ظریف در اطلاعیهی امروز خود که در صفحه اینستاگرامش منتشر شده، توضیحاتی ارائه کرده و در این یادداشت درباره ادعاهایش مبنی بر دوگانهی میدان و دیپلماسی، اینگونه نوشت:
تقلیل بحث نظری در خصوص ارتباط دو بال قدرت خارجی جمهوری اسلامی ایران، یعنی دیپلماسی و میدان، به مثابه بهانهای برای دوگانهسازی میان نظامیان سرافراز و دیپلماتهای غیور که هر دو برای عزت و سربلندی ایران عزیز میکوشند، نه تنها کوتهاندیشانه بلکه در تقابل کامل با نگرش این دانشجوی روابط بینالملل است که میدان و دیپلماسی را مقوم و مکمل میداند و نکته اصلی عرایضش -در نواری که نمیداند چگونه از آن سوی آبها سردرآورده- ضرورت تنظیم هوشمندانه رابطه میان این دو بال و تعیین اولویتها توسط ساختارهای قانونی و تحت اشراف عالی مقام معظم رهبری است.
ظریف در این نوشته خود اگرچه توضیحاتی ارائه داد و سعی کرد تا صحبتهایش را توجیه کند، اما علیرغم انتظارها نشانی از عذرخواهی در نوشتهاش وجود نداشت.
این اولینبار بود که به شکلی پررنگ از دیپلماسی و میدان (حضور نیروهای نظامی ایران در منطقه و مبارزه با تروریسم) دو قطبیسازی میشد. آنهم توسط فردی که نه در دیپلماسی موفق بود و نه به کمک میدان آمد. و بدتر اینکه این اظهارات غلط و تحریفهای تاریخی علیه کسی گفته میشد که هم در میدان موفق بود و هم دست مذاکرهکنندگان را برای دیپلماسی پر میکرد. اما این دیپلماتها در این چند سال نه تنها نتوانستند آن ها را تبدیل به آورده سیاسی و اقتصادی کنند، بلکه با هدردادن آن، سنگینترین تحریمهای تاریخی را علیه مردم ایران به ارمغان آوردند.
برآیندی که از سخنان ظریف برمیآمد نشان میداد که وی نه تنها درک و تحلیل درستی از مقوله میدان و حتی دیپلماسی ندارد، بلکه برخی اطلاعات وی هم هر روز در حال تکذیب شدن است.
برای مثال اطلاعات ناقص وی درباره حضور نیروهای ایرانی در سوریه، زمان ورود روسیه به بحران سوریه و کمک هوایی این کشور به دولت بشار اسد و یا اینکه بعد از گرفتن هواپیماهای برجامی پروازها به سوریه قطع شد نه اینکه 6 برابر شده باشد! و... نشان میدهد که آقای ظریف علاوه بر اینکه در تحلیل دچار خطای محاسباتی است بلکه در حوزه اخبار نیز دچار فقد حافظه و یا بیاطلاعی است.