اظهارات برخی دولتمردان برخی نشانهها و بهویژه صحبتهای شب گذشته آقای علیاکبر صالحی این شائبه را پیش میآورد که دولت یا نادانسته و یا با آرزوی کسب یک آبنبات انتخاباتی بخواهد سیاست لغو تحریمها توسط آمریکا را به محاق ببرد.
به گزارش شهدای ایران، علیاکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی شب گذشته بهمدت حدوداً 4 ساعت در
فضای کلابهاوس به تشریح موضوعاتی در حوزه هستهای کشور پرداخت که شاید یکی
از مهمترین مسائل مطرحشده از سوی ایشان، وعده گشایش در پرونده برجام (در
واقع چالش میان ایران و آمریکا) بود. صالحی اظهار داشت: بنبست در حال
شکسته شدن است.
آقای صالحی این موضوع را وعدهای نویدبخش خواند و گفت: وقتی وارد مرحله فنی میشویم، یعنی مسئله دارد بهگونهای مدیریت میشود که آن بحث "اول من، اول تو" دارد دور زده میشود.
اگرچه شکسته شدن بنبست اگر بهمعنای اجرای تمام تعهدات آمریکاییها و لغو تمام تحریمها باشد نوید خوبی است، اما مسئله اینجاست که اظهارات آقای صالحی مبنی بر اینکه بحث اولمن اولتو دور زده میشود و یا برخی اخباری که از دولت به گوش میرسد گواه آن است که در واقع آنچه در حال دور زده شدن است سیاست عقلانی الزام طرف مقابل به لغو تحریمهاست و نه چیز دیگر!
آنچه شنیده میشود و برخی اظهارات آقای صالحی متأسفانه بر آن صحه میگذارد آن است که ظاهراً برخی آقایان در نظر دارند سیاست گامبهگام را پیگیری کنند؛ بدین معنا که ایران و آمریکا گامهایی را توأمان بردارند، سیاستی که دارای چند اشکال جدی است و بهنظر میرسد لغو تحریمها را به محاق میبرد.
اولین اشکال چنین رویکردی توسط برخی اعضای دولت آن است که سیاست قطعی و عقلانی کشور را مبنی بر اینکه آمریکا باید تمام تحریمها را بردارد و به تعهداتش عمل کند به یک حرف قابل مذاکره تنزل میدهد و این یعنی با دستان خود راه فراری برای آمریکاییها فراهم کنیم تا او بتواند یا سیاست جمهوری اسلامی را بیاثر کند و یا آن را مشمول گذر زمان کند.
با این رویکرد، کشور وارد پروسهای خواهد شد که حداقل تا مدت زمان طولانی نمیتوان از آن خارج شد مگر اینکه امتیازهای گزافی را که آمریکا میخواهد به او بدهیم و مجدداً آورده چندانی نیز نصیب کشور نشود.
در ثانی این مسئله میتواند کشور را در معرض یک اتهام سیاسی بزرگ قرار دهد و ایران را از موضع طلبکار و دارای ابتکار عمل به موضع بدهکار و اسیر ابتکار عمل آمریکا تنزل دهد. فرض کنید طرف مقابل بعد از پذیرش حضور ایران در مذاکرات گامبهگام، در ادامه حاضر به دادن امتیاز و عملی کردن تعهداتش نشود و دولت ایران بخواهد از مذاکرات کنار بکشد، آنگاه آیا ایران متهم به کارشکنی در مذاکرات نخواهد شد و ابتکار عمل سیاسی و تبلیغات سیاسی در اختیار آمریکا قرار نخواهد گرفت، درحالی که امروز همه میدانند عامل احتضار برجام، عدم اجرای تعهدات آمریکاست؟!
درحقیقت اتخاذ این سیاست، کشور را وارد یک مارپیچ خطرناک خواهد کرد که یا باید برای رسیدن به هدفش، امتیازات بیشتری بدهد و در واقع همان کمپین فشار هوشمند ترامپ را محقق کند و یا متهم به کارشکنی خواهد شد.
متأسفانه برخی گمانهزنیها از رفتار بعضی از دولتمردان و همچنین اخباری که به گوش میرسد حاکی از آن است که دولتیها بیتمایل نیستند که با کسب یک آبنبات انتخاباتی، سیاست لغو همه تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران را بفروشند و فرشقرمزی برای فشارهای جدید آمریکا و احتمالاً دور جدیدی از تحریم در آینده بهامید کسب امتیازات دیگر برای آمریکا پهن کنند.
آقای صالحی این موضوع را وعدهای نویدبخش خواند و گفت: وقتی وارد مرحله فنی میشویم، یعنی مسئله دارد بهگونهای مدیریت میشود که آن بحث "اول من، اول تو" دارد دور زده میشود.
اگرچه شکسته شدن بنبست اگر بهمعنای اجرای تمام تعهدات آمریکاییها و لغو تمام تحریمها باشد نوید خوبی است، اما مسئله اینجاست که اظهارات آقای صالحی مبنی بر اینکه بحث اولمن اولتو دور زده میشود و یا برخی اخباری که از دولت به گوش میرسد گواه آن است که در واقع آنچه در حال دور زده شدن است سیاست عقلانی الزام طرف مقابل به لغو تحریمهاست و نه چیز دیگر!
آنچه شنیده میشود و برخی اظهارات آقای صالحی متأسفانه بر آن صحه میگذارد آن است که ظاهراً برخی آقایان در نظر دارند سیاست گامبهگام را پیگیری کنند؛ بدین معنا که ایران و آمریکا گامهایی را توأمان بردارند، سیاستی که دارای چند اشکال جدی است و بهنظر میرسد لغو تحریمها را به محاق میبرد.
اولین اشکال چنین رویکردی توسط برخی اعضای دولت آن است که سیاست قطعی و عقلانی کشور را مبنی بر اینکه آمریکا باید تمام تحریمها را بردارد و به تعهداتش عمل کند به یک حرف قابل مذاکره تنزل میدهد و این یعنی با دستان خود راه فراری برای آمریکاییها فراهم کنیم تا او بتواند یا سیاست جمهوری اسلامی را بیاثر کند و یا آن را مشمول گذر زمان کند.
با این رویکرد، کشور وارد پروسهای خواهد شد که حداقل تا مدت زمان طولانی نمیتوان از آن خارج شد مگر اینکه امتیازهای گزافی را که آمریکا میخواهد به او بدهیم و مجدداً آورده چندانی نیز نصیب کشور نشود.
در ثانی این مسئله میتواند کشور را در معرض یک اتهام سیاسی بزرگ قرار دهد و ایران را از موضع طلبکار و دارای ابتکار عمل به موضع بدهکار و اسیر ابتکار عمل آمریکا تنزل دهد. فرض کنید طرف مقابل بعد از پذیرش حضور ایران در مذاکرات گامبهگام، در ادامه حاضر به دادن امتیاز و عملی کردن تعهداتش نشود و دولت ایران بخواهد از مذاکرات کنار بکشد، آنگاه آیا ایران متهم به کارشکنی در مذاکرات نخواهد شد و ابتکار عمل سیاسی و تبلیغات سیاسی در اختیار آمریکا قرار نخواهد گرفت، درحالی که امروز همه میدانند عامل احتضار برجام، عدم اجرای تعهدات آمریکاست؟!
درحقیقت اتخاذ این سیاست، کشور را وارد یک مارپیچ خطرناک خواهد کرد که یا باید برای رسیدن به هدفش، امتیازات بیشتری بدهد و در واقع همان کمپین فشار هوشمند ترامپ را محقق کند و یا متهم به کارشکنی خواهد شد.
متأسفانه برخی گمانهزنیها از رفتار بعضی از دولتمردان و همچنین اخباری که به گوش میرسد حاکی از آن است که دولتیها بیتمایل نیستند که با کسب یک آبنبات انتخاباتی، سیاست لغو همه تحریمهای ظالمانه علیه مردم ایران را بفروشند و فرشقرمزی برای فشارهای جدید آمریکا و احتمالاً دور جدیدی از تحریم در آینده بهامید کسب امتیازات دیگر برای آمریکا پهن کنند.