گزارش:
این ضعف با ناتوانی دشمن مرتبط است که نه تنها نمیتواند افزایش قدرت نظامی مقاومت را تحمل کند بلکه نمیتواند موقعیت بسیار بالای نصرالله در آگاهی ساکنان اسراییل که فقط منحصر به تصمیم گیران در اسراییل نیست را تحمل کند.
سرویس بین الملل شهدای ایران : ابراهیم الامین در الاخبار نوشت: از دهه ۹۰ میلادی رسانههای رژیم صهیونیستی را دنبال میکنم. دوستی در قبرس اشتراک روزنامههای اسراییل را داشت و از طریق دوستی که در شرکت هواپیمایی کار میکرد برای ما میفرستاد. قبل از آنکه مترجمان عبری که در زندانهای اسراییل زبانشان را آموخته بودند در لبنان فعالیت کنند، همکاری که با آموزش از راه دور عبری یاد گرفته بود آنها را ترجمه میکرد.
بعد با آمدن اینترنت اسراییل هم پیشتاز بود که این به ما کمک کرد همه روزنامهها و مجلات را بدست آوریم. بسیاری از خبرنگاران و نویسندگان اطلاعات زیادی داشتند و علیرغم قیچی سانسور نظارت نظامی، از استقلال بالایی برخوردار بودند. این نسل از اصحاب رسانه اسراییلی به دنبال پروپاگاندای پست و حقیر نبودند حتی اگر مصالح عالی کشورشان ایجاب کند.
اما برنامه دیشب (۱۲ مارس ۲۰۲۱) دلیل دیگری بر سقوط وضعیت اسراییل در سطوح مختلف بود از جمله رسانه. معلوم نیست چطور مدیران روزنامه یدیعوت احرونوت چنین اهانت حرفهای را پذیرفتند و مقالهای را منتشر کردند که دانشجوی رسانه، تحقیقی بهتر از این میتواند در مورد شخصیت بازر دشمن اسراییل یعنی سید حسن نصرالله تهیه کند.
اسراییل چند روز پیاپی برای یک اتفاق مهم رسانهای تبلیغات نمود که برای روز جمعه منتشر خواهد کرد. و مربوط است به اطلاعاتی که یگان امان (سازمان اطلاعات ارتش) از اطلاعات طبقه بندی شده مربوط به سید حسن نصرالله رونمایی خواهد کرد.
دیروز گزارش مفصلی با عنوان «پرونده سری نصرالله در امان» منتشر کردند. با اینکه تبلیغی که روزهای گذشته منتشر کردند تیترهای جذابی نداشت اما شگفتی مربوط به خود این گزارش بود که بهتر بود در پایگاهی مثل دبکا که سردبیر آن به کمبود صداقت مشهور است منتشر میشد نه توسط دو نویسنده مطرح مثل یوسی یهوشع و رئوفین فایس.
لازم به ذکر است این گزارش با استناد به مصاحبههایی با کارمندان امان تهیه شده که بزرگترین سازمان اطلاعات اسراییلی و پرهزینهترین آنها از لحاظ بودجه است. فعالیت آن متمرکز بر جمع آوری و تحلیل اطلاعات نظامی از طریق منابع مختلف است و ماموریت آن بطور کلی تشخیص زودهنگام هشدار در مورد جنگ و فعالیتهای نظامی خصمانه است. علاوه بر اینکه گزارش ارزیابی اطلاعاتی استراتژیک برای تصمیمگیران در اسراییل را تهیه میکند. دشمن صهیونیستی، امان را سازمان ارزیابی ملی قلمداد میکند و گزارشهای آن نقش اساسی در تدوین سیاستهای تلآویو در مقابل دشمنانش دارد.
قسمت تحقیقات که افسران مصاحبه شده در این گزارش از آنجا بودند هسته امان را تشکیل میدهند چون تمام داده های اطلاعاتی بدست آمده در آنجا گردآوری میشود تا مورد بررسی و تحلیل و خلاصه سازی قرار گرفته و پیشبینیهای لازم از آن استخراج شود.
از بین آنها، فارغ التحصیلان برنامه "Habsalut" هستند، برنامه پرآوازه نیروهای اطلاعاتی اسرائیل که ترکیبی از خدمت دائمی ارتش و مطالعات علوم سیاسی و علوم خاورمیانه در کنار بخشهای تحلیلی علوم رایانه، ریاضیات ، اقتصاد و سیاست است.
هرسال از میان داوطلبان ورود به برنامه "Habsalut" (به معنای گل زنبق یا گل نرگس که در تورات ذکر شده و روی شیکل واحد پول رژیم صهیونیستی هم چاپ شده) حدود ۵۰ کارآموز زن و مرد انتخاب میشوند و برای آماده شدن به عنوان افسران اطلاعاتی برجسته که با قضیههای اصلی دستور کار ملی و نظامی سر و کار دارند آموزش میبینند.
واقعا انسان در ارزیابی روزنامه نگارانی که براساس اطلاعات داده شده به آنها این گزارش ضعیف را منتشر کردهاند، درمیماند. آنها اول باید به دقت بررسی میکردند، که آیا مصاحبه شوندگان تحلیلگران و افسرانی اطلاعاتی حرفهای هستند یا یک گروه از آماتورهایی که کارشان رصد رسانهها است.
در آغاز، همانطور که دوست دارند مکرراً بگویند، روزنامهنگاران باید درک کنند اسرائیل در وسط یک نبرد بسیار شدید و سخت قرار دارد، در این حالت دستگاههای امنیتی اطلاعات با ارزش را بدون تضمین نتایجی هم وزن با اهمیت آن اطلاعات، از دست نمیدهند.
این همان چیزی است که در گزارش قابل مشاهده است، که میتوان با تاکید گفت که فاقد هرگونه اطلاعات با ماهیت امنیتی است.
امان هیچ اطلاعاتی با ارزش اطلاعاتی و امنیتی را در اختیار مخاطب قرار نداده است و اتفاقا این را کسانی بخوبی درک میکنند که در وسط درگیری به این بزرگی هستند.
برای اینکه دوباره سر کارتان نگذارند به شما میگویم که در طرف ما چه میگذرد، آیا فکر میکنید مثلاً سرویسهای امنیتی، سیاسی و نظامی وابسته به مقاومت با تزریق اطلاعات سادهلوحانه و مضحک به رسانهها با قصد فخرفروشی میتوانند با آنچه به حرفهای بودن آنها آسیب میرساند، سرگرم شوند؟
روزنامه نگاران حرفه ای دشمن اسرائیلی نباید در این دام میافتادند و شما با منطق مقایسه - حتی اگر از این سخن خوشتان نیاید - اقدام کنید، من به شما میگویم که تصور نکنید حزب الله قبول میکند ما با متخصصان رصد فرماندهان استراتژیک دشمن مصاحبه کنیم و تجزیه و تحلیل و دادههای آنها را به ما ارائه دهد، این هرگز اتفاق نخواهد افتاد!
با این حال، بیایید کمی به روز قبل از انتشار گزارش برگردیم ، زمانی که در کانال ۱۲ اسرائیل در مورد این گزارش گفت وگو شد. در آن برنامه مجری در مورد هدف گزارش پرسید و پاسخ سریع « یعقوب آچیمیر» روزنامه نگار باسابقه و مجری سابق شبکه تلویزیونی کان بدون آماده سازی قبلی این بود که: فخرفروشی فخرفروشی.
«آوی بنیاهو» سخنگوی پیشین ارتش اسرائیل سعی می کند با نفی سخنش مانع آچیمیر شود. اما او ادامه میدهد: هر هفته یک نمایش برگزار میشود که به ما بگوید موفق شدیم و پرونده نصرالله را گشودیم، بس است، واقعا بس است!
اما بنیاهو که بازهم در تلاش است قضیه را ماست مالی کند: همه اینها کار اطلاعاتی است، شاید ما میخواهیم به او بفهمانیم که چقدر زیر نظر است و چه چیزهای دیگری هم ممکن است زیر نظر ما باشد تا بفهمد با ما سرشاخ نشود. کاهش محرمانگی اطلاعات طبقه بندی شده امنیتی برای نیازهای واقعی انجام شده تصور میکنم چنین هدفی وجود داشته، هیچ کسی هیچ دستور سیاسی نداده که اگر یکی از نیروهای کادر تحقیقات امان ….
آچیمیر وسط حرفش میپرد و موجب شگفتی حاضران میشود: من از این فخرفروشی خیلی متنفرم ، مطمئنا هفته آینده هم گفته میشود «ما ( اسرائیل) باز هم پیروز شدیم».
اینجا یک مسابقه بین کسانی نیست که تلاش دارند از دیگری امتیاز بگیرند. مسئله در اینجا تبانی بد بین مطبوعات و ستاد ارتش و سازمانهای امنیتی اسرائیل برای مقابله با ناتوانی و یا حتی عقدههای روانی است.
این ضعف با ناتوانی دشمن مرتبط است که نه تنها نمیتواند افزایش قدرت نظامی مقاومت را تحمل کند بلکه نمیتواند موقعیت بسیار بالای نصرالله در آگاهی ساکنان اسراییل که فقط منحصر به تصمیم گیران در اسراییل نیست را تحمل کند.
به نظر میرسد میزان آسیب و ترس ساکنان اسراییل است که فرماندهان عالی را به توسل به اطلاعات نظامی وادار کرده تا قسمتی از اطلاعات را درباره شخص سید نصرالله منتشر کند که ناگزیر به صداقتش و جدی بودن تهدیدهایش و توانایی انجام آنها خصوصا درباره هدف قرار دادن عمق اسراییل اعتراف نمود.
آنها چه میخواهند به ما بگویند؟ آیا این تمایلی برای ادعای اشراف اطلاعاتی است در حدی که تصور شود هیچ چیزی از چشم اسراییل پوشیده نیست حتی نیت مخفی افراد؟
باید از آنها پرسید پس چرا اسراییل یکباره علیه رهبران حزب الله اقدام نمیکند بدون اینکه اثری از خود باقی بگذارد با اینکه نه فقط مکانهای حضور رهبران حزب الله و تدابیر امنیتی آنها بلکه نیتهای در سینه آنها را هم میداند؟
چه معنایی دارد که مصاحبه با ۱۵ افسر و متخصص و محقق که شب و روز برای جمع آوری اطلاعات از نصرالله و تحلیلش کار میکنند با این اطلاعات پیش پا افتاده که فراتر از اطلاعات رسانههای عربی درباره حزب الله و دبیرکل آن و خانوادهاش نیست انجام شود؟ (از جمله مصاحبه الاخبار با سید حسن در سال ۲۰۱۴). تازه چه صحیح باشد چه دستکاری یا تحریف شده باشد و آن را به مردم اسراییل در چارچوب خاصی نشان دهند تا وانمود کنند توانایی دستیابی به اطلاعات و یافتن رابطه امور را دارند.
امان اطلاعات زیادی غیر از اینها که به خبرنگاران اسراییلی داده دارد. و برای اینکه دست خالی نروید (این قسمت از یافتههای امان) را بخوانید:
نصرالله زیر زمین زندگی نمیکند و به خارج لبنان هم سفر میکند و بین شهرها و روستاها و خیابانها و محلهها تردد میکند. او گروههای متخصص در زمینههای مختلف دارد و جدول کاری او شامل جو بایدن تا ریش سفید میس الجبل (قریهای در جنوب لبنان) و رییس مجلس محلی شهرک اشغالی شالومی است! راستی دستش به همه جا هم میرسد.
ترجمه لیبانیران - محمود علوی ©
پ.ن: پس از انتشار این گزارش قصد ترجمه آن را داشتیم که فرصت نشد. پس از یک هفته و شروع ترجمه در نیمههای آن متوجه شدیم که در ایرنا ترجمه شده است. خواستیم همان را منتشر کنیم که متوجه اشکالات و نارساییهایی در ترجمه شدیم و مجبور شدیم ترجمه خودمان را ادامه داده و آن منتشر کنیم.
برای پایبندی به متن اصلی، اسراییل را به رژیم صهیونیستی تغییر ندادیم.
برگرفته شده از libaniran.com