همه آنهایی که از درون مسلمانان برای تخریب سنتها و آداب آنها انتخاب می شوند، او نیز مورد تشویق است و حتی جایزه می گیرد. غربی ها حتی برای نجیب آهنگ و ملودی هم ساخته اند.
برای شناخت نجیب کافی است به این جملات او در هنگام دریافت جایزه نوبل دقت کنیم
برای معرفی تمدن اسلامی من در مورد نحوه ایجاد یک اتحاد بین همه بشریت برمبنای آزادی، برابری و بخشش تحت قیمومیت خدا صحبت نمی کنم، یا در مورد عظمت پیامبرش صحبت نمی کنم...
نجیب عملا مدرنیته را در هوع غربی آن پذیرفته و چنین نویسندگانی همواره از سوی غرب مورد تشویق و حمایت آشکار و پنهان قرار گرفته اند به خصوص آنکه او می کوشد، اسلام را کنار زده و تصریح کند راه نجات بشر رفتن به سوی مدرنیته جدید است. البته او برای این کار از ادبیات خاصی هم استفاده می کند که در نگاه اول می تواند مورد پسند جوانتر ها قرار بگیرد.
او تمدن جدید را می ستاید و آن را عامل سعادت بشر می داند. تلویحا سنت های اسلامی را رد می کند و تاکید می کند که اسلام باعث عقب ماندگی جوامع اسلامی شده است. اما او هیچ گاه نه درک می کند و نه می تواند به یاد آورد که عظمت اعراب به خاطر روی آوردن به اسلام بود. ضمن این که عقب ماندگی کنونی جهان اسلام نیز اتفاقا به دلیل عمل نکردن به احکام اسلام از جمله رفتن به سوی کسب علم و دوری از وابستگی بود. او اسلام را همان چیزی تصور می کند که غرب می خواهد، یعنی خانواده ای که زن در آن ذلیل است ، آزادی وجود ندارد و عیاشی در نهان آن موج می زند و همین عامل بدبختی است.
در نگاه محفوظ، غرب مایه خوشبختی است و او بر اساس همین نگاه اسراییل را می پذیرد و یکی اط مدافعان صلح انور سادات در کمپ دیوید بود.
اکنون این تفکر توسط برخی از قلم به دستان ایرانی تقویت می شود . جای بسی تاسف است که وزارت ارشاد با حکم مسئولیت فرهنگی خود نه تنها به سوالات مطرح شده پاسخ نمی دهد بلکه اجازه می دهد آثار غرب زدگانی چون نجیب محفوظ در ایران به چاپ رسیده و از آنها در مجلات مختلف به نیکی یاد شود. و این درحالی است که بزرگترین نویسندگان و شعرای ایرانی هنوز آثارشان در غربت به سر می برد و روشنفکران مدرن مرغ همسایه را غاز می پندارند.
افرادی چون جلال آل احمد و کتاب غربزدگی وی مهجور است اما فردی چون نجیب محفوظ به جوانان ایرانی معرفی می شود.
جالب آنکه در آبانماه گذشته با مجوز وزارت ارشاد کتاب "وراجی روی نیل" به قلم همین نویسنده منتشر شده است. انور سادات، رییسجمهور وقت مصر، این فیلم و کتاب را توقیف کرد و تا آخر دهه 1990 نیز به سختی میشد نسخهای از آن را به دست آورد.
اخیرا نیز کتاب «زیر سایبان» دربرگیرنده داستانهای نجیب محفوظ به قلم حسین شمسآبادی و مهدی شاهرخ ترجمه و در نشر روزگار منتشر شده است. همچنین چندی پیش محمدرضا مرعشیپور، از مترجمهای آثار محفوظ در ایران، از ترجمه جلد نخست سهگانه این نویسنده خبر داده و گفته بود که رمان «راه» را در دست ترجمه دارد.
هفته نامه چلچراغ هم در شماره اخیر خود یادواره ای را برای نجیب محفوظ برگزار کرده است. چل چراغ نجیب، محفوظ را نویسنده ای به شدت امروزی دانسته و نوشته است: ظاهرا به علت شباهت های فراوان فرهنگی آثارش باید در ایران بسیار خوانده شود ولی او کمابیش ناخوانده مانده است . نویسنده چلچراغ سوال می کند چرا یاران از داشتن آدمی در حد و اندازه نجیب محفوظ محروم شده است؟
متاسفانه با شروع تحولات جدید سیاسی در ایران، برخی رسانه ها مایل هستند از هر شرایطی به نفع افکار خاص اخلاقی و اعتقادی خود استفاده کنند. جالب آنکه این بار حمایت از نویسنده ای که بنا بر اقوال روشنفکران جهان عرب یکی از مروجان بی دینی شناخته می شود در نشریه ای انجام می شود که مخاطبان آن قشر جوان بوده و الزاما نسبت به همه مطالب اعتقادی اشراف کامل ندارند تا متوجه حرک خزنده ضد دینی توسط برخی جریانات و افراد بشوند.
واقعیت آن است که نجیب محفوظ حتی در کشورهای عربی هم به عنوان یکی از نانجیب ترین نویسندگان عصر حاضر شناخته می شود. دایره مخالفت با نوشته های او تا آنجا بود که جمال عبدالناصر شخصا دستور توقف انتشار یکی از رمان های وی را داد. محفوظ اگرچه جایزه نوبل ادبیات را به خود اختصاص داده است اما در تاریخ جوایز نوبل این مورد یکی از سیاسی ترین آنها شناخته می شود.
«بچههای محله ما» (۱۹۵۹) یکی از آثار مشهور او است که بهخاطر کفرگویی ناشی از تصویر کنایی او از خدا که مخالف عقاید ادیان ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلامبود در مصر سالها ممنوع بود. در سال ۱۹۸۹ پس از فتوای امام خمینی در مورد سلمان رشدی، عمر عبدالرحمن مفتی نابینای مصری در گفتگو با یک روزنامهنگار گفت که اگر محفوظ برای نوشتن این داستان مجازات میشد، رشدی به خود اجازه انتشار چنین کتابی را نمیداد.
نجیب محفوظ ساختار رمان «بچههای محله ما» را بر اساس ساختار کتابهای مقدس به ویژه قرآن بنا کرده و حتی شخصیتهای این رمان و نامهایشان را نیز از شخصیتها و اسامی پیامبران برگرفته است. در پایان این رمان حدودا پانصد صفحهای، شخصیت اصلی داستان با اکسیری از عشق به جنگ با خدا میرود و موفق میشود او را از بین ببرد!!! . که این مطالب علاوه بر باطل بودن کلیت در درون خود حاوی وهن های بسیاری به ذات جلاله ی خداوند و همچنین پیامبران الهی بوده .
اما این تنها حرکت ضد اسلامی نجیب محفوظ نبود بلکه وی زمانی مشهور تر و مورد توجه محافل جهانی قرار گرفت که مخالف علنی خود را علیه حکم تاریخی امام خمینی که مبتنی بر ارتداد و قتل سلمان رشدی ملعون بوده اعلام کرد و جنجال های زیادی را به پا نمود .
محفوظ اگرچه از سوی برخی افراد به عنوان مخالف استعمار انگلیس که در زمان او وجود داشت شناخته می شود اما او در کتاب مشهور خود با عنوان"گذر قصر" عملا یک خانواده سنتی مصر را مورد نکوهش قرار داده و بر آزای زنان در رفت و آمد و عدم تمکین از همسر تاکید می کند. در رمان او انگلیسی ها در ظاهر اشغالگر هستند اما شخصیت های داخل کتاب در ذات خود برای آنها احترام زیادی قایل هستند و آنها را برتر از مردم مصر می دانند.
نجیب البته داستان نویس است اما درست مثل همه آنهایی که از درون مسلمانان برای تخریب سنتها و آداب آنها انتخاب می شوند، او نیز مورد تشویق است و حتی جایزه می گیرد. غربی ها حتی برای نجیب آهنگ و ملودی هم ساخته اند.
برای شناخت نجیب کافی است به این جملات او در هنگام دریافت جایزه نوبل دقت کنیم
برای معرفی تمدن اسلامی من در مورد نحوه ایجاد یک اتحاد بین همه بشریت برمبنای آزادی، برابری و بخشش تحت قیمومیت خدا صحبت نمی کنم، یا در مورد عظمت پیامبرش صحبت نمی کنم...
نجیب عملا مدرنیته را در هوع غربی آن پذیرفته و چنین نویسندگانی همواره از سوی غرب مورد تشویق و حمایت آشکار و پنهان قرار گرفته اند به خصوص آنکه او می کوشد، اسلام را کنار زده و تصریح کند راه نجات بشر رفتن به سوی مدرنیته جدید است. البته او برای این کار از ادبیات خاصی هم استفاده می کند که در نگاه اول می تواند مورد پسند جوانتر ها قرار بگیرد.
او تمدن جدید را می ستاید و آن را عامل سعادت بشر می داند. تلویحا سنت های اسلامی را رد می کند و تاکید می کند که اسلام باعث عقب ماندگی جوامع اسلامی شده است. اما او هیچ گاه نه درک می کند و نه می تواند به یاد آورد که عظمت اعراب به خاطر روی آوردن به اسلام بود. ضمن این که عقب ماندگی کنونی جهان اسلام نیز اتفاقا به دلیل عمل نکردن به احکام اسلام از جمله رفتن به سوی کسب علم و دوری از وابستگی بود. او اسلام را همان چیزی تصور می کند که غرب می خواهد، یعنی خانواده ای که زن در آن ذلیل است ، آزادی وجود ندارد و عیاشی در نهان آن موج می زند و همین عامل بدبختی است.
در نگاه محفوظ، غرب مایه خوشبختی است و او بر اساس همین نگاه اسراییل را می پذیرد و یکی اط مدافعان صلح انور سادات در کمپ دیوید بود.
اکنون این تفکر توسط برخی از قلم به دستان ایرانی تقویت می شود . جای بسی تاسف است که وزارت ارشاد با حکم مسئولیت فرهنگی خود نه تنها به سوالات مطرح شده پاسخ نمی دهد بلکه اجازه می دهد آثار غرب زدگانی چون نجیب محفوظ در ایران به چاپ رسیده و از آنها در مجلات مختلف به نیکی یاد شود. و این درحالی است که بزرگترین نویسندگان و شعرای ایرانی هنوز آثارشان در غربت به سر می برد و روشنفکران مدرن مرغ همسایه را غاز می پندارند.
افرادی چون جلال آل احمد و کتاب غربزدگی وی مهجور است اما فردی چون نجیب محفوظ به جوانان ایرانی معرفی می شود.
جالب آنکه در آبانماه گذشته با مجوز وزارت ارشاد کتاب "وراجی روی نیل" به قلم همین نویسنده منتشر شده است. انور سادات، رییسجمهور وقت مصر، این فیلم و کتاب را توقیف کرد و تا آخر دهه 1990 نیز به سختی میشد نسخهای از آن را به دست آورد.
اخیرا نیز کتاب «زیر سایبان» دربرگیرنده داستانهای نجیب محفوظ به قلم حسین شمسآبادی و مهدی شاهرخ ترجمه و در نشر روزگار منتشر شده است. همچنین چندی پیش محمدرضا مرعشیپور، از مترجمهای آثار محفوظ در ایران، از ترجمه جلد نخست سهگانه این نویسنده خبر داده و گفته بود که رمان «راه» را در دست ترجمه دارد.