محافظ شاه داستانی را از عیاشی شاه و علم در جزیره کیش نقل میکند که نشانگر اوج بیمبالاتی آنهاست.
به گزارش شهدای ایران، از لحاظ مسائل اخلاقی و جنسی، چیزهایی هست كه گفتن و شنیدنش عرق شرم بر پیشانی انسان میآورد، اما خاندان پهلوی ابایی نداشتند که فساد اخلاقیشان یادگار بماند و گوشهای از این خاطرات را، بعدها نزدیكان آنان منتشر كردند.
بهرهگیری از جایگاه سیاسی، جهت برآورده ساختن اهداف و امیال شخصی از عواملی بود که محمدرضاپهلوی از آن در طول دوران سلطنت خود استفاده مینمود. او ضعف زيادی در برابر زنان داشت و در فساد اخلاقی حد و مرزی نمیشناخت و اصول اخلاقی را رعايت نمیكرد.
یکی از نزدیکترین افراد به محمدرضا پهلوی، علی شهبازی بود. او از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظان شاه بود و نه تنها در زمان سلطنت شاه، بلکه پس از فرار هم در حلقه نزدیکان او باقی ماند.
علی شهبازی داستانی را از عیاشی شاه و علم در جزیره کیش نقل میکند که نشانگر اوج بیمبالاتی آنهاست. پیش از نقل این خاطره از مخاطبان عزیز به واسطه اشاره به مسائل غیراخلاقی این خاندان پوزش خواسته، اما برای شناخت هر چه بیشتر عمق فساد در این خاندان بیان این گونه مطالب اجتناب ناپذیر است.
با یک فروند هواپیما در معیت شاه و علم به جزیره کیش رفتیم. علم در فرودگاه گفت حفاظت لازم نیست، شاه را برداشت و برد. افسر نیروی هوایی مسئول حفاظت در کیش بشدت از جان شاه میترسید و خودخوری میکرد. چند لحظه بعد با عصبانیت آمد و گفت شاه با سه خانم لخت کنار ساحل قدم میزنند. «هر چهار نفر لخت هستند و کارهایی انجام میدهند که واقعاً من ناراحت شدم». شهبازی در توجیه آن افسر میگوید: «شاه هم آدم است، تفریح میخواهد!» افسر با ناراحتی جواب داد: «این تفریح نیست».
شاه و دلال محبت او عَلَم، در رابطه با اخلاق جنسی به اين اعتقاد رسيده بودند كه مردان بزرگ احتياج به يک سرگرمی دارند و مسئله جنسی بهترين سرگرمی است.
بهرهگیری از جایگاه سیاسی، جهت برآورده ساختن اهداف و امیال شخصی از عواملی بود که محمدرضاپهلوی از آن در طول دوران سلطنت خود استفاده مینمود. او ضعف زيادی در برابر زنان داشت و در فساد اخلاقی حد و مرزی نمیشناخت و اصول اخلاقی را رعايت نمیكرد.
یکی از نزدیکترین افراد به محمدرضا پهلوی، علی شهبازی بود. او از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظان شاه بود و نه تنها در زمان سلطنت شاه، بلکه پس از فرار هم در حلقه نزدیکان او باقی ماند.
علی شهبازی داستانی را از عیاشی شاه و علم در جزیره کیش نقل میکند که نشانگر اوج بیمبالاتی آنهاست. پیش از نقل این خاطره از مخاطبان عزیز به واسطه اشاره به مسائل غیراخلاقی این خاندان پوزش خواسته، اما برای شناخت هر چه بیشتر عمق فساد در این خاندان بیان این گونه مطالب اجتناب ناپذیر است.
با یک فروند هواپیما در معیت شاه و علم به جزیره کیش رفتیم. علم در فرودگاه گفت حفاظت لازم نیست، شاه را برداشت و برد. افسر نیروی هوایی مسئول حفاظت در کیش بشدت از جان شاه میترسید و خودخوری میکرد. چند لحظه بعد با عصبانیت آمد و گفت شاه با سه خانم لخت کنار ساحل قدم میزنند. «هر چهار نفر لخت هستند و کارهایی انجام میدهند که واقعاً من ناراحت شدم». شهبازی در توجیه آن افسر میگوید: «شاه هم آدم است، تفریح میخواهد!» افسر با ناراحتی جواب داد: «این تفریح نیست».
شاه و دلال محبت او عَلَم، در رابطه با اخلاق جنسی به اين اعتقاد رسيده بودند كه مردان بزرگ احتياج به يک سرگرمی دارند و مسئله جنسی بهترين سرگرمی است.