چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ اینکه در شریط نامناسب مادی به سر میبریم و فساد در جامعه بیشتر به چشممان میآید تا خوبیها، ادله محکمی است برای اینکه آیه یأس بخوانیم؟ شهدا پاسخ میدهند.
به گزارش شهدای ایران، شهدا بخشی از مردمان جامعه هستند که هر کس با هر تفکری تمام قد به احترام
آنها خواهد ایستاد. اگر کسی ملی باشد، به احترام کسی که برای دفاع از هویت و
ناموس کشور رفته میایستد و شهید را تکریم میکند. اگر مذهبی باشد شهید را
نماد مبارزه برای دفاع از آرمان و اعتقاد و دینش میداند و تقدیسش میکند.
اگر حتی نه ملی باشد و نه مذهبی، شهید را مجسمه آزادیخواهی میداند و
کسانی چنین آزاده که تعلقات دنیایی را به هیچ میگیرند، برایش محترم خواهند
بود.
شهدا کسانی هستند که به خاطر آنچه برایشان ارزش داشت، مخصوصترین نعمت خدا به یک مخلوق را فدا کردند. کاری که بقیه افراد جامعه حاضر نخواهند بود برای هیچ ارزشی دیگر دست از جانشان بشویند.
شهدا راهی را رفتند که جز با آگاهی و عشق به آنچه به آن اعتقاد داشتند، نمیشود در این طریق قدم برداشت. طریقی که اغلب آنها در آخرین نوشتههایشان به عنوان وصیت برای نسلهای بعد به جا گذاشتهاند و به این سوال پاسخ دادند که برای چه جان دادند.
این روزها که در آستانه یک انتخاب دیگر هستیم برای اعتلای جامعهمان گذری میکنیم بر وصیت نامه شهدا. با مرور این نوشتهها شاید بهتر مشخص شود چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ آیا اینکه در شریط نامناسب مادی به سر میبریم و فساد در جامعه بیشتر به چشممان میآید تا خوبیها، ادله محکمی است برای شرکت نکردن؟
*ایرادها را در بوق و کرنا نکنید
شهید محمود خلیلزاده از دانشآموزان دبیرستان سپاه تهران که در اول بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید در وصیتنامه خود خطاب به مردم مینویسد: «انقلاب را یاری کنید و لحظهای را به بطالت و راحتی نگذرانید. در امور دخالت کنید. در صحنه حاضر باشید و تا فتح اولین قبله مسلمین که در چنگ اسرائیل غاصب است از پای ننشینید. در سیاست حضور فعال داشته باشید و سعی در گشایش گرهها و مشکلات راه انقلاب داشته باشید. هرگز در راه انقلاب فریب نابکاران و گمراهان را نخورید که دین و دنیای خود را به باد خواهید داد.
همیشه این را به خاطر داشته باشید که سیلیخوردگان از اسلام و امام و ولایت فقیه که در راس آنها آمریکا و همپیمانانش از چپترین چپها که مولود صهیونیسماند تا راستترین راستها و همه آنهایی که از انقلاب اسلامی درآمد حرام و نامشروع و اشرافیتهای کاذب تجربه مآبانهشان را بر باد داده، بر سر یک چیزی اتفاق دارند و آن نابودی اسلام و نابودی خط سازش ناپذیر ولایت فقیه و انقلاب اسلامی است.
سفارش دیگرم به برادران مسجدی و حزب اللهی و یاوران و سربازان امام خمینی است که ذرهای سازش و مسامحه در مسیر انقلاب با دشمنان انقلاب و امام و گمراهان بر شما زیبنده و سزاوار نیست. جاذبه و دافعه علیگونه داشته باشید و نترسید از اینکه هدایت ناشدنیها و منافقین در صورت دفع شدن و سازش و نرمش ندیدن میروند و آدمکشی و ترور و جنگ با اسلام پیشه میکنند. برخورد علی (علیه السلام) را بنگرید با طلحه و زبیر!
دقت داشته باشید که انتقادات و ایرادهای بحق شما در مورد نهادهای انقلابی و مسئولین انقلاب در حضور مردم نااهل و حتی مسلمانان غیر حزباللهی با آب و تاب مطرح نشود که مایه تبلیغات شوم آنان و تضعیف و تحقیر این عزیزان انقلاب خواهد بود؛ زیرا دعوای دو برادر را غریبه نباید بشنود.»
*نگذارید سلاح شهدا زمین بماند
آنچه در وصیت نامه شهدا به چشم میخورد، حضور موثر در جامعه است که انتخابات، یکی از این حضورهاست. در این نوشتهها که نخبگان عصر خودشان نوشته و به آن عمل کردهاند، چراغ هدایتی است که هادی هر فردی است که میخواهد قدمی برای کشورش بردارد. چه به عنوان یک شهروند عادی و چه به عنوان مسئولی که میخواهد خدمت کند.
شهید عباس حسینجانی که در سوم بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید، در وصیتنامه خود اینگونه مینویسد: «برادران من! از شما میخواهم که نگذارید سلاح من به زمین بیفتد، زیرا منافقین شاد میشوند. اکنون زمان امتحان است در جبهه حق علیه باطل. ای ملت ایران! هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب و شرق زده را نخورید و روحانیت مبارز را حامی باشید و راه شهدا را ادامه دهید.»
*آخرین ضربه دشمن چه خواهد بود؟
برخی از مردم فکر میکنند باید در انتخابات شرکت کنند تا زندگی مادی برایشان راحتتر بگذرد. البته که این یکی از موضوعات بسیار مهم و انکارنشدنی است، اما صِرف در نظر داشتن این وجه از یک کار مهم ارزش آن را تقلیل خواهد داد. حضور مردم در صحنه حتما آثاری فراتر از این موضوعات دارد و آن، اقتدار و استقلالی است که زندگی خوب مادی را هم به دنبال خواهد داشت.
شهید «علیرضا جهانی انور» که در ۲۵ خردادماه ۱۳۶۳ در اشنویه شهید شد، مینویسد: «ما در قبال اسلام مسئولیتی بس سخت داریم که باید به این مسئولیت عمل نمائیم و در این راه باید ائمه اطهار را الگوی خود قرار دهیم، پس همیشه در خط حزبالله بوده، جبههها را فراموش نکنید. دشمن، آخرین حربههای خود را علیه لشکر اسلام به کار میبرد و با این کار میخواهد در دل حزبالله خوف ایجاد کند.»
*مساجد را جناحی نکنید
آنچه مهم است دنبال نکردن یک جریان خاص با هر شرایط و عقبهای خواهد بود. باید همچون دوران هشت سال دفاع مقدس این مساجد باشند که مردم را به روشنگری دعوت میکنند نه میتینگها و تجمعهایی که جز شور و هیجان، آوردهای برای شرکت کنندگان در بر نخواهد داشت.
شهید نادر (حسین) چوپانیان که در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید در وصیتنامهاش مینویسد: «از جناحبندیها در مساجد جلوگیری نمایید؛ از مسائلی همچون ریا و خودنمایی به دور بوده و خدا را با خود غریبه ندانید بلکه همیشه از او حوائج خود را بخواهید.»
*هر کجا ارزانتر است مرا دفن کنید
اما در وصیتنامه دیگری که در ادامه همین مطلب خواهید خواند، تذکری مهم و جدی برای کسانی است که میخواهند بر صندلی خدمت به مردم تکیه بزنند. شهید مسعود منفرد نیارکی از فرماندهان ارتش در بخشی از نوشتههایش میگوید: «اگر زمانی در حین خدمت، جانم را از دست دادم و قرار شد ارتش مرا به خاک بسپارد، هر جا که برای ارتش راحتتر و ارزانتر است، مرا خاک کند.»
و جالب این است که همین بخش از دستنوشته خود را روی کاغذی نوشته و در جیب لباسش میگذاشت تا همیشه همراهش باشد.
شهدا کسانی هستند که به خاطر آنچه برایشان ارزش داشت، مخصوصترین نعمت خدا به یک مخلوق را فدا کردند. کاری که بقیه افراد جامعه حاضر نخواهند بود برای هیچ ارزشی دیگر دست از جانشان بشویند.
شهدا راهی را رفتند که جز با آگاهی و عشق به آنچه به آن اعتقاد داشتند، نمیشود در این طریق قدم برداشت. طریقی که اغلب آنها در آخرین نوشتههایشان به عنوان وصیت برای نسلهای بعد به جا گذاشتهاند و به این سوال پاسخ دادند که برای چه جان دادند.
این روزها که در آستانه یک انتخاب دیگر هستیم برای اعتلای جامعهمان گذری میکنیم بر وصیت نامه شهدا. با مرور این نوشتهها شاید بهتر مشخص شود چرا باید در انتخابات شرکت کنیم؟ آیا اینکه در شریط نامناسب مادی به سر میبریم و فساد در جامعه بیشتر به چشممان میآید تا خوبیها، ادله محکمی است برای شرکت نکردن؟
*ایرادها را در بوق و کرنا نکنید
شهید محمود خلیلزاده از دانشآموزان دبیرستان سپاه تهران که در اول بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید در وصیتنامه خود خطاب به مردم مینویسد: «انقلاب را یاری کنید و لحظهای را به بطالت و راحتی نگذرانید. در امور دخالت کنید. در صحنه حاضر باشید و تا فتح اولین قبله مسلمین که در چنگ اسرائیل غاصب است از پای ننشینید. در سیاست حضور فعال داشته باشید و سعی در گشایش گرهها و مشکلات راه انقلاب داشته باشید. هرگز در راه انقلاب فریب نابکاران و گمراهان را نخورید که دین و دنیای خود را به باد خواهید داد.
همیشه این را به خاطر داشته باشید که سیلیخوردگان از اسلام و امام و ولایت فقیه که در راس آنها آمریکا و همپیمانانش از چپترین چپها که مولود صهیونیسماند تا راستترین راستها و همه آنهایی که از انقلاب اسلامی درآمد حرام و نامشروع و اشرافیتهای کاذب تجربه مآبانهشان را بر باد داده، بر سر یک چیزی اتفاق دارند و آن نابودی اسلام و نابودی خط سازش ناپذیر ولایت فقیه و انقلاب اسلامی است.
سفارش دیگرم به برادران مسجدی و حزب اللهی و یاوران و سربازان امام خمینی است که ذرهای سازش و مسامحه در مسیر انقلاب با دشمنان انقلاب و امام و گمراهان بر شما زیبنده و سزاوار نیست. جاذبه و دافعه علیگونه داشته باشید و نترسید از اینکه هدایت ناشدنیها و منافقین در صورت دفع شدن و سازش و نرمش ندیدن میروند و آدمکشی و ترور و جنگ با اسلام پیشه میکنند. برخورد علی (علیه السلام) را بنگرید با طلحه و زبیر!
دقت داشته باشید که انتقادات و ایرادهای بحق شما در مورد نهادهای انقلابی و مسئولین انقلاب در حضور مردم نااهل و حتی مسلمانان غیر حزباللهی با آب و تاب مطرح نشود که مایه تبلیغات شوم آنان و تضعیف و تحقیر این عزیزان انقلاب خواهد بود؛ زیرا دعوای دو برادر را غریبه نباید بشنود.»
*نگذارید سلاح شهدا زمین بماند
آنچه در وصیت نامه شهدا به چشم میخورد، حضور موثر در جامعه است که انتخابات، یکی از این حضورهاست. در این نوشتهها که نخبگان عصر خودشان نوشته و به آن عمل کردهاند، چراغ هدایتی است که هادی هر فردی است که میخواهد قدمی برای کشورش بردارد. چه به عنوان یک شهروند عادی و چه به عنوان مسئولی که میخواهد خدمت کند.
شهید عباس حسینجانی که در سوم بهمن ماه سال ۶۵ به شهادت رسید، در وصیتنامه خود اینگونه مینویسد: «برادران من! از شما میخواهم که نگذارید سلاح من به زمین بیفتد، زیرا منافقین شاد میشوند. اکنون زمان امتحان است در جبهه حق علیه باطل. ای ملت ایران! هرگز فریب منافقین و روشنفکران غرب و شرق زده را نخورید و روحانیت مبارز را حامی باشید و راه شهدا را ادامه دهید.»
*آخرین ضربه دشمن چه خواهد بود؟
برخی از مردم فکر میکنند باید در انتخابات شرکت کنند تا زندگی مادی برایشان راحتتر بگذرد. البته که این یکی از موضوعات بسیار مهم و انکارنشدنی است، اما صِرف در نظر داشتن این وجه از یک کار مهم ارزش آن را تقلیل خواهد داد. حضور مردم در صحنه حتما آثاری فراتر از این موضوعات دارد و آن، اقتدار و استقلالی است که زندگی خوب مادی را هم به دنبال خواهد داشت.
شهید «علیرضا جهانی انور» که در ۲۵ خردادماه ۱۳۶۳ در اشنویه شهید شد، مینویسد: «ما در قبال اسلام مسئولیتی بس سخت داریم که باید به این مسئولیت عمل نمائیم و در این راه باید ائمه اطهار را الگوی خود قرار دهیم، پس همیشه در خط حزبالله بوده، جبههها را فراموش نکنید. دشمن، آخرین حربههای خود را علیه لشکر اسلام به کار میبرد و با این کار میخواهد در دل حزبالله خوف ایجاد کند.»
*مساجد را جناحی نکنید
آنچه مهم است دنبال نکردن یک جریان خاص با هر شرایط و عقبهای خواهد بود. باید همچون دوران هشت سال دفاع مقدس این مساجد باشند که مردم را به روشنگری دعوت میکنند نه میتینگها و تجمعهایی که جز شور و هیجان، آوردهای برای شرکت کنندگان در بر نخواهد داشت.
شهید نادر (حسین) چوپانیان که در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید در وصیتنامهاش مینویسد: «از جناحبندیها در مساجد جلوگیری نمایید؛ از مسائلی همچون ریا و خودنمایی به دور بوده و خدا را با خود غریبه ندانید بلکه همیشه از او حوائج خود را بخواهید.»
*هر کجا ارزانتر است مرا دفن کنید
اما در وصیتنامه دیگری که در ادامه همین مطلب خواهید خواند، تذکری مهم و جدی برای کسانی است که میخواهند بر صندلی خدمت به مردم تکیه بزنند. شهید مسعود منفرد نیارکی از فرماندهان ارتش در بخشی از نوشتههایش میگوید: «اگر زمانی در حین خدمت، جانم را از دست دادم و قرار شد ارتش مرا به خاک بسپارد، هر جا که برای ارتش راحتتر و ارزانتر است، مرا خاک کند.»
و جالب این است که همین بخش از دستنوشته خود را روی کاغذی نوشته و در جیب لباسش میگذاشت تا همیشه همراهش باشد.