چرا اکنون اینگونه شده است که نه گوگوش که خوانندههای دست چندم اگر به دانشگاه بیایند سر و دست برای آنها میشکنند. آنجا آزاد بود اما ذهن دانشجو واکسینه شده و دانشجو در فکر ساختن مملکتش و در فکر مبارزه با ظلم، زور و قلدری بود.
به گزارش شهدای ایران، مسعود پزشکیان، فعال اصلاحطلب و فردی که گفته میشود از نامزدان
اصلاحطلبان در انتخابات 1400 است به تازگی در بخشی از یک مصاحبه با
خبرگزاری ایلنا در طعنه به نظام اسلامی گفته است:
"در زمان شاه بدون نام دین زندگی میکردیم و همه چیز آزاد بود، همه خوانندهها هم آن زمان بودند اما هیچ خوانندهای نمیتوانست در دانشگاه خوانندگی کند، کسی مشکل نداشت اما دانشگاه جای رشد آگاهی و بحثهای دیگر بود. به دانشگاه پیش از انقلاب نگاه کنید گوگوش، مهستی و حمیرا همه بودند اما یک نفر جرات نمیکرد در دانشگاه برنامه اجرا کند؛ در دانشگاهها هم فقط افراد مذهبی نبودند و از همه بودند اما دانشجو مقامش بالاتر از این بود که به این چیزها دل ببندد.
چرا اکنون اینگونه شده است که نه گوگوش که خوانندههای دست چندم اگر به دانشگاه بیایند سر و دست برای آنها میشکنند. آنجا آزاد بود اما ذهن دانشجو واکسینه شده و دانشجو در فکر ساختن مملکتش و در فکر مبارزه با ظلم، زور و قلدری بود.
دانشجو مقابل هر کس و ناکسی سر خم نمیکرد اما اکنون کاری کردند که تقابل ایجاد شده است. این رفتارها را باید اصلاح کرد"
*آقای پزشکیان به مردم نمیگوید که اساساً در زمان شاه ما با یک دانشگاه کاملا طاغوتی و مندرج در تعالیم غربی مواجه بودیم که نیازی به تقلا برای راه یافتن آوازخوانها به آن نبود! و دانشگاه آن دوران بصورت سیستماتیک و بدون حضور خوانندگان نیز در مسیری میرفت که حامیان آن خوانندگان میخواستند.
ضمن اینکه مردم باید بدانند امثال فائقه آتشین و پروانه امیرافشاری اگر در دوران طاغوت به دانشگاه نمیرفتند اما بصورت روزانه جایشان در اتاق حکومت ایران بود و همه روزه در جشنهای شاه خائن و همپالکیهای او حضور داشتند.
اکنون اما با وقوع انقلاب اسلامی نه تنها اتاق حکومت ایران به مرکز صدور اسلام ناب و حکومت مطلوب دینی تبدیل شده است بلکه دانشگاه نیز در مسیر اسلامی شدن قرار گرفته و تقلای عدهای برای ترویج آوازخوانی و سیاستبازی در دانشگاه از همین روست.
اینکه پزشکیان چرا این حقایق آشکار تاریخی و قیاسات واضح عقلانی را نمیبیند البته مسئله چندان مهمی نیست!
مسئله مهمتر اینست که چرا چنین فردی در این سطح از معلومات اما قصد ریاستجمهوری بر مردم ایران را در ذهن خود پرورانده است!؟
"در زمان شاه بدون نام دین زندگی میکردیم و همه چیز آزاد بود، همه خوانندهها هم آن زمان بودند اما هیچ خوانندهای نمیتوانست در دانشگاه خوانندگی کند، کسی مشکل نداشت اما دانشگاه جای رشد آگاهی و بحثهای دیگر بود. به دانشگاه پیش از انقلاب نگاه کنید گوگوش، مهستی و حمیرا همه بودند اما یک نفر جرات نمیکرد در دانشگاه برنامه اجرا کند؛ در دانشگاهها هم فقط افراد مذهبی نبودند و از همه بودند اما دانشجو مقامش بالاتر از این بود که به این چیزها دل ببندد.
چرا اکنون اینگونه شده است که نه گوگوش که خوانندههای دست چندم اگر به دانشگاه بیایند سر و دست برای آنها میشکنند. آنجا آزاد بود اما ذهن دانشجو واکسینه شده و دانشجو در فکر ساختن مملکتش و در فکر مبارزه با ظلم، زور و قلدری بود.
دانشجو مقابل هر کس و ناکسی سر خم نمیکرد اما اکنون کاری کردند که تقابل ایجاد شده است. این رفتارها را باید اصلاح کرد"
*آقای پزشکیان به مردم نمیگوید که اساساً در زمان شاه ما با یک دانشگاه کاملا طاغوتی و مندرج در تعالیم غربی مواجه بودیم که نیازی به تقلا برای راه یافتن آوازخوانها به آن نبود! و دانشگاه آن دوران بصورت سیستماتیک و بدون حضور خوانندگان نیز در مسیری میرفت که حامیان آن خوانندگان میخواستند.
ضمن اینکه مردم باید بدانند امثال فائقه آتشین و پروانه امیرافشاری اگر در دوران طاغوت به دانشگاه نمیرفتند اما بصورت روزانه جایشان در اتاق حکومت ایران بود و همه روزه در جشنهای شاه خائن و همپالکیهای او حضور داشتند.
اکنون اما با وقوع انقلاب اسلامی نه تنها اتاق حکومت ایران به مرکز صدور اسلام ناب و حکومت مطلوب دینی تبدیل شده است بلکه دانشگاه نیز در مسیر اسلامی شدن قرار گرفته و تقلای عدهای برای ترویج آوازخوانی و سیاستبازی در دانشگاه از همین روست.
اینکه پزشکیان چرا این حقایق آشکار تاریخی و قیاسات واضح عقلانی را نمیبیند البته مسئله چندان مهمی نیست!
مسئله مهمتر اینست که چرا چنین فردی در این سطح از معلومات اما قصد ریاستجمهوری بر مردم ایران را در ذهن خود پرورانده است!؟