آمریکا درمذاکرات هستهای با یکصدوچند کارشناس حضور پیدا میکند و ایران تنها با ۱۶نفر و اکنون نیز «ریچارد نفیو» که با عنوان معمار تحریمهای ضدایرانی شناخته میشود، همراه تیم آمریکا در وین حضور دارد و...
به گزارش شهدای ایران، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:
۱- برخلاف برخی از گمانهها که هدف از خرابکاری اخیر در تاسیسات نطنز
را، اخلال در مذاکرات وین میدانند، شواهد بسیاری حاکی از آن است که این
خرابکاری با هدف ادامه روال کنونی مذاکرات در وین صورت گرفته است و نه
اخلال و یا مخالفت با آن! اخبار و گزارشهایی که از مذاکرات وین میرسد،
این تردید جدی را پدید آورده است که مذاکرهکنندگان کشورمان اصرار چندانی
به رعایت خطوط قرمز نظام ندارند و مفهوم «لغو کامل همه تحریمها» که نظر
رسماً اعلام شده نظام است را به میل خود و در جهتی که با مفهوم و مقصود
اصلی آن فاصله فراوانی دارد تفسیر میکنند! توضیح آنکه، در دستورالعمل رهبر
معظم انقلاب و مصوبه مجلس که برگرفته از نظر حضرت ایشان است، روی لغو کامل
همه تحریمها، اعم از تحریمهای هستهای و تحریمهایی که به بهانههای
مضحکِ نقض حقوق بشر! و یا حمایت از تروریسم وضع شده تاکید دارند ولی آقایان
ظریف و عراقچی از لغو تحریمهایی که در دوران ترامپ وضع شده است سخن
میگویند که همسو با نظر مقامات آمریکایی است و نتیجه آن ادامه تحریمها
خواهد بود!
۲- نگاهی هرچند گذرا به روند مذاکرات هستهای که برجام نتیجه آن بود به وضوح نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده کشورمان در چندین مورد (نزدیک به ۱۰ مورد) از خطوط قرمز اعلام شده نظام عبور کرده است که تحمیل فاجعه برجام و خسارتهای سنگین به ملت و نظام نتیجه این بیتوجهی بوده و هست. در مذاکرات وین نیز نشانههای روشنی از نادیدهگرفتن خطوط قرمز و رسماً اعلام شده نظام دیده میشود که تحریف مصوبه «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! بارزترین نمونه آن است.
۳- و اما، درباره خرابکاری اخیر رژیم صهیونیستی در تاسیسات نطنز گفتنی است که؛ بعد از تاکید ایران بر لغو همه تحریمها که موضوع مصوبه مجلس شورای اسلامی است و حضرت آقا نیز آن را قاطع و غیرقابل تغییر معرفی کرده بودند، آمریکا و اروپا و اسرائیل خود را در مقابل دو گزینه میدیدند که هر دو شکست سنگینی برای آنان در پی داشت چرا که اگر تحریمها لغو میشد، یکی از اصلیترین اهرمهای خود علیه کشورمان را از دست داده بودند و اگر تحریمها را لغو نمیکردند، باید مطابق وعدهای که داده بودند به گزینه بعدی (SECOND PLAN) که اقدام نظامی بود، روی میآوردند که توان و موقعیت آن را نداشته و ندارند. در این حالت اگر رژیم صهیونیستی -بخوانید مجموعه آمریکا و اروپا و اسرائیل- دست به عملیات تخریبی میزد نشانه آن بود که روند امور را به نفع خود نمیداند و از این روی به اقدام تروریستی روی آورده است. این اقدام در آن حالت نشانه آن بود که ایران مسیر خود را دقیق انتخاب کرده و دشمن را به بنبست کشانده است و بدیهی است که ادامه آن را به سود خود ارزیابی میکرد. اما اکنون که نشانههایی از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی از سوی تیم مذاکرهکننده دیده میشود، حریف احساس میکند که ورق به نفع او در حال رقمخوردن است، بنابراین برای تشویق ایران به ادامه این مسیر انحرافی باید دست به اقدامی بزند که انگار از روال کنونی مذاکرات ناراضی است! و این توهم را به طرف مقابل، یعنی جمهوری اسلامی ایران القاء کند که ادامه کنونی مذاکرات را به نفع خود نمیداند! عملیات تروریستی و تخریبی رژیم صهیونیستی در نطنز با این انگیزه صورت گرفته است.
وقتی آقایان ظریف و عراقچی به جای تاکید بر لغو همه تحریمها، از لغو تحریمهای دوران ترامپ که خواسته اعلام شده آمریکاست، سخن میگویند، چگونه میتوان تصور کرد که حرکت روی این ریل به زیان رژیم صهیونیستی است؟! مگر خواست آمریکا و اروپا با آنچه اسرائیل در پی آن است تفاوتی دارد؟! اسرائیل در این میان نعل وارونه میزند!
۴- تاسفآور در این میان -و البته قابل بررسی امنیتی و اطلاعاتی- موضع جریان سیاسی آلوده و بدسابقهای است که وقتی تاکید ایران بر لغو تمامی تحریمها بود، مُهر سکوت بر لب زده و کمترین اظهار نظری در تایید آن بر زبان و قلم نمیآوردند ولی بعد از آنکه نشانههای انحراف از «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! پدیدار شد (یعنی باقیماندن تحریمها) بَه بَه و چَه چَه آغاز کردند و عملیات تخریبی اسرائیل در نطنز را دقیقاً همانگونه که خواست مثلث آمریکا و اروپا و اسرائیل بود، نشانه عصبانیت دشمن از روند کنونی مذاکرات وین، یعنی روند منحرف شده آن تفسیر و تحلیل کردند! و این پرسش را بیپاسخ گذاشتند که چرا باید اسرائیل از لغو همه تحریمها (نظر رسماً اعلام شده ایران) خشنود باشد! ولی با لغو تحریمهای دوران ترامپ (نظر آمریکا و متحدانش) ابراز ناخشنودی کند؟! این نکته نیز خواندنی است که دیروز، روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نوشت «هدف از حمله نطنز، جلوگیری از فشار ایران روی آمریکا در مذاکرات بود»!
۵- جریان سیاسی یاد شده که سابقه آلودهای در کارنامه خود دارد، بعد از اقدام تروریستی اسرائیل در نطنز، نیروهای مسلح ایران را از واکنش متقابل و انتقام از دشمن صهیونیستی که حق طبیعی و قانونی ایران است منع کرده و برحذر میداشتند! و برای توجیه این حرکت خود که حمایت و همراهی با رژیم وحشی اسرائیل بود، اظهار میداشتند که عملیات تروریستی اسرائیل در نطنز یک «تله»! است و بازهم دقیقاً مانند آمریکا و اروپا، ایران را به خویشتنداری توصیه میکردند! به بیان دیگر، این طیف آلوده که مقامات اسرائیلی در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ از آنها با عنوان سرمایه بزرگ اسرائیل در ایران یاد کرده بودند، همه توان تبلیغاتی خود را به کار گرفته بودند تا اولاً مذاکرات وین با روال به انحراف افتاده ادامه پیدا کند و ثانیاً رژیم کودککش اسرائیل را از انتقام ایران که سخت و پشیمانکننده خواهد بود نجات بدهند! فاعتبروا یا اولیالابصار!
۶- و در خاتمه با توجه به نمونههای فراوان عبور تیم مذاکرهکننده کشورمان از خط قرمزها در مذاکرات هستهای منجر به برجام، خسارتبار بودن روند کنونی مذاکرات وین دور از انتظار نیست. بنابراین فقط دو گزینه پیشروی داریم. گزینه اول پایان دادن به مذاکرات وین و باز گرداندن تیم کشورمان از وین است و گزینه دوم اینکه دو تن از نمایندگان مجلس، ترجیحاً از اعضای کمیسیون خارجی نیز برای کمک به تیم مذاکرهکننده، در مذاکرات حضور پیدا کنند تا از نزدیک بر انطباق مذاکرات با مصوبه لغو تحریمها نظارت داشته باشند.
گفتنی است که آمریکا در مذاکرات هستهای با یکصدوچند کارشناس حضور پیدا میکند و ایران تنها با ۱۶ نفر و اکنون نیز «ریچارد نفیو» که با عنوان معمار تحریمهای ضد ایرانی شناخته میشود، همراه تیم آمریکا در وین حضور دارد و ...
۲- نگاهی هرچند گذرا به روند مذاکرات هستهای که برجام نتیجه آن بود به وضوح نشان میدهد که تیم مذاکرهکننده کشورمان در چندین مورد (نزدیک به ۱۰ مورد) از خطوط قرمز اعلام شده نظام عبور کرده است که تحمیل فاجعه برجام و خسارتهای سنگین به ملت و نظام نتیجه این بیتوجهی بوده و هست. در مذاکرات وین نیز نشانههای روشنی از نادیدهگرفتن خطوط قرمز و رسماً اعلام شده نظام دیده میشود که تحریف مصوبه «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! بارزترین نمونه آن است.
۳- و اما، درباره خرابکاری اخیر رژیم صهیونیستی در تاسیسات نطنز گفتنی است که؛ بعد از تاکید ایران بر لغو همه تحریمها که موضوع مصوبه مجلس شورای اسلامی است و حضرت آقا نیز آن را قاطع و غیرقابل تغییر معرفی کرده بودند، آمریکا و اروپا و اسرائیل خود را در مقابل دو گزینه میدیدند که هر دو شکست سنگینی برای آنان در پی داشت چرا که اگر تحریمها لغو میشد، یکی از اصلیترین اهرمهای خود علیه کشورمان را از دست داده بودند و اگر تحریمها را لغو نمیکردند، باید مطابق وعدهای که داده بودند به گزینه بعدی (SECOND PLAN) که اقدام نظامی بود، روی میآوردند که توان و موقعیت آن را نداشته و ندارند. در این حالت اگر رژیم صهیونیستی -بخوانید مجموعه آمریکا و اروپا و اسرائیل- دست به عملیات تخریبی میزد نشانه آن بود که روند امور را به نفع خود نمیداند و از این روی به اقدام تروریستی روی آورده است. این اقدام در آن حالت نشانه آن بود که ایران مسیر خود را دقیق انتخاب کرده و دشمن را به بنبست کشانده است و بدیهی است که ادامه آن را به سود خود ارزیابی میکرد. اما اکنون که نشانههایی از نادیده گرفتن خطوط قرمز جمهوری اسلامی از سوی تیم مذاکرهکننده دیده میشود، حریف احساس میکند که ورق به نفع او در حال رقمخوردن است، بنابراین برای تشویق ایران به ادامه این مسیر انحرافی باید دست به اقدامی بزند که انگار از روال کنونی مذاکرات ناراضی است! و این توهم را به طرف مقابل، یعنی جمهوری اسلامی ایران القاء کند که ادامه کنونی مذاکرات را به نفع خود نمیداند! عملیات تروریستی و تخریبی رژیم صهیونیستی در نطنز با این انگیزه صورت گرفته است.
وقتی آقایان ظریف و عراقچی به جای تاکید بر لغو همه تحریمها، از لغو تحریمهای دوران ترامپ که خواسته اعلام شده آمریکاست، سخن میگویند، چگونه میتوان تصور کرد که حرکت روی این ریل به زیان رژیم صهیونیستی است؟! مگر خواست آمریکا و اروپا با آنچه اسرائیل در پی آن است تفاوتی دارد؟! اسرائیل در این میان نعل وارونه میزند!
۴- تاسفآور در این میان -و البته قابل بررسی امنیتی و اطلاعاتی- موضع جریان سیاسی آلوده و بدسابقهای است که وقتی تاکید ایران بر لغو تمامی تحریمها بود، مُهر سکوت بر لب زده و کمترین اظهار نظری در تایید آن بر زبان و قلم نمیآوردند ولی بعد از آنکه نشانههای انحراف از «لغو همه تحریمها» به «لغو تحریمهای دوران ترامپ»! پدیدار شد (یعنی باقیماندن تحریمها) بَه بَه و چَه چَه آغاز کردند و عملیات تخریبی اسرائیل در نطنز را دقیقاً همانگونه که خواست مثلث آمریکا و اروپا و اسرائیل بود، نشانه عصبانیت دشمن از روند کنونی مذاکرات وین، یعنی روند منحرف شده آن تفسیر و تحلیل کردند! و این پرسش را بیپاسخ گذاشتند که چرا باید اسرائیل از لغو همه تحریمها (نظر رسماً اعلام شده ایران) خشنود باشد! ولی با لغو تحریمهای دوران ترامپ (نظر آمریکا و متحدانش) ابراز ناخشنودی کند؟! این نکته نیز خواندنی است که دیروز، روزنامه صهیونیستی جروزالمپست نوشت «هدف از حمله نطنز، جلوگیری از فشار ایران روی آمریکا در مذاکرات بود»!
۵- جریان سیاسی یاد شده که سابقه آلودهای در کارنامه خود دارد، بعد از اقدام تروریستی اسرائیل در نطنز، نیروهای مسلح ایران را از واکنش متقابل و انتقام از دشمن صهیونیستی که حق طبیعی و قانونی ایران است منع کرده و برحذر میداشتند! و برای توجیه این حرکت خود که حمایت و همراهی با رژیم وحشی اسرائیل بود، اظهار میداشتند که عملیات تروریستی اسرائیل در نطنز یک «تله»! است و بازهم دقیقاً مانند آمریکا و اروپا، ایران را به خویشتنداری توصیه میکردند! به بیان دیگر، این طیف آلوده که مقامات اسرائیلی در جریان فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ از آنها با عنوان سرمایه بزرگ اسرائیل در ایران یاد کرده بودند، همه توان تبلیغاتی خود را به کار گرفته بودند تا اولاً مذاکرات وین با روال به انحراف افتاده ادامه پیدا کند و ثانیاً رژیم کودککش اسرائیل را از انتقام ایران که سخت و پشیمانکننده خواهد بود نجات بدهند! فاعتبروا یا اولیالابصار!
۶- و در خاتمه با توجه به نمونههای فراوان عبور تیم مذاکرهکننده کشورمان از خط قرمزها در مذاکرات هستهای منجر به برجام، خسارتبار بودن روند کنونی مذاکرات وین دور از انتظار نیست. بنابراین فقط دو گزینه پیشروی داریم. گزینه اول پایان دادن به مذاکرات وین و باز گرداندن تیم کشورمان از وین است و گزینه دوم اینکه دو تن از نمایندگان مجلس، ترجیحاً از اعضای کمیسیون خارجی نیز برای کمک به تیم مذاکرهکننده، در مذاکرات حضور پیدا کنند تا از نزدیک بر انطباق مذاکرات با مصوبه لغو تحریمها نظارت داشته باشند.
گفتنی است که آمریکا در مذاکرات هستهای با یکصدوچند کارشناس حضور پیدا میکند و ایران تنها با ۱۶ نفر و اکنون نیز «ریچارد نفیو» که با عنوان معمار تحریمهای ضد ایرانی شناخته میشود، همراه تیم آمریکا در وین حضور دارد و ...