دولت روحانی که شعار «دولت راستگویان» یکی از شعارهای اصلی انتخاباتی اش بود و در ایام مذاکرات برجام، این توافق را کلید حل همه مشکلات اقتصادی نشان می داد، بعد از حصول توافق به این فکر افتاد که توقعات مردم را تعدیل نماید و بعد از مدتی هم به انکار اقتصادی بودن برجام پرداخت و حتی رسما اعلام کرد که هدف عمده برجام، رفع تحریمها نبوده است!
به گزارش شهدای ایران، حسن روحانی با شعار چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها به عنوان نماد صنعت
هسته ای و چرخ کارخانه ها به عنوان نماد اقتصاد کشور، در انتخابات ریاست
جمهوری سال 92 به پیروزی رسید.
* فصل اول: در باغ سبز یا برجام «کلید» حل همه مشکلات اقتصادی!
وی و مقامات ارشد دولتش در طول مذاکرات هستهای بخصوص در ایام نزدیک به امضای توافق هسته ای (برجام)، همه امور زندگی مردم حتی آب خوردن را نیز به لغو تحریم ها از طریق تصویب و اجرای برجام گره زده و وعده دادند که برجام منجر به لغو تمامی تحریم ها و در نتیجه، حل شدن تمامی مشکلات اقتصادی مردم خواهد شد. در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع اشاره می شود:
- حسن روحانی رئیس جمهور: تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیطزیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. (مراسم دهمین دوره جایزه ملی محیط زیست- 17 خردادماه ۹۴)
صفحه اول روزنامه «وطن امروز» فردای اظهارات جنجالی روحانی (18 خردادماه 94)
گفتنی است این اظهارات رئیس جمهور در اوج مذاکرات وین، انعکاس وسیعی در جامعه داشت و با انتقادات گسترده ای مواجه شد و سایت ریاست جمهوری این بخش از سخنان روحانی را حذف کرد. البته چند روز بعد یعنی در تاریخ 25 خردادماه 94، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور به دفاع از این اظهارات روحانی پرداخت و ضمن تاکید بر این موضوع که تحریمها روی آب آشامیدنی مردم هم تأثیر گذاشته است، گفت: «وقتی می گوییم تحریمها روی آب آشامیدنی مردم هم تأثیر گذاشته است می گویند کجا تحریمها می تواند روی آب خوردن مردم تأثیر بگذارد و شروع به کنایه میکنند. این در حالی است که تأمین آب آشامیدنی یک شهر مانند تهران نیازمند دهها کار مطالعاتی، مهندسی و عمرانی است».
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور: دولت میتواند در دوران پساتحریم با برنامهریزی جدی، انبوهی از سرمایه را وارد کشور کند. (9 آبان ماه 94)
مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیسجمهور: در صورت رفع کامل تحریمها، ظرف یکسال، بازگشت به شرایط بیش از تحریم اتفاق خواهد افتاد. (27 اردیبهشت ماه 94)
محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت: در صورت توافق در مذاکرات {هسته ای}، 100 میلیارد دلار به منابع اقتصاد کشور تزریق می شود. (9 خردادماه 94)
گفتنی است یک روز بعد از امضای برجام یعنی در تاریخ 24 تیرماه 94، ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی رسما اعلام کرد که کل میزان پولهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور 29 میلیارد دلار است که 23 میلیارد دلار آن جزو اموال بانک مرکزی است.
محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت: برای گشایش اقتصادی و تکمیل پروژه های عمرانی باید تحریمها برداشته شود. (24 خردادماه 94)
علی یونسی دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و مذاهب: اکنون کشور از بیکاری رنج میبرد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالی برای ازدواج دارند و دولت وظیفه دارد این مشکلات را برطرف کند و امیدوارم با لغو تحریمها این مشکلات برطرف شده و کارهای عمرانی نیز با سرعت بیشتری انجام شود. (24 خردادماه 94)
برجام در تاریخ 23 تیرماه 94 امضا و حدود شش ماه بعد یعنی در تاریخ 26 دی ماه 94 اجرایی شد. با اجرای توافق، صنعت هستهای کشورمان تقریباً تعطیل شد؛ اما مشکل رکود، تورم، بیکاری، صنعت، ازدواج، پروژههای عمرانی و...در جای خود باقی ماند. در واقع، هم چرخ سانتریفیوژها از کار افتاد و هم به دلیل چیدن تمامی تخم مرغها در سبد برجام از سوی دولت و کم توجهی به ظرفیتهای عظیم داخلی و در نهایت به دلیل کارنامه ضعیف اقتصادی دولت، چرخ بسیاری از کارخانههای بزرگ و مجموعههای تولیدی نیز از کار افتاد. در واقع، شعار رئیس جمهور در ایام انتخابات 92 مبنی بر چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد کشور به صورت معکوس محقق شد!
با توجه به همین موضوع، دور جدید تلاش های دولتمردان برای مهندسی افکار عمومی آغاز شد و آنها در ابتدا تلاش کردند که توقعات مردم از برجام را که خودشان ایجاد کرده بودند، کاهش دهند. این رفتار دوگانه مقامات دولتی، انتقادات رسانه های مختلف را به دنبال داشت (اینجا، اینجا و اینجا را ببینید) و دولت روحانی به درستی به این موضوع متهم شد که روزی، بادکنک تحریم را باد و روز دیگری آن را خالی می کند.
در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع در تابستان 94 اشاره می کنیم:
علی طیب نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی: مشکلات اقتصادی ما به واسطه تحریم آغاز نشده است که بخواهد با حذف تحریمها زمینهای برای حلوفصل همه مشکلات فراهم شود. (24 تیرماه 94)
عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی: بازار مسکن بازار داخلی است و توافق هستهای خیلی نمیتواند تأثیر مستقیمی بر روی این بازار داشته باشد. (29 تیرماه 94)
محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت: مردم بعد از توافق هستهای انتظار بیشازحد از اقتصاد نداشته باشند.
محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت: توافق هستهای باعث گشایش در همه حوزههای اقتصادی نمیشود.
در 14 اردیبهشت ماه 95 هم محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت تیر خلاص را به خوش بینیها درباره دستاوردهای برجام زد و گفت: «از برجام به اندازه برجام باید انتظار داشته باشیم».
چند ماه بعد از خروج آمریکا در برجام و در تاریخ 4 شهریورماه 97، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» در خصوص توقع هایی که از برجام می رفت و امیدی که به جامعه داده بود، گفت: «ما امروز هم به مردم امید می دهیم که کشور امکانات بسیار زیادی برای پیشرفت دارد. اینکه برخی پس از تصویب برجام یک دلار در دستشان و یک هزار تومانی در دست دیگرشان می گرفتند، اقدام دولت نبود و هیچ گاه این اغراق را نکردند و به اعتقاد اقتصاددانان اگر آن اتفاق رخ می داد برای اقتصاد ما مهلک بود و زمینه صادرات را از بین می برد و شرایط نابسامان و نابهنجاری را برای کشور ایجاد می کرد».
*فصل سوم: کمی صادق باشیم یا اعتراف میکنیم که برجام را بزک کردیم!
فاز بعدی تلاش های مقامات دولتی برای مهندسی افکار عمومی، انکار کردن ابعاد اقتصادی توافق برجام بود، اقدامی که در بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 توسط جریان حامی دولت کلید خورد و بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 97، توسط مقامات دولتی به صورت جدی دنبال شد. برخی از مصادیق این موضوع در سال 96 در ادامه آمده است:
صادق زیباکلام جامعه شناس در یادداشتی در روزنامه آرمان در تاریخ ۲۴ تیرماه ۹۶ نوشت: «واقعیت آن است که حجم عظیمی از مشکلات اقتصادی ارتباط چندانی با برجام نداشته و نمیتوان مدعی شد که به صرف برجام، همه مشکلات حل میشدند».
حسین موسویان عضو ارشد تیم مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات در یادداشتی با عنوان «برجام به زبان ساده» در روزنامه اعتماد در تاریخ ۲۶ دی ماه ۹۶ نوشت: «از ابتدا روشن بود که وظیفه برجام حل همه معضلات اقتصادی قبل و بعد از انقلاب ایران نبود».
محمود سریع القلم جامعه شناس هم در یادداشتی در روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ 6 اسفندماه 96 نوشت: «یک اشتباه بزرگی که در رابطه با برجام صورت گرفت، ایجاد انتظارات کهکشانی نسبت به نتایج برجام بود...قرار نبود برجام، مسائل ایران و غرب را حل کند یا گشایشهای اقتصادی فراوان بههمراه آورد. این بیشتر پروپاگاندا بود».
البته سریع القلم اولین فرد از جریان حامی دولت نبود که اعتراف کرد ادعای ایجاد گشایش های اقتصادی فراوان با برجام، پروپاگاندا یا تبلیغات غیرواقعی بوده است. بلکه اولین بار مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق در گفتگو با حسین دهباشی در آذرماه 95 اعتراف کرد که جریان حامی دولت، برجام را بزک کرده بود! رحمانیان درباره دلایل این موضوع گفت: «این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».
* فصل چهارم: زمان انکار وعدهها یا هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود!
مهمترین و عجیب ترین مرحله از تلاش های مقامات دولتی برای مهندسی افکار عمومی، انکار کردن ابعاد اقتصادی توافق برجام بود، اقدامی که بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 97 کلید خورد و عمدتا بر عهده مدیران ارشد وزارت امور خارجه بود. در این مرحله، این افراد ضمن تاکید بر اینکه «برخی از اعضای دولت و رسانه ها توقع مردم از برجام را بالا بردند»، مدعی شدند که برجام از همان ابتدا به دنبال اهداف اقتصادی نبوده است. این ادعا در حالی مطرح شد که همانطور که در ابتدای این گزارش اشاره کردیم، شعار اصلی روحانی در انتخابات 92، چرخیدن همزمان چرخ کارخانهها و چرخ سانتریفیوژها بود و وی «برجام» را قراردادی معرفی میکرد که با اجرایی شدن آن همه مشکلات کشور از تحریم بانکها تا آب خوردن مردم حل میشود. در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع در سال های اخیر اشاره میکنیم:
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: برخی برجام را در حد یک معامله اقتصادی میدانند، در صورتی که این توافق بینالمللی فراتر از این موضوعات است. براساس برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل حق غنیسازی ایران به عنوان یک واقعیت پذیرفته شد. (مصاحبه با برنامه «پارک شهر» رادیو تهران-19 آبان ماه 97)
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلا این طور نیست. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین 94 (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفا هستهای و امنیتی بود...بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و این که کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد. بنابراین این دو موضوع را باید از هم جدا کنیم. اهداف برجام استراتژیک بود، آن اهداف به دست آمده و قابل بازگشت هم نیست. اجماع جهانی علیه ایران شکسته و قطعنامههای شورای امنیت هم لغو شده است. درست است که قطعنامهها میتوانند برگردند اما ما هم میتوانیم برنامه هستهای خود را به شکل قویتری شروع کنیم. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «خراسان»- 4 دی ماه 97)
غلامرضا انصاری معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه با تاکید بر اینکه موافق این جمله که «هدف برجام اقتصادی بود» نیستم، در پاسخ به این سوال که «یکی از اهداف برجام، اقتصادی و به معنای منتفع شدن ایران از رفع تحریمها بود»، گفت: اصلا، شما قطعا آن دوران را به یاد دارید وقتی که ما تحریمهای سازمان ملل را داشتیم و محدودیتها و تحریمهای چندجانبه آن دوران فشار زیادی روی ما ایجاد کرده بود. اما ما در مذاکرات هستهای به دنبال حق مسلم خود برای غنیسازی بودیم. حرف ما این بود که دنیا باید غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد. این مساله برای ما مهمتر از مسائل اقتصادی بود. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «اعتماد»- 12 آبان ماه 97)
*فصل پنجم: پشت پرده برجام یا هدف اصلی توافق حتی رفع تحریمها هم نبود!
اما انکار ابعاد اقتصادی توافق برجام، مقدمه ای داشت که در سال های 95 و 96 توسط مقامات وزارت خارجه بیان شد ولی با توجه به فضای آن روزها چندان جدی گرفته نشد و آن هم، انکار این موضوع بود که هدف اصلی برجام، رفع تحریمها بوده است! برخی از مصادیق این موضوع در ادامه آمده است:
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: در دولت یازدهم تصمیم گرفته شد که سیاست خارجی در خدمت توسعه باشد نه اینکه باری بر توسعه. زیرا سیاست خارجی طی سالهای قبل به دلیل فشارهای ناشی از تحریمهای سنگین و برخی شعارهایی که مطرح میشد، به جای اینکه در خدمت توسعه باشد، هزینه جدی برای توسعه بود. یعنی دستگاه سیاست خارجی به دلیل نوع گرایش و برخوردی که دولت وقت درعرصه سیاست خارجی در پیش گرفته بود، حضور کمتری در صحنه بینالمللی و توسعه اقتصادی ایران داشت. دولت یازدهم با هدف تغییر این فضا، مذاکرات را به طور جدی در دستور کار قرار داد. البته هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریمها نبود؛ بلکه حفظ عزت کشور، توانمندیهای فنی و لغو قطعنامههای شورای امنیت بود که اتفاقاً هیچ یک از تحریمهای اقتصادی در آن قطعنامهها نبود. یعنی مهمترین موضوعات مطرح شده در قطعنامههای شورای امنیت، نامشروع جلوه دادن برنامه هستهای ایران بود. هدف اصلی در مذاکرات رفع این اتهامات بود که درکنارش رفع تحریمها به عنوان یک عامل مؤثر توانست راه را برای سیاست خارجی باز کند تا به خدمت توسعه کشور درآید. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «ایران»- 9 شهریورماه 95)
عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در پاسخ به سوالی درباره لغو تحریمها به عنوان اصلیترین هدف مذاکرات گفت: یک اشکالی نسبت به سوال شما دارم، اینکه مسئله اصلی رفع تحریمها بود نه این گونه نبود. رفع تحریمها خواسته بسیار بزرگ ما بود، ولی ما در بحران هستهای، خواست اصلی ما و شعار اصلی مردم ما این بود که «انرژی هستهای حق مسلم ماست.» اگر میخواستیم برای تحریمها وارد مذاکره شویم، چرا کاری کردیم که تحریم شویم؟ ما دنبال تثبیت حق مسلم خودمان بودیم. (برنامه «جهان آرا» شبکه افق- 9 بهمن ماه 96)
*پاسخ به یک سوال کلیدی: چرا دولت به دنبال توافق به هر قیمتی بود؟
با توجه به نکاتی که در این گزارش مطرح شد و فارغ از بازی غیراخلاقی مقامات دولتی و جریان حامی دولت با افکار عمومی درباره برجام، این سوال مهم مطرح می شود که اگر واقعا هدف برجام اصلا اقتصادی نبوده و حتی هدف عمده این توافق، رفع تحریم ها نبوده است، هدف اصلی دولت از پیگیری برای تحقق و اجرای برجام چه بوده است؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال در جمله تاریخی است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در اوج مذاکرات برجام یعنی در شهریورماه 93 گفت: «رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است».
* فصل اول: در باغ سبز یا برجام «کلید» حل همه مشکلات اقتصادی!
وی و مقامات ارشد دولتش در طول مذاکرات هستهای بخصوص در ایام نزدیک به امضای توافق هسته ای (برجام)، همه امور زندگی مردم حتی آب خوردن را نیز به لغو تحریم ها از طریق تصویب و اجرای برجام گره زده و وعده دادند که برجام منجر به لغو تمامی تحریم ها و در نتیجه، حل شدن تمامی مشکلات اقتصادی مردم خواهد شد. در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع اشاره می شود:
- حسن روحانی رئیس جمهور: تحریمهای ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیطزیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانکها احیا شوند. (مراسم دهمین دوره جایزه ملی محیط زیست- 17 خردادماه ۹۴)
صفحه اول روزنامه «وطن امروز» فردای اظهارات جنجالی روحانی (18 خردادماه 94)
گفتنی است این اظهارات رئیس جمهور در اوج مذاکرات وین، انعکاس وسیعی در جامعه داشت و با انتقادات گسترده ای مواجه شد و سایت ریاست جمهوری این بخش از سخنان روحانی را حذف کرد. البته چند روز بعد یعنی در تاریخ 25 خردادماه 94، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور به دفاع از این اظهارات روحانی پرداخت و ضمن تاکید بر این موضوع که تحریمها روی آب آشامیدنی مردم هم تأثیر گذاشته است، گفت: «وقتی می گوییم تحریمها روی آب آشامیدنی مردم هم تأثیر گذاشته است می گویند کجا تحریمها می تواند روی آب خوردن مردم تأثیر بگذارد و شروع به کنایه میکنند. این در حالی است که تأمین آب آشامیدنی یک شهر مانند تهران نیازمند دهها کار مطالعاتی، مهندسی و عمرانی است».
اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور: دولت میتواند در دوران پساتحریم با برنامهریزی جدی، انبوهی از سرمایه را وارد کشور کند. (9 آبان ماه 94)
مسعود نیلی مشاور اقتصادی رئیسجمهور: در صورت رفع کامل تحریمها، ظرف یکسال، بازگشت به شرایط بیش از تحریم اتفاق خواهد افتاد. (27 اردیبهشت ماه 94)
محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت: در صورت توافق در مذاکرات {هسته ای}، 100 میلیارد دلار به منابع اقتصاد کشور تزریق می شود. (9 خردادماه 94)
گفتنی است یک روز بعد از امضای برجام یعنی در تاریخ 24 تیرماه 94، ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی رسما اعلام کرد که کل میزان پولهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور 29 میلیارد دلار است که 23 میلیارد دلار آن جزو اموال بانک مرکزی است.
محمدباقر نوبخت معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت: برای گشایش اقتصادی و تکمیل پروژه های عمرانی باید تحریمها برداشته شود. (24 خردادماه 94)
علی یونسی دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و مذاهب: اکنون کشور از بیکاری رنج میبرد، جوانان مشکل عدم استطاعت مالی برای ازدواج دارند و دولت وظیفه دارد این مشکلات را برطرف کند و امیدوارم با لغو تحریمها این مشکلات برطرف شده و کارهای عمرانی نیز با سرعت بیشتری انجام شود. (24 خردادماه 94)
صفحه اول روزنامه دولتی «ایران» در روز اجرای برجام (27 دی ماه 94)
*فصل دوم: تعدیل توقعات از برجام یا بیایید منطقی فکر کنیم!
*فصل دوم: تعدیل توقعات از برجام یا بیایید منطقی فکر کنیم!
برجام در تاریخ 23 تیرماه 94 امضا و حدود شش ماه بعد یعنی در تاریخ 26 دی ماه 94 اجرایی شد. با اجرای توافق، صنعت هستهای کشورمان تقریباً تعطیل شد؛ اما مشکل رکود، تورم، بیکاری، صنعت، ازدواج، پروژههای عمرانی و...در جای خود باقی ماند. در واقع، هم چرخ سانتریفیوژها از کار افتاد و هم به دلیل چیدن تمامی تخم مرغها در سبد برجام از سوی دولت و کم توجهی به ظرفیتهای عظیم داخلی و در نهایت به دلیل کارنامه ضعیف اقتصادی دولت، چرخ بسیاری از کارخانههای بزرگ و مجموعههای تولیدی نیز از کار افتاد. در واقع، شعار رئیس جمهور در ایام انتخابات 92 مبنی بر چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژها و چرخ اقتصاد کشور به صورت معکوس محقق شد!
با توجه به همین موضوع، دور جدید تلاش های دولتمردان برای مهندسی افکار عمومی آغاز شد و آنها در ابتدا تلاش کردند که توقعات مردم از برجام را که خودشان ایجاد کرده بودند، کاهش دهند. این رفتار دوگانه مقامات دولتی، انتقادات رسانه های مختلف را به دنبال داشت (اینجا، اینجا و اینجا را ببینید) و دولت روحانی به درستی به این موضوع متهم شد که روزی، بادکنک تحریم را باد و روز دیگری آن را خالی می کند.
در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع در تابستان 94 اشاره می کنیم:
علی طیب نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی: مشکلات اقتصادی ما به واسطه تحریم آغاز نشده است که بخواهد با حذف تحریمها زمینهای برای حلوفصل همه مشکلات فراهم شود. (24 تیرماه 94)
عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی: بازار مسکن بازار داخلی است و توافق هستهای خیلی نمیتواند تأثیر مستقیمی بر روی این بازار داشته باشد. (29 تیرماه 94)
محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت: مردم بعد از توافق هستهای انتظار بیشازحد از اقتصاد نداشته باشند.
محمدرضا نعمت زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت: توافق هستهای باعث گشایش در همه حوزههای اقتصادی نمیشود.
در 14 اردیبهشت ماه 95 هم محمدباقر نوبخت معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت تیر خلاص را به خوش بینیها درباره دستاوردهای برجام زد و گفت: «از برجام به اندازه برجام باید انتظار داشته باشیم».
چند ماه بعد از خروج آمریکا در برجام و در تاریخ 4 شهریورماه 97، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه در برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» در خصوص توقع هایی که از برجام می رفت و امیدی که به جامعه داده بود، گفت: «ما امروز هم به مردم امید می دهیم که کشور امکانات بسیار زیادی برای پیشرفت دارد. اینکه برخی پس از تصویب برجام یک دلار در دستشان و یک هزار تومانی در دست دیگرشان می گرفتند، اقدام دولت نبود و هیچ گاه این اغراق را نکردند و به اعتقاد اقتصاددانان اگر آن اتفاق رخ می داد برای اقتصاد ما مهلک بود و زمینه صادرات را از بین می برد و شرایط نابسامان و نابهنجاری را برای کشور ایجاد می کرد».
شادی مردم بعداز توافق هسته ای لوزان به روایت خبرگزاری دولتی «ایرنا» (13 فروردین ماه 94)
*فصل سوم: کمی صادق باشیم یا اعتراف میکنیم که برجام را بزک کردیم!
فاز بعدی تلاش های مقامات دولتی برای مهندسی افکار عمومی، انکار کردن ابعاد اقتصادی توافق برجام بود، اقدامی که در بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 توسط جریان حامی دولت کلید خورد و بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 97، توسط مقامات دولتی به صورت جدی دنبال شد. برخی از مصادیق این موضوع در سال 96 در ادامه آمده است:
صادق زیباکلام جامعه شناس در یادداشتی در روزنامه آرمان در تاریخ ۲۴ تیرماه ۹۶ نوشت: «واقعیت آن است که حجم عظیمی از مشکلات اقتصادی ارتباط چندانی با برجام نداشته و نمیتوان مدعی شد که به صرف برجام، همه مشکلات حل میشدند».
حسین موسویان عضو ارشد تیم مذاکرات هستهای در دولت اصلاحات در یادداشتی با عنوان «برجام به زبان ساده» در روزنامه اعتماد در تاریخ ۲۶ دی ماه ۹۶ نوشت: «از ابتدا روشن بود که وظیفه برجام حل همه معضلات اقتصادی قبل و بعد از انقلاب ایران نبود».
محمود سریع القلم جامعه شناس هم در یادداشتی در روزنامه وقایع اتفاقیه در تاریخ 6 اسفندماه 96 نوشت: «یک اشتباه بزرگی که در رابطه با برجام صورت گرفت، ایجاد انتظارات کهکشانی نسبت به نتایج برجام بود...قرار نبود برجام، مسائل ایران و غرب را حل کند یا گشایشهای اقتصادی فراوان بههمراه آورد. این بیشتر پروپاگاندا بود».
البته سریع القلم اولین فرد از جریان حامی دولت نبود که اعتراف کرد ادعای ایجاد گشایش های اقتصادی فراوان با برجام، پروپاگاندا یا تبلیغات غیرواقعی بوده است. بلکه اولین بار مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق در گفتگو با حسین دهباشی در آذرماه 95 اعتراف کرد که جریان حامی دولت، برجام را بزک کرده بود! رحمانیان درباره دلایل این موضوع گفت: «این مبالغهها باید میشد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک میکرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».
* فصل چهارم: زمان انکار وعدهها یا هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود!
مهمترین و عجیب ترین مرحله از تلاش های مقامات دولتی برای مهندسی افکار عمومی، انکار کردن ابعاد اقتصادی توافق برجام بود، اقدامی که بعد از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ماه 97 کلید خورد و عمدتا بر عهده مدیران ارشد وزارت امور خارجه بود. در این مرحله، این افراد ضمن تاکید بر اینکه «برخی از اعضای دولت و رسانه ها توقع مردم از برجام را بالا بردند»، مدعی شدند که برجام از همان ابتدا به دنبال اهداف اقتصادی نبوده است. این ادعا در حالی مطرح شد که همانطور که در ابتدای این گزارش اشاره کردیم، شعار اصلی روحانی در انتخابات 92، چرخیدن همزمان چرخ کارخانهها و چرخ سانتریفیوژها بود و وی «برجام» را قراردادی معرفی میکرد که با اجرایی شدن آن همه مشکلات کشور از تحریم بانکها تا آب خوردن مردم حل میشود. در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع در سال های اخیر اشاره میکنیم:
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: برخی برجام را در حد یک معامله اقتصادی میدانند، در صورتی که این توافق بینالمللی فراتر از این موضوعات است. براساس برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل حق غنیسازی ایران به عنوان یک واقعیت پذیرفته شد. (مصاحبه با برنامه «پارک شهر» رادیو تهران-19 آبان ماه 97)
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: اما این واقعیت به این معنی نیست که هدف از برجام اقتصادی بود. اصلا این طور نیست. مذاکرات ما درباره برجام تا فروردین 94 (یعنی سه ماه قبل از توافق نهایی برجام) صرفا هستهای و امنیتی بود...بحثهای هستهای، امنیتی و خارج شدن از شورای امنیت بحثهای اصلی ما بود و این که کسی بگوید هدف برجام اقتصادی بود با واقعیات و خطوط قرمزی که برای ما ترسیم شده بود، نمیسازد. بنابراین این دو موضوع را باید از هم جدا کنیم. اهداف برجام استراتژیک بود، آن اهداف به دست آمده و قابل بازگشت هم نیست. اجماع جهانی علیه ایران شکسته و قطعنامههای شورای امنیت هم لغو شده است. درست است که قطعنامهها میتوانند برگردند اما ما هم میتوانیم برنامه هستهای خود را به شکل قویتری شروع کنیم. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «خراسان»- 4 دی ماه 97)
صفحه اول روزنامه «خراسان» در روز انتشار مصاحبه تاریخی ظریف (3 دی ماه 97)
غلامرضا انصاری معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه با تاکید بر اینکه موافق این جمله که «هدف برجام اقتصادی بود» نیستم، در پاسخ به این سوال که «یکی از اهداف برجام، اقتصادی و به معنای منتفع شدن ایران از رفع تحریمها بود»، گفت: اصلا، شما قطعا آن دوران را به یاد دارید وقتی که ما تحریمهای سازمان ملل را داشتیم و محدودیتها و تحریمهای چندجانبه آن دوران فشار زیادی روی ما ایجاد کرده بود. اما ما در مذاکرات هستهای به دنبال حق مسلم خود برای غنیسازی بودیم. حرف ما این بود که دنیا باید غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد. این مساله برای ما مهمتر از مسائل اقتصادی بود. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «اعتماد»- 12 آبان ماه 97)
*فصل پنجم: پشت پرده برجام یا هدف اصلی توافق حتی رفع تحریمها هم نبود!
اما انکار ابعاد اقتصادی توافق برجام، مقدمه ای داشت که در سال های 95 و 96 توسط مقامات وزارت خارجه بیان شد ولی با توجه به فضای آن روزها چندان جدی گرفته نشد و آن هم، انکار این موضوع بود که هدف اصلی برجام، رفع تحریمها بوده است! برخی از مصادیق این موضوع در ادامه آمده است:
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه: در دولت یازدهم تصمیم گرفته شد که سیاست خارجی در خدمت توسعه باشد نه اینکه باری بر توسعه. زیرا سیاست خارجی طی سالهای قبل به دلیل فشارهای ناشی از تحریمهای سنگین و برخی شعارهایی که مطرح میشد، به جای اینکه در خدمت توسعه باشد، هزینه جدی برای توسعه بود. یعنی دستگاه سیاست خارجی به دلیل نوع گرایش و برخوردی که دولت وقت درعرصه سیاست خارجی در پیش گرفته بود، حضور کمتری در صحنه بینالمللی و توسعه اقتصادی ایران داشت. دولت یازدهم با هدف تغییر این فضا، مذاکرات را به طور جدی در دستور کار قرار داد. البته هدف عمده مذاکرات، برداشتن تحریمها نبود؛ بلکه حفظ عزت کشور، توانمندیهای فنی و لغو قطعنامههای شورای امنیت بود که اتفاقاً هیچ یک از تحریمهای اقتصادی در آن قطعنامهها نبود. یعنی مهمترین موضوعات مطرح شده در قطعنامههای شورای امنیت، نامشروع جلوه دادن برنامه هستهای ایران بود. هدف اصلی در مذاکرات رفع این اتهامات بود که درکنارش رفع تحریمها به عنوان یک عامل مؤثر توانست راه را برای سیاست خارجی باز کند تا به خدمت توسعه کشور درآید. (مصاحبه تفصیلی با روزنامه «ایران»- 9 شهریورماه 95)
عباس عراقچی معاون سیاسی وزیر امور خارجه در پاسخ به سوالی درباره لغو تحریمها به عنوان اصلیترین هدف مذاکرات گفت: یک اشکالی نسبت به سوال شما دارم، اینکه مسئله اصلی رفع تحریمها بود نه این گونه نبود. رفع تحریمها خواسته بسیار بزرگ ما بود، ولی ما در بحران هستهای، خواست اصلی ما و شعار اصلی مردم ما این بود که «انرژی هستهای حق مسلم ماست.» اگر میخواستیم برای تحریمها وارد مذاکره شویم، چرا کاری کردیم که تحریم شویم؟ ما دنبال تثبیت حق مسلم خودمان بودیم. (برنامه «جهان آرا» شبکه افق- 9 بهمن ماه 96)
*پاسخ به یک سوال کلیدی: چرا دولت به دنبال توافق به هر قیمتی بود؟
با توجه به نکاتی که در این گزارش مطرح شد و فارغ از بازی غیراخلاقی مقامات دولتی و جریان حامی دولت با افکار عمومی درباره برجام، این سوال مهم مطرح می شود که اگر واقعا هدف برجام اصلا اقتصادی نبوده و حتی هدف عمده این توافق، رفع تحریم ها نبوده است، هدف اصلی دولت از پیگیری برای تحقق و اجرای برجام چه بوده است؟ به نظر می رسد پاسخ این سوال در جمله تاریخی است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در اوج مذاکرات برجام یعنی در شهریورماه 93 گفت: «رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است».
در واقع، شرط لازم برای پیروزی جریان حامی دولت در انتخابات مجلس دهم
(اسفندماه 94) و پیروزی روحانی در دوره دوازدهم انتخابات ریاست جمهوری
(اردیبهشت ماه 96)، پیوند زدن سیاست خارجی با سیاست داخلی از طریق حصول
توافق برجام به هر قیمتی و فارغ از تناسب محتوای آن با منافع ملی بود؛
اتفاقی که در تیرماه 94 رقم خورد و هزینه سنگینی در ابعاد مختلف بخصوص
اقتصادی به کشور وارد کرد.