همزمانی "روز ملی جمعیت" امسال با ایام انتخابات ریاستجمهوری فرصتی مغتنم برای مطالبه از کاندیداها در این موضوع کلیدی و مهم است؛ اگر موانع ازدواج و فرزندآوری برداشته شود، با توجه به اینکه بر اساس پیمایشها، خانوادههای ایرانی تمایل به ازدواج و فرزندآوری دارند، شاهد اتفاقات خوبی در این زمینه خواهیم بود؛ مانعزدایی در زمینه ازدواج و فرزندآوری میتواند یکی از مطالبات جدی از کاندیداهای مختلف باشد.
اما واقعیت امر این است که اوضاع "جمعیت" کشور وخیم و به مرز بحران رسیده است؛ و تنها اقداماتی عاجل میتواند از این روند جلوگیری کند؛ به همین بهانه در گفتگویی با پروفسور محمد اسماعیل اکبری، مشاور عالی وزیر بهداشت، رئیس انجمن علمی آموزش پزشکی، پدر پزشکی جامعهنگر ایران و استادتمام دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی به جوانب بحران قریب الوقوع جمعیتی که در کمین حوزههای مختلف کشور است پرداختهایم.
این گفتگو در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم میشود:
جناب دکتر، با اشاره به شاخصهایی که مستقیماً روی تغییرات جمعیتی اثر میگذارند، بفرمایید که وضعیت کشور در این فاکتورها چگونه است.
بهطور کلی تغییر جمعیتی از سه متغیر باروری، مقوله مهاجرت و مرگومیر تأثیر میپذیرد؛ وضع ما در دو متغیر اول، نامناسب است و برای اقدام اکنون نیز دیر است و نباید بیش از این فرصت را از دست داد؛ حدود سه دههای هست که "نرخ رشد جمعیت" در کشور روند نزولی به خود گرفته است و این نرخ که در سالهای اول انقلاب حدود 3 درصد بود، از اواخر دهه شصت خورشیدی از آن کاسته شد و این رقم در ابتدای ورود به دهه هشتاد به حدود 1.5 درصد رسید و در سال 1398 برای نخستین بار به کمتر از 1 درصد رسید و در سالهای نهچندان دور صفر خواهد شد!
نرخ باروری کلی (TFR) در ایران عزیز در سال 98 حدود 1.6 شد و برای سال 99 بهاحتمالِ بسیار زیاد، کمتر نیز شده است و این مقدار قریب 65 درصد نرخ باروری موردنیاز برای حفظ جمعیت کشور است و این موضوع نشان میدهد حتماً شاهد تغییرات جدی در ساختار جمعیتی خواهیم بود.
این تغییرات به چه معنی است و چه پیامدهایی برای کشور دارد؟
نرخ رشد جمعیت در سال 99 به ششدهم درصد رسیده است و این امر حاکی از آن است که در حال افول جمعیتی و گذار از جوانی به سالخوردگی هستیم و این موضوع بسیار خطرناک است؛ بر اساس آمارهای رسمی و گزارش سازمان ثبت احوال، در سال 1398 در کشور 170 هزار نوزاد کمتر از سال 1397 به دنیا آمده است و در سال 99 نسبت به 98، حدود 80 هزار نوزاد کمتر متولد شده است، وضعیت باروری و فرزندآوری در کشور بهگونهای است که زیر باروریِ سطح جانشینی (RLF) جمعیت در کشور و حتی باروری سطح جانشینی متعارف است.
به این موضوع اشاره کردید که در حال افول جمعیتی و گذار از جوانی به سالخوردگی هستیم؛ آیا راهحلی برای این مسئله وجود دارد؟
با این شرایط قادر به حفظ جمعیت جوان کشور نخواهیم بود، مگر مردانه به میدان بیاییم و با حرکتهای عالمانه بسیجی، کار را بهپیش ببریم؛ این مسئله بهطور قطع مرد میدان میطلبد که با علم، اعتقاد، دلسوزی و تجربه اتفاقات خوشی را رقم بزند و آینده ایران عزیز را نجات دهد؛ در جامعهای که در حال گذار است، حاکمیت و حکومتهای عالم و دلسوز باید شرایط لازم برای فرزندآوری، رفاه و سلامت نسل جوان و میانسال را فراهم نمایند؛ عدم توجه به این اولویتها، علاوه بر از دست دادن جوانی جمعیت که مهمترین موضوع است، در آینده سالمندان را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد ساخت.
جنابعالی بهعنوان مشاور عالی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این زمینه چه اقداماتی داشتید؟ آیا این پیگیریها نتیجهبخش بوده است؟
گره کور مراقبت از جمعیت و حفظ ساختار جوان جمعیتی ایران عزیز باید باز شود؛ تا آنجا که در توان بوده با کمک تیم علمی همکار اینجانب که متشکل از جمعیتشناسان، اقتصاددانان، فعالان حوزه جمعیت و علوم اجتماعی، آماردان و افراد مختلف گروههای پزشکی است، کتباً، شفاها و حضوری تذکرات، مشاورهها و راهنماییهای اجرایی متعدد داده شده است اما آنطور که باید موردتوجه قرار نگرفت و غفلتهای زیادی صورت پذیرفت.
اقدامات انجامشده در سالهای اخیر چه در ابعاد اقتصادی و چه در ابعاد اجتماعی و سلامت در این زمینه بسیار ناچیز و کماثر بوده و تاکنون نتوانسته است از آهنگ کاهش رشد جمعیت بکاهد و کمکی به حفظ جوانی جمعیت کند و بلکه بهعکس عمل شده است لذا باید به این موضوع مهم، توجه بسیار جدیتری شود تا در سالهای آتی دچار آسیبهای جدیتر و بیشازپیش نشویم.
در این رابطه چه توصیهای برای مردم و مسئولان دارید؟
مسئولان باید تمهیدات و برنامهریزیهای دقیقی بهویژه در حوزههای سلامت، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای مراقبت، حفظ جوانی و افزایش جمعیت مولد در کشور، انجام دهند و مردم و فعالان اجتماعی نیز باید این امر را جزو مطالبات اصلی خود قرار دهند؛ ازجمله مشکلات اصلی در این زمینه نبود ساختار اجراییِ مسئول برای پاسخگویی به اجرای قانون و مطالبات مردم است؛ شما میدانید که مقام معظم رهبری بارها در خلوت و جلوت بهویژه در چند سال اخیر، به وزرای مشخصی تذکر مشفقانه دادند، اما متأسفانه اتفاقی مثبت و علمی رخ نداد!
خسرانهای سرمایهای، عاطفی و اقتصادی از مهمترین ضررهای ناشی از تغییر ساختار جمعیت و سالخوردگی جمعیت در کشور است و مسئولی به آنها بها نداده است و من از کسی نشنیده و ندیدهام که بهطور جدی به این موارد بپردازد!
حالا چه عواملی در سالهای اخیر روند تخریب ساختار جمعیتی را سرعت بخشیده است؟
شوکهای ارزی در چند سال اخیر و پاندمی کرونا و نحوه مدیریت آن در کشور بر این امر مؤثر بوده و خواهد بود و برآوردها و تخمینهای قبلی تغییر خواهند کرد؛ اگرچه مهمترین مؤلفههای مؤثر در این امر، مدیریتهای کمآگاه و کماعتقاد و بعضاً دورو در اجرا بوده است!
پس با توجه به اینکه در ایام انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم، موضوع جمعیت باید از اولویتهای اصلی کاندیداها باشد.
مردم، صداوسیما، رسانهها، فعالان سیاسی ـ اجتماعی باید از مسئولان و کاندیداهای ریاست جمهوری برای ارائه برنامههای اجرایی خود جهت اجرای سیاستهای کلی جمعیت ابلاغشده در سال 1393 مطالبه کنند؛ سرمایه اصلی هر کشوری جمعیت و چگونگی ساختار جمعیت آن کشور است و آسیب و تخریب این سرمایه، عوارض و ضررهای جبرانناپذیری را بههمراه خواهد داشت لذا حمایت از خانواده و فرزندآوری و اجرای سیاستهای کلی نظام در حوزه جمعیت که یک تکلیف است و نه سلیقه، باید به مطالبه ملی تبدیل شود.
یکی از تبعات مستقیم کاهش فرزندآوری، سالمندی جمعیت است، در این مورد کشور چه وضعیتی دارد؟
مؤلفهها و ویژگیهای ساختار جمعیتی کشور در حال تغییر است و چند سالی است که روند پیر شدن جمعیت ایران آغاز شده و با سرعت به این سمت در حرکت است؛ در واقع در حال از دست دادن جوانیِ جمعیت هستیم! در سال 1335 میانه سنی جمعیت 20.2 سال بوده و در سال 95، میانه سنی حدود 30 سال محاسبه شده است که نشان میدهد جمعیت ایران قریب به 10 سال پیرتر شده است؛ با افزایش روند سالخوردگی و سالمندی، جمعیت کشور نیاز به مراقبت و هزینه بیشتری دارد و باید برنامههای اساسی برای جلوگیری از این روند اتخاذ کرد؛ این عدد در ایران از کشورهای همسایه بهطور معنیداری بیشتر است.
برای حفظ ساختار جمعیت، حد بهینه جمعیت سالمند باید چهمیزانی باشد؟
حد بهینه جمعیت سالمند بین 6 تا 7 درصد جمعیت کشور است اگر نسبت جمعیت سالمند کشوری بیش از حد مطلوب باشد، کشور گرفتار آسیبهای جدی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد شد؛ نسبت سالمندی و سالخوردگی جمعیت در بیست سال آینده به حدود دو برابر میرسد، ایران عزیز از سال 1395بیشتر پای به سنین پیری و سالخوردگی گذاشته است و با روند فعلی تا سال 1430خورشیدی جمعیت ایران سالخورده میشود!
در این زمینه، طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده، تنها مصوبه جمعیتی کشور است که بعد از حدود یک دهه در حال تبدیل شدن به قانون است.
بله؛ اگر این طرح اشکالاتی در زمینههایی دارد، باید بدون لجاجت با همدلی و وفاق آنها را برطرف کرد تا کمکی به ساختار و رشد جمعیت کنیم؛ متأسفانه رسماً دروغهایی به این مصوبه نسبت داده میشود که بیشتر حاکی از اغراض است؛ طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده اخیراً به شورای محترم نگهبان ارسال شد و این شورا ایراداتی نسبت به این طرح گرفت که مجلس در حال اصلاح این ایرادات است و بهزودی طرح به شورای نگهبان برای تصویب ارسال میشود.
با توجه به اهمیت این موضوع، آیا طرح جوانی جمعیت همه ابعاد و جوانب جمعیتی را پوشش میدهد؟
من معتقد نیستم همه جوانب در این طرح دیده شده است و ایرادهایی نیز وجود دارد اما با همدلی و همراهی باید راه حفظ ساختار جوان جمعیتی و رشد جمعیت کشور را فراهم کنیم؛ این طرح گام نخست خوبی است و بیش از این نباید زمان را از دست بدهیم.
نظر جنابعالی درمورد حواشی بهوجودآمده پیرامون برخی از مواد طرح چیست؟
متأسفانه نکتهای که در غالب اظهارنظرها مشترک است بهدنبال حاشیهها بودن است؛ حواشیسازی این طرح بسیار زیاد است و باید به اصل مطلب که حفظ ساختار و افزایش جمعیت است، پرداخته شود؛ در این طرح به عوامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت توجه شده و مشوقهایی برای فرزندآوری و سلامت باروری دیده شده است.
مشاهده میکنیم که برنامهریزی دقیق و وسیع رسانهای برای عادی جلوهدادن وضعیت جمعیت کشور صورت گرفته است!
بله؛ رسانههای معاند و متأسفانه برخی از رسانههای داخل و رسانههای جدیدالتأسیسی مأمور هستند با ژست علمی و طرفدار حقوق مردم، روند جمعیتی کشور را بدون مخاطره جلوه دهند و موضوع را سیاستزده کنند و برخی رسانههای داخلی دانسته و نادانسته با آنها همراهی و تبلیغات وسیعی علیه اصلاحات و اقدامات موردنیاز برای مراقبت از جمعیت کشور میکنند؛ حتی از برخی افراد استفاده ابزاری میکنند و بهانحاء مختلف به افراد و جوانان فعال در حوزه جمعیت با رویکردی تخریبی فشار میآورند و خواهیم دید که این تبلیغات، ژستهای بهظاهر علمی و دلسوزانه و فشارها بیشازپیش خواهد شد.
همین رسانهها صحبتهای من را نیز تقطیع و پخش میکنند، حتی در آن دست میبرند... و در حقیقت بعضاً خبر کذب منتشر میکنند؛ این رفتارها بیبرنامه نیست! نباید اجازه داد این مقوله ملی مهم، سیاستزده شود؛ هرکس که دلسوز و دلباخته ایران و نظام است، از هر جناح، طیف و سلیقهای، باید بداند که آینده ایران درخطر است و باید یاری کند.
غالب حقوقدانان، استادان دانشگاه و گروههای سیاسی، علمی و شبهعلمی که نقطهنظرات پرهیاهویی در مورد این طرح داشتهاند، اعلام و اظهار نگرانی نکردند که چه اتفاق شومی برای جمعیت در این مملکت در حال رخ دادن است! موضوعی که مهمترین مسئله جمهوری اسلامی ایران است.
موضوع بحثبرانگیز دیگر در حوزه جمعیت "سقط جنین" است، پدیدهای که در زمان حاضر افزایش پیدا کرده و اصلاً زیبنده کشور اسلامی ما نیست...
بر اساس تحقیقات متقن، بیش از 500 هزار سقط عمدی در کشور داریم و باید پرسید که؛ متولیان، گروههای علمی، تخصصی و مذهبی برای برطرف شدن این معضل، چه اقدام جدیای انجام دادهاند؟ بهعبارتدیگر؛ کدام گروه و مسئول برای کاهش سقط اقدام جدی کرده است؟!
مسئولان بهداشتی و سلامت، اقتصادی و فرهنگی در آینده باید پاسخگوی عملکردهای خود باشند؛ اقدامات تبلیغاتی، بهویژه در روزهای پایانی خدمت، با وجود تمام سنگاندازیهای قبلی، دردی از وضعیت و روند نامناسب جمعیت دوا نخواهد کرد، اگرچه همین نیز غنیمت و قدری مفید است؛ مقوله جمعیت و مراقبت از آن، بهنوعی حرمت پیدا میکند و چه خوب سره را از ناسره، قانونمدار را از قانونگریز و دلسوز و غیردلسوز را تفکیک میکند.