میتوان بهصورت جدی به موضوع طولانیتر کردن مدت برگزاری انتخابات ریاستجمهوری فکر کرد و زمان رأیگیری را از یک روز، به ۲یا حتی ۳ روز افزایش داد.
به گزارش شهدای ایران، با وجود اینکه رایزنیهای انتخاباتی در هر دو جریان اصلاحطلبان و
اصولگرایان وارد مراحل سختتر و جدیتری شده و هر دو میکوشند با قانعکردن
گزینههای اصلی خود، با قدرت حداکثری در رقابتهای انتخاباتی حاضر شوند،در
این میان اما محمدرضا باهنر، نماینده ادوار مجلس و دبیرکل جامعه اسلامی
مهندسین که از چهرههای متنفذ اصولگرایان بهحساب میآید، معتقد است که در
این زمینه روزهای منتهی به برگزاری انتخابات مهمتر است و معمولا در روزهای
پایانی، شور انتخاباتی در جامعه ایجاد میشود و بالطبع حضور مردم در پای
صندوقهای رأی بیشتر خواهد شد.
باهنر معتقد است که شرکت در انتخابات حقی بیبدیل است که برخی با استفادهنکردن از آن، تعیین سرنوشت خود را به دیگران میسپارند. طولانیترکردن مدت زمان رأیگیری حتی به چند روز، از پیشنهادهای ویژهای است که او اعتقاد دارد به افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات کمک قابل توجهی میکند. خلاصه گفتوگوی همشهری با باهنر را در ادامه میخوانید:
* برخی نگرانیها از میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد، بهویژه پس از مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم که آخرین انتخابات سراسری در کشور هم محسوب میشد، دغدغهها درباره میزان مشارکت مردم در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری بیشتر شده است. علاوه بر اینها، برخی مشکلات انباشتهشده در کشور هم مزید بر علت شده است تا فضای ناامیدی در جامعه بیشتر شود.
* با وجود برخی چالشها و گلایهها، امید زیادی دارم روز ۲۸خردادماه شاهد حضور گرمی از سوی مردم در پای صندوقهای رأی باشیم.
* میتوان بهصورت جدی به موضوع طولانیتر کردن مدت برگزاری انتخابات ریاستجمهوری فکر کرد و زمان رأیگیری را از یک روز، به ۲یا حتی ۳روز افزایش داد. برخی دوستان گمان میکردند قانون اساسی مانعی دراین زمینه ایجاد کرده اما اینگونه نیست و تحقیقا میگویم قانون اساسی منعی برای اینکه انتخابات در ۲یا ۳روز برگزار شود، ندارد.
* دو کشور کرهجنوبی و روسیه در دوران اوج شیوع ویروس کرونا انتخابات سراسری برگزار و هر دو کشور در تعداد روزهای رأیگیری تجدیدنظر کردند و زمان یکروزه را به ۴روز تا یک هفته افزایش دادند و این رویه بهمرور در سطح دنیا به روشی معمول تبدیل خواهد شد. بهنظرم تصمیمسازان کشور باید از راهکارهای اینچنینی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات پیشرو بهره بگیرند.
* این تئوری را که با کاهش مشارکت مردم در انتخابات، حاکمیت یکدست خواهد شد، نمیپذیرم و قویترین مستند نظرم، بیانات صریح مقام معظم رهبری است که ایشان فرمودند مشارکت حداکثری را «اهم» و انتخاب اصلح را «مهم» میدانم. درست است که حتما باید کاندیدای اصلح را انتخاب کنیم، اما مشارکت حداکثری از همهچیز برایمان مهمتر است.
* ما در کشور حداکثر ۱۵۰ تا ۲۰۰مدیر سیاسی داریم که یک تعداد وزیر، استاندار و… هستند و بقیه مدیران کشور، کارمند و تحت امر دولت هستند. نباید فرایندی شکل بگیرد که براساس آن یک رئیسجمهور بیاید همه وزرا را عوض کند، وزرا معاونان را و معاونان مدیرکلها و مدیرکلها هم روسای ادارهها را تغییر دهند و درنهایت به مدیر و سرایدار مدرسه برسیم. نمیشود هر دولتی که بر سر کار آمد، نیمی از مدیران کشور را بهدلیل حضور در دولت قبل یا تعلق به جریان سیاسی مقابل از کار برکنار کند.
* با مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختلفی مواجه هستیم. بعضی دولتها میگفتند توسعه اقتصادی، برخی توسعه سیاسی و برخی مشکلات معیشتی و پیشرفت و عدالت را اولویت خود اعلام کردند، اما همه اینها درعمل شعاری بیش نیست. اگر معیشت مردم دغدغه اصلی باشد، چطور باید آن را حل کرد؟ مثلا پولی در بانک وجود دارد که بتوان بین مردم تقسیم کرد؟ نکته اینجاست که درآمدهای کشور محدود است و اگر بیش از درآمدهای کشور هزینه شود، به رفاه مردم منجر نخواهد شد.
* بعضیها میگویند حتما این بار نوبت اصولگرایان است، اینگونه فکر نمیکنم. معتقدم حتی ممکن است در مقابل کاندیدای اصلی اصولگرایان کاندیداهایی مطرح شوند که چالش ایجاد شود. به هرحال انتخابات در کشور ما شورانگیز است و معمولا در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی و مناظرهها میتوان دقیقتر به برآورد فضا پرداخت، اما درمجموع شانس آقای رئیسی را برای پیروزی در انتخابات زیاد میدانم.
* یک نکته مهم را درنظر گرفت؛ متأسفانه در کشور ما صحنه انتخابات در چند روز مانده به موعد رأیگیری شفاف میشود، بنابراین خیلی نمیتوان درباره چنین ائتلافهایی با قطعیت سخن گفت. برهمین اساس هم هست که برخی معتقدند در این دوره فردی انتخاب خواهد شد که کسی فکرش را نمیکرد. متأسفانه چون در کشور احزاب قدرتمند و دارای جایگاه نداریم، انتخابات ریاستجمهوری اینگونه برگزار میشود که ۲ماه قبل از انتخابات سونامی راه میافتد و جریانهایی ایجاد میشود.
باهنر معتقد است که شرکت در انتخابات حقی بیبدیل است که برخی با استفادهنکردن از آن، تعیین سرنوشت خود را به دیگران میسپارند. طولانیترکردن مدت زمان رأیگیری حتی به چند روز، از پیشنهادهای ویژهای است که او اعتقاد دارد به افزایش میزان مشارکت مردم در انتخابات کمک قابل توجهی میکند. خلاصه گفتوگوی همشهری با باهنر را در ادامه میخوانید:
* برخی نگرانیها از میزان مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری وجود دارد، بهویژه پس از مشارکت پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم که آخرین انتخابات سراسری در کشور هم محسوب میشد، دغدغهها درباره میزان مشارکت مردم در سیزدهمین انتخابات ریاستجمهوری بیشتر شده است. علاوه بر اینها، برخی مشکلات انباشتهشده در کشور هم مزید بر علت شده است تا فضای ناامیدی در جامعه بیشتر شود.
* با وجود برخی چالشها و گلایهها، امید زیادی دارم روز ۲۸خردادماه شاهد حضور گرمی از سوی مردم در پای صندوقهای رأی باشیم.
* میتوان بهصورت جدی به موضوع طولانیتر کردن مدت برگزاری انتخابات ریاستجمهوری فکر کرد و زمان رأیگیری را از یک روز، به ۲یا حتی ۳روز افزایش داد. برخی دوستان گمان میکردند قانون اساسی مانعی دراین زمینه ایجاد کرده اما اینگونه نیست و تحقیقا میگویم قانون اساسی منعی برای اینکه انتخابات در ۲یا ۳روز برگزار شود، ندارد.
* دو کشور کرهجنوبی و روسیه در دوران اوج شیوع ویروس کرونا انتخابات سراسری برگزار و هر دو کشور در تعداد روزهای رأیگیری تجدیدنظر کردند و زمان یکروزه را به ۴روز تا یک هفته افزایش دادند و این رویه بهمرور در سطح دنیا به روشی معمول تبدیل خواهد شد. بهنظرم تصمیمسازان کشور باید از راهکارهای اینچنینی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات پیشرو بهره بگیرند.
* این تئوری را که با کاهش مشارکت مردم در انتخابات، حاکمیت یکدست خواهد شد، نمیپذیرم و قویترین مستند نظرم، بیانات صریح مقام معظم رهبری است که ایشان فرمودند مشارکت حداکثری را «اهم» و انتخاب اصلح را «مهم» میدانم. درست است که حتما باید کاندیدای اصلح را انتخاب کنیم، اما مشارکت حداکثری از همهچیز برایمان مهمتر است.
* ما در کشور حداکثر ۱۵۰ تا ۲۰۰مدیر سیاسی داریم که یک تعداد وزیر، استاندار و… هستند و بقیه مدیران کشور، کارمند و تحت امر دولت هستند. نباید فرایندی شکل بگیرد که براساس آن یک رئیسجمهور بیاید همه وزرا را عوض کند، وزرا معاونان را و معاونان مدیرکلها و مدیرکلها هم روسای ادارهها را تغییر دهند و درنهایت به مدیر و سرایدار مدرسه برسیم. نمیشود هر دولتی که بر سر کار آمد، نیمی از مدیران کشور را بهدلیل حضور در دولت قبل یا تعلق به جریان سیاسی مقابل از کار برکنار کند.
* با مسائل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مختلفی مواجه هستیم. بعضی دولتها میگفتند توسعه اقتصادی، برخی توسعه سیاسی و برخی مشکلات معیشتی و پیشرفت و عدالت را اولویت خود اعلام کردند، اما همه اینها درعمل شعاری بیش نیست. اگر معیشت مردم دغدغه اصلی باشد، چطور باید آن را حل کرد؟ مثلا پولی در بانک وجود دارد که بتوان بین مردم تقسیم کرد؟ نکته اینجاست که درآمدهای کشور محدود است و اگر بیش از درآمدهای کشور هزینه شود، به رفاه مردم منجر نخواهد شد.
* بعضیها میگویند حتما این بار نوبت اصولگرایان است، اینگونه فکر نمیکنم. معتقدم حتی ممکن است در مقابل کاندیدای اصلی اصولگرایان کاندیداهایی مطرح شوند که چالش ایجاد شود. به هرحال انتخابات در کشور ما شورانگیز است و معمولا در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی و مناظرهها میتوان دقیقتر به برآورد فضا پرداخت، اما درمجموع شانس آقای رئیسی را برای پیروزی در انتخابات زیاد میدانم.
* یک نکته مهم را درنظر گرفت؛ متأسفانه در کشور ما صحنه انتخابات در چند روز مانده به موعد رأیگیری شفاف میشود، بنابراین خیلی نمیتوان درباره چنین ائتلافهایی با قطعیت سخن گفت. برهمین اساس هم هست که برخی معتقدند در این دوره فردی انتخاب خواهد شد که کسی فکرش را نمیکرد. متأسفانه چون در کشور احزاب قدرتمند و دارای جایگاه نداریم، انتخابات ریاستجمهوری اینگونه برگزار میشود که ۲ماه قبل از انتخابات سونامی راه میافتد و جریانهایی ایجاد میشود.