موضع ایران در مورد بازگشت به آمریکا توسط حکومت خوب بیان شد ولی بد عمل شد! وقتی که گفته شد "نیاز به جلسه و گفتگو نداریم ـ آمریکا عمل کند ـ راستایی آزمایی شود ـ بعد جلسه بگذارند" درست و دقیق بود. اما مذاکرات وین تمام این مبنا را هدر داده و میدهد!
به گزارش شهدای ایران، آقای محمدجواد لاریجانی رئیس پژوهشگاه دانشهای بنیادی و معاون اسبق وزارت
خارجه ایران در یادداشتی برای تسنیم راجع به مذاکرات وین نوشته است:
1) سوال مهم این است که چه فرجامی برای این مذاکرات پیشبینی میشود؟ ریاست محترم جمهور قویاً معتقدند که در طول زمان محدود باقیمانده دولت فعلی، این مذاکرات به لغو کامل تحریمهای آمریکا (و غرب) که در برجام تصریح شده است منجر میشود و البته همراه است با بازگشت آمریکا به برجام. وزیر امور خارجه هم ـ نه به این صراحت ـ این نتیجه را تایید میکنند و ریاست محترم سازمان انرژی اتمی هم با ایماء و اشاره موضوع رئیس جمهور را تایید مینمایند.
2) تحقق پیش بینی فوق برای کشور دستاورد بسیار با ارزشی است زیرا رفع تحریمها را به همراه دارد و از سوئی بازگشت آمریکا به برجام همراه با نوعی سرشکستگی بین المللی برای آمریکا است: روزی قهر کرد و رفت بیرون و دوباره بازگشت بدون نامه فدایت شوم!
لیکن به نظر من انتظارات بیان شده توسط مسئولان جمهوری اسلامی، با قرائن میدانی تناسب ندارد. میتوانم بگویم: "زیادی خوب است" و عالم واقع نشانههای دیگری را میفرستد!
نکته مهم که عمدتاً مغفول مانده، مسیر موازی مذاکرات در وین است: شامل آمریکا و کشورهای اروپایی و بالاخره جلسه آمریکا با پنج عضو برجام به غیر از ایران! این جلسه در واقع ماهیت مذاکرات وین را برملا کرد: آمریکا در تلاش است برای اعلام بازگشت به برجام خود را از موافقت ایران بینیاز نماید! و سپس وقتی پنج عضو برجامی از این امر استقبال کردنده، ایران منزوی و مجبور به قبول وضعیت میشود! همه دولت های پنجگانه از بازگشت آمریکا به برجام استقبال کردند روسیه و چین هم! و شرط و شروطی اعلام نکردند. محق دانستن ایران غیر از همراهی این کشورها با بازگشت آمریکا به برجام است.
بنابراین محتمل ترین دستاورد مذاکرات وین: اعلام بازگشت آمریکا به برجام بدون شرط جدی و مقدمه و استقبال پنج کشور عضو از این اقدام است.
3) آیا در بازگشت آمریکا، مسئلهای قانونی و حقوقی وجود ندارد؟ در واقع، وقتی آمریکا از برجام خارج شد، جمهوری اسلامی با سرعت تشکیل 4+1 را متعهد شد. و این در واقع برجام نیمه جانی بدون آمریکا بود که تمام بندهای مربوط به آمریکا از آن میبایست حذف شود. حالا آمریکایی ها هم از همین تکنیک دارند استفاده میکنند! یعنی اگر ایران و چهار عضو میتوانند اعلام برجام 4+1 کنند، آمریکا هم همین را انجام میدهد. آمریکا هم چهار عضو دیگر بدون ایران درست میکند! مشکل شکلی که ایالات متحده دارد "خارج بودن" او از برجام است که تقلید از روش ایران را برای او ناموجه مینماید. البته اگر در آن موقع ما تعهدی برای خود قائل نمیشدیم و صرفاً همراهی های داوطلبانه ای را مطرح میکردیم، امروز در شرایط قانونی بهتری بودیم. واقعیت تأسفبار این است که برجام متنی است که "چفت و بست" حقوقی ـ جز علیه ایران ـ ندارد! لذا ورود و خروج آن برای همه طرفها جز ایران هزینهبر نیست! لذا تنها پشتوانه حقیقی آن توانمندیهای جمهوری اسلامی است و بس.
4) موضع ایران در مورد بازگشت به آمریکا توسط حکومت خوب بیان شد ولی بد عمل شد!
وقتی که گفته شد "نیاز به جلسه و گفتگو نداریم ـ آمریکا عمل کند ـ راستایی آزمایی شود ـ بعد جلسه بگذارند" درست و دقیق بود. اما مذاکرات وین تمام این مبنا را هدر داده و میدهد!
سیاست فعلی آمریکا و متحدان اروپایی او این است که با تطمیع و ارعاب ایران را در این مذاکرات سرگرم نگه دارند و پس از مدتی جلسات اصلی با حضور آمریکا و پنج عضو تشکیل میشود و ایران هم مصاحبههای مطبوعاتی خود را دارد!
احیای برجام در چنین مسیری، راه را برای قانونی کردن تمام تحریم ها هموار مینماید. زیرا متن برجام دقیقاً جاده صاف کن است: تخلف از برجام توسط ایران و مکانیزم معروف به ماشه! و بازگشت تحریمها بدون نیاز به طرح مجدد در شورای امنیت!
5) نکته آخر: این که جمهوری اسلامی توان غنی سازیهای بالاتر را دارد و حقیقتاً مایه افتخار است. اما غنی سازی برای بازی در وین یک مطلب است و غنی سازی برای پروژه های بزرگ و درازمدت یک مطلب دیگر است!
آنچه بقیه توانمندیهای هستهای ما را از تحلیل رفتن باز میدارد و باعث رشد آن میشود "پروژه های بزرگ هستهای" است که در آن غنی سازی نقش مهمی دارند. توصیه من به دولت آینده این است که سازمان انرژی اتمی را از ورود به این شطرنج های خطرناک سیاسی کاملاً منع کنیم و با هدایت ماندگار و به دور از فصول سیاسی دولت و در کمترین نمود تبلیغاتی به کارهای اصلی بپردازند. فقط مقایسه کنید کشورهای فعال در این زمینه چقدر "برنامه تلویزیونی" دارند!! توانمندی هستهای(به همراه سایر توانمندیای استراتژیک کشور) نباید موضوع بازی سیاسی شود.
1) سوال مهم این است که چه فرجامی برای این مذاکرات پیشبینی میشود؟ ریاست محترم جمهور قویاً معتقدند که در طول زمان محدود باقیمانده دولت فعلی، این مذاکرات به لغو کامل تحریمهای آمریکا (و غرب) که در برجام تصریح شده است منجر میشود و البته همراه است با بازگشت آمریکا به برجام. وزیر امور خارجه هم ـ نه به این صراحت ـ این نتیجه را تایید میکنند و ریاست محترم سازمان انرژی اتمی هم با ایماء و اشاره موضوع رئیس جمهور را تایید مینمایند.
2) تحقق پیش بینی فوق برای کشور دستاورد بسیار با ارزشی است زیرا رفع تحریمها را به همراه دارد و از سوئی بازگشت آمریکا به برجام همراه با نوعی سرشکستگی بین المللی برای آمریکا است: روزی قهر کرد و رفت بیرون و دوباره بازگشت بدون نامه فدایت شوم!
لیکن به نظر من انتظارات بیان شده توسط مسئولان جمهوری اسلامی، با قرائن میدانی تناسب ندارد. میتوانم بگویم: "زیادی خوب است" و عالم واقع نشانههای دیگری را میفرستد!
نکته مهم که عمدتاً مغفول مانده، مسیر موازی مذاکرات در وین است: شامل آمریکا و کشورهای اروپایی و بالاخره جلسه آمریکا با پنج عضو برجام به غیر از ایران! این جلسه در واقع ماهیت مذاکرات وین را برملا کرد: آمریکا در تلاش است برای اعلام بازگشت به برجام خود را از موافقت ایران بینیاز نماید! و سپس وقتی پنج عضو برجامی از این امر استقبال کردنده، ایران منزوی و مجبور به قبول وضعیت میشود! همه دولت های پنجگانه از بازگشت آمریکا به برجام استقبال کردند روسیه و چین هم! و شرط و شروطی اعلام نکردند. محق دانستن ایران غیر از همراهی این کشورها با بازگشت آمریکا به برجام است.
بنابراین محتمل ترین دستاورد مذاکرات وین: اعلام بازگشت آمریکا به برجام بدون شرط جدی و مقدمه و استقبال پنج کشور عضو از این اقدام است.
3) آیا در بازگشت آمریکا، مسئلهای قانونی و حقوقی وجود ندارد؟ در واقع، وقتی آمریکا از برجام خارج شد، جمهوری اسلامی با سرعت تشکیل 4+1 را متعهد شد. و این در واقع برجام نیمه جانی بدون آمریکا بود که تمام بندهای مربوط به آمریکا از آن میبایست حذف شود. حالا آمریکایی ها هم از همین تکنیک دارند استفاده میکنند! یعنی اگر ایران و چهار عضو میتوانند اعلام برجام 4+1 کنند، آمریکا هم همین را انجام میدهد. آمریکا هم چهار عضو دیگر بدون ایران درست میکند! مشکل شکلی که ایالات متحده دارد "خارج بودن" او از برجام است که تقلید از روش ایران را برای او ناموجه مینماید. البته اگر در آن موقع ما تعهدی برای خود قائل نمیشدیم و صرفاً همراهی های داوطلبانه ای را مطرح میکردیم، امروز در شرایط قانونی بهتری بودیم. واقعیت تأسفبار این است که برجام متنی است که "چفت و بست" حقوقی ـ جز علیه ایران ـ ندارد! لذا ورود و خروج آن برای همه طرفها جز ایران هزینهبر نیست! لذا تنها پشتوانه حقیقی آن توانمندیهای جمهوری اسلامی است و بس.
4) موضع ایران در مورد بازگشت به آمریکا توسط حکومت خوب بیان شد ولی بد عمل شد!
وقتی که گفته شد "نیاز به جلسه و گفتگو نداریم ـ آمریکا عمل کند ـ راستایی آزمایی شود ـ بعد جلسه بگذارند" درست و دقیق بود. اما مذاکرات وین تمام این مبنا را هدر داده و میدهد!
سیاست فعلی آمریکا و متحدان اروپایی او این است که با تطمیع و ارعاب ایران را در این مذاکرات سرگرم نگه دارند و پس از مدتی جلسات اصلی با حضور آمریکا و پنج عضو تشکیل میشود و ایران هم مصاحبههای مطبوعاتی خود را دارد!
احیای برجام در چنین مسیری، راه را برای قانونی کردن تمام تحریم ها هموار مینماید. زیرا متن برجام دقیقاً جاده صاف کن است: تخلف از برجام توسط ایران و مکانیزم معروف به ماشه! و بازگشت تحریمها بدون نیاز به طرح مجدد در شورای امنیت!
5) نکته آخر: این که جمهوری اسلامی توان غنی سازیهای بالاتر را دارد و حقیقتاً مایه افتخار است. اما غنی سازی برای بازی در وین یک مطلب است و غنی سازی برای پروژه های بزرگ و درازمدت یک مطلب دیگر است!
آنچه بقیه توانمندیهای هستهای ما را از تحلیل رفتن باز میدارد و باعث رشد آن میشود "پروژه های بزرگ هستهای" است که در آن غنی سازی نقش مهمی دارند. توصیه من به دولت آینده این است که سازمان انرژی اتمی را از ورود به این شطرنج های خطرناک سیاسی کاملاً منع کنیم و با هدایت ماندگار و به دور از فصول سیاسی دولت و در کمترین نمود تبلیغاتی به کارهای اصلی بپردازند. فقط مقایسه کنید کشورهای فعال در این زمینه چقدر "برنامه تلویزیونی" دارند!! توانمندی هستهای(به همراه سایر توانمندیای استراتژیک کشور) نباید موضوع بازی سیاسی شود.